14-01-2015، 16:46
(آخرین ویرایش در این ارسال: 19-02-2015، 16:36، توسط ⓕⓐⓚⓔ ⓛⓘⓕⓔ♰.)
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- تا دانشمندان راه درمان سرطان را پیدا می کنند، کاش لااقل اسمش را عوض کنند. لامصب اسمش هم سرطان است.
2- زنگ زدم به یک نفر آهنگ پیشوازش محسن چاوشی است. همینطور که شما منتظرید گوشی را بردارد می شنوید: بگو چه مرگته که... بازم پر از حرفی؟!
3- دقایقی قبل برای اولین بار فرم لاتاری گرین کارت آمریکا رو پر کردم. همچین غم غربت گیر کرده بیخ گلوم دارم خفه می شم. اَه! تایپ با این کیبورد فارسی چقدر سخته!
4- شایِر: کسی که به اشتراک می گذارد/ مَکمونت: کسی که اسمش در نظری ذکر شده باشد/ مُستَتِس: کسی که مطلبی را درج می کند/ مَچاچِته: گفتگوی شخصی
5- یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو... «زمزمه های هنگام استفاده از لپ تاپ همسر»
6- اسم دبستان دخترانه را گذاشته اند «کاشف الغطا» یعنی بچه طفل معصوم باید تا پنجم ابتدایی درس بخونه تا بتونه اسم مدرسه شون رو درست بنویسه، ایشالا به سلامتی فوق لیسانس هم که گرفت، معنی اسم مدرسه اش رو می فهمه.
7- طرف توی تبلیغ تلویزیونی می گه: «اگه پشمک حاج عبدالله نبود، نمی دونم می تونستم به سوالات سخت پدر خانمم جواب بدم یا نه»! واقعا زندگی که بخواد با تکیه بر پشمک حاج عبدالله تشکیل بشه، به درد همون پشمک حاج عبدالله می خوره!
8- دیدید بعضیا چقدر محکم روی دکمه اینتر کیبورد می کوبن؟ داشتم فکر می کردم این دکمه قاعدتا زودتر از بقیه دکمه های کیبورد پیر می شه و تبدیل می شه به «پیرینتر»!
9- من به شما قول میدم که اینا حتی اگه توافق کنن هم بیان بگن: با هم به توافق رسیدیم ولی همچنان اختلافات مهمی بین طرفین وجود داره!
10- یکی از مارک ها گوشی 3 سیم کارته بیرون داده! یه روز خوب میاد که کم کم خشاب هفتایی میذارن روی موبایل!
11- بنا به گفته مسئولان نه تنها پارازیت نداریم بلکه همون پارازیتی هم که نداریم - هم - سرطان زا نیست!
12- شرایط اقتصادی جوری شده که: ندای درونم رو فرستادم تو یه شرکتی منشی شده! کودک درونم رو گذاشتم سر چهار راه فال می فروشه! خودمم که با پراید مسافرکشی می کنم! اون روی سگمم توی یه باغ نگهبانی میده!
13- ازدواج یعنی از دست دادن توجه تعداد کثیری از افراد و به دست آوردن بی توجهی یک فرد!
14- تو خیابون یه تصادف شده بود. همه جمع شده بودن... منم برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم: «برید کنار، برید کنار من خواهرشم.» وقتی رسیدم سر صحنه دیدم اونی که توی خیابون افتاده یه الاغه!
15- رفیقم می خواسته کادوی تولدش طرف رو غافلگیر کنه، برای همین اول شماره پاش رو پرسیده بعد روسری خریده!
16- یارو داره باهام صحبت می کنه، میگه: «اسمم میناست.» اسم پروفایلش نازنینه، آی دیش آیداست، ایمیلش هم المیرا68. سازمان سیا تو شناسایی این مشکل پیدا کرده! اونوخ تو جزییات زده: از دروغ بیزارم!
17- دیروز تاریخچه گوگل رو تو خودش سرچ کردم، بیچاره ذوق مرگ شد. گفت: «بالاخره یکی منو به خاطر خودم خواست!»
18- رژیم گرفتن فقط روز اولش سخته چون روزِ دومی نداره معمولا!
19- با تمام بدی هاش، این امتحانات پایان ترم یه مزیتی داره اونم اینه آدم با رشته تحصیلیش یه کم آشنا میشه!
20- یکی از روشنفکرانه ترین سرگرمی های دوران بچگیم نصف کردن ویفر از مرکز کرم دارش بود!
21- بعد از مدت ها تحقیق متوجه شدم که گل کلم تو ترشی حکم پسته تو آجیل رو داره! اما نمی دونم چرا به اندازه پسته خوشحال نیست! شاید چون جاش راحت نیست!
22- اصولا دعوت مهمون برای ما محکم میزبانی بازی های المپیک رو داره... کل زیرساخت های خونمون دچار پیشرفت های چشمگیری میشه!
23- آقا مورد داشتیم دختره قفل گوشیشو گذاشته رو حالت شناسایی چهره... رفته حموم اومده دیگه گوشیش باز نشده... الانم دو هفته است داره آرایشای مختلفو امتحان می کنه شاید باز شه!
24- این فیلم خارجیا رو دیدین؟ بچه هه که خوابش می بره مادرش میاد آروم یه پتو می کشه روش، یه بوس کوچولوش می کنه میره. حالا من که خوابم می برد مادرم یه لحاف کرسیه 200 کیلویو از ارتفاع 2 متری زاااارتتت مینداخت روم، پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نبود پامو لگد می کرد. بعد که من مثل جن زده ها می پریدم، دوتایی با هم می خندیدن، می گفتن: پدرسوخته الکی خودشو به خواب زده بود!
- از شنیدن کلمه «عزیزم» از زبون خانم ها ذوق نکنین. اونا نسبت به عطسه گربه، پارس سگ و باد معده نوزاد هم همین واکنش رو نشون میدن
2- وقتی با خودم میگم کاش می شد به گذشته برگشت، سریع بعدش یاد شبای امتحان می افتم و می گم غلط کردم!
3- همین که هواپیماهای ما جای مشخصی سقوط می کنن و مثل سایر کشورها گم نمی شن، سندی بر توانمندی و قدرت متخصصین داخلی ماست
4- طوری شده که دیگه باید بگیم:
من معذرت می خوام، غلط کردم که شما اشتباه کردی
5- دارو دارم برای شب امتحان؛
سه بسته خاک
هر هشت ساعت می ریزی رو سرت
6- اینقدری که این کشورهای آسیایی جنوب شرقی امسال هواپیما گم کردن من معداد پاک کن گم نکردم
7- شانس یه بار در خونه رو میزنه ولی بدشانسی با پیژامه میشینه تو خونه میگه خب امشب شام چی داریم؟
8- خدایا نه اراده رژیم گرفتن دارم و نه حال ورزش کردن. یا خودت یه جوری لاغرم کنیا دوستام رو اونقدر چاق کن که بترکن
9- دانش آموزای الان چه می فهمن سختی چیه؟ ما پدرمون در می اومد اینقدر دفتر خط کشی می کردیم. یه خطه، دو خطه، یه طرفه، دو طرفه! الان بچه دفتر می خره توش از قبل مشقاشم نوشتن
10- وجدانا اگه تو ورودی منجیل و رودبار این همه پنکه نصب نکرده بودن، اینقدر باد نمیومد
11- واقعا یه سریا فکر می کنن آبی که از شیر دستشویی میاد با آبی که از شیر آشپزخونه شون میاد بیرون فرق داره
12- پنج ساعت یه بند پای نت بودم هیچیم نشد...
تا کتابمو باز کردم گشنم شد
کلیه هام به کار افتاد
خوابم گرفت
حالت تهوع گرفتم
کم مونده بود سرطان بگیرم که دیگه کتابمو بستم.
والا! از سلامتیم که واجب تر نیست!
13- پسر: بابا واسم دوچرخه می خری؟ پدر: اگه پسر خوبی باشی، زیاد شیطونی نکنی، انقدر با کامپیوتر بازی نکنی، معدلت 20 شه و به حرفم گوش کنی می خرم. پسر: می خوای تحریما رو هم وردارم؟
14- به قول آقام:
به اندازه پولی که داری زن بگیر
15- یه خنده هایی رو صاحب خنده یادش نیست اما تو خوب یادته
16- مردم دارن از گرسنگی می میرن، نصف برنامه های تلویزیون شده آشپزی. خب چهارتا برنامه آموزش اختلاس پخش کنین ملت فنون اختلاس رو یاد بگیرن شیکم هفت جدشون رو سیر کنن
17- یه مسواک خریدم سی و هشت هزار تومان
حالا سوالم اینه که دندونام برای مسواک ضرر نداشته باشه یه وخت؟
18- یه جوری گند گوشی بازی رو درآوردن که باید مثل دادگاه، دم در مهمونی ها گوشی ها رو جمع کنن
19- دوستای بابام اومده بودن خونمون همزمان با رسیدن اونا بابام که رفته بود شیرینی بخره رسید اما شیرینی فروشی بسته بوده و اون شیرینی نخریده بود. مهمونا با خودشون شیرینی آورده بودن گذاشته بودن رو اپن آشپزخونه. مامانمم رفت شیرینیا رو چید تو شیرینی خوری آورد تعارف کرد به مهمونا حالا هی میگه تو رو خدا ببخشیدا ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمی خریدیم نمی دونم چی شده علی آقا از این شیرینیا خریده؛ شرمندم!
20- کاش من سه تا بودم. یکی رو می فرستادم دانشگاه، یکی می رفت سر کار، خودمم می موندم خونه عشق و حال می کردم
21- به بعضیا هم باس بگی من روغنم و تو آب. خودتو بکشی هم با هم قاطی نمی شیم
22- درسته پول شخصیت نمیاره
ولی بی پولی گند میزنه تو شخصیت آدم
23- مورد داشتیم پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟ دختره گفته دوتا خواهر بزرگتر از خودم هستند ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم، ما تو خانواده مون اصلا از این رسم ها نداریم!
میگن نونواهه رفته نشسته تو دستگاه همزمن خمیر، سه روزه داره می چرخه دستگاهو خاموش می کنن جیغ می زنه
24- روی سند ازدواج پنج میلیون وام می دن
روی سندگاوداری 100 میلیون
همین؛ فقط گفتم در جریان باشید
25- یارو از کوبا تا فلوریدا شنا کرده که پیغام صلح و دوستی به مردم بده
اونوقت من کنترل ازم دوره سه ساعته دارم برنامه آشپزی می بینم
آقا یکی زنگ بزنه صدا و سیما بگه فیلم کانال پنج رو تو کانال سه پخش کنن
ایشالا تو عروسیتون جبران میکنم
26- هیچ وقت وارد گذشته هیچ آدمی نشو و زیر و روش نکن حتی عزیرترینت؛
زیباترین باغچه را هم که بیل بزنی، حداقل یه کرم توش پیدا می کنی!
27- خارجیا تو توالت با روزنامه و تبلت سرشونو گرم می کنن ما با مورچه ها؛ هی دورشون آب میریزیم بعد نجاتشون میدیم.
1- تا دانشمندان راه درمان سرطان را پیدا می کنند، کاش لااقل اسمش را عوض کنند. لامصب اسمش هم سرطان است.
2- زنگ زدم به یک نفر آهنگ پیشوازش محسن چاوشی است. همینطور که شما منتظرید گوشی را بردارد می شنوید: بگو چه مرگته که... بازم پر از حرفی؟!
3- دقایقی قبل برای اولین بار فرم لاتاری گرین کارت آمریکا رو پر کردم. همچین غم غربت گیر کرده بیخ گلوم دارم خفه می شم. اَه! تایپ با این کیبورد فارسی چقدر سخته!
4- شایِر: کسی که به اشتراک می گذارد/ مَکمونت: کسی که اسمش در نظری ذکر شده باشد/ مُستَتِس: کسی که مطلبی را درج می کند/ مَچاچِته: گفتگوی شخصی
5- یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو پاک کنی، یادت باشه هیستوری رو... «زمزمه های هنگام استفاده از لپ تاپ همسر»
6- اسم دبستان دخترانه را گذاشته اند «کاشف الغطا» یعنی بچه طفل معصوم باید تا پنجم ابتدایی درس بخونه تا بتونه اسم مدرسه شون رو درست بنویسه، ایشالا به سلامتی فوق لیسانس هم که گرفت، معنی اسم مدرسه اش رو می فهمه.
7- طرف توی تبلیغ تلویزیونی می گه: «اگه پشمک حاج عبدالله نبود، نمی دونم می تونستم به سوالات سخت پدر خانمم جواب بدم یا نه»! واقعا زندگی که بخواد با تکیه بر پشمک حاج عبدالله تشکیل بشه، به درد همون پشمک حاج عبدالله می خوره!
8- دیدید بعضیا چقدر محکم روی دکمه اینتر کیبورد می کوبن؟ داشتم فکر می کردم این دکمه قاعدتا زودتر از بقیه دکمه های کیبورد پیر می شه و تبدیل می شه به «پیرینتر»!
9- من به شما قول میدم که اینا حتی اگه توافق کنن هم بیان بگن: با هم به توافق رسیدیم ولی همچنان اختلافات مهمی بین طرفین وجود داره!
10- یکی از مارک ها گوشی 3 سیم کارته بیرون داده! یه روز خوب میاد که کم کم خشاب هفتایی میذارن روی موبایل!
11- بنا به گفته مسئولان نه تنها پارازیت نداریم بلکه همون پارازیتی هم که نداریم - هم - سرطان زا نیست!
12- شرایط اقتصادی جوری شده که: ندای درونم رو فرستادم تو یه شرکتی منشی شده! کودک درونم رو گذاشتم سر چهار راه فال می فروشه! خودمم که با پراید مسافرکشی می کنم! اون روی سگمم توی یه باغ نگهبانی میده!
13- ازدواج یعنی از دست دادن توجه تعداد کثیری از افراد و به دست آوردن بی توجهی یک فرد!
14- تو خیابون یه تصادف شده بود. همه جمع شده بودن... منم برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم: «برید کنار، برید کنار من خواهرشم.» وقتی رسیدم سر صحنه دیدم اونی که توی خیابون افتاده یه الاغه!
15- رفیقم می خواسته کادوی تولدش طرف رو غافلگیر کنه، برای همین اول شماره پاش رو پرسیده بعد روسری خریده!
16- یارو داره باهام صحبت می کنه، میگه: «اسمم میناست.» اسم پروفایلش نازنینه، آی دیش آیداست، ایمیلش هم المیرا68. سازمان سیا تو شناسایی این مشکل پیدا کرده! اونوخ تو جزییات زده: از دروغ بیزارم!
17- دیروز تاریخچه گوگل رو تو خودش سرچ کردم، بیچاره ذوق مرگ شد. گفت: «بالاخره یکی منو به خاطر خودم خواست!»
18- رژیم گرفتن فقط روز اولش سخته چون روزِ دومی نداره معمولا!
19- با تمام بدی هاش، این امتحانات پایان ترم یه مزیتی داره اونم اینه آدم با رشته تحصیلیش یه کم آشنا میشه!
20- یکی از روشنفکرانه ترین سرگرمی های دوران بچگیم نصف کردن ویفر از مرکز کرم دارش بود!
21- بعد از مدت ها تحقیق متوجه شدم که گل کلم تو ترشی حکم پسته تو آجیل رو داره! اما نمی دونم چرا به اندازه پسته خوشحال نیست! شاید چون جاش راحت نیست!
22- اصولا دعوت مهمون برای ما محکم میزبانی بازی های المپیک رو داره... کل زیرساخت های خونمون دچار پیشرفت های چشمگیری میشه!
23- آقا مورد داشتیم دختره قفل گوشیشو گذاشته رو حالت شناسایی چهره... رفته حموم اومده دیگه گوشیش باز نشده... الانم دو هفته است داره آرایشای مختلفو امتحان می کنه شاید باز شه!
24- این فیلم خارجیا رو دیدین؟ بچه هه که خوابش می بره مادرش میاد آروم یه پتو می کشه روش، یه بوس کوچولوش می کنه میره. حالا من که خوابم می برد مادرم یه لحاف کرسیه 200 کیلویو از ارتفاع 2 متری زاااارتتت مینداخت روم، پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نبود پامو لگد می کرد. بعد که من مثل جن زده ها می پریدم، دوتایی با هم می خندیدن، می گفتن: پدرسوخته الکی خودشو به خواب زده بود!
- از شنیدن کلمه «عزیزم» از زبون خانم ها ذوق نکنین. اونا نسبت به عطسه گربه، پارس سگ و باد معده نوزاد هم همین واکنش رو نشون میدن
2- وقتی با خودم میگم کاش می شد به گذشته برگشت، سریع بعدش یاد شبای امتحان می افتم و می گم غلط کردم!
3- همین که هواپیماهای ما جای مشخصی سقوط می کنن و مثل سایر کشورها گم نمی شن، سندی بر توانمندی و قدرت متخصصین داخلی ماست
4- طوری شده که دیگه باید بگیم:
من معذرت می خوام، غلط کردم که شما اشتباه کردی
5- دارو دارم برای شب امتحان؛
سه بسته خاک
هر هشت ساعت می ریزی رو سرت
6- اینقدری که این کشورهای آسیایی جنوب شرقی امسال هواپیما گم کردن من معداد پاک کن گم نکردم
7- شانس یه بار در خونه رو میزنه ولی بدشانسی با پیژامه میشینه تو خونه میگه خب امشب شام چی داریم؟
8- خدایا نه اراده رژیم گرفتن دارم و نه حال ورزش کردن. یا خودت یه جوری لاغرم کنیا دوستام رو اونقدر چاق کن که بترکن
9- دانش آموزای الان چه می فهمن سختی چیه؟ ما پدرمون در می اومد اینقدر دفتر خط کشی می کردیم. یه خطه، دو خطه، یه طرفه، دو طرفه! الان بچه دفتر می خره توش از قبل مشقاشم نوشتن
10- وجدانا اگه تو ورودی منجیل و رودبار این همه پنکه نصب نکرده بودن، اینقدر باد نمیومد
11- واقعا یه سریا فکر می کنن آبی که از شیر دستشویی میاد با آبی که از شیر آشپزخونه شون میاد بیرون فرق داره
12- پنج ساعت یه بند پای نت بودم هیچیم نشد...
تا کتابمو باز کردم گشنم شد
کلیه هام به کار افتاد
خوابم گرفت
حالت تهوع گرفتم
کم مونده بود سرطان بگیرم که دیگه کتابمو بستم.
والا! از سلامتیم که واجب تر نیست!
13- پسر: بابا واسم دوچرخه می خری؟ پدر: اگه پسر خوبی باشی، زیاد شیطونی نکنی، انقدر با کامپیوتر بازی نکنی، معدلت 20 شه و به حرفم گوش کنی می خرم. پسر: می خوای تحریما رو هم وردارم؟
14- به قول آقام:
به اندازه پولی که داری زن بگیر
15- یه خنده هایی رو صاحب خنده یادش نیست اما تو خوب یادته
16- مردم دارن از گرسنگی می میرن، نصف برنامه های تلویزیون شده آشپزی. خب چهارتا برنامه آموزش اختلاس پخش کنین ملت فنون اختلاس رو یاد بگیرن شیکم هفت جدشون رو سیر کنن
17- یه مسواک خریدم سی و هشت هزار تومان
حالا سوالم اینه که دندونام برای مسواک ضرر نداشته باشه یه وخت؟
18- یه جوری گند گوشی بازی رو درآوردن که باید مثل دادگاه، دم در مهمونی ها گوشی ها رو جمع کنن
19- دوستای بابام اومده بودن خونمون همزمان با رسیدن اونا بابام که رفته بود شیرینی بخره رسید اما شیرینی فروشی بسته بوده و اون شیرینی نخریده بود. مهمونا با خودشون شیرینی آورده بودن گذاشته بودن رو اپن آشپزخونه. مامانمم رفت شیرینیا رو چید تو شیرینی خوری آورد تعارف کرد به مهمونا حالا هی میگه تو رو خدا ببخشیدا ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمی خریدیم نمی دونم چی شده علی آقا از این شیرینیا خریده؛ شرمندم!
20- کاش من سه تا بودم. یکی رو می فرستادم دانشگاه، یکی می رفت سر کار، خودمم می موندم خونه عشق و حال می کردم
21- به بعضیا هم باس بگی من روغنم و تو آب. خودتو بکشی هم با هم قاطی نمی شیم
22- درسته پول شخصیت نمیاره
ولی بی پولی گند میزنه تو شخصیت آدم
23- مورد داشتیم پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟ دختره گفته دوتا خواهر بزرگتر از خودم هستند ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم، ما تو خانواده مون اصلا از این رسم ها نداریم!
میگن نونواهه رفته نشسته تو دستگاه همزمن خمیر، سه روزه داره می چرخه دستگاهو خاموش می کنن جیغ می زنه
24- روی سند ازدواج پنج میلیون وام می دن
روی سندگاوداری 100 میلیون
همین؛ فقط گفتم در جریان باشید
25- یارو از کوبا تا فلوریدا شنا کرده که پیغام صلح و دوستی به مردم بده
اونوقت من کنترل ازم دوره سه ساعته دارم برنامه آشپزی می بینم
آقا یکی زنگ بزنه صدا و سیما بگه فیلم کانال پنج رو تو کانال سه پخش کنن
ایشالا تو عروسیتون جبران میکنم
26- هیچ وقت وارد گذشته هیچ آدمی نشو و زیر و روش نکن حتی عزیرترینت؛
زیباترین باغچه را هم که بیل بزنی، حداقل یه کرم توش پیدا می کنی!
27- خارجیا تو توالت با روزنامه و تبلت سرشونو گرم می کنن ما با مورچه ها؛ هی دورشون آب میریزیم بعد نجاتشون میدیم.