17-03-2015، 15:30
هرگز نگو که دوست داری ، اگر حقیقتاً بدان اهمیت نمی دهی
درباره احساست سخن نگو ، اگر واقعا وجود ندارد
هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری
هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی
هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری
هرگز سلامی نده وقتی می دانی که خداحافظی در پیش است
قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری
به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به او خیانت میکنی
درباره احساست سخن نگو ، اگر واقعا وجود ندارد
هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری
هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی
هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری
هرگز سلامی نده وقتی می دانی که خداحافظی در پیش است
قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری
به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به او خیانت میکنی
.
.
.
.
جالب است که انسانها دو چشم دارند ولی با یک چشم به دیگران می نگرند
و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند
و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند
.
.
.
.
ز بیم و رنج نامردی دگر دردی نمی بینم
مزن لاف مروت را که من مردی نمی بینم
منم آن چوب سرگردان به ساحل میرسم زیرا
درون موج دریاها عقب گردی نمی بینم
مزن لاف مروت را که من مردی نمی بینم
منم آن چوب سرگردان به ساحل میرسم زیرا
درون موج دریاها عقب گردی نمی بینم
.
.
.
.
گل زرد ، گل زرد ، گل زرد
بیا باهم بنالیم از سر درد
عنان تا در کف نامردمان است
ستم با مرد خواهد کرد نامرد
بیا باهم بنالیم از سر درد
عنان تا در کف نامردمان است
ستم با مرد خواهد کرد نامرد
همیشه به من میگن مثل بچه ی آدم رفتار کن
ولی من نمیدونم باید مثل هابیل باشم یا قابیل ؟
.
.
.
.
به اندازه ی تمام سه نقطه های دنیا با تو حرف داشتم
اما
نقطه نقطه نقطه
اما
نقطه نقطه نقطه
.
.
.
.
چه فرق می کند وسوسه سیب یا حوا برای کسی که آدم نیست
.
.
.
.
سیگارت را با او روشن کن !!!
تکلیفت را با من !!!
تکلیفت را با من !!!
.
.
.
.
سعی کن در زندگی یکرنگ باشی ، فرش هزار رنگ را همه زیر پا می اندازند
مستم از باده ، که مستی هم بلاست
باده ی عاشق ز هر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود
کین چنین دل را شکستی ، کین شکستن هم خطاست
باده ی عاشق ز هر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود
کین چنین دل را شکستی ، کین شکستن هم خطاست
.
.
.
.
ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی ؟
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی ؟
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی
چه غریبم بی تو اینجا ، ای غریبه بی وفایی
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی ؟
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی
چه غریبم بی تو اینجا ، ای غریبه بی وفایی
.
.
.
.
من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم
خود را نمیبخشم ، اگر زین پس به عاشقان وفا کنم
تا که کام او ز عشق خود روا کنم
خود را نمیبخشم ، اگر زین پس به عاشقان وفا کنم
.
.
.
.
دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد ؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد ؟
.
.
.
.
آخرین حرف دلم : عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند