امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

غمکــــــــــــــــده....

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غمکــــــــــــــــده.... 1
آمده ام با عطش سالها

با همه ی بی سر و سامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست

در پی ویران شدنی آنی ام

آمده ام بل که نگاهم ک

عاشق آن لحظه ی طوفانی ام

دل خوش گرمای کسی نیستم

آمده ام تا تو بسوزانی ام

آمده ام با عطش سالها

تا تو کمی عشق بنو شانی ام

ماهی برگشته ز دریا شدم

تا تو بگیری و بمیرانی ام

خوب ترین حادثه می دانم ات

خوب ترین حادثه می دانی ام؟

حرف بزن ابر مرا باز کن

دیر زمانی ست که بارانی ام

حرف بزن حرف بزن سال هاست

تشنه ی یک صحبت طولانی ام

ها ... به کجا می کشی ام خوب من ؟

ها ... نکشانی به پشیمانی ام !
**********************************************************
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غمکــــــــــــــــده.... 1

ای دل غمزده در سینه ی غمناک سلام

کعبه ی عشق توئی پاک تر از پاک سلام

مرهمی نیست کزآن درد تو آرام شود

ای به زخم همگان مرهم و تریاک سلام

بی سب نیست که دل نام نهادند ترا

هر چه فهم است توئی خانه ادراک سلام

هستی عالم امکان همه از خاک و گلند

همه ی عالم هستی زتو ای خاک سلام

خانه ای در قفس سینه ترا ساخته اند

بنگر این خانه که باغیست پر از تاک سلام

می از آن نوش مرا غصه فراموش کنم

غصه می آورد این می می غمناک سلام

*********************************************************
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غمکــــــــــــــــده.... 1
نمی خواهم بمیرم، با كه باید گفت؟كجا باید صدا سر داد؟
در زیر كدامین آسمان،
روی كدامین كوه؟
كه در ذرات هستی رَه بَرَد توفان این اندوه
كه از افلاك عالم بگذرد پژواك این فریاد!
كجا باید صدا سر داد؟
فضا خاموش و درگاه قضا دور است
زمین كر، آسمان كوراست
نمی خواهم بمیرم، با كه باید گفت؟
اگر زشت و اگر زیبا
اگر دون و اگر والا
من این دنیای فانی را
هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم.
به دوشم گرچه بارغم توانفرساست
وجودم گرچه گردآلود سختی هاست
نمی خواهم از این جا دست بردارم!
تنم در تار و پود عشق انسانهای خوب نازنین
بسته است.
دلم با صد هزاران رشته، با این خلق
با این مهر، با این ماه
با این خاك با این آب …
پیوسته است.
مراد از زنده ماندن، امتداد خورد و خوابم نیست
توان دیدن دنیای ره گم كرده در رنج و عذابم نیست
هوای همنشینی با گل و ساز و شرابم نیست.
جهان بیمار و رنجور است.
دو روزی را كه بر بالین این بیمار باید زیست
اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است.
نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزم
بمانم تا عدالت را برافرازم، بیفروزم
خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پیش پای فرداهای بهتر گل برافشانم
چه فردائی، چه دنیائی!
جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی
و نور است …
نمی خواهم بمیرم، ای خدا!
ای آسمان!
ای شب!
نمی خواهم
نمی خواهم
نمی خواهم
مگر زور است؟
من مــــــی بافم ...تو مـــــــــی بافی...


من کلاه تا سـرت را گرم کنم...


تــــو دروغ  تا دلم را.....
[sup]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
غمکــــــــــــــــده.... 1
[/sup]
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان