ارسالها: 2,388
موضوعها: 654
تاریخ عضویت: Aug 2014
سپاس ها 7075
سپاس شده 8404 بار در 2172 ارسال
حالت من: هیچ کدام
اره اینو منم میدونستم
لایک
ارسالها: 379
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: May 2013
سپاس ها 412
سپاس شده 861 بار در 384 ارسال
حالت من: هیچ کدام
امیلی کورت معتقد است کتاب استر در دوره هلنیستی (یونانیمآبی) نوشته شده است و تصویر زندگی درباری ایران مشابه با آن چیزی است که در نوشتههای یونانی دیده میشود.[۳۸]
دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم مینویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال میباشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناختهاست.[۳۹] در این دانشنامه در هنگام بررسی تاثیرات تمدن ایران زمین بر یهودیت چنین آمدهاست که ماجرای پوریم از کتاب استر در واقع، یکی از قصههای ایرانی در مورد زیرکی و خدعههای شهبانوهای ایرانی در درون اندرونیهای پادشاهان میباشد و خود عید پوریم نیز به نوعی اقتباس یهودیان از عید نوروز میباشد.[۴۰]
بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی میپندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بودهاست. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشتهاست. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال مربوطه اینها است که «چه کسی این کتاب را نوشته؟ قصد آنها از نوشتن این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیدهاند؟ مخاطبان این کتاب چه کسی بوده؟ از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل میشود؟»[۴۱]
بگفته شائول شاکد، گواهی بر صحت این داستان از دیدگاه تاریخی وجود ندارد و معمولاً در مورد واقعیت تاریخی داستان با شک و تردید نگریسته میشود. نظریههایی وجود دارد که داستان بر مبنای اساطیر ایلامی و یا بابلی است. هرچند چنین نظری را نمیتوان با اطمینان پذیرفت. این کتاب را بیشتر میتوان نمونهای از تم (theme) معروف دسیسههای درون دربار و نجات یافتنهای معجزه آمیز نامید اگرچه نمیتوان وجود هستهای از واقعیت تاریخی موجود در آن را نادیده گرفت.[۴۲]
بگفته مککولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید به عنوان یک رمان تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشایارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اتانس بوده درحالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست[۴۳]
تاریخ نگارش کتاب استر نامشخص است اما معمولاً بین محققین اتفاقنظر وجود دارد که نگارش کتاب کمی بعد از سقوط هخامنشیان، احتمالاً در دوره اشکانیان و حدود قرن دو یا سه قبل از میلاد بودهاست. نویسنده کتاب نیز ناشناختهاست. اما معمولاً چنین پنداشته میشود که توسط فردی از میان اقلیت یهودی ایران و بابل نوشته شدهاست.[۴۲]
بگفته تاریخچه یهودیت چاپ دانشگاه کمبریج نویسنده کتاب استر ممکن است نامهای ایرانی یا ایلامی برای کتابش را میدانسته، اما نشان داده نشده که نویسنده اطلاعات دست اولی راجع به وضعیت جغرافیایی قصر در شوش و یا فضای حاکم در دربار ایران داشتهاست. اگر چه تاریخی بودن کتاب به دلیل وجود غیر محتملات[۴۴] و خطاها[۴۵] زیر سؤال میرود، اما افسانه بودن داستان به معنی این نیست که از داخل خلأ زاده شدهاست. بدون شک داستان بر پایه اتفاقی تاریخی که در شوش افتاده بنا شدهاست، هرچند تشخیص ماهیت این اتفاق سخت میباشد. همچنین عید پوریم قبل از نوشتن شدن کتاب استر جشن گرفته میشده و این داستان سعی در توجیه این جشن کردهاست.[۴۶]
به گفته لیتمن دانشآموختگان و دانشپژوهان کتاب استر را به دلیل تناقضات آشکار تاریخی در این کتاب به جای سند تاریخی، جز رمانهای تاریخی به حساب میآورند. به استناد تاریخ هرودوت، خشایارشا هرگز نمیتواند با یک یهودی ازدواج کند کند چرا که خلاف عمل پادشاه برای ازدواج با یکی از ۷ خانواده صاحب قدرت ایرانی است. تاریخ گزارش میدهد که خشایارشا با آمستریس و نه با وشتی یا استر ازدواج کردهاست. هیچ اطلاعات شخصی از وزیر هامان، وشتی یا استر یا حتی مردخای - مرد عالی رتبه دربار- نیست. مردخای گفته میشود که توسط بختنصر تبعید شدهاست ولی تبعید او ۱۱۲ سال پیش از سلطنت خشایارشا روی دادهاست. فارغ از این مسائل در این خصوص توافق وجود دارد که کتاب دارای یک زمینه تاریخی در حکمرانی خشایارشا و انباشته از جزئیات زندگی دربار ایران است.[۴۷]
دانشنامه جودائیکا ادعا میکند که کتاب استر یک روایت تاریخی است و در قلعه شوشان یا شوش اتفاق افتادهاست. درست است که شاهی پارسی بنام اخشورش (Ahasuerus) وجود داشتهاست که معادل نام پارسی است که یونانیها Xerxes (خشایار) مینامیدند (نگارش بدون اصوات نام به عبری تقریباً نزدیک به شیوهای است که نام در متون آرامی نگاشته میشدهاست. اصوات بعدها در قرون وسطی به نام اضافه شدهاست). پادشاهی خشایار یکم (کسی که منظور قصهاست زیرا پادشاهی خشایار دوم زودگذر بود). همچنین نام مردوکا (=مردخای) در متون آن زمان بعنوان یک نام فرد و همچنین در کتابهای عزرا و نحمیا بعنوان یک نام یهودی ثبت شدهاست. همچنین نویسنده کتاب استر با رسوم پارسیان و رسوم دربار آشنایی خوبی داشتهاست مانند عدم پذیرفتن وشتی برای کوچک کردن خود و ظاهر شدن در مجلس میگساری (یک همسر پارسی مجلس مهمانی را در هنگام شروع میگساری ترک میکرد.)[۴۸]
هرچند پذیرش استر بعنوان یک حقیقت تاریخی با دشواریهایی روایی و تاریخی مواحهاست. اگرا مردخای از سرزمین یهود بهمراه یهویاخین Jehoiachin (سال ۵۸۹ میلادی) تبعید شده باشد. انگونه که کتاب استر عنوان میکند (استر ۶:۲) سن مردخای در زمان خشایار شاه باید بیش از صد سال بوده باشد. هرودوت گزارش دادهاست که همسر خشایار نه وشتی و نه استر بودهاست بلکه دختر یکی از سرداران پارسی بودهاست که آمیستریس نام داشتهاست. هرودوت همچنین گفتهاست که شاهان پارسی همسرانشان را تنها از میان هفت خانواده اشراف پارسی انتخاب میکردهاند. بعلاوه، کل داستان مملو از نا محتملات است. مانند آنکه مردخای بعنوان یک یهودی در دربار شناخته میشد و برادر زاده و دختر خواندهاش که هر روز به دیدن او میرفتهاست توانستهاست با موفقیت ملیت و دین خود را پنهان کند. بعلاوه داستان به نحو ساختگی جدی میزند و بطرز مشکوکی غیر مذهبی است. دعا کنندگان هیچوقت در هنگام خطر یادی از خدا نمیکنند و اشارهای به خدا در هنگام جشن شکرگذاری پس از نجات یهودیان نیست. بطوریکه خاخامهای تلمود مجبور بودند که نام خدا را به کتاب استر بیفزایند و ترجمه یونانی و آرامی ان کتاب را مومنانه تر نمودهاست. اگر فرض کنیم که کتاب استر واقعیت تاریخی نیست. احتمالات متعددی برای منشا کتاب و تاریخ نوشته شدن کتاب و بستر تاریخی و معنی و مقصود آن وجود دارد.[۴۹]
کتاب استر یک رمان تاریخی است که سرنوشت یهودیان تبعیدی را در قرن پنجم پ م تحت حاکمیت اخشورش (یعنی خشایارشا) روایت میکند. موضوع رمان در دربابر هخامنشی در شهر شوش رخ میدهد. نویسنده آشنایی خوبی نقشه برداری شهر و نقل نامهای پارسی (مموکن،...)، عیلامی (هامان)، و بابلی (مردخای) دارد. وشتی، زن خشایارشا، از دستور شوهر برای ظاهر شدن در برابر مهمانان سرپیچی میکند و درنیجه، از مقالم ملکهای خویش خلع میشود و استر یهود، دختر برادر مردخای، جایش را میگیرد. مردخای بر طبق رمان، در بابل توسط نبودکدنضر (کسی که بیش از ۱۰۰ سال پیش از خشایارشا زیست) به اسارت گرفته میشود. گرچه به نظر میرسد این رمان در قرن دوم پ م رخ داده و کمی جزئیات تاریخی دارد، در قسمت مختلفی روایتهای مورد اطمینان ارائه میکند: جزئیات نحوه زندگی دربار سلطنتی و کارایی روحانیون و توصیف سنتهای پارسی که در کتاب استر آمده است، توسط منابع مستقل تائید شده است.[۵۰]
دائرةالمعارف جهانی یهود درباره کتاب استر مینویسد:
اکثر محققان کتاب را افسانه و داستانهایی می دانند که بازگو کننده آداب و سنتهای معاصری است که با ظاهر و آهنگی قدیمی ارائه شده است تا از حمله و هجوم به آن اجتناب شود. آنها خاطر نشان کردهاند ۱۲۷ ولایتی که نامشان در کتاب آمده با ۲۰ ساتراپی باستانی ایران در مغایرتی عجیب است. یا حیرتآور است که چگونه استر، یهودی بود خودش را مخفی میکند، در حالی که مردخای که پسرعمو و در عین حال قیم او بوده، به عنوان یک یهودی شناخته شده بوده است. نیز غیر ممکن است که یک غیر ایرانی به عنوان نخست وزیر یا ملکه انتخاب شود و اینکه رویدادهای کتاب، اگر به راستی واقع شدهاند، نمیتوانستهاند با بی توجهی مورخان روبرو شده باشند. لحن به کار رفته در کتاب، ساختار ادبی و جایگاه کتاب بیشتر به یک داستان رومانتیک اشاره دارد تا یک واقعه شمار تاریخی. برخی پژوهشگران حتی منبع این اثر را کاملاً غیر یهودی ردیابی کردهاند.[۵۱]
سموئل کندی درباره کتاب مینویسد:
کتاب استر همه چیز میتواند باشد جز تاریخ، این کتاب، داستانی افسانه آمیز است که غرض ظاهری این افسانه آن بوده که برای جشن گرفتن عید پوریم، یک حقانیت و واقعیت تاریخی ذکر کند. کتاب استر اطلاعاتی نادرست را در مورد فارس نیز ارائه میدهد. در این کتاب آمده که خشایارشا بر ۱۲۷ ولایت حکمرانی کرده، حال آنکه تعداد واقعی تحت حکم او ۲۷ تا بوده است.[۵۱]
به نظر سموئیل کندی، کتاب استر سرشار از اندیشهها و تصوراتی است که از ادبیات اساطیری بابل سرچشمه گرفته است. چرا که اندیشه غلبه یک زن بر پادشاه بیگانه بیشتر با روحیه بابلیان قرن ۵ پیش از میلاد مناسبت دارد تا با تفکر یهودی. علاوه بر این، نام هیچ یک از قهرمانان کتاب استر یک اسم واقعی یهودی نیست. به استثنای شاه اخشورش (خشایارشا) بقیه، نام خدایان بابلی و عیلامی دارند. نام استر معادل «ایشتار» است. بانوی قهرمان داستان حتی در باب دوم، آیه هفتم، هدسه خوانده میشود که از القاب خاص ربالنوع بابلی است. استر و مردخای بابلیانی هستند که نقاب یهودی به چهره زدهاند. دشمن آنها، هامان میتوان بر مبنای زبانشناسی با هوما یک خدای عیلامی برابر دانست. وشتی، ملکه پارس هم، به همین ترتیب، میتوان با مشتی یک ربالنوع عیلامی تطبیق داد. از این رو کندی معتقد است اساس کتاب استر در عهد عتیق، یک افسانه بابلی قرن پنجمی است میباشد که کشمکش مرافعه مردوخ و ایشتار را با اخشورش بیان میکند. همانندیها هم آن قدر زیاد است که نمیتوان آن را بر تصادف حمل کرد.[۵۱]
از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ حدود یکصد قطعه از طومارهای بحرالمیت در قمران یا اسفار متعدد عهد عتیق یافت شدهاند، همگی به جز کتاب استر با عهد عتیق تطابق دارند. تومار بحرالمیت مربوط به گروه اسنیان از یهودیان است که هم اکنون ترجمه این مخلوطات نیز به چاپ رسیده و دسترس همگان است. دیگر آنکه در عهد جدید، هیج نقل قول یا اشارهای به کتاب استر نشده است.[۵۱]
نبود کتاب استر در طومارهای دریای مرده
یکی از رویدادهای مهم باستانشناسی در قرن بیستم میلادی، کشف طومارهایی در منطقه قمران فلسطین بود که به «طومارهای دریای مرده» شهرت یافتهاند. در این طومارها نام همه کتب عهد عتیق به چشم میخورد به جز «کتاب استر». برخی دانشوران دلایلی را برای نیاوردن کتاب استر در طومارهای دریای مرده ذکر کردهاند. اینکه انتقام جوئیهای ذکر شده در کتاب استر بر خلاف آموزههای تورات است، اینکه هیچ اشارهای به خدا در کتاب استر نشده است و این مساله که استر به عنوان یک یهودی با یک شاه ایرانی ازدواج کرد که مغایر با آرای گروه محافظه کار کومرون بود.[۵۲]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قضاوت با خودتان
کتابی که اصلا وجود نداشته !!!