18-12-2014، 17:30
منوچهر قربانيفر فرزند هادي متولد 1324ش در تهران مردي ثروتمند، تاجر فرش ايران، مدير سابق اداره مرکزي شرکت کشتيراني حمل و نقل استارلاين در تهران؛ تاجر پيشين مواد اوليه و داراي دفتر ثابت در پاريس، عضو باشگاه ورزشي شاهنشاهي و شبکه اداره هشتم ساواک و رفيق قديمي منوچهر هاشمي رئيس آن اداره بود. با ورود امام خميني(ره)، به غرب پناهنده شد. با پيروزي انقلاب سعي در نفوذ امنيتي و خرابکاريهاي تروريستي در جهت براندازي نظام کرد و از جمله مسؤليت شاخه تدارکات کودتا و تهيه سلاحها و مهمات شبکههاي آمريکايي و اسرائيلي، پول، خانه، ماشين و ديگر لوازم مورد نياز در ايران را بر عهده داشته است.
واضح است که سازماندهي کودتا، با وسعتي که مورد نظر طراحان آن بود، بدون در اختيار داشتن منابع هنگفت مالي در حدي که نيازهاي متنوع کودتا را تامين کند ميسر نبود. پول ابتدا از جانب کشورهاي آمريکا، انگليس و عراق در اختيار ستاد کودتا در پاريس به رهبري بختيار قرار ميگرفت و از آنجا به داخل کشور ميآمد بهطوري که در مدت کمتر از يک هفته، قريب به يکصد ميليون تومان ارسال شد. اشرف پهلوي نيز بخشي از نيازهاي مالي کودتا را تأمين ميکرد.
ستوان ناصر رکني از عوامل کودتا در اين باره در بازجويي خود ميگويد: « مهندس جواد خادم به قربانيفر زنگ زد و گفت ساعت چهار بعدازظهر برو جلوي بيمارستان آبان و قربانيفر به آنجا رفت. دو نفر که داخل بنز سفيد رنگي بودند به او گفتند در صندوق عقب ماشينت را باز کن. و فوراٌ دو گوني پر از پول داخل صندوق عقب گذاشتند و با سرعت دور شدند. پس از شمارش، معلوم شد 23 ميليون تومان است. فرداي آن روز دو مرتبه مهندس جواد خادم با قربانيفر تماس گرفت و گفت برو فيشرآباد و دکتر را ببين. قربانيفر به آنجا رفت و 18 ميليون تومان گرفت و يک بار ديگر هم 12 ميليون تومان گرفت».
و بالاخره همراه ساختن روحانيون سازشکار نيز نيازمند به صرف پول بود، زيرا که ميبايست کودتا از قبل اين افراد «مشروعيت» يابد. اعترافات کودتاگران نشان ميدهد که آنان به هر يک از شرکتکنندگان در طرح، 60 هزار تومان پول ميدادند که ارزش اين مبلغ – در حال حاضر – تقريباٌ معادل با 5 ميليون تومان است. رکني نيز از حوالۀ 10 ميليون دلاري حاکمان وقت عربستان سعودي براي کودتاگران خبر ميدهد. سرگرد خلبان خيرخواه – از عوامل کودتا – نيز گفت که حاجي نوران که بعد حاجي قربان و سپس منوچهر قربانيفر معرفي شد رابط بين گروه عمليات و بخش سياسي کودتا بود. اسلحه و مهمات مورد نياز کودتا گذشته از موجودي پايگاه هوايي شهيد نوژه که به هنگام اجراي عمليات در اختيار کودتاچيان قرار ميگرفت به دو طريق ديگر تدارک ميشد:
1. رژيم عراق که در به انجام رساندن «کاربزرگ» و سپس برپايي «عروسي» ــ اصطلاح کودتاگران در مورد کودتا ــ نقش بسيار فعالي داشت تأمين بخشي از اسلحه و مهمات مورد نياز را پذيرفت و در ارديبهشت ماه اطلاع داد که قايقي حامل 5/2 تن اسلحله در نزديکي سواحل بوشهر آماده تحويل سلاح ميباشد. قربانيفر که از شرکاي شرکت کشتيراني حمل و نقل استارلاين بود فردي به نام کورس ناظميان را مأمور ساخت تا توسط لنج سلاح را تحويل بگيرد. روابط پنهاني شرکت استارلاين با عراق رکن دوم ارتش را نسبت به يک امر جاسوسي هوشيار و مترصد کشف آن ساخت. ورود قربانيفر (به عنوان چهره اصلي ارتباطات جاسوسي) به ايران و دستگيري او در فرودگاه مقارن با اعلام تجاوز نظامي آمريکا و واقعه طبس بود. وي از آشفتگي اوضاع سود جست و گريخت وبه منزل فردي به نام سوهانکي رفت و از آن پس تا شب انجام کودتا اثري از وي بر جا نميماند.
2. خريد اسلحه توسط همه عوامل کودتا از اشخاص متفرقه و انبار ساختن آنها در منزل سوهانکي.
«قيمت اسلحهها از 2 الي 20 هزار تومان متغير بود» قربانيفر که يکي از سه نفر تيم اصلي کودتاي نقاب بود در شب کودتا (18/4/59) با بيش از 200 نفر از کودتاگران در منزل فردي به نام «نور» که در حوالي جامجم واقع بود، با لباس نظامي و با بازوبندهايي منقوش به شيروخورشيد اجتماع کرده بودند تا با دريافت علائم موفقيت کودتا، مرکز سيماي جمهوري اسلامي ايران را تصرف کنند. ولي در همان ساعات اوليه توسط تلفن به آنان اطلاع داده ميشود که عمليات منتفي است در گروههاي دوسه نفره پراکنده شويد. قربانيفر پس از خروج از خانه، به يک انبار زغال رفته، در آنجا پنهان ميشود و پس از چند روز به کردستان ميرود و مدتي در يک آغل پنهان ميشود و بالاخره به ترکيه فرار ميکند. و ظاهراٌ به فعاليتهاي تجاري تسليحاتي در فرانسه و انگليس مشغول شد. با سرويسهاي جاسوسي فرانسه و انگليس به عنوان آدم فروش همکاري داشت. به دليل همکاري نزديک با «فتحالله امید نجفآبادي» موفق به آغاز عمليات اطلاعاتي پيچيدهاي براي حاميان اصلياش در تلآويو گرديد. وي پس از پشت سرگذاشتن آزمونهاي مربوط به توانايي اقتصادي، به جمع شخصيتهاي بسيار مهمي که در مونت کارلو به سر ميبرند؛ پيوست. با نامهاي مستعاري مثل نيکولاس کراليس، اقشاري و... نيز داراي مدارک هويت جعلي ميباشد. شرکتهاي پوششي در لوکزامبورگ، پاناما و... به نام خود ثبت دارد.... وي هنگام جنگ عراق و ايران دلال اسلحه و واسطه خريد اسلحه براي ايران بود. و هر دو طرف معامله را گمراه ميساخت. او در ماجراي فروش اسلحه امريکا به ايران و آوردن مک فارلين رئيس اسبق شوراي امنيت ملي امريکا و همراهانش به ايران نقش مهم داشت. يکي از افراد اصلي در جريان موسوم به ايران گيت. يک دردسر تجاري ديپلماتيک، که به کاهش محبوبيت رونالد ريگان رئيس جمهور آمريکا، سرعت بخشيد. وي تحت حمايت شخصيتهايي از جمله عدنان خاشقي مرد ثروتمند سعودي و سوداگر اسلحه و از تأمينکنندگان وامهاي کلاني بود که امکانات انجام معاملات را فراهم ميساخت.
___________________________
منابع:
گلپور چمرکوهي، رضا. شنود اشباح: مروري بر کارنامهي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، تهران: کليدر، 1381 .
مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، کودتاي نوژه، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 1368 .
بنرمن، جوئل...[وديگران]؛ برگردان و تنظيم از يحيي شمس. جنايتهاي يک رئيس جمهور يا جنجال ايران کنترا، تهران: نشرعلم، 1375.
پارسادوست، منوچهر. ما و عراق از گذشتۀ دور تا امروز: تجاوز عراق، پيامدها، پايان جنگ و رويدادهاي پس از آن، تهران: انتشار، 1385 .
شاهعلي، احمدرضا. انقلاب دوم (تسخير لانهي جاسوسي آمريکا، و آثار و پيامدها)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1385.