23-12-2014، 10:03
ایناخاطرات یه مشت بنده خداست؛مال من نیستا!!!
یه بارازفشاردستشویی داشتم میترکیدم
تارسیدم خونه پریدم توی موال وشروع کردم به بازکردن دکمه های پیرهنم
به دکمه اخرکه رسیدم یلدم افتادعه نبایدپیرهنمودربیارم!
هیچی دیگه انقدخندیدم که همون یه ذره مقاومتی هم که داشتم ازبین رفت و...بگذریم
اومدم خونه برقاخاموش بود،هیچکی نبود!یه دل سیرهواخالی کردم!یهوچراغ روشن شد،شونصدنفرریختن سرم،که اقاتولدت مبارک
خواستم بزنم جرشون بدم!ولی شرم وحیانذاشت!
کصصصصصصافطامیگفتین اینجایین که انقدربمبارون نمیکردم
یه باراومدم یه اسکناس پاره بدم به یه راننده تاکسی؛
اینقدراسترس داشتم که گفتم :
دست شمادردنکنه،همین کنارنگه دارین،من پاره میشم...!
توامتحان نوشته بودxراپیداکنید.
منم دورش خط کشیدم گفتم ایناهاشش پیداش کردم.
نخند.واقعیه
امروزرفتم امپول بزنم،وقتی طرف داشت امپول میزدیه عطسه محکم زدم:
امیدوارم بتونم به لطف خداوندمتعال واستعانت ازائمه اطهاروبادعای خیرمردم توپاراالمپیک اینده جانبازان ومعلولین،
برای کشورم افتخارافرین باشم
دبیرستان که میرفتم ی روزسرزنگ دینی،بحث ازدواج شدتوکلاس
معلممون گفت :باازدواج نصف دین انسان کامل میشه.....یکی ازبچه هام مزه ریختوگفت :اجازه!اگه دوبارازدواج کنیم کل دینمون کامل میشه؟؟ینی کلاس منفجرشده بودازخنده
رفتم تودست شویی دانشگاه تانشستم دیدم رودرش نوشته :سمت چپ نگاکن
برگشتم به چپ دیدم دیدم نوشته :پشت سرتونگا کن
پشت سرمونگاه کردم دیدم نوشته :
کارتوبکن انقدراینوراونورم نگاه نکن
یه باراستامینوفن خوردم،ازم پرسید :الان کجات دردمیکنه که منوخوردی؟؟
اومدم بگم سرم!!
یادم اومدقرصاکه حرف نمیزنن،
فهمیدم اشتباهی ترومادول خوردم
دسشویی پارک بودم یکی درزد .گف :سلام خوبی؟من باخجالت گفتم :خوبم مرسی!
گف چیکارمیکنی؟گفتم ادم اینجاچیکارمیکنه؟گف:میتونم الان بیام اونجا؟
عصبی شدم گفتم :هنوزکاردارم.یهوگفت بهت زنگ میزنم الان یه دیوونه داره تودسشویی جواب میده
من|:
افتابه که غش کرد
خوب بودیانه؟؟
برام نظربذارید
یه بارازفشاردستشویی داشتم میترکیدم
تارسیدم خونه پریدم توی موال وشروع کردم به بازکردن دکمه های پیرهنم
به دکمه اخرکه رسیدم یلدم افتادعه نبایدپیرهنمودربیارم!
هیچی دیگه انقدخندیدم که همون یه ذره مقاومتی هم که داشتم ازبین رفت و...بگذریم
اومدم خونه برقاخاموش بود،هیچکی نبود!یه دل سیرهواخالی کردم!یهوچراغ روشن شد،شونصدنفرریختن سرم،که اقاتولدت مبارک
خواستم بزنم جرشون بدم!ولی شرم وحیانذاشت!
کصصصصصصافطامیگفتین اینجایین که انقدربمبارون نمیکردم
یه باراومدم یه اسکناس پاره بدم به یه راننده تاکسی؛
اینقدراسترس داشتم که گفتم :
دست شمادردنکنه،همین کنارنگه دارین،من پاره میشم...!
توامتحان نوشته بودxراپیداکنید.
منم دورش خط کشیدم گفتم ایناهاشش پیداش کردم.
نخند.واقعیه
امروزرفتم امپول بزنم،وقتی طرف داشت امپول میزدیه عطسه محکم زدم:
امیدوارم بتونم به لطف خداوندمتعال واستعانت ازائمه اطهاروبادعای خیرمردم توپاراالمپیک اینده جانبازان ومعلولین،
برای کشورم افتخارافرین باشم
دبیرستان که میرفتم ی روزسرزنگ دینی،بحث ازدواج شدتوکلاس
معلممون گفت :باازدواج نصف دین انسان کامل میشه.....یکی ازبچه هام مزه ریختوگفت :اجازه!اگه دوبارازدواج کنیم کل دینمون کامل میشه؟؟ینی کلاس منفجرشده بودازخنده
رفتم تودست شویی دانشگاه تانشستم دیدم رودرش نوشته :سمت چپ نگاکن
برگشتم به چپ دیدم دیدم نوشته :پشت سرتونگا کن
پشت سرمونگاه کردم دیدم نوشته :
کارتوبکن انقدراینوراونورم نگاه نکن
یه باراستامینوفن خوردم،ازم پرسید :الان کجات دردمیکنه که منوخوردی؟؟
اومدم بگم سرم!!
یادم اومدقرصاکه حرف نمیزنن،
فهمیدم اشتباهی ترومادول خوردم
دسشویی پارک بودم یکی درزد .گف :سلام خوبی؟من باخجالت گفتم :خوبم مرسی!
گف چیکارمیکنی؟گفتم ادم اینجاچیکارمیکنه؟گف:میتونم الان بیام اونجا؟
عصبی شدم گفتم :هنوزکاردارم.یهوگفت بهت زنگ میزنم الان یه دیوونه داره تودسشویی جواب میده
من|:
افتابه که غش کرد
خوب بودیانه؟؟
برام نظربذارید