10-01-2015، 17:30
دلم گرفته از دست پسری که بی شک دوستم داشت اما چند وقت بعد به خاطرش رگمو زدم__________
دلم گرفته از دست پدری که واسه امتحانم تقلب نوشتم ولی اصلا دست بهش نزدم و وقتی به خونه برگشتم خواهرم به پدرم گفت که او تقلب کرد و اون روز یه سیلی از پدرم خوردم_______________دلم گرفته از دست مردی که عموم پاره تنم رو کشت اما هیچ کاری باهاش نکردن__________دلم گرفته از معلمی که سرکلاس جلوی بچه ها بهم گفت خفه شو_______دلم گرفته از دست کسایی که مادروپدر پیرشون رو میبرن خانه سالمندان و حتا سالی 1 بارم نمی رن ببیننشون _________
ادامه دارد......
دلم گرفته از دست پدری که واسه امتحانم تقلب نوشتم ولی اصلا دست بهش نزدم و وقتی به خونه برگشتم خواهرم به پدرم گفت که او تقلب کرد و اون روز یه سیلی از پدرم خوردم_______________دلم گرفته از دست مردی که عموم پاره تنم رو کشت اما هیچ کاری باهاش نکردن__________دلم گرفته از معلمی که سرکلاس جلوی بچه ها بهم گفت خفه شو_______دلم گرفته از دست کسایی که مادروپدر پیرشون رو میبرن خانه سالمندان و حتا سالی 1 بارم نمی رن ببیننشون _________
ادامه دارد......