04-02-2015، 12:32
ضعیف و لاغر و زرد و صدای خوابآور
کنار بستر من قرصهای خوابآور
.
لجن گرفتم از این سرگذشت ویروسی
از این تب، این تبِ مالاریای خوابآور
.
منی که منحنی زانوان زاویهدار
جدا نمیکندم از هوای خوابآور
.
همین تجمع اجساد مومیایی شهر
مرا کشانده به این انزوای خوابآور
.
زمین رها شده دور ِ مدار ِ بیدردی
و روزنامه پر از قصههای خوابآور
.
هنوز دفترِ خمیازههای من باز است
بخواب شعر! در این ماجرای خوابآور
.
زنده یاد نجمه زارع
کنار بستر من قرصهای خوابآور
.
لجن گرفتم از این سرگذشت ویروسی
از این تب، این تبِ مالاریای خوابآور
.
منی که منحنی زانوان زاویهدار
جدا نمیکندم از هوای خوابآور
.
همین تجمع اجساد مومیایی شهر
مرا کشانده به این انزوای خوابآور
.
زمین رها شده دور ِ مدار ِ بیدردی
و روزنامه پر از قصههای خوابآور
.
هنوز دفترِ خمیازههای من باز است
بخواب شعر! در این ماجرای خوابآور
.
زنده یاد نجمه زارع