12-12-2014، 14:58
بیش از یک سال و نیم است که دولت یازدهم تلاش می کند تا اسب سرکش اقتصاد را با افسار سیاست خارجی براند! و علی رغم آنکه دولتمردان در بیانات خود اقتصاد مقاومتی را تمجید می کنند اما در عمل همچنان چشم به دست مذاکره کنندگان دوخته اند!
اقدام آمریکا، برای افزایش غیر مستقیم تحریمها/ مهار اسب سرکش اقتصاد با افسار سیاست خارجی!
گروه اقتصاد جهان نیوز ـ ارسلان ظاهری بیرگانی*: حکایت این روزهای دولت یازدهم و اوضاع و احوال بودجه ای اش را می توان با همین تک بیت جناب سعدی تشریح کرد، که فرمود:
بر احوال آن شخص باید گریست / که دخَلش بود نوزده و خرج بیست
بودجه نویسی با خوش بینی به قیمت نفت
دولت زمانی که می خواست بودجه پیشنهادی اش را در قالب «لایحه بودجه سال ۹۳» به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند، قیمت هر بشکه نفت در حدود ۱۰۶ دلار بود و این موضوع در کنار خوش بینی به نتایج مذاکرات هسته ای موجب شد تا دولت رقم پیشنهادی برای هر بشکه نفت در بودجه ۹۳ را ۱۰۰ دلار در نظر بگیرد.
سقوط بیش از ۲۰ دلاری طلای سیاه
قیمت نفت در حالی که در روزهای پایانی خرداد ماه امسال به بالاترین سطح (بیش از ۱۰۵ دلار) رسیده بود، یک سیر نزولی را آغاز کرد و کار به جایی رسید که در عرض سه ماه، نفت کاهش قیمت بیش از ۲۰ دلار را تجربه کرد.
زنگنه: کاهش قیمت نفت یک «مدل بازرگانی» است نه «جنگ قیمتی نفت»!
در روزهای اوج کاهش قیمت نفت، کارشناسان معتقد بودند این کاهش قیمت، ناشی از فعل و انفعالات طبیعی بازار نفت نیست و بیشتر به یک «جنگ قیمتی نفت» شبیه است و وزارت نفت ایران نیز باید در کنار کشورهایی همچون ونزوئلا درخواست تشکیل جلسه اضطرای اوپک را بدهد و هر چه سریعتر راهکاری برای مقابله با این کاهش چشم گیر بیابد، اما در همان روزها زنگنه وزیر نفت می گفت: « فعلاً برنامه ای برای برگزاری نشست اضطراری در اوپک نداریم... به شرایط موجود که منجر به کاهش قیمت نفت شده، جنگ کاهش قیمت نفت نمی گویند بلکه یک مدل بازرگانی نفت است!»، در همان حال رکن الدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز گفته بود: «تصور می کنیم کاهش قیمت نفت گذرا است و تا اجلاس آینده اوپک درباره قیمت نفت صبر می کنیم».
اوپک کاری برای قیمت نفت نکرد/ وزیر: ناراحت نیستم!
اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت در نشست ۱۶۶ خود در وین که عصر روز پنجشنبه (۶ آذر) برگزار شد، تولید نفت خود را بدون تغییر ثابت نگه داشتند. اعضای این سازمان درباره کاهش تولید البته اختلافات شدیدی داشتند بطوری که اعضایی نظیر ونزوئلا، اکوادور، لیبی، نیجریه، ایران و عراق خواستار کاهش تولید و کویت، امارات و عربستان خواستار حفظ سطح کنونی تولید بودند. اگر چه زنگنه بعد از پایان نشست اوپک با بیان اینکه نتیجه نشست امروز آنچه می خواستیم، نبود، گفت: «از تصمیم اوپک ناراحت نیستیم!»
بیشترین سقوط قیمت از ۲۰۱۱ پس از تصمیم اوپک
اعلام خبر تثبیت سطح تولید کشورهای عضو اوپک، بلافاصله بر بازار جهانی نفت اثر گذاشت و قیمت نفت پس از اجلاس اوپک ۶ دلار دیگر هم سقوط کرد و به بشکه ای ۷۲ دلار رسید، این سقوط، بیشترین سقوط قیمت نفت در یک روز، از سال بود. اگرچه برخی از کارشناسان حوزه انرژی معتقدند؛ قیمت نفت در واکنش به خبر تثبیت سطح تولید اوپک، ممکن است تا مرز ۶۰ دلار نیز کاهش یابد.
تحلیل آمریکاپسند از دلیل سقوط قیمت نفت و چسم بستن بر حقیقت
عده ای مرتباً در این منطق ضعیف می دمَند که؛ علت اصلی مخالفت عربستان با کاهش سطح تولید اوپک و اصرار بر استمرار کاهش قیمت نفت این است که می خواهد «تولید نفت های شیل آمریکا» را نشانه برود! چرا که تولید نفت شیل اساساً یک پروسه ی هزینه بر است و زمانی می تواند برای شرکت های آمریکایی مقرون به صرفه باشد که قیمت جهانی نفت در سطح بالایی باشد! و در صورت کاهش قیمت نفت به زیر ۷۰ دلار دیگر تولید نفت از این منابع هزینه بر، صرفه اقتصادی ندارد و آن وقت است که عربستان با یک ضرر کوتاه مدت به فکر یک سود بلند مدت است!
این منطق غیر قابل قبول به دیگر سخن می خواهد بگوید که در موضوع قیمت نفت «عربستان و آمریکا در تقابل با یکدیگر قرار گرفته اند!» که در پاسخ باید گفت؛ «آمریکا و عربستان» در یک هماهنگی پشت پرده، قصد دارند این مسئله را دستاویزی برای فشار آوردن به کشورهای تحت تحریم نظیر ایران و روسیه قرار دهند، چرا که بیشترین ضربه از این کاهش چشم گیر قیمت نفت به کشورهای ایران و روسیه وارد می شود که اقتصاد آنها به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و فشار تحریم ها را نیز تحمل می کنند.
تلاش دولت برای مهار اسب سرکش اقتصاد با افسار سیاست خارجی!
بیش از یک سال و نیم است که دولت یازدهم تلاش می کند تا اسب سرکش اقتصاد را با افسار سیاست خارجی براند! و علی رغم آنکه دولتمردان در بیانات خود اقتصاد مقاومتی را تمجید می کنند اما در عمل همچنان چشم به دست مذاکره کنندگان دوخته اند!
دولت آقای روحانی در این مدت، آنچنان که به تلاش های آقایان ظریف و زنگنه برای خروج اقتصاد از رکود دل خوش کرده، به ظرفیت های درونزای اقتصاد توجهی نداشته و این در حالی است که علی رغم همه تلاش های آقای ظریف و تیم مذاکره کننده، مذاکرات پس از دو تمدید ۶ ماهه، برای بار سوم به مدت ۷ ماه دیگر تمدید شد و عملاً دستاورد ملموسی برای اقتصاد ایران به همراه نداشت!
حضور زنگنه برای دولت «خوش یُمن» نبوده
اساساً زنگنه نیز در این مدت نتوانسته انتظارات دولت برای درآمدزایی از محل فروش نفت را برآورده کند و روزهای حضور او در وزارت نفت، برای دولت آقای روحانی اصطلاحاً «خوش یُمن» نبوده است!
عملیات جدید آمریکا برای افزایش غیر مستقیم تحریم ها
اگرچه تیم مذاکره کننده در یک توافق هفت ماهه با کشورهای ۵+۱ تصمیم گرفته اند تا مذاکرات را بار دیگر تمدید کنند و از ظاهر این تمدید مجدد هم چنین بر می آید که قرار نیست فعلاً تحریم جدیدی علیه ایران وضع شود، اما تعاملات پشت پرده آمریکا و عربستان و کاهش روز افزون قیمت نفت و رسیدن آن به مرز ۷۰ دلار حکایت از یک فشار مضاعف بر اقتصاد ایران دارد که می توان آن را «افزایش غیر مستقیم تحریم ها از سوی آمریکا» نامید! آمریکا چه با تحریم های رسمی جلوی فروش بیشتر نفت ایران را بگیرد و چه بتواند درآمد نفتی ایران را با سیاست ها و زدوبندهای پشت پرده کاهش دهد در واقع به اهداف اصلی خود که همانا وارد آوردن فشار بر اقتصاد و معیشت مردم است، رسیده است.
راه حلی که رهبر انقلاب دادند
رهبر معظم انقلاب در دیدار مجمع عالی بسیج مستضعفین بازهم بر راهکار اساسی برای مقابله با تحریم تاکید کردند و گفتند؛ «یکى از افراد هیأت مذاکرهکننده چندى پیش حرف خوبى زد، گفت اگر به توافق هم نرسیدیم، آسمان به زمین نمىآید، دنیا به آخر نمی رسد؛ خب، نشود. حرف درستى است. ما آنچنان که حالا آنها خیال کردند، ضرر نمی کنیم؛ تصوّر کردند که اگرچنانچه چنین بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همین اقتصاد مقاومتى است که ضربههاى دشمن را اوّل کم اثر می کند، کاهش می دهد که این مالِ کوتاهمدّت است، در میانمدّت و بلندمدّت به حرکت عظیمِ مردم اوج می دهد. اقتصاد مقاومتى اینجورى است».
راهکار اول: دولت خرجش را در اقدامی جهادی کم کند
بار دیگر به سطر اول باز می گردیم؛ دولت از این کاهش چشم گیر قیمت نفت، دچار کسری بودجه می شود، به زبان ساده «دَخل و خرج دولت» با مشکلاتی مواجه خواهد شد، که برای مواجهه با آن دو راه در پیش روی خود دارد، یا دولت باید صرفه جویی کند و خرجش را کم کند که از این دولت بعید به نظر می رسد که بتواند در کوتاه مدت، با یک برنامه ریزی منسجم، هزینه های غیر ضروری خود را کاهش دهد! بعنوان مثال آیا دولت می تواند در یک اقدام جهادی یارانه ده میلیون ثروتمند را شناسایی و قطع کند؟
راهکار دوم: کسب درآمدهای جایگزین/ خطر دست اندازی به قُلک کشور
راه دوم این است که دولت باید دخَلش را از طرق دیگر و به قدر نیاز پُر کند! یعنی حالا که درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرده، دولت بدنبال راه های دیگری باشد که بتواند درآمدهای جایگزین کسب کند، بعنوان مثال دولت باید به سراغ افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق گسترش چتر مالیاتی برود، که البته از تجربه سال های گذشته دولتها و سبک و سیاق این دولت می توان فهمید بهترین راهی که دولت برای خود برمی گزیند «دست اندازی به قُلک کشور» است! یا به صندوق توسعه ملی متوسل خواهد شد یا به استقراض از بانک مرکزی روی خواهد آورد، که هر کدام از این شیوه ها تبعات خاص خود را دارد که از حوصله ی این وجیزه خارج است.
اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان فرمودند؛ «راه حل همین اقتصاد مقاومتى است... پایهى اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى و کاهش وارداتى که یا غیرضرورى است یا مشابه داخلى دارد».
آیا دولت یازدهم بالاخره بعد از یک سال و نیم اقتصاد مقاومتی را جدی می گیرد؟ اگر پاسخ مثبت است، دولت برای جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی از کجا باید شروع کند؟
* کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
اقدام آمریکا، برای افزایش غیر مستقیم تحریمها/ مهار اسب سرکش اقتصاد با افسار سیاست خارجی!
گروه اقتصاد جهان نیوز ـ ارسلان ظاهری بیرگانی*: حکایت این روزهای دولت یازدهم و اوضاع و احوال بودجه ای اش را می توان با همین تک بیت جناب سعدی تشریح کرد، که فرمود:
بر احوال آن شخص باید گریست / که دخَلش بود نوزده و خرج بیست
بودجه نویسی با خوش بینی به قیمت نفت
دولت زمانی که می خواست بودجه پیشنهادی اش را در قالب «لایحه بودجه سال ۹۳» به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند، قیمت هر بشکه نفت در حدود ۱۰۶ دلار بود و این موضوع در کنار خوش بینی به نتایج مذاکرات هسته ای موجب شد تا دولت رقم پیشنهادی برای هر بشکه نفت در بودجه ۹۳ را ۱۰۰ دلار در نظر بگیرد.
سقوط بیش از ۲۰ دلاری طلای سیاه
قیمت نفت در حالی که در روزهای پایانی خرداد ماه امسال به بالاترین سطح (بیش از ۱۰۵ دلار) رسیده بود، یک سیر نزولی را آغاز کرد و کار به جایی رسید که در عرض سه ماه، نفت کاهش قیمت بیش از ۲۰ دلار را تجربه کرد.
زنگنه: کاهش قیمت نفت یک «مدل بازرگانی» است نه «جنگ قیمتی نفت»!
در روزهای اوج کاهش قیمت نفت، کارشناسان معتقد بودند این کاهش قیمت، ناشی از فعل و انفعالات طبیعی بازار نفت نیست و بیشتر به یک «جنگ قیمتی نفت» شبیه است و وزارت نفت ایران نیز باید در کنار کشورهایی همچون ونزوئلا درخواست تشکیل جلسه اضطرای اوپک را بدهد و هر چه سریعتر راهکاری برای مقابله با این کاهش چشم گیر بیابد، اما در همان روزها زنگنه وزیر نفت می گفت: « فعلاً برنامه ای برای برگزاری نشست اضطراری در اوپک نداریم... به شرایط موجود که منجر به کاهش قیمت نفت شده، جنگ کاهش قیمت نفت نمی گویند بلکه یک مدل بازرگانی نفت است!»، در همان حال رکن الدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز گفته بود: «تصور می کنیم کاهش قیمت نفت گذرا است و تا اجلاس آینده اوپک درباره قیمت نفت صبر می کنیم».
اوپک کاری برای قیمت نفت نکرد/ وزیر: ناراحت نیستم!
اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت در نشست ۱۶۶ خود در وین که عصر روز پنجشنبه (۶ آذر) برگزار شد، تولید نفت خود را بدون تغییر ثابت نگه داشتند. اعضای این سازمان درباره کاهش تولید البته اختلافات شدیدی داشتند بطوری که اعضایی نظیر ونزوئلا، اکوادور، لیبی، نیجریه، ایران و عراق خواستار کاهش تولید و کویت، امارات و عربستان خواستار حفظ سطح کنونی تولید بودند. اگر چه زنگنه بعد از پایان نشست اوپک با بیان اینکه نتیجه نشست امروز آنچه می خواستیم، نبود، گفت: «از تصمیم اوپک ناراحت نیستیم!»
بیشترین سقوط قیمت از ۲۰۱۱ پس از تصمیم اوپک
اعلام خبر تثبیت سطح تولید کشورهای عضو اوپک، بلافاصله بر بازار جهانی نفت اثر گذاشت و قیمت نفت پس از اجلاس اوپک ۶ دلار دیگر هم سقوط کرد و به بشکه ای ۷۲ دلار رسید، این سقوط، بیشترین سقوط قیمت نفت در یک روز، از سال بود. اگرچه برخی از کارشناسان حوزه انرژی معتقدند؛ قیمت نفت در واکنش به خبر تثبیت سطح تولید اوپک، ممکن است تا مرز ۶۰ دلار نیز کاهش یابد.
تحلیل آمریکاپسند از دلیل سقوط قیمت نفت و چسم بستن بر حقیقت
عده ای مرتباً در این منطق ضعیف می دمَند که؛ علت اصلی مخالفت عربستان با کاهش سطح تولید اوپک و اصرار بر استمرار کاهش قیمت نفت این است که می خواهد «تولید نفت های شیل آمریکا» را نشانه برود! چرا که تولید نفت شیل اساساً یک پروسه ی هزینه بر است و زمانی می تواند برای شرکت های آمریکایی مقرون به صرفه باشد که قیمت جهانی نفت در سطح بالایی باشد! و در صورت کاهش قیمت نفت به زیر ۷۰ دلار دیگر تولید نفت از این منابع هزینه بر، صرفه اقتصادی ندارد و آن وقت است که عربستان با یک ضرر کوتاه مدت به فکر یک سود بلند مدت است!
این منطق غیر قابل قبول به دیگر سخن می خواهد بگوید که در موضوع قیمت نفت «عربستان و آمریکا در تقابل با یکدیگر قرار گرفته اند!» که در پاسخ باید گفت؛ «آمریکا و عربستان» در یک هماهنگی پشت پرده، قصد دارند این مسئله را دستاویزی برای فشار آوردن به کشورهای تحت تحریم نظیر ایران و روسیه قرار دهند، چرا که بیشترین ضربه از این کاهش چشم گیر قیمت نفت به کشورهای ایران و روسیه وارد می شود که اقتصاد آنها به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و فشار تحریم ها را نیز تحمل می کنند.
تلاش دولت برای مهار اسب سرکش اقتصاد با افسار سیاست خارجی!
بیش از یک سال و نیم است که دولت یازدهم تلاش می کند تا اسب سرکش اقتصاد را با افسار سیاست خارجی براند! و علی رغم آنکه دولتمردان در بیانات خود اقتصاد مقاومتی را تمجید می کنند اما در عمل همچنان چشم به دست مذاکره کنندگان دوخته اند!
دولت آقای روحانی در این مدت، آنچنان که به تلاش های آقایان ظریف و زنگنه برای خروج اقتصاد از رکود دل خوش کرده، به ظرفیت های درونزای اقتصاد توجهی نداشته و این در حالی است که علی رغم همه تلاش های آقای ظریف و تیم مذاکره کننده، مذاکرات پس از دو تمدید ۶ ماهه، برای بار سوم به مدت ۷ ماه دیگر تمدید شد و عملاً دستاورد ملموسی برای اقتصاد ایران به همراه نداشت!
حضور زنگنه برای دولت «خوش یُمن» نبوده
اساساً زنگنه نیز در این مدت نتوانسته انتظارات دولت برای درآمدزایی از محل فروش نفت را برآورده کند و روزهای حضور او در وزارت نفت، برای دولت آقای روحانی اصطلاحاً «خوش یُمن» نبوده است!
عملیات جدید آمریکا برای افزایش غیر مستقیم تحریم ها
اگرچه تیم مذاکره کننده در یک توافق هفت ماهه با کشورهای ۵+۱ تصمیم گرفته اند تا مذاکرات را بار دیگر تمدید کنند و از ظاهر این تمدید مجدد هم چنین بر می آید که قرار نیست فعلاً تحریم جدیدی علیه ایران وضع شود، اما تعاملات پشت پرده آمریکا و عربستان و کاهش روز افزون قیمت نفت و رسیدن آن به مرز ۷۰ دلار حکایت از یک فشار مضاعف بر اقتصاد ایران دارد که می توان آن را «افزایش غیر مستقیم تحریم ها از سوی آمریکا» نامید! آمریکا چه با تحریم های رسمی جلوی فروش بیشتر نفت ایران را بگیرد و چه بتواند درآمد نفتی ایران را با سیاست ها و زدوبندهای پشت پرده کاهش دهد در واقع به اهداف اصلی خود که همانا وارد آوردن فشار بر اقتصاد و معیشت مردم است، رسیده است.
راه حلی که رهبر انقلاب دادند
رهبر معظم انقلاب در دیدار مجمع عالی بسیج مستضعفین بازهم بر راهکار اساسی برای مقابله با تحریم تاکید کردند و گفتند؛ «یکى از افراد هیأت مذاکرهکننده چندى پیش حرف خوبى زد، گفت اگر به توافق هم نرسیدیم، آسمان به زمین نمىآید، دنیا به آخر نمی رسد؛ خب، نشود. حرف درستى است. ما آنچنان که حالا آنها خیال کردند، ضرر نمی کنیم؛ تصوّر کردند که اگرچنانچه چنین بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همین اقتصاد مقاومتى است که ضربههاى دشمن را اوّل کم اثر می کند، کاهش می دهد که این مالِ کوتاهمدّت است، در میانمدّت و بلندمدّت به حرکت عظیمِ مردم اوج می دهد. اقتصاد مقاومتى اینجورى است».
راهکار اول: دولت خرجش را در اقدامی جهادی کم کند
بار دیگر به سطر اول باز می گردیم؛ دولت از این کاهش چشم گیر قیمت نفت، دچار کسری بودجه می شود، به زبان ساده «دَخل و خرج دولت» با مشکلاتی مواجه خواهد شد، که برای مواجهه با آن دو راه در پیش روی خود دارد، یا دولت باید صرفه جویی کند و خرجش را کم کند که از این دولت بعید به نظر می رسد که بتواند در کوتاه مدت، با یک برنامه ریزی منسجم، هزینه های غیر ضروری خود را کاهش دهد! بعنوان مثال آیا دولت می تواند در یک اقدام جهادی یارانه ده میلیون ثروتمند را شناسایی و قطع کند؟
راهکار دوم: کسب درآمدهای جایگزین/ خطر دست اندازی به قُلک کشور
راه دوم این است که دولت باید دخَلش را از طرق دیگر و به قدر نیاز پُر کند! یعنی حالا که درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرده، دولت بدنبال راه های دیگری باشد که بتواند درآمدهای جایگزین کسب کند، بعنوان مثال دولت باید به سراغ افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق گسترش چتر مالیاتی برود، که البته از تجربه سال های گذشته دولتها و سبک و سیاق این دولت می توان فهمید بهترین راهی که دولت برای خود برمی گزیند «دست اندازی به قُلک کشور» است! یا به صندوق توسعه ملی متوسل خواهد شد یا به استقراض از بانک مرکزی روی خواهد آورد، که هر کدام از این شیوه ها تبعات خاص خود را دارد که از حوصله ی این وجیزه خارج است.
اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان فرمودند؛ «راه حل همین اقتصاد مقاومتى است... پایهى اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى و کاهش وارداتى که یا غیرضرورى است یا مشابه داخلى دارد».
آیا دولت یازدهم بالاخره بعد از یک سال و نیم اقتصاد مقاومتی را جدی می گیرد؟ اگر پاسخ مثبت است، دولت برای جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی از کجا باید شروع کند؟
* کارشناس ارشد اقتصاد انرژی