25-03-2015، 13:50
مایا نام گروهی از اقوام سرخپوست در جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی و نام تمدّنی قدیمی[۲] در همین منطقهاست. مایاها که از مشهورترین قبایل سرخپوست بودند، معمولاً شهرهایشان را در دل جنگلهای بارانی میساختند. حوزهٔ زندگی و فعالیت مایاها حدود جنوبی کشور مکزیک و نیز سرتاسر گواتمالا و السالوادر را شامل میشد.
قوم مایا پدیدآورندهٔ یکی از تمدنهای بسیار پیشرفته آمریکای مرکزی بوده که دستآوردهای بسیار چشمگیری در هنر، معماری، ستارهشناسی و ریاضیات داشتهاست. هماکنون نیز گروههایی از اقوام مایا در مکزیک و گواتمالا بسر میبرند. مایاها با بهرهگیری از تمدنهای گذشته خود نظیر اولمک توانستند در خلال سالهای۲۵۰ تا۹۰۰ پس از میلاد تمدنی عظیم را در آمریکای مرکزی پایهگذاری نمایند. تاریخ مایاها به سه دورهٔ مهم بخشبندی شدهاست و دورانهای پیشاکلاسیک یا زندگی ابتدایی و دوران کلاسیک یا عصر طلایی و دورهٔ پساکلاسیک یا افول این تمدن را شامل میشود. این قوم که به گویشهای متعدد زبان مایایی تکلم میکردند و نوعی خط ابتدایی هیروگلیفی نیز داشتند که آثاری را به آن مینوشتند.تمدن مایا به دست اقوام مجاور ضعیف شده و سرانجام با هجوم اسپانیاییها از میان رفت. پیش از این اضمحلال مایاها به دلیل نامشخصی به یکباره تمدن و شهرهای عظیم را رها کردند و دامان کوهستانها پناه بردند که دلیل این رویداد به سبب از میان رفتن آثار مکتوب آن دوره و روایات گوناگون، هنوز مشخص نیست. پس از آن تمدن مایا رها شد و اقتدار مایاهای کوهستان نیز ابتدا به دست آزتکها و سپس اسپانیاییها از میان رفت. جمعیت مایاهای امروزی که از بازماندگان فرمانروایان دوران باستان آمریکای مرکزی میباشند، حدود هفت میلیون نفر است که بیشتر در جنوب مکزیک و نواحی کوهستانی گواتمالا و بلیز بهسر میبرند.
تاریخچه
مرکز شهر تیکال در اوج قدرت خود در دوران کلاسیک مایا
گمانهزنی دربارهٔ زمان ورود مایاها به آمریکای مرکزی به حدود قرن دهم پیش از میلاد معطوف میشود و نخستین نشانههای استقرار و سکونت بومیان در اکتشافهای باستانشناسی مربوط به ۲۶۰۰ پیش از میلاد در کشور بلیز تعیین شدهاست. تقویم مایایی به ۳۱۱۴ پیش از میلاد اشاره دارد و البته یک داستان قدیمی پذیرفته شدهٔ مایایی نیز، حوادث ۱۸۰۰ پیش از میلاد را توصیف کردهاست. در دوران آغازین پیدایی مایاها آنها ابتدا از نواحی شمالی آمریکا به سمت جنوب آمدند و با سکونت در ارتفاعات گواتمالا تمدن عظیمی را بوجود آوردند. تاریخ تمدن مایاها به سه دورهٔ پیشاکلاسیک، کلاسیک و پساکلاسیک دستهبندی شدهاست
دوران پیشاکلاسیک
دوران پیشاکلاسیک تمدن مایا از حدود ۱۰۰۰ پیش از میلاد تا ۲۵۰ میلادی را در بر میگیرد. خود این دوره به سه مرحلهٔ اولیه، میانه و پایانی بخشبندی شدهاست.با آغاز این دوران که با اکتشافات انجام شده به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد باز میگردد، گرایش به شهرنشینی و زندگی شهری پدید آمد روستاها و شهرهایی ایجاد شد. خط مایایی بوجود آمد و زندگی قدیمی مایایی در اوایل این دوران که مبتنی بر شکار و خوشهچینی بود به زندگی شهری و کشاورزی مبدل گردید.
اطلاعات از دوران اولیه زندگی مایاها اندک است اما از دوران میانه که مربوط به چهار سدهٔ پیش از میلاد میباشد با توجه به اکتشافات باستانشناسی اطلاعات بیشتری به دست آمده که آمیختگی فرهنگی مایا با تمدن اولمک، از سنتهای پیشین را نشان میدهد. در مرحله پایانی دوران پیشاکلاسیک مایا بناهای اصلی شهرنشینی پدید آمد، این مرحله تا ۲۵۰ میلادی به درازا کشید. این مرحله پایانی را به واقع آغاز عصر شکوفایی تمدن مایا دانستهاند.
دوران کلاسیک تمدن مایا
نیایشگاه هرمی کوکولکان در چیچن ایتزا، ساخته شده در سدهٔ یازدهم میلادی
این مرحله که عصر طلایی مایا محسوب میشود، از ۲۵۰ تا۹۰۰ میلادی بود و در آن مایاها به اوج توانمندی و درخشش خود رسیدند.دولت-شهرهای بزرگ پدید آمد و شهرهایی مانند تیکال ساخته شد. در آن دوران تخمین زده میشود که نزدیک به دو میلیون تن در محدوده مایانشین به سر میبردند که یکصد هزار تن از آنان ساکن شهر تیکال بودند. بیشتر بناهای ساخته شده، بجز خانهها و امکانات شهری نظیر آبراههها، به بناهای عظیم و فاخر مذهبی مربوط میشد. شهرهای باشکوهی مانند کوپان، چیچن ایتزا، تیکال، تئوتیهواکان و پالنکه در منطقه یوکاتان پدید آمد. در این دوره بکارگیری طلا در مناسبتهای مذهبی و نیز جهت آرایش و تزیین رایج بودهاست.
در این دوره سطح زندگی و کیفیت آن در شهرهای مایا به بهترین حالت خود رسیده بود. پیروزیهای نظامیان مایا در نبرد با اقوام همسایه و شهرهای خارج از قلمرو و فراوانی آزوقه و امکانات که ناشی از تدبیر طبقه حاکم بر جامعه بود نوعی رفاه نسبی را برای جامعه مایاها پدید آورده بود. از سوی دیگر بازرگانی بین سواحل دور و نزدیک و وجود راههای پیادهرو بسیار طولانی میان شهرها زمینهرا برای پیشرفت این قوم در دوره کلاسیک فراهم آورده بود. در این دوره بیش از یکصد شهر بزرگ و کوچک پدید آمد که البته گاهی ساختن یک شهر جدید برابر بود با تخلیه یک شهر دیگر اما با این وجود سرعت شهرسازی و مهارت آنها در طراحی سیستمها مورد نیاز برای شهرهای بزرگ از شاخصههای مایاها در میان دیگر اقوام آمریکای باستان است. بهترین و بااهمیتترین شناسههای تمدن مایا در خلال دوره کلاسیک چهار اصل آن بود که عبارت بودند از مذهب، هنر، معماری و جامعه آنها.
دوران پساکلاسیک و ورود مهاجمان اروپایی
مایاها که فاقد سلاح گرم بودند، بصورت گسترده به اسارت اسپانیاییها در میآمدند و گاهی اوقات نیز بطرز فجیعی قتلعام میشدند.
دوران پساکلاسیک تمدن مایا از ۹۰۰ میلادی تا قرن شانزدهم که زمان ورود مهاجمان اسپانیایی بود را دربرمیگیرد. مایاها در یکی از سربهمهرترین رویدادهای تاریخی به طرز مرموز و ناشناختهای ناگهان تمام سرزمینهای متمدن و آباد خود را ترک کرده و به کوهستانها پناه بردند. دلیل این کوچ ناگهانی مشخص نیست که چگونه شد که شهرهای باشکوه و عظمت مایاها ناگهان خالی از سکنه شد. فرضیههای گوناگونی نظیر شیوع بیماری واگیر یا حملات مهاجمان بدوی و نیز باورهای مذهبی مطرح شدهاست اما هیچیک تاکنون مورد تأیید واقع نشدهاست. مایاها که از سده نهم میلادی رو به افول گذارده بودند یک به یک شهرهای خود را ترک میکردند و به گوشههایی از جنگلها پناه میبردند. اگرچه فقدان آثار ادبی و از میان رفتن متون مایایی باعث دشواری علتیابی این پدیده شده اما باتوجه به محتوای کتاب سنتی و متاخر چیلام بالام میتوان به هراس و یاسی که در جامعه مایا بر حسب یک پیشگویی پدید آمده بود، اشاره کرد. این هول و هراس در یک قطعه قدیمی و سنتی که در این کتاب آمده نمود پیدا میکند:[۲۶]
در آن روز، گرد و غبار مالک زمین خواهد شد
در آن روز، داغی بر چهره زمین دیده خواهد شد
در آن روز، ابری به هوا بر خواهد خواست
در آن روز، مردی نیرومند زمین را تصاحب خواهد کرد
در آن روز، همه چیز از هم فرومیپاشد
در آن روز، برگ لطیف میپژمرد
در آن روز، چشمان درحال مرگ فروبسته خواهد شد
درپی کوچ ناگهانی مایاها، اقوام جدیدی آمدند و سرزمینهای مایاها را تسخیر کردند. شهر بزرگ چیچن ایتزا به دست قوم تولتک که از اقوام نیمهوحشی ساکن ارتفاعات مکزیک بود افتاد. اقوام دیگری نیز فتح سرزمینهای دیگر مایایی را آغاز کردند و تقریباً تمام ماحصل تمدن مایایی از دست رفت. این روند تا قرن سیزدهم ادامه داشت و در نهایت در قرن سیزدهم مایاها موفق شدند دوباره حاکمیت شهرهای خود را به دست بگیرند. اما با این تفاوت که بجای یک حکومت آن زمان شانزده حکومت کوچک در سرزمینهای مایا حکومت میکردند.فرهنگ مایایی هم به نسبت دوره گذشته بسیار ضعیف تر و کمتوانتر شده بود و تقریباً زیر سایهٔ تمدن آزتک قرار گرفت و در نهایت به دست اسپانیاییهای مهاجم، تمدن مایا برچیده شد.فتح یوکاتان توسط اسپانیایی از پیروزی بر سایر تمدنها و ملل آمریکایی دشوارتر بود و اگرچه ظرف ۵۰ سال پیروز شدند اما حدود ۱۷۰ سال طول کشید تا بطور کامل بر این سرزمینها تسلط بیابند. ورود اسپانیاییها در سال ۱۵۱۱ بود و ایتزا آخرین مقاومتی بود که در سال ۱۶۹۷ درهم شکست. در هنگام فتح سرزمینهای مایا اسپانیاییها با قومی مواجه بودند که دیگر استقلال سیاسی و توان نظامی فوقالعادهٔ سالهای گذشته خود را نداشتند اما به شدت در برابر متجاوزان اروپایی ایستادگی نشان دادند. به نحوی که هرناندز دکوردوبا کاشف اسپانیایی این سرزمین بر اثر زخمی که در نبرد برداشته بود، جان خود را از دست داد. مایاها مدتها بعنوان رعیت اسپانیا در نواحی کوهستانی زندگی خود را ادامه دادند و هنوز شمار بسیاری از آنان در کشورهای مکزیک، گواتمالا، بلیز و السالوادور بسر میبرند که سنت فراوانی را از نیاکان متمدن خود در دو هزاره قبل حفظ کردهاند. شمار مایاهای امروزی حدود ۷ میلیون نفر است که جمعیت زیادی از آنان اسپانیاییزبان شدهاند.
جامعه در تمدن مایا
پادشاه مایایی یاکسچیلان به همراه همسرش در دیوارنگارهای با نقوش برجسته که در موزه بریتانیا نگهداری میشود. همسر او درحال بریدن زبانش است تا خون خود بر زمین بریزد. این نوعی قربانی غیر جانی برای شاه به شمار میآمد.
جامعه مایاها از قبایل بههم پیوستهای که در سدههای پیش از میلاد بتدریج گردهم آمده بودند، تشکیل میشد و فرهنگ در روستاها و شهرها اگرچه با هم در تضاد بود اما وجود نظام شاه-خدایی در این کشور موجب قرابت فرهنگ، زبان و مذهب ساکنان قلمرو مایا شده بود که درپی این یک گونهٔ فرهنگی عمومی و کلی در اجتماع مایاها پدید آمد. در نظام مایاها طبقهٔ اجتماعی، بسیار مهم تلقی میشد و هرکس میبایست جایگاه خود را از نیاکان به ارث ببرد. شاه در راس همه قرار گرفته و سلسله مراتب نیز بشدت رعایت میشد. مایاها در شهرها بر حسب طبقاتی که داشتند امرار معاش میکردند. مهمترین مشاغل در جامعه مایا مشاغل مذهبی و کاهنی، افسری ارتش، کاتبی، بایگانی، مهندسی ساختمان و بازرگانی بود. در کنار این مشاغل طبقات پائینتر مشاغلی مانند کارگری ساختمان و صنعتگری داشتند که کیفیت تولیدات آنها به حدی بود که بنظر میرسد این افراد به صورت تخصصی آموزش دیده بودند. شغلهای دیگر مردم در جامعه مایا عبارت بود از کشاورزی و فعالیتهای خدماتی در شهر مانند آشپزی و نظافت و خدمتکاری که معمولاً نسب افراد در احراز هر یک از این مشاغل بسیار مؤثر بود.
مایاها نوزادان را در گهوارههای مخصوصی میخواباندند که تختههای تعبیه شده در آن کلهٔ نوزادان را پهن میکرد و آنها این را زیبا و بختآور میدانستند. غذاهای سنتیشان آنگونه که از نوشتهها و نقاشیها و نیز سنتهای مایاهای امروزی میتوان فهمید، ترکیباتی بوده از گوشت و سبزی و ذرت و انواع چاشنی. موادغذایی در هنگام قحطی و یا بروز جنگ از انبارها تامین میشد که تحت نظارت شاه قرار داشت. بازرگانی در شهرها رونق فراوان داشت و خاص طبقه نجبا بود که این بازارها در میادین اصلی شهرهای مختلف برپا میشد. میدان اصلی شهر بجز بازارهای موسمی که زمان مشخص و از پیش تعیین شده داشتند، بخش مهمی از فعالیتهای روزمره شهری را نیز پوشش میدادند. این فعالیتها شامل جشنهای مذهبی و ضیافتهای پیروزی، رژه، نمایش و گردهماییهای قبایل میشد.
نظام سیاسی
جامعه مایا در دوران پیشاکلاسیک مبتنی بر زندگی قبیلهای بود و هر قبیله رئیسی جداگانه داشت که بر فعالیتهای مذهبی و خانوادگی و تجاری قبیله نظارت میکرد. در مرحلهٔ پایانی دوران پیشاکلاسیک سیستم نوین حکومتی مبتنی بر حکومت مرکزی در جامعه مایا پدید آمد و آن این بود که مایاها به این نتیجه رسیدند که در یک جامعه شاه بهتر از رئیس میتواند به امورات همهٔ مردم رسیدگی کند. شاه واسطهٔ ارتباط خدایان و انسان تلقی میشد و کمکم پذیرش نظام شاهی، در جامعه مایاها همهگیر شد. کاهنان مذهبی این نکته را برای دردست داشتن نفوذ تأیید کردند و این باور رایج شد که سرپیچی از فرمان شاه موجب عقوبت خدایی و زمینی خواهدبود. شاهان مایا برای برقراری هرچه بیشتر نظم در قلمرو تحت امر خود به ایجاد نظام طبقاتی دست زدند و روحانیان و نظامیان را از خویشاوندان خویش برگزیدند.
طبقات اجتماعی
جامعه مایا در این دوران به دو دسته نخبه و غیرنخبه تقسیم میشد. جامعهٔ نخبه که طبقهٔ ثروتمندان بود، خود دارای دو رده بود که ردهٔ اول مربوط به خاندان شاهی بود و ردهٔ دوم ردهٔ روحانیان و بازرگانان و جنگجویان حرفهای بشمار میآمد. دسته غیرنخبه هم کشاورزان، صنعتگران، شکارچیان و هنرمندان بود. صنعتگران ماهر در این میان مقام و منصبی برتر از سایرین داشتند. در نظام سیاسی مایا گاهی یک زن به صدارت و شاهی میرسید و تمام امور را در دست میگرفت و این زمانی بود که از خاندان شاهی مردی برای این امر وجود نداشتهباشد. پوشش و لباس طبقات با هم متفاوت بود و زنان در هر دو طبقه اگرچه لباس نخی یا دامن و پیراهن گشاد میپوشیدند اما گلدوزیهای متفاوت داشتند. مردان طبقه پایین پوشش رویینهشان پارچهای بود که اکس نام داشت اما مردان نخبه از شنلی بنام پاتی استفاده میکردند.
نظام بردهداری
مردمنگاری مایاهای باستان که در موزه ملی مکزیک نگهداری میشود.
در جامعهٔ مایاها بردهداری رواج داشت و تجارت برده نیز از امور مهم بازرگانی مایاها بود. یک شخص در جامعهٔ مایاها از سه طریق ممکن بود برده شود: یکی اینکه ممکن بود سرپرست یک خانواده فقیر برای امرار معاش بهتر دستیابی به مال برای بهبود شرایط زندگی یکی از اعضای خانوادهاش را بهعنوان برده بفروشد. دوم اینکه ممکن بود کسی جرم یا جنایتی مرتکب شود و در اینصورت این امکان وجود داشت که با تشخیص مقامات قضایی بعنوان جریمه به بردگی محکوم شود و سوم نیز اشخاصی که بعنوان اسیر جنگی در نبرد با اقوام دیگر گرفته میشدند، خودبه خود برده محسوب شده و از سوی جنگاوران فروخته میشدند. البته اگر اسیر از طبقات بالا و نجیبزاده جوامع دشمن بود بجای برده شدن، طی مراسمی با احترامی ویژه کشته میشد که کشتن آنها نوعی مراسم قربانی برای خدایان دانسته شدهاست. که البته با روش آزتکها در قربانی کاملاً متفاوت بودهاست.
نظام خانوادگی
در جامعه مایا کوچکترین واحد اجتماعی خانواده محسوب میشد که از پدر و مادر و فرزندان و نیز بردگان تشکیل میشد. در میان مایا هر خانواده به نوبه خود در میان خانوادهای بزرگتر قرار داشت که خانههایشان را گرداگرد یکدیگر در یک حیاط مشترک میساختند. ازدواج برپایه منصب بود و پدر دختر در سن پایین داماد را از طریق دلالانی که حرفهشان پیداکردن همسر و نامزد مناسب در میان طبقات مختلف برای دختران بود، پیدا میکرد. تعدد زوجات تنها برای طبقهٔ نخبه مجاز بود و مراسم ازدواج کمابیش بدور از تشریفات و دخالت روحانیان انجام میگرفت. در سنتهای مایاها خون و نژاد اصالت داشت و هرکسی بنابر تبار و نیای پدری خود، پایگاه اجتماعیاش را مییافت. در نظر مایاها خانوادهای اصالت و اشرافیت داشت که اجداد و نیاکان پدری زن و مرد هردو افراد سرشناسی بودهباشند.
هنر مایایی
کاسهٔ قدیمی مایایی مربوط به دوران کلاسیک که در هندوراس به دست آمدهاست.
گاهی هنر مایاها را در دوران کلاسیک یا عصر طلاییشان، برترین و زیباترین مکتب هنری جهان باستان دانستهاند. هنر مایایی اگرچه از سنتهای پیشین نظیر تمدن اولمک بهره میبرد اما خلاقیتهایی که در درون جامعه مایا پدیدار شد، چهرهای ویژه و متفاوت از تمام تمدنهای آمریکای باستان به آن بخشید. آنها باورهای خود را دربارهٔ خدایان از راه خلق آثار هنری بروز میدادند. معماری، نقاشی، مجسمهسازی، سفالگری از مهمترین و برجستهترین هنرهای مایایی بود.
معماری و شهرسازی
نوشتار اصلی: معماری مایا
آثار معماری مایاها که تا به امروز بجای مانده عمدتاً مبتنی بر ساخت منازل شهری و روستایی، کاخهای شاهی و معابد و هرمهای مذهبی- عبادی و سامانههای شهری مانند کانال هاو مخازن آب، راههای شهری و بین شهری میشد. خیابانها بیشتر بصورت سنگفرش بودند و برای طراحی شهر مهندسان امر ابتدا نقشه شهر را طراحی کرده و سپس نظر مساعد شاه را میگرفتند. معمولاً ساختمانهای مذهبی مایاها که بصورت هرم بود، با مذهب و ایدئولوژی و نیز با گاهشماری مایایی در ارتباط بود. پلکان در معماری جایگاه ویژهای داشت و در همه آثار بگونهای بچشم میآید. در نمای ساختمان از موزاییک و انواع رنگ استفاده میشد و بکارگیری نقوش و تصویرهای مختلف در درون اتاقها یا راهروها و نمای خارجی ساختمانهای فاخر ویژگی دیگر معماری آمریکای مرکزی در عصر طلایی مایاها بود. مصالح ساختمانی اصلی در معماری مایاها را سنگ آهک تشکیل میداد. عمدهٔ آثار مایایی از سنگ آهک درست شدهاند.
پدید آمدن شهرهای جدید در تمدن مایا به این نحو بود که روستاهایی که جمعیت مردمش زیاد میشد طی یک مراسم تودیع روستاییان منازل خود را ترک میکردند. خانههای جنگلی ویران میشد و خانههایی بادوامتر گرداگرد یک محوطهٔ خالی که روستای قدیمی بوده و بعدها میدان مرکزی شهر میشد بنا میکردند. در میدان مرکزی شهر یک پرستشگاه بزرگ پدید میآوردند که هستهٔ اصلی شهر را تشکیل میداد و گاهی از اطراف رشد میکرد. این شهرها معمولاً جمعیتی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تن سکنه داشتند. با اینحال شهرهای بزرگ مایاها مانند تئوتیهوآکان جمعیتشان به بیش از ۵۰ هزار تن میرسید.
یک خانواده از تمدن مایا در جهان امروز
قوم مایا پدیدآورندهٔ یکی از تمدنهای بسیار پیشرفته آمریکای مرکزی بوده که دستآوردهای بسیار چشمگیری در هنر، معماری، ستارهشناسی و ریاضیات داشتهاست. هماکنون نیز گروههایی از اقوام مایا در مکزیک و گواتمالا بسر میبرند. مایاها با بهرهگیری از تمدنهای گذشته خود نظیر اولمک توانستند در خلال سالهای۲۵۰ تا۹۰۰ پس از میلاد تمدنی عظیم را در آمریکای مرکزی پایهگذاری نمایند. تاریخ مایاها به سه دورهٔ مهم بخشبندی شدهاست و دورانهای پیشاکلاسیک یا زندگی ابتدایی و دوران کلاسیک یا عصر طلایی و دورهٔ پساکلاسیک یا افول این تمدن را شامل میشود. این قوم که به گویشهای متعدد زبان مایایی تکلم میکردند و نوعی خط ابتدایی هیروگلیفی نیز داشتند که آثاری را به آن مینوشتند.تمدن مایا به دست اقوام مجاور ضعیف شده و سرانجام با هجوم اسپانیاییها از میان رفت. پیش از این اضمحلال مایاها به دلیل نامشخصی به یکباره تمدن و شهرهای عظیم را رها کردند و دامان کوهستانها پناه بردند که دلیل این رویداد به سبب از میان رفتن آثار مکتوب آن دوره و روایات گوناگون، هنوز مشخص نیست. پس از آن تمدن مایا رها شد و اقتدار مایاهای کوهستان نیز ابتدا به دست آزتکها و سپس اسپانیاییها از میان رفت. جمعیت مایاهای امروزی که از بازماندگان فرمانروایان دوران باستان آمریکای مرکزی میباشند، حدود هفت میلیون نفر است که بیشتر در جنوب مکزیک و نواحی کوهستانی گواتمالا و بلیز بهسر میبرند.
تاریخچه
مرکز شهر تیکال در اوج قدرت خود در دوران کلاسیک مایا
گمانهزنی دربارهٔ زمان ورود مایاها به آمریکای مرکزی به حدود قرن دهم پیش از میلاد معطوف میشود و نخستین نشانههای استقرار و سکونت بومیان در اکتشافهای باستانشناسی مربوط به ۲۶۰۰ پیش از میلاد در کشور بلیز تعیین شدهاست. تقویم مایایی به ۳۱۱۴ پیش از میلاد اشاره دارد و البته یک داستان قدیمی پذیرفته شدهٔ مایایی نیز، حوادث ۱۸۰۰ پیش از میلاد را توصیف کردهاست. در دوران آغازین پیدایی مایاها آنها ابتدا از نواحی شمالی آمریکا به سمت جنوب آمدند و با سکونت در ارتفاعات گواتمالا تمدن عظیمی را بوجود آوردند. تاریخ تمدن مایاها به سه دورهٔ پیشاکلاسیک، کلاسیک و پساکلاسیک دستهبندی شدهاست
دوران پیشاکلاسیک
دوران پیشاکلاسیک تمدن مایا از حدود ۱۰۰۰ پیش از میلاد تا ۲۵۰ میلادی را در بر میگیرد. خود این دوره به سه مرحلهٔ اولیه، میانه و پایانی بخشبندی شدهاست.با آغاز این دوران که با اکتشافات انجام شده به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد باز میگردد، گرایش به شهرنشینی و زندگی شهری پدید آمد روستاها و شهرهایی ایجاد شد. خط مایایی بوجود آمد و زندگی قدیمی مایایی در اوایل این دوران که مبتنی بر شکار و خوشهچینی بود به زندگی شهری و کشاورزی مبدل گردید.
اطلاعات از دوران اولیه زندگی مایاها اندک است اما از دوران میانه که مربوط به چهار سدهٔ پیش از میلاد میباشد با توجه به اکتشافات باستانشناسی اطلاعات بیشتری به دست آمده که آمیختگی فرهنگی مایا با تمدن اولمک، از سنتهای پیشین را نشان میدهد. در مرحله پایانی دوران پیشاکلاسیک مایا بناهای اصلی شهرنشینی پدید آمد، این مرحله تا ۲۵۰ میلادی به درازا کشید. این مرحله پایانی را به واقع آغاز عصر شکوفایی تمدن مایا دانستهاند.
دوران کلاسیک تمدن مایا
نیایشگاه هرمی کوکولکان در چیچن ایتزا، ساخته شده در سدهٔ یازدهم میلادی
این مرحله که عصر طلایی مایا محسوب میشود، از ۲۵۰ تا۹۰۰ میلادی بود و در آن مایاها به اوج توانمندی و درخشش خود رسیدند.دولت-شهرهای بزرگ پدید آمد و شهرهایی مانند تیکال ساخته شد. در آن دوران تخمین زده میشود که نزدیک به دو میلیون تن در محدوده مایانشین به سر میبردند که یکصد هزار تن از آنان ساکن شهر تیکال بودند. بیشتر بناهای ساخته شده، بجز خانهها و امکانات شهری نظیر آبراههها، به بناهای عظیم و فاخر مذهبی مربوط میشد. شهرهای باشکوهی مانند کوپان، چیچن ایتزا، تیکال، تئوتیهواکان و پالنکه در منطقه یوکاتان پدید آمد. در این دوره بکارگیری طلا در مناسبتهای مذهبی و نیز جهت آرایش و تزیین رایج بودهاست.
در این دوره سطح زندگی و کیفیت آن در شهرهای مایا به بهترین حالت خود رسیده بود. پیروزیهای نظامیان مایا در نبرد با اقوام همسایه و شهرهای خارج از قلمرو و فراوانی آزوقه و امکانات که ناشی از تدبیر طبقه حاکم بر جامعه بود نوعی رفاه نسبی را برای جامعه مایاها پدید آورده بود. از سوی دیگر بازرگانی بین سواحل دور و نزدیک و وجود راههای پیادهرو بسیار طولانی میان شهرها زمینهرا برای پیشرفت این قوم در دوره کلاسیک فراهم آورده بود. در این دوره بیش از یکصد شهر بزرگ و کوچک پدید آمد که البته گاهی ساختن یک شهر جدید برابر بود با تخلیه یک شهر دیگر اما با این وجود سرعت شهرسازی و مهارت آنها در طراحی سیستمها مورد نیاز برای شهرهای بزرگ از شاخصههای مایاها در میان دیگر اقوام آمریکای باستان است. بهترین و بااهمیتترین شناسههای تمدن مایا در خلال دوره کلاسیک چهار اصل آن بود که عبارت بودند از مذهب، هنر، معماری و جامعه آنها.
دوران پساکلاسیک و ورود مهاجمان اروپایی
مایاها که فاقد سلاح گرم بودند، بصورت گسترده به اسارت اسپانیاییها در میآمدند و گاهی اوقات نیز بطرز فجیعی قتلعام میشدند.
دوران پساکلاسیک تمدن مایا از ۹۰۰ میلادی تا قرن شانزدهم که زمان ورود مهاجمان اسپانیایی بود را دربرمیگیرد. مایاها در یکی از سربهمهرترین رویدادهای تاریخی به طرز مرموز و ناشناختهای ناگهان تمام سرزمینهای متمدن و آباد خود را ترک کرده و به کوهستانها پناه بردند. دلیل این کوچ ناگهانی مشخص نیست که چگونه شد که شهرهای باشکوه و عظمت مایاها ناگهان خالی از سکنه شد. فرضیههای گوناگونی نظیر شیوع بیماری واگیر یا حملات مهاجمان بدوی و نیز باورهای مذهبی مطرح شدهاست اما هیچیک تاکنون مورد تأیید واقع نشدهاست. مایاها که از سده نهم میلادی رو به افول گذارده بودند یک به یک شهرهای خود را ترک میکردند و به گوشههایی از جنگلها پناه میبردند. اگرچه فقدان آثار ادبی و از میان رفتن متون مایایی باعث دشواری علتیابی این پدیده شده اما باتوجه به محتوای کتاب سنتی و متاخر چیلام بالام میتوان به هراس و یاسی که در جامعه مایا بر حسب یک پیشگویی پدید آمده بود، اشاره کرد. این هول و هراس در یک قطعه قدیمی و سنتی که در این کتاب آمده نمود پیدا میکند:[۲۶]
در آن روز، گرد و غبار مالک زمین خواهد شد
در آن روز، داغی بر چهره زمین دیده خواهد شد
در آن روز، ابری به هوا بر خواهد خواست
در آن روز، مردی نیرومند زمین را تصاحب خواهد کرد
در آن روز، همه چیز از هم فرومیپاشد
در آن روز، برگ لطیف میپژمرد
در آن روز، چشمان درحال مرگ فروبسته خواهد شد
درپی کوچ ناگهانی مایاها، اقوام جدیدی آمدند و سرزمینهای مایاها را تسخیر کردند. شهر بزرگ چیچن ایتزا به دست قوم تولتک که از اقوام نیمهوحشی ساکن ارتفاعات مکزیک بود افتاد. اقوام دیگری نیز فتح سرزمینهای دیگر مایایی را آغاز کردند و تقریباً تمام ماحصل تمدن مایایی از دست رفت. این روند تا قرن سیزدهم ادامه داشت و در نهایت در قرن سیزدهم مایاها موفق شدند دوباره حاکمیت شهرهای خود را به دست بگیرند. اما با این تفاوت که بجای یک حکومت آن زمان شانزده حکومت کوچک در سرزمینهای مایا حکومت میکردند.فرهنگ مایایی هم به نسبت دوره گذشته بسیار ضعیف تر و کمتوانتر شده بود و تقریباً زیر سایهٔ تمدن آزتک قرار گرفت و در نهایت به دست اسپانیاییهای مهاجم، تمدن مایا برچیده شد.فتح یوکاتان توسط اسپانیایی از پیروزی بر سایر تمدنها و ملل آمریکایی دشوارتر بود و اگرچه ظرف ۵۰ سال پیروز شدند اما حدود ۱۷۰ سال طول کشید تا بطور کامل بر این سرزمینها تسلط بیابند. ورود اسپانیاییها در سال ۱۵۱۱ بود و ایتزا آخرین مقاومتی بود که در سال ۱۶۹۷ درهم شکست. در هنگام فتح سرزمینهای مایا اسپانیاییها با قومی مواجه بودند که دیگر استقلال سیاسی و توان نظامی فوقالعادهٔ سالهای گذشته خود را نداشتند اما به شدت در برابر متجاوزان اروپایی ایستادگی نشان دادند. به نحوی که هرناندز دکوردوبا کاشف اسپانیایی این سرزمین بر اثر زخمی که در نبرد برداشته بود، جان خود را از دست داد. مایاها مدتها بعنوان رعیت اسپانیا در نواحی کوهستانی زندگی خود را ادامه دادند و هنوز شمار بسیاری از آنان در کشورهای مکزیک، گواتمالا، بلیز و السالوادور بسر میبرند که سنت فراوانی را از نیاکان متمدن خود در دو هزاره قبل حفظ کردهاند. شمار مایاهای امروزی حدود ۷ میلیون نفر است که جمعیت زیادی از آنان اسپانیاییزبان شدهاند.
جامعه در تمدن مایا
پادشاه مایایی یاکسچیلان به همراه همسرش در دیوارنگارهای با نقوش برجسته که در موزه بریتانیا نگهداری میشود. همسر او درحال بریدن زبانش است تا خون خود بر زمین بریزد. این نوعی قربانی غیر جانی برای شاه به شمار میآمد.
جامعه مایاها از قبایل بههم پیوستهای که در سدههای پیش از میلاد بتدریج گردهم آمده بودند، تشکیل میشد و فرهنگ در روستاها و شهرها اگرچه با هم در تضاد بود اما وجود نظام شاه-خدایی در این کشور موجب قرابت فرهنگ، زبان و مذهب ساکنان قلمرو مایا شده بود که درپی این یک گونهٔ فرهنگی عمومی و کلی در اجتماع مایاها پدید آمد. در نظام مایاها طبقهٔ اجتماعی، بسیار مهم تلقی میشد و هرکس میبایست جایگاه خود را از نیاکان به ارث ببرد. شاه در راس همه قرار گرفته و سلسله مراتب نیز بشدت رعایت میشد. مایاها در شهرها بر حسب طبقاتی که داشتند امرار معاش میکردند. مهمترین مشاغل در جامعه مایا مشاغل مذهبی و کاهنی، افسری ارتش، کاتبی، بایگانی، مهندسی ساختمان و بازرگانی بود. در کنار این مشاغل طبقات پائینتر مشاغلی مانند کارگری ساختمان و صنعتگری داشتند که کیفیت تولیدات آنها به حدی بود که بنظر میرسد این افراد به صورت تخصصی آموزش دیده بودند. شغلهای دیگر مردم در جامعه مایا عبارت بود از کشاورزی و فعالیتهای خدماتی در شهر مانند آشپزی و نظافت و خدمتکاری که معمولاً نسب افراد در احراز هر یک از این مشاغل بسیار مؤثر بود.
مایاها نوزادان را در گهوارههای مخصوصی میخواباندند که تختههای تعبیه شده در آن کلهٔ نوزادان را پهن میکرد و آنها این را زیبا و بختآور میدانستند. غذاهای سنتیشان آنگونه که از نوشتهها و نقاشیها و نیز سنتهای مایاهای امروزی میتوان فهمید، ترکیباتی بوده از گوشت و سبزی و ذرت و انواع چاشنی. موادغذایی در هنگام قحطی و یا بروز جنگ از انبارها تامین میشد که تحت نظارت شاه قرار داشت. بازرگانی در شهرها رونق فراوان داشت و خاص طبقه نجبا بود که این بازارها در میادین اصلی شهرهای مختلف برپا میشد. میدان اصلی شهر بجز بازارهای موسمی که زمان مشخص و از پیش تعیین شده داشتند، بخش مهمی از فعالیتهای روزمره شهری را نیز پوشش میدادند. این فعالیتها شامل جشنهای مذهبی و ضیافتهای پیروزی، رژه، نمایش و گردهماییهای قبایل میشد.
نظام سیاسی
جامعه مایا در دوران پیشاکلاسیک مبتنی بر زندگی قبیلهای بود و هر قبیله رئیسی جداگانه داشت که بر فعالیتهای مذهبی و خانوادگی و تجاری قبیله نظارت میکرد. در مرحلهٔ پایانی دوران پیشاکلاسیک سیستم نوین حکومتی مبتنی بر حکومت مرکزی در جامعه مایا پدید آمد و آن این بود که مایاها به این نتیجه رسیدند که در یک جامعه شاه بهتر از رئیس میتواند به امورات همهٔ مردم رسیدگی کند. شاه واسطهٔ ارتباط خدایان و انسان تلقی میشد و کمکم پذیرش نظام شاهی، در جامعه مایاها همهگیر شد. کاهنان مذهبی این نکته را برای دردست داشتن نفوذ تأیید کردند و این باور رایج شد که سرپیچی از فرمان شاه موجب عقوبت خدایی و زمینی خواهدبود. شاهان مایا برای برقراری هرچه بیشتر نظم در قلمرو تحت امر خود به ایجاد نظام طبقاتی دست زدند و روحانیان و نظامیان را از خویشاوندان خویش برگزیدند.
طبقات اجتماعی
جامعه مایا در این دوران به دو دسته نخبه و غیرنخبه تقسیم میشد. جامعهٔ نخبه که طبقهٔ ثروتمندان بود، خود دارای دو رده بود که ردهٔ اول مربوط به خاندان شاهی بود و ردهٔ دوم ردهٔ روحانیان و بازرگانان و جنگجویان حرفهای بشمار میآمد. دسته غیرنخبه هم کشاورزان، صنعتگران، شکارچیان و هنرمندان بود. صنعتگران ماهر در این میان مقام و منصبی برتر از سایرین داشتند. در نظام سیاسی مایا گاهی یک زن به صدارت و شاهی میرسید و تمام امور را در دست میگرفت و این زمانی بود که از خاندان شاهی مردی برای این امر وجود نداشتهباشد. پوشش و لباس طبقات با هم متفاوت بود و زنان در هر دو طبقه اگرچه لباس نخی یا دامن و پیراهن گشاد میپوشیدند اما گلدوزیهای متفاوت داشتند. مردان طبقه پایین پوشش رویینهشان پارچهای بود که اکس نام داشت اما مردان نخبه از شنلی بنام پاتی استفاده میکردند.
نظام بردهداری
مردمنگاری مایاهای باستان که در موزه ملی مکزیک نگهداری میشود.
در جامعهٔ مایاها بردهداری رواج داشت و تجارت برده نیز از امور مهم بازرگانی مایاها بود. یک شخص در جامعهٔ مایاها از سه طریق ممکن بود برده شود: یکی اینکه ممکن بود سرپرست یک خانواده فقیر برای امرار معاش بهتر دستیابی به مال برای بهبود شرایط زندگی یکی از اعضای خانوادهاش را بهعنوان برده بفروشد. دوم اینکه ممکن بود کسی جرم یا جنایتی مرتکب شود و در اینصورت این امکان وجود داشت که با تشخیص مقامات قضایی بعنوان جریمه به بردگی محکوم شود و سوم نیز اشخاصی که بعنوان اسیر جنگی در نبرد با اقوام دیگر گرفته میشدند، خودبه خود برده محسوب شده و از سوی جنگاوران فروخته میشدند. البته اگر اسیر از طبقات بالا و نجیبزاده جوامع دشمن بود بجای برده شدن، طی مراسمی با احترامی ویژه کشته میشد که کشتن آنها نوعی مراسم قربانی برای خدایان دانسته شدهاست. که البته با روش آزتکها در قربانی کاملاً متفاوت بودهاست.
نظام خانوادگی
در جامعه مایا کوچکترین واحد اجتماعی خانواده محسوب میشد که از پدر و مادر و فرزندان و نیز بردگان تشکیل میشد. در میان مایا هر خانواده به نوبه خود در میان خانوادهای بزرگتر قرار داشت که خانههایشان را گرداگرد یکدیگر در یک حیاط مشترک میساختند. ازدواج برپایه منصب بود و پدر دختر در سن پایین داماد را از طریق دلالانی که حرفهشان پیداکردن همسر و نامزد مناسب در میان طبقات مختلف برای دختران بود، پیدا میکرد. تعدد زوجات تنها برای طبقهٔ نخبه مجاز بود و مراسم ازدواج کمابیش بدور از تشریفات و دخالت روحانیان انجام میگرفت. در سنتهای مایاها خون و نژاد اصالت داشت و هرکسی بنابر تبار و نیای پدری خود، پایگاه اجتماعیاش را مییافت. در نظر مایاها خانوادهای اصالت و اشرافیت داشت که اجداد و نیاکان پدری زن و مرد هردو افراد سرشناسی بودهباشند.
هنر مایایی
کاسهٔ قدیمی مایایی مربوط به دوران کلاسیک که در هندوراس به دست آمدهاست.
گاهی هنر مایاها را در دوران کلاسیک یا عصر طلاییشان، برترین و زیباترین مکتب هنری جهان باستان دانستهاند. هنر مایایی اگرچه از سنتهای پیشین نظیر تمدن اولمک بهره میبرد اما خلاقیتهایی که در درون جامعه مایا پدیدار شد، چهرهای ویژه و متفاوت از تمام تمدنهای آمریکای باستان به آن بخشید. آنها باورهای خود را دربارهٔ خدایان از راه خلق آثار هنری بروز میدادند. معماری، نقاشی، مجسمهسازی، سفالگری از مهمترین و برجستهترین هنرهای مایایی بود.
معماری و شهرسازی
نوشتار اصلی: معماری مایا
آثار معماری مایاها که تا به امروز بجای مانده عمدتاً مبتنی بر ساخت منازل شهری و روستایی، کاخهای شاهی و معابد و هرمهای مذهبی- عبادی و سامانههای شهری مانند کانال هاو مخازن آب، راههای شهری و بین شهری میشد. خیابانها بیشتر بصورت سنگفرش بودند و برای طراحی شهر مهندسان امر ابتدا نقشه شهر را طراحی کرده و سپس نظر مساعد شاه را میگرفتند. معمولاً ساختمانهای مذهبی مایاها که بصورت هرم بود، با مذهب و ایدئولوژی و نیز با گاهشماری مایایی در ارتباط بود. پلکان در معماری جایگاه ویژهای داشت و در همه آثار بگونهای بچشم میآید. در نمای ساختمان از موزاییک و انواع رنگ استفاده میشد و بکارگیری نقوش و تصویرهای مختلف در درون اتاقها یا راهروها و نمای خارجی ساختمانهای فاخر ویژگی دیگر معماری آمریکای مرکزی در عصر طلایی مایاها بود. مصالح ساختمانی اصلی در معماری مایاها را سنگ آهک تشکیل میداد. عمدهٔ آثار مایایی از سنگ آهک درست شدهاند.
پدید آمدن شهرهای جدید در تمدن مایا به این نحو بود که روستاهایی که جمعیت مردمش زیاد میشد طی یک مراسم تودیع روستاییان منازل خود را ترک میکردند. خانههای جنگلی ویران میشد و خانههایی بادوامتر گرداگرد یک محوطهٔ خالی که روستای قدیمی بوده و بعدها میدان مرکزی شهر میشد بنا میکردند. در میدان مرکزی شهر یک پرستشگاه بزرگ پدید میآوردند که هستهٔ اصلی شهر را تشکیل میداد و گاهی از اطراف رشد میکرد. این شهرها معمولاً جمعیتی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تن سکنه داشتند. با اینحال شهرهای بزرگ مایاها مانند تئوتیهوآکان جمعیتشان به بیش از ۵۰ هزار تن میرسید.
یک خانواده از تمدن مایا در جهان امروز