19-07-2012، 8:28
[size=xx-large][color=#000000][font=Impact]
اینم چند تا لطیفه ی دیگه...................
غصنفر به گارسونه میگه:عرق داری؟گارسونه آروم میگه:آره !ترکه میگه:پس کاپشن تنت کن سرما نخوری!!!
غضنفر رفت تعليم رانندگي رفيقش پرسيد چطور بود ؟ گفت : خوب بود ولي مربيه خيلي مذهبي بود . هر طرف من مي پيچيدم مي گفت يا امام رضا يا ابوالفضل
غضنفر ميره ماشينشو بيمه كنه، آقاهه بهش ميگه ايشااله هيچوقت از بيمهتون استفاده نكنيد، غضنفر هم ميگه ايشااله تو هم از اين پوله خير نبيني
یارو رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه می كردن . دادستان می گه : سنگدل ?! تو وقتی داشتی زنت رو می كشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی ؟! طرف می گه : نه والله ! بس كه این زنیكه جیغ و داد میكرد مگه می ذاشت ما چیزی بشنویم ؟!!
دعای خانومها با خدا
خدایا ! به من عشق بده تا شوهرم را درک کنم
صبر بده تا او را بپذیرم
ولی قدرت نده که میزنم لهش میکنما ...
به یک نفر ميگن چرا مشکي پوشيدي ؟ ميگه بابام مرده ميگن حالا چرا پاره پوره ؟؟؟ ميگه خدا بيامرز نميزاشت خاکش کنيم !!!
یک نفر تو كيوسك تلفن بوده، بيرون كه مياد ازش ميپرسند سالمه؟ ميگه: سالمه فقط آفتابه نداره
از غصنفر میپرسن ۱۲ فروردین چه روزیه؟؟؟ میگه روزی که میریم جا می گیریم برای ۱۳به در!!!
غضنفر ميره پمپ بنزين باكشو پر ميكنه ، ميگه : چقدر شد ؟ يارو ميگه ، ۲۰۰ تومن ! غضنفر آروم ميگه :
انقلاب شده و شاه برگشته ؟ يارو آروم ميگه : نه گازوئيل زدي !!!
به غضنفر ميگن ، اگه آب نبود چي كار ميكردي ؟ ميگه : اگه آب نبود ، ما شنا ياد نمي گرفتيم
در نتيجه غرق ميشديم .
۳ تا غضنفر دير به قطار ميرسن دنبالش ميدون ، دو تاشون سوار ميشن ، سومي نميتونه سوار شه ،
ميخنده ، بهش ميگن چرا ميخندي ؟ ميگه ، آخه اونا واسه بدرقه من اومده بودن .
به غضنفر ميگن چرا جلوي بانك نشستي لنگاتم باز كردي ؟
ميگه : آخه شنيدم به باز نشسته ها وام ميدن .!!!
یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی میکرده. 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه...
دانش آموز : خانوم ، من فکر میکنم مستحق این نمره صفر نبودم !
معلم : آره منم موافقم ، ولی این کمترین نمره ای بود که میتونستم بهت بدم
غصنفر تصمیم میگیره همه ی نگرانی هاشو به دریا بسپره…
هرکاری میکنه زنش سوار قایق نمیشه!!
اینم چند تا لطیفه ی دیگه...................
غصنفر به گارسونه میگه:عرق داری؟گارسونه آروم میگه:آره !ترکه میگه:پس کاپشن تنت کن سرما نخوری!!!
غضنفر رفت تعليم رانندگي رفيقش پرسيد چطور بود ؟ گفت : خوب بود ولي مربيه خيلي مذهبي بود . هر طرف من مي پيچيدم مي گفت يا امام رضا يا ابوالفضل
غضنفر ميره ماشينشو بيمه كنه، آقاهه بهش ميگه ايشااله هيچوقت از بيمهتون استفاده نكنيد، غضنفر هم ميگه ايشااله تو هم از اين پوله خير نبيني
یارو رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه می كردن . دادستان می گه : سنگدل ?! تو وقتی داشتی زنت رو می كشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی ؟! طرف می گه : نه والله ! بس كه این زنیكه جیغ و داد میكرد مگه می ذاشت ما چیزی بشنویم ؟!!
دعای خانومها با خدا
خدایا ! به من عشق بده تا شوهرم را درک کنم
صبر بده تا او را بپذیرم
ولی قدرت نده که میزنم لهش میکنما ...
به یک نفر ميگن چرا مشکي پوشيدي ؟ ميگه بابام مرده ميگن حالا چرا پاره پوره ؟؟؟ ميگه خدا بيامرز نميزاشت خاکش کنيم !!!
یک نفر تو كيوسك تلفن بوده، بيرون كه مياد ازش ميپرسند سالمه؟ ميگه: سالمه فقط آفتابه نداره
از غصنفر میپرسن ۱۲ فروردین چه روزیه؟؟؟ میگه روزی که میریم جا می گیریم برای ۱۳به در!!!
غضنفر ميره پمپ بنزين باكشو پر ميكنه ، ميگه : چقدر شد ؟ يارو ميگه ، ۲۰۰ تومن ! غضنفر آروم ميگه :
انقلاب شده و شاه برگشته ؟ يارو آروم ميگه : نه گازوئيل زدي !!!
به غضنفر ميگن ، اگه آب نبود چي كار ميكردي ؟ ميگه : اگه آب نبود ، ما شنا ياد نمي گرفتيم
در نتيجه غرق ميشديم .
۳ تا غضنفر دير به قطار ميرسن دنبالش ميدون ، دو تاشون سوار ميشن ، سومي نميتونه سوار شه ،
ميخنده ، بهش ميگن چرا ميخندي ؟ ميگه ، آخه اونا واسه بدرقه من اومده بودن .
به غضنفر ميگن چرا جلوي بانك نشستي لنگاتم باز كردي ؟
ميگه : آخه شنيدم به باز نشسته ها وام ميدن .!!!
یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی میکرده. 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه...
دانش آموز : خانوم ، من فکر میکنم مستحق این نمره صفر نبودم !
معلم : آره منم موافقم ، ولی این کمترین نمره ای بود که میتونستم بهت بدم
غصنفر تصمیم میگیره همه ی نگرانی هاشو به دریا بسپره…
هرکاری میکنه زنش سوار قایق نمیشه!!