23-02-2015، 8:26

روزگارت بر مراد / روزهایت شاد شاد / آسمانت بی غبار
سهم چشمانت بهار / قلبت از هر غصه دور / بزم عشقت پر سرور
بخت و تقدیرت قشنگ / عمر شیرینت بلند / سرنوشتت تابناک
جسم و روحت پاک پاک
.
.
.
دیدگانت از همیشه شادتر / شهر قلبت زنده و آبادتر
غصه هایت دم به دم ای مهربان / در گذرگاه زمان بر بادتر
.
.
.
به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد / به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز
.
.
.
بزرگترین آرزوی من کوچک ترین نگاه توست
بزرگترین غم من آخرین نگاه توست .
.
.
.
با تو بودن ، با تو موندن ، با تو رفتن آرزومه !
هر جا باشی ، هر جا باشم ، دیدن تو آرزومه !
.
.
.
آرزویم این است :
نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه . . .
.
.
.
یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست / یکدم وصال آن مه خوبانم آرزوست
در خلوتی چنان که نگنجد کسی در آن / یکبار خلوت خوش جانانم آرزوست
.
.
.
گفت : فرق رویا با آرزو چیست ؟
گفتم : آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی !
گفت من رویا هستم یا آرزو ؟
گفتم رویایی که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است !
.
.
.
بزرگترین آرزویم این بود که کوچک ترین آرزوی تو باشم . . .
.
.
.
برایت آرزو می کنم آرزوی کسی باشی که آرزویش را داری . . .
.
.
.
مشکلات به سبکی هوا / عشق به عمق اقیانوس
دوستی به محکمی الماس / موفقیت به درخشانی طلا
اینها آرزوهای من برای توست . . .
.
.
.
خواهم که قلب گرمت ، آماج غم نگردد / باغ دلت الهی ، دشت ستم نگردد
اشک ندامت ای جان ، از چشم تو نبارد / دنیای آرزویت ، مرداب غم نگردد
.
.
.
وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن میگردد ، با تمام وجودم آرزو میکنم لبهایت در آن نزدیکی باشد !
.
.
.
آرزو می کنم هیچ راه نجاتی نداشته باشی وقتی غرق خوشبختی هستی . . .
•
•
•
بزرگترین آرزوی من
کوچک ترین نگاه توست
بزرگترین غم من
آخرین نگاه توست
•
•
•
•
•
درون سینه ام صد آرزو مرد
گل صد آرزو نشکفته پژمرد
دلم بی روی او دریای درد است
همین دریا مرا در خود فرو برد
•
•
•
•
•
تو را آرزو نخواهم کرد هیچ وقت
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
با دل خود ، نه با آرزوی من
•
•
•
•
•
•
آرزو دارد که بیند کشته آن بدخو مرا
وه که خواهد کشت آخر آرزوی او مرا
•
•
•
•
•
•
کی ؟ من ؟
آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی
رهی معیری
•
•
•
•
•
•
اینکه هر سو می کشم با خود نه پنداری تن است
گور گردان است و در او آرزوهای من است
سیمین بهبهانی