14-12-2014، 21:09
در اندیشه سیاسی اسلام، مفاهیمی چون قدرت، مشارکت در قدرت، مهار قدرت و مانند آن جایگاهی ندارد؛ زیرا اصولا این امور مسئله جامعه اسلامی و قرآنی نیست؛ چرا که در اندیشه سیاسی اسلام، به جای این اصطلاحات مادی و دنیوی، مسائلی چون ولایت همگانی، مشارکت در امور اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، وظیفه و تکالیف مؤمن نسبت به جامعه و رهبری مطرح است. بنابراین، هر کسی موظف است تا برای رهایی از خسران ابدی نه تنها در انجام کارهای عبادی شخصی صرف چون نماز و روزه و حج بکوشد، بلکه لازم است تا در کارهای عبادی اجتماعی نیز مشارکت فعال داشته باشد و اهل انفاق، زکات و دستگیری مردم باشد و کارهای نیک انجام دهد و حتی دیگران را بدان بخواند و توصیه و سفارش کند. (بقره، آیات ۱ تا ۵؛ سوره عصر و آیات دیگر)
مشارکت در عرصه های اجتماعی، وظیفه ای همگانی
از نظر اسلام، هر انسانی وظیفه دارد به عنوان مکلف در امور اجتماعی مسئولیت بپذیرد و فعالانه در همه کارهای خیر و نیک مشارکت داشته باشد. اسلام به شدت با هرگونه رفتار ضداجتماعی مخالفت می کند و رهبانیت را برنمی تابد؛ زیرا سعادت شخصی را در گرو سعادت جمعی می داند. (حدید، آیه ۲۷؛ سوره عصر) از این رو مشارکت در همه عرصه های اجتماعی از عمران مساجد (توبه، آیه ۱۸)، جهاد و جنگ در راه خدا (مائده، آیه ۳۵)، تولید علم و ثروت و آبادانی زمین و ایجاد تمدن جهانی (هود، آیه ۶۱) قیام به عدالت و اجرای قسط و برپایی و اجرای قوانین (حدید، آیه ۲۵)، آموزش و تعلیم و تربیت (بقره، آیه ۱۲۹؛ آل عمران، آیه ۱۶۴) و مانند آن امری واجب و تکلیفی الزام آور است که نمی توان از زیر بار آن شانه خالی کرد.
پس حضور هر مسلمانی در هر عرصه اجتماعی، به عنوان انجام تکلیف و وظیفه، عملی عبادی است که موجبات تعالی فرد و جامعه و سعادت دنیوی و اخروی را فراهم می آورد. حضور در عرصه هایی چون انتخابات و در اموری چون شوراها، برای همه کسانی که شایسته مشورت هستند، لازم و تکلیف است و کسی نمی تواند از انجام این تکلیف و وظیفه خودداری کند و در جایی که به حکم اسلام لازم است تا به عنوان اتاق فکر در جامعه حضور قوی داشته باشد و به رهبری و کارگزاران نظام اسلامی مشاورت دهد، نباید از انجام این مسئولیت سر باز زند.
خداوند همان گونه که به پیامبر(ص) به عنوان اولوالامر و رهبری جامعه فرمان می دهد تا از مشورت های دیگران سود برد، همچنین به مؤمنان و مسلمان فرمان می دهد تا مشارکت فعال در این عرصه داشته باشند و به درخواست مشورت ایشان پاسخ مثبت دهند. (آل عمران، آیه ۱۵۹)
اصولا جامعه اسلامی از آن جایی که جامعه عقلایی است افراد آن به حکم عقل می کوشند تا از مشاورت و مشورت دیگران سود برند و عقل دیگران را بر عقل خویش بیفزایند و خود را از راهنمایی های عقول دیگران بهره مند سازند. این مسئله بویژه در کارهای اجتماعی و انجام مسئولیت های اجتماعی بیشتر نمود می یابد، زیرا امور اجتماعی از پیچیدگی های فزون تر برخوردار است و لازم است تا با مشاورت از دیگران، مسایل آسان تر و ساده تر گردد و از علم و دانش و خبره دیگران استفاده شود. (شوری، آیه ۳۸)
مشارکت در عرصه های اجتماعی، وظیفه ای همگانی
از نظر اسلام، هر انسانی وظیفه دارد به عنوان مکلف در امور اجتماعی مسئولیت بپذیرد و فعالانه در همه کارهای خیر و نیک مشارکت داشته باشد. اسلام به شدت با هرگونه رفتار ضداجتماعی مخالفت می کند و رهبانیت را برنمی تابد؛ زیرا سعادت شخصی را در گرو سعادت جمعی می داند. (حدید، آیه ۲۷؛ سوره عصر) از این رو مشارکت در همه عرصه های اجتماعی از عمران مساجد (توبه، آیه ۱۸)، جهاد و جنگ در راه خدا (مائده، آیه ۳۵)، تولید علم و ثروت و آبادانی زمین و ایجاد تمدن جهانی (هود، آیه ۶۱) قیام به عدالت و اجرای قسط و برپایی و اجرای قوانین (حدید، آیه ۲۵)، آموزش و تعلیم و تربیت (بقره، آیه ۱۲۹؛ آل عمران، آیه ۱۶۴) و مانند آن امری واجب و تکلیفی الزام آور است که نمی توان از زیر بار آن شانه خالی کرد.
پس حضور هر مسلمانی در هر عرصه اجتماعی، به عنوان انجام تکلیف و وظیفه، عملی عبادی است که موجبات تعالی فرد و جامعه و سعادت دنیوی و اخروی را فراهم می آورد. حضور در عرصه هایی چون انتخابات و در اموری چون شوراها، برای همه کسانی که شایسته مشورت هستند، لازم و تکلیف است و کسی نمی تواند از انجام این تکلیف و وظیفه خودداری کند و در جایی که به حکم اسلام لازم است تا به عنوان اتاق فکر در جامعه حضور قوی داشته باشد و به رهبری و کارگزاران نظام اسلامی مشاورت دهد، نباید از انجام این مسئولیت سر باز زند.
خداوند همان گونه که به پیامبر(ص) به عنوان اولوالامر و رهبری جامعه فرمان می دهد تا از مشورت های دیگران سود برد، همچنین به مؤمنان و مسلمان فرمان می دهد تا مشارکت فعال در این عرصه داشته باشند و به درخواست مشورت ایشان پاسخ مثبت دهند. (آل عمران، آیه ۱۵۹)
اصولا جامعه اسلامی از آن جایی که جامعه عقلایی است افراد آن به حکم عقل می کوشند تا از مشاورت و مشورت دیگران سود برند و عقل دیگران را بر عقل خویش بیفزایند و خود را از راهنمایی های عقول دیگران بهره مند سازند. این مسئله بویژه در کارهای اجتماعی و انجام مسئولیت های اجتماعی بیشتر نمود می یابد، زیرا امور اجتماعی از پیچیدگی های فزون تر برخوردار است و لازم است تا با مشاورت از دیگران، مسایل آسان تر و ساده تر گردد و از علم و دانش و خبره دیگران استفاده شود. (شوری، آیه ۳۸)