12-03-2015، 14:44
+ متن آهنگ
صبح بخیر دوباره شروع شد
خورشید خسته دوباره طلوع کن
یه سری کابوس داری تو زندگیت
که دست بردار نیست از بچگیت
روزای خوشت همیشه زیر فرش بوده
توهم لش زدی کنار ِ خستگیت
یه نگاه بنداز پاتوق همیشگی چی شد
اون زمان که هیچوقت یه شبه نمیشد
بری بالا همشون رفتن تو موندی
رسیدی تهش آخرش نتیجه یکی شد
از رفیقا چخبر همون صمیمیا
همون بچه محلا از اون قدیمیا
هرکی رفت پی خودش به جایی رسید
تو هم سگ بغل میکنی جای رفیق
میگی مرام این یکی از همه بیشتره
په میکشیمو بقیه دنیارو به سیخ
واسه فرداهای روشن پاتو کج نذاری داداش
چونکه طی کردیم ما از این بدترارو باهاش
به مشکلات بخند چون تموم میشه یه روز
اون آدمی باش که میسازه فردارو باکاراش
دستاتو بده به من ایندفه بگو بخند
پاشو وایسا رو پاهات دوباره بجنگ
تو میرسی به هدف اونو بساز تو رویات
فقط تصور کن چشاتو ببند
هرچی نوشتم یکی زد به نام
نفهمیدم کی شدم ثبت نام
تو لحظه هام آدما بی چشم و روئن
که الان اینجان پر سرصدام
پولاتو شمردی راستی فرق کرده اوضاع
جای بله ؛ میگم از فردا شما
چون نمیشناسم دیگه خیلیارو
جنون دارم ولی نمیخوام لیلی ها رو
صدامو میشنوی ولی نمیاری به روت
پس زندگیتم همون سریالی که بود داره طی میشه
دنباله انتقادی شرایط عوض شده
پس نمیذاری یه روز بدون بد گفتن از من بگذره
فکر ساختن خودت باش بهتره
من خراب نمیشم چون کوهو دیدم
یبار میگم صدبار صدامو بشنوه
واسه فرداهای روشن پاتو کج نذاری داداش
چونکه طی کردیم ما از این بدترارو باهاش
به مشکلات بخند چون تموم میشه یه روز
اون آدمی باش که میسازه فردارو باکاراش
دستاتو بده به من ایندفه بگو بخند
پاشو وایسا رو پاهات دوباره بجنگ
تو میرسی به هدف اونو بساز تو رویات
فقط تصور کن چشاتو ببند
چقد امروزت شبیه دیروزه نه
با شرایط بدت میشی دیوونه تر
تو میدون جنگ سیا سفید نداریم
اونکه همه رو برد یادت میمونه پس
بحث فلسفی کنیم یا دیس لاو شه کار
تو نمیتونی چون شبا بیست بار شکار
میکنم سوژه رو نمیفهمه خودش
که باعث میشه مغز من بیدارشه باز
یکم بگو از خودت هنو … میندازی
بگی چرا به ما سر نمیزنی
فازت مهربونی باشه راستی هنوز شبا روشنه چراغ ما
من پازل فردامو دارم تنهایی میچینم
بدم میاد از سریالای ادامه دار
مسیر من از خیلیا جدا شده
پس متنفرم از اضافه بار
اینم شدهـ شبیهـ چند وقت پیش تتلو زرت وزرت آهنگ میدهـ بیرون{مسخرهـ}|: