18-01-2015، 11:13
يکي از اکابر علماي شيعه که در جامعيت و احاطه و تبحر و تخصص در علوم نقلي و عقلي در دوران اسلامي کم نظير است آخوند ملا محمدمهدي نراقي 1 کاشاني است (متوفاي سنه 1209 هـ. ق) مجتهد و حکيم عارف و رياضي دان اواخر قرن دوازده و اوايل قرن سيزده هجري قمري. نراقي از فارغ التحصيلان حوزه علميه اصفهان است و مدتي نيز درعتبات عاليات از محضر اساتيد نامدار و بزرگ کربلا و نجف استفاده نموده است. نراقي در علوم عقلي و نقلي از تلاميذ فقيه و حکيم محقق ملا اسماعيل خواجويي و عالم بارع شيخ محمد هرندي و دانشمند محقق ملامهدي هرندي و استاد محقق علوم رياضي آقا ميرزا نصير اصفهاني است.
اينکه بعضي گمان کردهاند مرحوم حاج ملامهدي در حکمت الهي شاگرد خواجوئي است و علوم نقلي را از ساير اساتيد عصر استفاده نموده است، اشتباه محض است، چون ملا اسمعيل در علوم نقلي و عقلي از محققان عصر خود به شمار ميرود، و نراقي معقولاً و منقولاً، از محضر آن يگانه دهر استفاضه نموده است.
عمده تحصيل نراقي در اصفهان، نزد علماي بزرگ اين شهر پر فيض بوده و در حوزه بزرگ اين شهر پرورش علمي يافته است. آخوند ملااحمد نراقي فرزند نحرير او در ترجمه پدر عظيم الشأن خود نوشته است: «و کان عمده تحصيله في اصفهان عند مشايخه الکرام ملا اسماعيل الخاجوئي و الحاج شيخ محمد و مولانا مهدي الهرندي2 و ميرزا نصير، و قرء شطراًمن الحديث عند الشيخ الأجل الشيخ يوسف اي صاحب حدائق… و کذا آقا محمدباقر البهبهاني»، ظاهراً محضر عالم بزرگ شيخ محمدمهدي فتوني را نيز درک نموده است ولي به جناب آقاي بهبهاني ـ آقاباقر ـ نظري خاص داشته است.
از نراقي آثار تحقيقي در علوم عقلي و نقلي به يادگار مانده است که مورد توجه محققان قرار گرفته است:
1و2- لوامع الاحکام و معتمدالشيعه در فقه استدلالي از آثار نفيس آن يگانه زمان است که مورد استفاده و مراجعه فقهاي عظام ميباشد.
3- توضيح الاشکال از آثار نفيس در هندسه که اصول اين علم را به فارسي تأليف نموده است.
4- تحرير اُکر. ثاوذوسيوس در مثلثات نيز از آثار نفيس اوست.
5- جامع السعادت در علم اخلاق تأليف اين مرد بزرگ چند مرتبه چاپ شده است.
6- حواشي شفاي شيخ قسمت الهيات يکي از آثار عالي در حکمت است که تمامي مشکلات کتاب را حل کرده است.
از نراقي متجاز از سي –30- اثر علمي در فقه و اصول و فلسفه و اخلاق و حساب و هندسه و هيئت و نجوم ، باقي مانده که همه اين آثار دلالت بر تبحر و تخصص مؤلف در علوم عقلي و نقلي نمايند.
نگارنده «لمعات الهيه» و « لمعات عرشيه» اين عالم بزرگ را در آينده نزديک به چاپ ميرسانم.
يکي از آثار نفيس نراقي در حکمت الهي کتاب مختصر او بنام قره العيون است که آن را براي تدريس در دانشکده انتخاب کردهام، اين رساله را بايد با ترجمه و شرح مختصر به فارسي در دسترس دانشجو قرار داد و آن را وسيله و مدخل قرار داد جهت رجوع به کتب مفصله.
جامع الافکار يکي ديگر از آثار نفيس فلسفي اين محقق بزرگ است. اين کتاب مشتمل است بر افکار و عقايد قدما و متأخران از فلاسفه .
معاصر نراقي حکيم فاضل و عارف بارع آقاي محمد بيدآبادي با آنکه کتب ملاصدرا را تدريس مينمود به عرفانيات بيشتر پايبند است تا مباني حکمت متعاليه، و محقق نراقي به مباحث نظري توجه بيشتري دارد.
آخوند نوري تلميذ عظيم الشأن آقا محمد بيدآبادي، منغمر در طريقة ملاصدرا است و در مباحث و مسائل با آنکه داراي قريحه و ذوق عديم النظيرست جانب برهان را ميگيرد و از اين لحاظ به نراقي اشبه است از بيدآبادي.
علامة نراقي از مجتهدين بزرگ عصر خود و از مراجع و زعماي دين و داراي محضر ترافع و قضا بود. مؤلفين کتب فقهي به آثار او توجه نمودهاند. با اين وصف در حکمت و فلسفه الهي نيز داراي مقام شامخي است و در فنون رياضي نيز، آثار نفيسي دارد، عالي ترين کتب رياضي را تدريس مينمود، بعضي از او به افضل المهندسين تعبير نمودهاند. در علوم تفسير و حديث و رجال و اخلاق تخصص داشته است، به لحاظ همين جامعيت و تبحر بود که وقتي در کربلا به حوزه استاد بزرگ عصر خود، استادالاساتيد آقا باقر 3 بهبهاني ـ رضي الله عنه ـ حاضر شد، مورد توجه کليه افاضل قرار گرفت، و استاد مقدم او را گرامي داشت، با اينکه در آن عصر دهها محقق در حوزههاي علمي سرگرم تعليم و تعلم بودند. نراقي چون در شهر کاشان متوطن شد و از حوزههاي بزرگ دور افتاد، آنطوري که بايد مورد استفادة طالبان علم قرار نگرفت و احتمال ميرود مانند همه اعاظم که در جاهاي کوچک قرار ميگيرند، از تعرض بي مايهها که در همه جا حضور دارند مصون نمانده باشد، و اين خود از اعظم مصائب است. يکي از اساتيد حقير به همين مصيبت مبتلا بود.
مرحوم نراقي در حکمت الهي به آخوند ملاصدرا بسيار توجه داشته و از آثار او در همه جا متأثر است و در تحرير مشکلات و عويصات از آخوند استفاده نموده است.
_______________________________________
1. نراقي تحصيلات ابتدائي را در کاشان انجام داده و بعد ازتحصيل کتب صرف و نحو معاني بيان و منطق و قسمتي از سطوح اصول و فقه به اصفهان رفته است و بعد از طي درجات کمال به کاشان مراجعت نموده و در همانجا به تدريس و ترويج شرع مبين پرداخته است.
اين کاشان شهر عجيبي است و خداوند در نهاد مردم اين شهر کويري چه استعدادهائي به وديعه نهاده است و چه نوابغ بينظيري در علوم و فنون و ذوقيات از اين سازمان برخاستهاند.
در هنر معماري و کاشي سازي و نساجي در سطح وسيع و نقاشي و فن موسيقي و علم ادوار، و علوم اسلامي معقولاً و منفولاً گوي سبقت از ديگران بردهاند. بلي مردمي که از تنبلي و بي عاري در ادوار و دهور گريزانند بايد افتخارآفرين باشند در اين مردم استعداد و ذوق، و غيرت کار و فعاليت بهم آميخته است.
کاشان از قديم يعني از همان اوائل اسلام محل سکونت شيعيان و مواليان شاه مردان و پناه گاه فدائيان و مريدان اميرمؤمنان و خلفاي آن حضرت ميباشد.
ملااحمد نراقي صاحب کتاب مستندالشيعه فرزند مؤلف يکي از اعاظم فقها و مجتهدان عصر قاجاريه به شمار ميرود. ترجمه احوال ملامهدي بن ابي ذر نراقي را در کتب ارباب تراجم ميتوان ديد، همه او را از اکابر و اعاظم فقهاء و حکما و بعضي او را خاقم حکما و مجتهدين دانستهاند. ولي آنچه که مهم است تهيه اثري است که آثار فلسفي و الهي او را تجزيه و تحليل نمايد.
ميرزا ابوالحسن مستوفي * مؤلف تاريخ گلشن مراد و دبير و نويسنده و وقايع نگار دوران زنديه که معاصر مرحوم نراقي است در گلشن مراد متعرض احوال و آثار او شده است و از نراقي به، فيلسوف بحق و حکيم مطلق، جامع معقول و منقول، المولي الاعم و الحبر الاعلم، استاد البشر و … تعبير کرده و نوشته است: در جميع علوم ماهر و مبين دقايق افکار اوائل و اواخر بلکه خود مکمل علومند… و تا بحال تحرير سنه مبارکه – 1206 هـ. ق – رسيده در قيد حيات و به ارشاد خلايق مشغول ميباشد…».
مرحوم نراقي سال (1209هـ ق ) درگذشته است و هنگام رحلت ** حدود (60سال) داشته است.
* ميرزا ابوالحسن مستوفي کاشي فرزند معزالدين محمد غفاري اولين نقاش خاندان غفاري است و ابوالحسن غفار نقاشباشي معروف به صنيع الملک فرزند برادر اوست، و مرحوم ميرزا محمدخان غفاري معروف به کمال الملک فرزند برادر صنيع الملک است.
نقاشان کاشان به اين چند نفر محدود نمي شوند و شرح حال و آثار نقاشان کاشان نياز به تاليف کتابي قطور دارد، در دوره صفويه به نام چندين نفر از نقاشان نامي برميخوريم که از مردم کاشان مي باشند. از جمله آقا رضا نقاش کاشي که « در چهرگشائي و شبيه کشي نظير و عديل نداشت… يک مرتبه صورت و چهره اي ساخته و پرداخته بود که شاه عالميان (مراد شاه عباس کبير است) به اجازه آن بوسه بر دست او نهادند».
** يکي ديگر از معاصران نراقي که به خدمت وي رسيده و شرح حال و آثار او را تماماً برشمرده است صاحب ـ رياض الجنه ـ سيد حسن زنوزي تبريزي است.
رياض الجنه، تأليف زنوزي و تاريخ گلشن مراد، هر دو از آثار کم نظير در باب خود ميباشند که با کمال تأسف تا اين زمان کسي اقدام به چاپ آنها ننموده است
2. اين ميرزا نصير از اکابر زمان در علوم رياضي و فلکيات و علم طب بود و جمع کثيري از او در علم حساب و هندسه و نجوم و هيئت و طب استفاده نموده اند.
3. آقا باقر يکي از بزرگترين محققان علماي شيعه است که بيان مقام علمي و مجاهدات او در ترويج شريعت مجال واسعي ميخواهد، به اين مختصر در اينجا اکتفا مي شود و اين نکته را بايد يادآور شد که در ادوار اسلامي کمتر محققي را ميتوان نشان داد که به اندازه مرحوم آقا باقر منشأ خيرات و برکات شده باشد و اهتمام او به ترتيب شاگردان نامدار و محقق سبب شد که جماعت کثيري از اکابر در حوزه او به ترتبيت شوند، در اوائل تدريس که مرجعيت او وسعت نداشت به روزه و نماز استيجاري مبادرت مينمود و وجه آن را به شاگردان مستعد که به تنگدستي و فقر مبتلا بودند مي داد. ميرزاي قمي و سيد بحرالعلوم و ميرزا مهدي شهرستاني و ميرزا مهدي مشهدي از جمله تلاميذ او مي باشند.
اينکه بعضي گمان کردهاند مرحوم حاج ملامهدي در حکمت الهي شاگرد خواجوئي است و علوم نقلي را از ساير اساتيد عصر استفاده نموده است، اشتباه محض است، چون ملا اسمعيل در علوم نقلي و عقلي از محققان عصر خود به شمار ميرود، و نراقي معقولاً و منقولاً، از محضر آن يگانه دهر استفاضه نموده است.
عمده تحصيل نراقي در اصفهان، نزد علماي بزرگ اين شهر پر فيض بوده و در حوزه بزرگ اين شهر پرورش علمي يافته است. آخوند ملااحمد نراقي فرزند نحرير او در ترجمه پدر عظيم الشأن خود نوشته است: «و کان عمده تحصيله في اصفهان عند مشايخه الکرام ملا اسماعيل الخاجوئي و الحاج شيخ محمد و مولانا مهدي الهرندي2 و ميرزا نصير، و قرء شطراًمن الحديث عند الشيخ الأجل الشيخ يوسف اي صاحب حدائق… و کذا آقا محمدباقر البهبهاني»، ظاهراً محضر عالم بزرگ شيخ محمدمهدي فتوني را نيز درک نموده است ولي به جناب آقاي بهبهاني ـ آقاباقر ـ نظري خاص داشته است.
از نراقي آثار تحقيقي در علوم عقلي و نقلي به يادگار مانده است که مورد توجه محققان قرار گرفته است:
1و2- لوامع الاحکام و معتمدالشيعه در فقه استدلالي از آثار نفيس آن يگانه زمان است که مورد استفاده و مراجعه فقهاي عظام ميباشد.
3- توضيح الاشکال از آثار نفيس در هندسه که اصول اين علم را به فارسي تأليف نموده است.
4- تحرير اُکر. ثاوذوسيوس در مثلثات نيز از آثار نفيس اوست.
5- جامع السعادت در علم اخلاق تأليف اين مرد بزرگ چند مرتبه چاپ شده است.
6- حواشي شفاي شيخ قسمت الهيات يکي از آثار عالي در حکمت است که تمامي مشکلات کتاب را حل کرده است.
از نراقي متجاز از سي –30- اثر علمي در فقه و اصول و فلسفه و اخلاق و حساب و هندسه و هيئت و نجوم ، باقي مانده که همه اين آثار دلالت بر تبحر و تخصص مؤلف در علوم عقلي و نقلي نمايند.
نگارنده «لمعات الهيه» و « لمعات عرشيه» اين عالم بزرگ را در آينده نزديک به چاپ ميرسانم.
يکي از آثار نفيس نراقي در حکمت الهي کتاب مختصر او بنام قره العيون است که آن را براي تدريس در دانشکده انتخاب کردهام، اين رساله را بايد با ترجمه و شرح مختصر به فارسي در دسترس دانشجو قرار داد و آن را وسيله و مدخل قرار داد جهت رجوع به کتب مفصله.
جامع الافکار يکي ديگر از آثار نفيس فلسفي اين محقق بزرگ است. اين کتاب مشتمل است بر افکار و عقايد قدما و متأخران از فلاسفه .
معاصر نراقي حکيم فاضل و عارف بارع آقاي محمد بيدآبادي با آنکه کتب ملاصدرا را تدريس مينمود به عرفانيات بيشتر پايبند است تا مباني حکمت متعاليه، و محقق نراقي به مباحث نظري توجه بيشتري دارد.
آخوند نوري تلميذ عظيم الشأن آقا محمد بيدآبادي، منغمر در طريقة ملاصدرا است و در مباحث و مسائل با آنکه داراي قريحه و ذوق عديم النظيرست جانب برهان را ميگيرد و از اين لحاظ به نراقي اشبه است از بيدآبادي.
علامة نراقي از مجتهدين بزرگ عصر خود و از مراجع و زعماي دين و داراي محضر ترافع و قضا بود. مؤلفين کتب فقهي به آثار او توجه نمودهاند. با اين وصف در حکمت و فلسفه الهي نيز داراي مقام شامخي است و در فنون رياضي نيز، آثار نفيسي دارد، عالي ترين کتب رياضي را تدريس مينمود، بعضي از او به افضل المهندسين تعبير نمودهاند. در علوم تفسير و حديث و رجال و اخلاق تخصص داشته است، به لحاظ همين جامعيت و تبحر بود که وقتي در کربلا به حوزه استاد بزرگ عصر خود، استادالاساتيد آقا باقر 3 بهبهاني ـ رضي الله عنه ـ حاضر شد، مورد توجه کليه افاضل قرار گرفت، و استاد مقدم او را گرامي داشت، با اينکه در آن عصر دهها محقق در حوزههاي علمي سرگرم تعليم و تعلم بودند. نراقي چون در شهر کاشان متوطن شد و از حوزههاي بزرگ دور افتاد، آنطوري که بايد مورد استفادة طالبان علم قرار نگرفت و احتمال ميرود مانند همه اعاظم که در جاهاي کوچک قرار ميگيرند، از تعرض بي مايهها که در همه جا حضور دارند مصون نمانده باشد، و اين خود از اعظم مصائب است. يکي از اساتيد حقير به همين مصيبت مبتلا بود.
مرحوم نراقي در حکمت الهي به آخوند ملاصدرا بسيار توجه داشته و از آثار او در همه جا متأثر است و در تحرير مشکلات و عويصات از آخوند استفاده نموده است.
_______________________________________
1. نراقي تحصيلات ابتدائي را در کاشان انجام داده و بعد ازتحصيل کتب صرف و نحو معاني بيان و منطق و قسمتي از سطوح اصول و فقه به اصفهان رفته است و بعد از طي درجات کمال به کاشان مراجعت نموده و در همانجا به تدريس و ترويج شرع مبين پرداخته است.
اين کاشان شهر عجيبي است و خداوند در نهاد مردم اين شهر کويري چه استعدادهائي به وديعه نهاده است و چه نوابغ بينظيري در علوم و فنون و ذوقيات از اين سازمان برخاستهاند.
در هنر معماري و کاشي سازي و نساجي در سطح وسيع و نقاشي و فن موسيقي و علم ادوار، و علوم اسلامي معقولاً و منفولاً گوي سبقت از ديگران بردهاند. بلي مردمي که از تنبلي و بي عاري در ادوار و دهور گريزانند بايد افتخارآفرين باشند در اين مردم استعداد و ذوق، و غيرت کار و فعاليت بهم آميخته است.
کاشان از قديم يعني از همان اوائل اسلام محل سکونت شيعيان و مواليان شاه مردان و پناه گاه فدائيان و مريدان اميرمؤمنان و خلفاي آن حضرت ميباشد.
ملااحمد نراقي صاحب کتاب مستندالشيعه فرزند مؤلف يکي از اعاظم فقها و مجتهدان عصر قاجاريه به شمار ميرود. ترجمه احوال ملامهدي بن ابي ذر نراقي را در کتب ارباب تراجم ميتوان ديد، همه او را از اکابر و اعاظم فقهاء و حکما و بعضي او را خاقم حکما و مجتهدين دانستهاند. ولي آنچه که مهم است تهيه اثري است که آثار فلسفي و الهي او را تجزيه و تحليل نمايد.
ميرزا ابوالحسن مستوفي * مؤلف تاريخ گلشن مراد و دبير و نويسنده و وقايع نگار دوران زنديه که معاصر مرحوم نراقي است در گلشن مراد متعرض احوال و آثار او شده است و از نراقي به، فيلسوف بحق و حکيم مطلق، جامع معقول و منقول، المولي الاعم و الحبر الاعلم، استاد البشر و … تعبير کرده و نوشته است: در جميع علوم ماهر و مبين دقايق افکار اوائل و اواخر بلکه خود مکمل علومند… و تا بحال تحرير سنه مبارکه – 1206 هـ. ق – رسيده در قيد حيات و به ارشاد خلايق مشغول ميباشد…».
مرحوم نراقي سال (1209هـ ق ) درگذشته است و هنگام رحلت ** حدود (60سال) داشته است.
* ميرزا ابوالحسن مستوفي کاشي فرزند معزالدين محمد غفاري اولين نقاش خاندان غفاري است و ابوالحسن غفار نقاشباشي معروف به صنيع الملک فرزند برادر اوست، و مرحوم ميرزا محمدخان غفاري معروف به کمال الملک فرزند برادر صنيع الملک است.
نقاشان کاشان به اين چند نفر محدود نمي شوند و شرح حال و آثار نقاشان کاشان نياز به تاليف کتابي قطور دارد، در دوره صفويه به نام چندين نفر از نقاشان نامي برميخوريم که از مردم کاشان مي باشند. از جمله آقا رضا نقاش کاشي که « در چهرگشائي و شبيه کشي نظير و عديل نداشت… يک مرتبه صورت و چهره اي ساخته و پرداخته بود که شاه عالميان (مراد شاه عباس کبير است) به اجازه آن بوسه بر دست او نهادند».
** يکي ديگر از معاصران نراقي که به خدمت وي رسيده و شرح حال و آثار او را تماماً برشمرده است صاحب ـ رياض الجنه ـ سيد حسن زنوزي تبريزي است.
رياض الجنه، تأليف زنوزي و تاريخ گلشن مراد، هر دو از آثار کم نظير در باب خود ميباشند که با کمال تأسف تا اين زمان کسي اقدام به چاپ آنها ننموده است
2. اين ميرزا نصير از اکابر زمان در علوم رياضي و فلکيات و علم طب بود و جمع کثيري از او در علم حساب و هندسه و نجوم و هيئت و طب استفاده نموده اند.
3. آقا باقر يکي از بزرگترين محققان علماي شيعه است که بيان مقام علمي و مجاهدات او در ترويج شريعت مجال واسعي ميخواهد، به اين مختصر در اينجا اکتفا مي شود و اين نکته را بايد يادآور شد که در ادوار اسلامي کمتر محققي را ميتوان نشان داد که به اندازه مرحوم آقا باقر منشأ خيرات و برکات شده باشد و اهتمام او به ترتيب شاگردان نامدار و محقق سبب شد که جماعت کثيري از اکابر در حوزه او به ترتبيت شوند، در اوائل تدريس که مرجعيت او وسعت نداشت به روزه و نماز استيجاري مبادرت مينمود و وجه آن را به شاگردان مستعد که به تنگدستي و فقر مبتلا بودند مي داد. ميرزاي قمي و سيد بحرالعلوم و ميرزا مهدي شهرستاني و ميرزا مهدي مشهدي از جمله تلاميذ او مي باشند.