امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

به من قول بده

#1
سال‌ها پیش
من و تو خانه‌ای ساختیم
که آجرهایش رنگ گل‌های سوسن بود
فرش زیر پایمان اطلسی‌های بهشت
و خانه‌مان پر از گلدان‌های سبز کوچک
...
سال‌ها پیش
من و تو
در تمام کوچه‌های این شهر
با هم قدم زدیم
تو
بر لب جاری‌ترین رودخانه شهر
مرا بوسیدی
و من
زیر سایه درختان این شهر
غزل غزل عاشقت شدم
.
سال‌ها پیش
بستری داشتیم
پر از گل‌های یاس
و من برای داشتنت
رو‌به‌روی دنیا ایستادم
تو را فریاد زدم...
.
آه!
چه زود گذشت روزهای شیرین عاشقی
گرچه تو بی‌دلیل
اعتراف کردی که هرگز عاشق نبوده‌ای
و عشق توهمی بیش نبود!
.
حالا
درِ همان خانه به روی من قفل شد!!
...
من دیگر نیستم
اما تو، قول بده
به من قول بده
هر روز به گلدان‌های سبز کنار پنجره سلام کنی
قول بده
مراقب کبوترانی باشی که پشت پنجره لانه می‌سازند
قول بده
هر روز صبح یک لیوان چای گرم بنوشی
قول بده
مهربان باشی با نازبالش‌هایی که خودم دوختم
قول بده
به من قول بده خودت باشی
...
من چمدانم را بستم
و خاطرات عاشقی را در حجم کوچکش جا دادم
و با عشق
با غزل
با شعر
با مهر
با گلدان‌های سبز کنار پنجره
خداحافظی کردم
..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان