16-02-2015، 23:39
اعتیاد از همان بلاهای خانمانسوز است که یک بهشت مصنوعی برای میزبانش می سازد؛ بهشتی که به قیمت جهنمی کردن چندین زندگی ـ از پدر و مادر بگیرید تا زن و بچه و دوست ـ تمام می شود.
آمارها می گویند ۹۰ درصد جوان های ایرانی در معرض تعارف موادمخدر هستند. درست است که همه این جمعیت گرفتار اعتیاد نشده اند، اما بالاخره درصدی از آنها به این تعارف بله گفته اند و این یعنی اعتیاد فقط مربوط به پسر فلان همسایه و بچه های فلان محله نیست. اعتیاد بغل گوشمان است، پشت دیوار خانه مان و اگر مراقب نباشیم بی اجازه وارد می شود تا پایه های چاردیواری مان را بلرزاند.
هیچ کس بی دلیل معتاد نمی شود. باید چیزی در این میان کم باشد و یک گوشه کار بلنگد تا جوانی تصمیم بگیرد یک نخ سیگار امتحان کند و قدم به قدم به اعتیاد نزدیک شود. ما همیشه خانه آخر اعتیاد را دیده ایم، آنجایی که یک نفر از خانواده طرد و از خانه رانده شده، آنجایی که نیمکت پارک جای رختخوابش را گرفته و کارتن کاغذی جای اتاقش را. به همین خاطر تا این صحنه را می بینیم با خودمان فکر می کنیم ما کجا و این وضع کجا؟ بی خبر از این که روز اولی که او هم این مواد را امتحان کرده، یکی مثل ما بوده که با مصرف مواد نه تنها کشتی های غرق شده اش را فراموش کرده که حسابی هم سرحال شده، منتها کم کم برای به دست آوردن این حس و حال مجبور شده تمام زندگی اش را معامله کند.
در اینجا هم قانون «پیشگیری بهتر از درمان است»، حکومت می کند. عوامل زیادی وجود دارد که می تواند یک جوان را به سمت اعتیاد بکشاند؛ از عوامل فردی و خانوادگی بگیرید تا محیطی و فرهنگی و اقتصادی اما ما از آن عواملی می گوییم که بیشتر در چاردیواری خانه حکمفرماست؛ عواملی که حرف اول و آخرش را کمیت و کیفیت رابطه والدین و فرزندان می زند.
پیشگیری از اعتیاد
اوقاتی را به فرزندان خود اختصاص دهید و با هم ارتباط داشته باشید: نیاز فرزندان به ارتباط با پدر به اندازه نیازشان به ارتباط با مادر است، این زمان با هم بودن سبب می شود اعتقادات و ارزش های والدین به فرزندان آموخته شود و چنین موقعیتی می تواند در انتخاب مسیر و هویت به فرزندان کمک کند. خیلی اوقات اعضای یک خانواده برای ساعت ها در خانه هستند، اما با هم تعاملی ندارند یا ارتباطشان به جای سازنده بودن مخرب است. سرزنش کردن، نصیحت ها و یادآوری های مکرر، متکلم وحده بودن و مقایسه کردن فرزندان با دیگران به جای سازنده بودن، اثر و احساسی منفی به جای می گذارد.
همدلی با فرزندان را یاد بگیرید: همدلی کلید ادامه یک رابطه است و باعث می شود فرزندان مشکلات و دغدغه های ذهنی شان را با والدین مطرح کنند و از آنها مشورت بخواهند. بنابراین هنگامی که او با شما صحبت می کند کاری انجام ندهید و حواستان به چیزی پرت نشود در حین صحبت های او گاه به گاه سرتان را تکان دهید، و از کلماتی مثل «خوب، بعدش؟، اوهوم و...» استفاده کنید. ژست ها و حالت های حرف زدنتان هم نشان دهنده توجه شماست. خودتان را جای او بگذارید تا بهتر احساسات و حالت هایش را درک و سعی کنید احساساتش را در قالب یک جمله بیان کنید «مثل این که خیلی به شما خوش گذشته، نه؟» ضمنا فراموش نکنید همدلی فقط به معنای درک و فهم است تا رابطه ادامه و بهبود یابد نه به معنای تائید کردن و نه زیرپا گذاشتن قواعد و قوانین. شما بعد از همدلی است که می توانید قواعد، قوانین، خواسته ها، سوالات، مخالفت و موافقت هایتان را بیان کنید و انجام دهید.
تجارب مهم زندگی تان را به او منتقل کنید: فرزندان نیاز دارند که شما برخی تجاربتان را با آنها در میان بگذارید. فقط مراقب باشید در این گفت وگو به دنبال درددل کردن و تخلیه احساسات نباشید چراکه این مکالمه برای آموختن فرزندان از شماست. قرار نیست به ازای یک رابطه دوستانه، مسائل و مشکلاتتان را به دوش او بیندازید یا رنجش و آزردگی هایتان از همسر، خانواده همسر یا همکار و رئیس تان را به او بگویید بلکه سعی کنید تا جایی که می توانید به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارزش ها، موضوعات اخلاقی و دیدگاه خودتان را در میانه این تجارب بیان کنید.
الگوی خوبی برایش باشید: به جای این که مدام در فکر تغییر او باشید خودتان را تغییر دهید و نشان دهید چقدر به اعتقادات، ارزش ها و عقایدتان پایبندید. اگر مایلید فرزندتان مسیر سالمی را در زندگی پیش بگیرد، سعی کنید خودتان الگوی مناسب و موثری برایش باشید.
تحسین و تائید خود را نسبت به فرزند خود بیان کنید: یکی از مهم ترین جنبه های ارتباطی والدین و فرزندان آن است که شما بدرستی متوجه نقاط قوت و ضعف فرزندان خود شوید و نسبت به آنها واکنش درست نشان دهید تا مسیر سالم و خطا را تشخیص دهند. بنابراین موفقیت هایشان را بزرگ جلوه دهید و شکست هایشان را کوچک و محدود. اشتباهاتشان را به عنوان یک اشتباه متذکر شوید و توضیح دهید که انسان جایزالخطاست. خلاصه از کاه، کوه نسازید. به جای سرزنش کردن راه های بیرون آمدن از اشتباه را به او بگویید و تشویقش کنید که تلاش و استقامت داشته باشد.
در مورد خطرات مصرف مواد و سیگار صحبت کنید: یکی از مشکلات والدین این است که خودشان نسبت به مواد اعتیاد آور جدید آگاهی کافی ندارند. به همین دلیل برای راهنمایی فرزندانشان به همان مخدرهای متداول قدیمی اشاره می کنند در حالی که که مواد صنعتی و روانگردانی که محصول سال های اخیر است خطرات به مراتب بیشتری برای جوانان دارد. به همین دلیل لازم است والدین ضمن به روز کردن اطلاعاتشان آنها را به فرزندان منتقل کنند.
دروازه ورود به اعتیاد را نشانش دهید: وقتی والدین در برابر مصرف سیگار و قلیان حساسیتی نشان نمی دهند، تلویحا قبول کرده اند که مصرف مواد اشکالی ندارد. آنچه اشکال دارد وابستگی جسمی و روانی به مواد است. این در حالی است که برخلاف تصور عموم، مصرف سیگار و قلیان به اندازه سایر مواد صدمه زننده است و ترک آنها نیز به مراتب سخت تر از مواد سنگینی مثل هروئین است.
والدین وقتی خودشان این مواد را به عنوان یک تفریح می پسندند و از آنها استفاده می کنند به فرزندان خود می آموزند قلیان یا هر ماده دیگری می تواند سبب خوشی و تفریح و شادمانی باشد.