09-12-2015، 21:23
نشستی کنارم که آروم بشم بخندی و دل شورم و کم کنی
خودت خواستی تکیه گاهم بشی خودت خواستی رو به راهم کنی
با تنهای هام دوست بودم ولی تو این دوستی و بهم میزدی
روزای بدم دیگه یادم نبود شبایی که با من قدم می زدی
حالا نیستی و دیگه باید شبا به جای تو با آینه صحبت کنم
نباید می ذاشتی به این راحتی به بودن کنار تو عادت کنم
با این که کنارم گذاشتی هنوز دوست دارم اما ازت دل خورم
می دونستی که تکیه کردم بهت می دونستی که.بی تو زمین می خورم
فقط زیر بارون قدم میزدم نترسم از این که زمستون میاد
چجوری تحمل کنم این و که حالا نیستی و داره بارون میاد
خودت خواستی تکیه گاهم بشی خودت خواستی رو به راهم کنی
با تنهای هام دوست بودم ولی تو این دوستی و بهم میزدی
روزای بدم دیگه یادم نبود شبایی که با من قدم می زدی
حالا نیستی و دیگه باید شبا به جای تو با آینه صحبت کنم
نباید می ذاشتی به این راحتی به بودن کنار تو عادت کنم
با این که کنارم گذاشتی هنوز دوست دارم اما ازت دل خورم
می دونستی که تکیه کردم بهت می دونستی که.بی تو زمین می خورم
فقط زیر بارون قدم میزدم نترسم از این که زمستون میاد
چجوری تحمل کنم این و که حالا نیستی و داره بارون میاد