امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بی بند وباری دختری زندگی اورا به باد داد!!..!!

#1
ه گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، زن ۳۰ ساله پس از آن که به سوالات قاضي سيدجواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد مشهد) درباره چگونگي برداشت پول از حساب بانکي مقتول پاسخ داد، به بيان ماجراي زندگي اش پرداخت و گفت: پدرم راننده اتوبوس بود و من کودکي خردسال بودم که از تهران به مشهد مهاجرت کرديم.
 
ديپلمم را که گرفتم نگاه هاي پسر همسايه زندگي ام را وارد مرحله جديدي کرد. آن روزها از عاقبت عشق هاي خياباني چيزي نمي دانستم به همين خاطر خيلي زود درگير يک عشق خياباني شدم و نامه هاي عاشقانه با جملاتي احساسي و عاطفي مرا به حميد نزديک تر کرد اگرچه چند ماه بعد با يکديگر ازدواج کرديم، اما از همان روزهاي اول اختلافات خانوادگي بين ما شروع شد حميد معتقد بود چون با او دوست شده ام، احتمال دارد با پسران ديگري هم رابطه برقرار کنم.
 
اين گونه بود که ديگر قهر و کتک کاري ها شروع شد و او مخارج زندگي را تامين نمي کرد وقتي به دام اعتياد گرفتار شد ديگر نتوانستم به زندگي با حميد ادامه بدهم و پس از گذشت ۴ سال از يکديگر جدا شديم آن روزها در اوج غرور جواني قرار داشتم و مي خواستم آن گونه که دوست دارم زندگي کنم تا کسي به من امر و نهي نکند. مي خواستم مجردي و به همراه دوستانم خانه اي داشته باشم به همين دليل نزد پدر و مادرم بازنگشتم و به تنهايي به زندگي ام ادامه دادم به خاطر موقعيت مکاني و رفت و آمد با برخي دوستانم به زني بي بند و بار تبديل شدم به طوري که ديگر اعتقادات مذهبي را هم ناچيز مي شمردم. زندگي ام به همين منوال مي گذشت تا اين که به عقد موقت جوان مجردي درآمدم.
 
قدير ۱۰ سال از من کوچک تر بود وقتي خانواده او متوجه ماجرا شدند سر و صدايي به پا شد و آن ها فرزندشان را از ازدواج با من منع کردند البته حق هم با آن ها بود به طوري که ازدواج پنهاني ما بيشتر از چند ماه دوام نياورد و ديگر از قدير خبري ندارم پس از آن هم يک روز در خانه پيرزني که خاله  صدايش مي کردند با «م» (متهم به قتل) آشنا شدم پس از اين ماجرا پيامک هاي عاشقانه اي بين من و «م» رد و بدل مي شد و ما با يکديگر در خيابان قرار مي گذاشتيم تا اين که روز گذشته او تلفني از من خواست که سر خيابان بيايم وقتي داخل پرايد او نشستم ديدم صندلي ها و شيشه هاي خودرو خوني است.
 
«م» به من گفت با خودرو تصادف کرده ام در حالي که او دوستش را کشته بود! پس از آن هم کارت عابر بانکي را در اختيارم گذاشت تا از فروشگاه هايي که دستگاه کارت خوان دارند برايش پول بگيرم حالا هم فکر مي کنم دوستي هاي خياباني و بي بند و باري هايي به نام «آزادي» بعد از طلاق سرمنشاء همه بدبختي هايم بود چرا که ...
پاسخ
 سپاس شده توسط Titiw ، Parisa 78
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دختری که دوستانش را با فریب می فروخت !+ عکس
  ☺خبر زایمان دختری در مدرسه☺
  مرگ دختری 28 ساله بخاطر لاغر نگه داشتن اندام خود+عکس
  دختری ک به خوردن بنزین اعتیاد دارد!
  ماجرای مرگ دختری که هنگام جراحی زیبایی جان باخت
  زندگی پسر بچه ای با صورت ترسناک +تصاویر(+16)
  خودکشی دختری در پل رسالت
  مرد معتاد برای پنهان نگه داشتن زندگی زیرزمینی اش دست به قتل همسرش زد
  پسر جوانی که بدنبال متلک گویی به یک دختـَر ،برادر اورا هم کُشته بود،از قصاص نجات یافت
  پایان ٦ سال زندگی زیر سایهـ مـَرگ

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان