10-12-2014، 18:32
تلاش دستگاه های مختلف برای شناسایی ودستگیری افراد وگروه هایی که با سوءاستفاده ازاحساسات مذهبی مردم، ادعای خدایی، پیامبری، مهدویت، ملاقات با امام زمان(عج)، داشتن علم غیب، انرژی های مافوق انسانی، شفابخشی، چشم برزخی وازاین دست موارد می کنند، بویژه درسال های اخیرهمیشه استمرارداشته است؛ با این حال به نظرمی رسد، درزمینه هماهنگی دستگاه های مختلف ورفع کمبودهای قانونی درمورد مدعیان دروغین امام زمان(عج) ، نیاز به تلاش های بیشتری احساس می شود. ظهور و بروز اینگونه افراد آفاتی دارد که می تواند افکار عمومی و به خصوص جوانان را به بیراهه کشانده و با نام معنویت مسیر اصلی انقلاب اسلامی و معنویت برخاسته از آن را منحرف کنند. مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانشجویان بسیجی می فرمایند: مواظب باشید دردام عنکبوت های دنیادار،دکان دارنیفتید. این روزها دکان دارهایی به اسم معنویت ادعا می کنند امام(عج) را دیده اند که هیچ واقعیت ندارد. حواستان باشد که اسیرآنها نشوید.
مدعیان خود را پشت یک نقاب بزرگ پنهان می کنند و به گونه ای خویش را جلوه می دهند که احترام و توجه دیگران را برانگیزند. نکته ای که اغلب افراد مدعی را به افرادی ضد اجتماع تبدیل می کند این است که این جلب محبت برای دیگر افراد جامعه آسیب رسان و زیانبارمی شود.از عوارض ظهور مدعیان دروغین می توان به این موارد اشاره کرد:
رواج عوام زدگی
کسی می آید و دستهایش را بالامی گیرد تا مردم از زیر دستهایش رد شوند یا از پشت تلویزیون از این قاره به آن قاره انرژی می فرستد.عده ای هم ادعا می کنند که اثربخش بوده و شفا یافته اند وحتی مدعی می شوند که در دادگاه شهادت می دهند!
بررسی این ادعاها برای کسانی که درخانه هایشان پشت تلویزیون نشسته اند عملاامکان پذیر نیست اما نتیجه آن می شود که ساده دلان باورمی کنند وحاضرند برای حضور در یک جلسه بلیت چند ده هزارتومانی تهیه کنند که معلوم نیست مجوز این تعیین نرخ بر اساس کدام تعرفه بوده است؟ تجربه این سالها و میزان درآمد خیلی از مدعیان نشان می دهد عوام زدگی رواج قابل ملاحظه ای داشته است. با ادامه این روند طبیعی است که باید شاهد تنزل سطح فرهنگ جامعه باشیم.
رکود و جمود فکری ناشی از عوام زدگی
تعقل وتفکر با عوام زدگی رابطه عکس دارد ورشد سطحی نگری با عمق نگری درتضاد است.جایی که عقلها به چشم ظاهر است و سوال کردن فراموش می شود سودجویان پیش می برند .
در جامعه ای که عوام زدگی رواج می یابد تعداد سود جویانی که با الگو گرفتن از چنین راههایی و به دنبال دم دست ترین راه پولدار شدن هستند رشد قارچ گونه پیدا می کنند و بطور روز افزون اینگونه مدعیان (انواع مختلف مدعیان باطنی) افزایش می یابند. اگرچه هم اکنون نیز روند روبه رشدی داشته اند. رواج شرکتهای هرمی که آثار سوء بسیاری را برای مدتها ی مدید گریبانگیر جامعه کرده ناشی از همین سطحی نگری است.
خطر رشد سکولاریسم در قشر روشنفکر جامعه
یکی ازمدعیان درمانگری همیشه با تاکید بر این نکته که شفا دست خداست شاید خوب شوید شاید نشوید! به زعم خویش خود را از هراتهامی مبرا می کند. اما آیا واقعا به همین سادگی است؟
وقتی قشر روشنفکر که عموما آشنایی عمیقی با متن دین ندارد می بیند فردی با ادعای توانایی فوق انسانهای عادی، کسبی پرمنفعت به راه انداخته و در توجیه کارش آن را خدایی و ماموریتی الهی قلمداد می کند و هر جا کم می آورد از نام خدا و آیه های قرآن مایه می گذارد و خود را فردی مذهبی جلوه می دهد واز آن طرف ساده دلان و زودباوران نیز ادعایش را به مبالغ گزاف می خرند، مستعد به دام افتادن درتفکر سکولاریستی می شود. اینگونه مدعیان مبلغان بسیارخوبی برای سکولارها هستند. چون دقیقا مطابق میل آنها تعریفی خرافی،تحریف شده و سطحی از مذهب ارائه می دهند.
دین گریزی و تضعیف ا یمان
غیر ازروشنفکران همان زودباوران ساده انگار وقتی به این نتیجه می رسند که اگر خوب نشده اند پس خدا نخواسته، چه برداشت و ذهنیتی از رحمت و حکمت خدا پیدا می کنند؟ چه بر سرایمانشان می آید؟ یکی از همین مدعیان درمانگر صریحا نگفته است که من یک شفاگرم اما با مقایسه صوت خود با صوت شفابخش حضرت داوود و تاکید بر اینکه نیرویش خدادادی و کار او خدایی و ماموریتی الهی و معنوی است آیا غیر از این ادعاست که خود را شفاگر می داند یا برای ساده دلان اینگونه وانمود می کند؟ این فرد پس از آنکه با یکی از شبکه های ماهواره ای تضاد پیدا کرد در تلویزیون دیگری گفت:
من از همه شفا یافتگان می خواهم که دیگر نباید این تلویزیون را نگاه کنند .من ناراضی ام و اگر نگاه کنند بیماری شان دوباره برمی گردد!
بعد از این مردی به آن شبکه زنگ زد و با وجود اطلاع از افشاگری هایی که در مورد دروغهای او شده بود از وی درخواست داشت که نفرین نکند! و می ترسید که پسرش دوباره بیمار شود!
شفا فقط به اذن خداست. نیروی خدادادی به ثمن مادی داده نشده که به قیمت مادی فروخته شود . از اولین نشانه های شفاگری، نبودن بعد مالی و منفعت طلبی است.چقدر تاسف بار است که هنوزبسیاری از مردم جامعه فرق شفاگران الهی را با مدعیان دروغگو نمی دانند!
افزایش نارضایتی و سرخوردگی
چه بسیار افرادی که مبالغ میلیونی پرداخته اند و با رسیدن به هیچ، در ناکامی و سرخوردگی فرو رفته اند. پولها می رود و آنچه بجا می ماند احساس فریب خوردگی و سرخوردگی ازعدم جبران اشتباه است. اغلب این احساس سرخوردگی به همه چیزو همه کس بویژه دولت و دست اندرکاران تعمیم می یابد. همان قصه شکستن کاسه ها بر سر یکی که دیوارش از همه کوتاهتر است و این مواقع دیوار دولت و حکومت ازهمه کوتاهتراست! از طرفی بی اعتمادی و بدگمانی افزایش می یابد و نوعی نگرش پارانوئیدی درجامعه گسترده می شود و حس نارضایتی را به همه چیز تعمیم می دهد.
همه اینها به یک نتیجه ختم می شود: عقب ماندگی هرچه بیشتر جامعه آن هم در زمانی که شتاب پیشرفت جوامع به روز محاسبه می شود.
در جامعه ای با رفتار عوام زده و سطحی نگر، شایعات حرف اول را می زند و شایعه سازی یکی از مهمترین ابزار دشمن برای تفرقه انداختن و پیشبرد اهدافش است. آن هم در زمانی که دشمن تا پشت مرزهای ما آمده و از هر شکاف و سوراخی آماده پاشیدن زهرخود است .
نمونه هایی از ادعاهای مدعیان دروغین
مدعیان دروغین هرکدام ادعاهایی را مطرح می کنند به این حقه دیگران را فریب می دهند وبه جذب مرید می پردازند؛ ادعاهایی چون: دیدن ویا ارتباط با ائمه اطهار(ع)، ارتباط با عوالم غیب وملکوت، داشتن رسالت وماموریت، مهدویت وتعیین تاریخ ظهور، پیامبری ونبوت، دانستن شعورکیهانی، علوم باطنی وداشتن انرژیهای عوالم هستی، طالع بینی وستاره شناسی، رفع حاجات ومشکلات دیگران با دادن طلسمات، داشتن موکل، همزاد وجن، داشتن عقل کل، علم لدنی ونفس گرم، خواندن درون دیگران ازطریق رویابینی، طالع بینی وفال، تاثیرداشتن اذکارواورادی (غیر ماثوره) که با روش های مخصوص به دیگران می دهند، پیش گویی، آینده نگری واتفاق افتادن حوادث طبیعی( زلزله، توفانسونامی و...)، شفا دادن ازطریق گفتار، لمس کردن وانرژی درمانی، ادعای داشتن مقامات آسمانی، باخبربودن ازذخایرزیرزمینی(طلا،زیرخاکی و ...)، داشتن روش های تربیتی واخلاقی وهنرهای زیستن، آشنایی با خواص مواد واشیا (سنگ ها، گل وگیاه و ...) وداشتن خواص حروف واعداد و علوم غریبه.
قابل توجه است که اغلب افرادی که فریفته این مدعیان می شوند، زنان ودختران جوان هستند واکثرمردان مدعی نیزبه فساد اخلاقی آلوده اند.
زنان مدعی
بعضی ازمدعیان دروغین را زنان تشکیل می دهد. مثلافردی به نام ف.آ که برای سخنرانی های مذهبی به منازل مختلف تهران دعوت می شد، ادعا کرده بود که نعوذ بالله امام زمان(عج) راننده شخصی اش است و هر کسی که می خواهد حوایج اش برآورده شود می تواند به او مراجعه کند و مبلغی را به او بدهد. جالب توجه است که این فرد توانسته بود زنان بسیاری را فریب دهد و مریدانی گرد خود جمع کند. این مریدان به نام این مدعی کتاب هایی را درباره امام زمان(عج) منتشرکرده بودند. یا فردی با اضافه کردن رقص سماع به نماز،نمازامام زمان را ابداع کرده و مدعی شده بود تکیه کلام امام را می داند. همچنینم.و که ازهلند به ایران آمده بود، مدعی شده بود که پیغمبر فرقه اسماعیلیه است. او احکام حرام را حلال و تمامی احکام حلال را حرام اعلام کرده بود. بعضی از این زنان با روش های ابداعیدعادرمانی وانرژی اذکار از مردم اخاذی می کنند. مثلام.ل با برگزاری دوره های شش جلسه ای انرژی اذکار ازهرمرید خود۱۵۰ هزارتومان دریافت می کرد. البته بعضی ازارقامی که مدعیان اخاذی می کنند آن قدربالااست، که این مبلغ زیاد به چشم نمی آید وی علاوه برتوهین به مقدسات دینی درسخنرانی های خود، مریدانش را به خواندن فارسی نمازوقرآن سفارش می کرد. زنی نیزبه نام ب.د مدعی شده بود که یارششم امام زمان است. این زن به شیوه های مختلف به اخاذی ازمردم می پرداخته است.
مدعیان پیامبری
بعضی ازعنکبوتان دنیادار مدعی پیامبری هستند. این افراد که قریب به اتفاق بی سوادند با دست بردن دردین اسلام، مدعی اند که بشارت دهنده دین تازه ای هستند. مثلاعباس ن. که اصالتا عراقی است درغرب کشورکعبه ای بنا نهاده ومریدان خود را به آن فرا خوانده بود. وی اعتقاد داشت که نبایدمرگ براسرائیل را برزبان جاری کرد. زیرا بنی اسرائیل پدران ما هستند ومگر می شود به پدران مان فحش داد. این اعتقاد وی، گمانه زنی ها را درارتباط با اینکه بعضی ازجریانات منحرف ازلابی های صهیونیستی سرچشمه می گیرند، قوت می دهد.
بعضی ازاین پیامبران دروغین، وضوونمازجدیدی را ابداع کرده اند. مثلاسوره توحید را درنمازبدونقل می خوانند واین گونه توجیه می کنند که درنمازخطاب ما خداوند است ونباید به خداوند دستورداد! این پیامبران نیزازاتهام اخاذی مبرا نیستند. به عنوان نمونه یکی ازاین مدعیان متهم به یک فقره۸۰۰ میلیونی کلاه برداری است.
مدعیان تحصیلکرده
بخش دیگری ازمدعیان دروغین، کسانی هستند که ازتحصیلات عالی برخوردارند وبعضا مدتی را نیزدرحوزه های علمیه گذرانده اند ولباس روحانیت برتن داشته اند. این افراد با بحث وگفتگوهای طولانی با اشخاص به فریفتن وجذب آنان می پردازند و اغلب مریدان این افراد مدعی را تحصیلکرده ها تشکیل می دهند. بعضی ازاین مدعیان میان شیعه وسنی اختلاف می افکنند و مریدان خود را به ازدواج های تشکیلاتی ترغیب می کنند .
روش های اعمال نفوذ مدعیان دروغین
به نظرمی رسد هرکدام ازمدعیان با روش هایی خاص برای پیشبرد اهداف خود تلاش کرده ومی کنند. نشان کردن وجذب افراد ساده دل وزودباور، گفتن دروغ های بزرگ برای جذب تک تک مریدان به طورجداگانه، اخاذی پنهان ازمریدان، پنهان کاری درروابط خود با مریدان، صدورفتوی ودستورات فقهی برای مریدان بدون ارجاع دادن ایشان به مراجع عظام تقلید ووادارکردن مریدان به انجام روش های خرافی وغیراخلاقی، ازجمله این روش ها است. همچنین بعضی ازاین مدعیان دروغین ازروش های تعبیرخواب های مریدان به نحوغیراصولی، تفسیربه رای وتاویل آیات واحادیث برای مریدان، تکفیراشخاصی که با عقاید آنها مخالفت می کنند، ارائه جزوات حاوی دستور العمل های خاص واختلاف افکن، مسافرت به صورت اردویی برای تحت تاثیرقرار دادن مریدان وبرای انتخاب زوج معرفتی، تعیین وظیفه ودادن ماموریت به مریدان، نفوذ دادن مریدان وجمع آوری اخبارواطلاعات ازمراکزمورد نظر، نامه نگاری به برخی مراکزموجه برای اثبات حقانیت خود، تلاش برای جدا کردن همسران ومتلاشی کردن بنیان خانواده ها ودستورطلاق ویا ازدواج های تشکیلاتی، برای رسیدن به مقصود خود استفاده می کنند.
مدعیان دروغین طریقت های عرفانی بخشی ازعنکبوتان دنیادارکسانی اند که مدعی طریقت های عرفانی هستند. طریقت های روان شناختی وروانکاوی و ورود به حیطه علوم باطنی اکنون یکی ازروش های مطلوب وگرایش های موجود درجامعه به شمارمی آید، مانند طریقت یوگا که اساسا خاستگاه هندی دارد. دراین تفکربا نگرش عرفانی ومراقبه و آرامش جان رهروان مد نظرقرارمی گیرد، به طوری که رسیدن به موجودی خیالی وخلسه دراین مقام، بهترین روش به حساب می آید وگاه با فنون هیپنوتیزم آمیخته شده وآنگاه به مسائل غیر اخلاقی، شیادی و... کشیده می شود. مدعیان این طریقت های عرفانی ازطریق پایگاه های اینترنتی، به آموزش تفکرات خود می پردازند وازاین طریق مریدان خود را به تجمع درمکان های مختلف برای تشکیل جلسات روان شناختی ورسیدن به آرامش جمعی دعوت می کنند.
عوامل روی آوردن جوانان به فرقه های عرفانی
کارشناسان عواملی چون: رشد مهاجرت ها، سفرها وارتباطات مختلف درقالب گروه های فرهنگی وهنری، تبلیغات بعضی از شبکه های ماهواره ای، رشد وبلاگ ها وچت روم ها با موضوعات فوق، عدم اطلاع رسانی وآگاه سازی به موقع ومناسب ازسوی کارشناسان فرهنگی، چهره شدن عوامل مدعی وفرقه گرا به عنوان شخصیت های عرفانی ومقام های معنوی قائل شدن تا حد الوهیت برای آنها، ورود ادبیات مهاجر درقالب ترجمه کتاب های وارداتی، انتشارودسترسی آسان به کتاب ها وموضوعاتی با مضامین عرفانی وعدم نظارت صحیح براین جریانات فکری وانتشارنشریاتی با موضوعات ذکرشده به وسیله عوامل مدعی وفرقه گرا، را دلایل روی آوردن جوانان به فرقه های عرفانی منحرف می دانند. بدیهی است که بازشناسی فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی وارائه آن درقالب های جذاب می تواند اولین قدم برای جلوگیری ازاین پدیده منحط باشد.
فرقه های انحرافی
این دسته ازمدعیان دروغین به مراتب خطرناک ترازسایر مدعیان هستند چرا که آنها علاوه برسوء استفاده ازمریدان خود باعث بدعت ها و انحرافات خطرناک دردین می شوند که زمینه را برای بدبینی به عقاید دینی به خصوص دربین جوانان فراهم می آورند. این فرقه ها به طورمعمول با ایجاد یک هاله مقدس به دوررهبرفرقه وبرگزیده شدن این شخص ازطرف امام زمان(عج) به سوء استفاده های مختلف ازاعضای خود وحتی تحقیرآنها اقدام می کنند. به عنوان مثال رئیس یکی ازفرقه های انحرافی درجلسه هفتگی خود دریکی ازشهرهای توابع استان تهران ودرجمع مریدان خود گفت: شما احمق هستید شما نمی فهمید، من فقط می فهمم ما باید رب خود را بشناسیم. چوپان رب گوسفندان است وراه را نشان می دهد. من هم چوپان شما هستم من علم، اخلاق وعرفان می ریزم دردل شما پس من رب شما هستم شما باید رب خودتان را بشناسید من حاضرم دریک میدان جلوی چشم همه درآتش بروم وازآن طرف بیرون بیایم ویا وسط آتش می نشینم وهرکه می تواند درآتش بنشیند وتمام نهادهای اطلاعاتی امنیتی هم با من هستند ازهیچ چیزنترسید.
اعضای این فرقه با طرح شبهات ومطالب اغراق آمیزطرفداران بیشتری را جمع می کنند وازشرکت کنندگان درجلسات خود می خواهند که رهبراین فرقه را راه نجات موجودات بدانند. این فرقه ها معمولابرای جذب جوانان ازکمک های مالی ومعنوی وحتی ازروش های عجیب وخلاف قانون استفاده می کنند. یکی ازاین فرقه ها برای جلب بیشترجوانان مدعی است که هرکس که به دین آنها بگرود با سایراعضای فرقه محرم شده ومی تواند بدون حجاب باشد . این فرقه که ازافرادی کم سواد تشکیل شده است با طرح دین بدون مذهب به تبلیغ اندیشه های خود می پردازد وپیروان آنها مطابق دستوررهبران فرقه که ادعا دارد به عنوان امام آخرالزمان برگزیده شده است، شهادتین دراسلام وشیوه اقامه نمازرا هم تغییرداده اند.
اما مسئله مهم دراین بین این است که بعضی ازاین فرقه ها که عقاید آنها زمینه سازانحراف های وسیع دربین جامعه وبخصوص جوانان می شود،آزادانه درحال فعالیت هستند وبا انتصاب خود به ائمه معصومین ویاران بزرگوارآنها عقاید خود را درست ودینی جلوه می دهند. این فرقه ها که سابقه بدی به لحاظ نزدیکی به رژیم شاهنشاهی سابق نیزدارند،با گسترش فعالیت های وسیع تبلیغاتی خود که حتی شامل ارتباط با جریانهای خارجی نیزمی شود سعی درتبلیغ افکارخود درابعاد جهانی دارند. فرقه های مذکورکه ید طولانی درانحراف اصول دینی دارند،با مظلوم نمایی دربرابرواکنش مردم متدین نسبت به اعمال خود ،نظام ودستگا های انتظامی وقضائی را مسئول چنین اتفاقاتی می دانند وبه تبلیغ علیه نظام می پردازند. گرچه درابتدا به نظرمی آید که عقاید این فرقه ها چندان ازاصول دین وعقاید شیعیان دورنیست ولی اگربا دقت به آنها توجه شود،این عقاید می تواند باعث ایجاد انحرا ف های خطرناک وظهورمدعیان دروغین ،به واسطه عدم درک صحیح این فرقه ها ازدین وپایبند نبودن آنها به عدم مشخص نبودن نایبان امام زما ن (عج)ومنتصب کردن بزرگان خود به نمایندگی ازامام زمان(عج) شود
وقتی نگاه کلی به پدیده عنکبوتان دنیاداربیندازیم، درخواهیم یافت که شناخت عوامل پدیدآورنده این موضوع نیازمند تحقیقات گسترده وعمیق است. بی شک جهل، یکی ازعوامل مهم دراین میان است؛ منظورازجهل صرفا نداشتن سواد خواندن ونوشتن نیست، بلکه نداشتن معرفت دینی است؛ مدعیان تحصیلکرده گواه این موضوع هستند. همچنین قبل ازصدورهرگونه حکمی درباره این مدعیان، دروهله اول باید ازسلامت روانی این افراد اطمینان حاصل کرد، زیرا برخی ازرفتارهای آنان این موضوع را القاء می کند که آنان بیمارند. اخاذی های بی شماروفساد اخلاقی، که فصل مشترک وغایی اغلب این مدعیان دروغین است، این مسئله را پیش می کشد که سودجویی مالی وشهوات جنسی چه نقش تعیین کننده ای دربیان ادعاهای دروغین دارد. با این حال تکلیف یک انسان مومن که درمعرض این تهدیدات زندگی می کند چیست وچگونه می تواند ایمان خود را منزه نگاه دارد؟ به نظر می رسد پیشه کردن تقوا تنها راه ممکن است.
در این میان وظیفه نیروهای متدین و انقلابی کشور، حفظ هوشیاری و آگاهی خود وسایر اطرافیان در خصوص اقدامات گروهها و اشخاص مدعی ارتباط با امام زمان(عج) و... تحت هر پوششی است .
مدعیان خود را پشت یک نقاب بزرگ پنهان می کنند و به گونه ای خویش را جلوه می دهند که احترام و توجه دیگران را برانگیزند. نکته ای که اغلب افراد مدعی را به افرادی ضد اجتماع تبدیل می کند این است که این جلب محبت برای دیگر افراد جامعه آسیب رسان و زیانبارمی شود.از عوارض ظهور مدعیان دروغین می توان به این موارد اشاره کرد:
رواج عوام زدگی
کسی می آید و دستهایش را بالامی گیرد تا مردم از زیر دستهایش رد شوند یا از پشت تلویزیون از این قاره به آن قاره انرژی می فرستد.عده ای هم ادعا می کنند که اثربخش بوده و شفا یافته اند وحتی مدعی می شوند که در دادگاه شهادت می دهند!
بررسی این ادعاها برای کسانی که درخانه هایشان پشت تلویزیون نشسته اند عملاامکان پذیر نیست اما نتیجه آن می شود که ساده دلان باورمی کنند وحاضرند برای حضور در یک جلسه بلیت چند ده هزارتومانی تهیه کنند که معلوم نیست مجوز این تعیین نرخ بر اساس کدام تعرفه بوده است؟ تجربه این سالها و میزان درآمد خیلی از مدعیان نشان می دهد عوام زدگی رواج قابل ملاحظه ای داشته است. با ادامه این روند طبیعی است که باید شاهد تنزل سطح فرهنگ جامعه باشیم.
رکود و جمود فکری ناشی از عوام زدگی
تعقل وتفکر با عوام زدگی رابطه عکس دارد ورشد سطحی نگری با عمق نگری درتضاد است.جایی که عقلها به چشم ظاهر است و سوال کردن فراموش می شود سودجویان پیش می برند .
در جامعه ای که عوام زدگی رواج می یابد تعداد سود جویانی که با الگو گرفتن از چنین راههایی و به دنبال دم دست ترین راه پولدار شدن هستند رشد قارچ گونه پیدا می کنند و بطور روز افزون اینگونه مدعیان (انواع مختلف مدعیان باطنی) افزایش می یابند. اگرچه هم اکنون نیز روند روبه رشدی داشته اند. رواج شرکتهای هرمی که آثار سوء بسیاری را برای مدتها ی مدید گریبانگیر جامعه کرده ناشی از همین سطحی نگری است.
خطر رشد سکولاریسم در قشر روشنفکر جامعه
یکی ازمدعیان درمانگری همیشه با تاکید بر این نکته که شفا دست خداست شاید خوب شوید شاید نشوید! به زعم خویش خود را از هراتهامی مبرا می کند. اما آیا واقعا به همین سادگی است؟
وقتی قشر روشنفکر که عموما آشنایی عمیقی با متن دین ندارد می بیند فردی با ادعای توانایی فوق انسانهای عادی، کسبی پرمنفعت به راه انداخته و در توجیه کارش آن را خدایی و ماموریتی الهی قلمداد می کند و هر جا کم می آورد از نام خدا و آیه های قرآن مایه می گذارد و خود را فردی مذهبی جلوه می دهد واز آن طرف ساده دلان و زودباوران نیز ادعایش را به مبالغ گزاف می خرند، مستعد به دام افتادن درتفکر سکولاریستی می شود. اینگونه مدعیان مبلغان بسیارخوبی برای سکولارها هستند. چون دقیقا مطابق میل آنها تعریفی خرافی،تحریف شده و سطحی از مذهب ارائه می دهند.
دین گریزی و تضعیف ا یمان
غیر ازروشنفکران همان زودباوران ساده انگار وقتی به این نتیجه می رسند که اگر خوب نشده اند پس خدا نخواسته، چه برداشت و ذهنیتی از رحمت و حکمت خدا پیدا می کنند؟ چه بر سرایمانشان می آید؟ یکی از همین مدعیان درمانگر صریحا نگفته است که من یک شفاگرم اما با مقایسه صوت خود با صوت شفابخش حضرت داوود و تاکید بر اینکه نیرویش خدادادی و کار او خدایی و ماموریتی الهی و معنوی است آیا غیر از این ادعاست که خود را شفاگر می داند یا برای ساده دلان اینگونه وانمود می کند؟ این فرد پس از آنکه با یکی از شبکه های ماهواره ای تضاد پیدا کرد در تلویزیون دیگری گفت:
من از همه شفا یافتگان می خواهم که دیگر نباید این تلویزیون را نگاه کنند .من ناراضی ام و اگر نگاه کنند بیماری شان دوباره برمی گردد!
بعد از این مردی به آن شبکه زنگ زد و با وجود اطلاع از افشاگری هایی که در مورد دروغهای او شده بود از وی درخواست داشت که نفرین نکند! و می ترسید که پسرش دوباره بیمار شود!
شفا فقط به اذن خداست. نیروی خدادادی به ثمن مادی داده نشده که به قیمت مادی فروخته شود . از اولین نشانه های شفاگری، نبودن بعد مالی و منفعت طلبی است.چقدر تاسف بار است که هنوزبسیاری از مردم جامعه فرق شفاگران الهی را با مدعیان دروغگو نمی دانند!
افزایش نارضایتی و سرخوردگی
چه بسیار افرادی که مبالغ میلیونی پرداخته اند و با رسیدن به هیچ، در ناکامی و سرخوردگی فرو رفته اند. پولها می رود و آنچه بجا می ماند احساس فریب خوردگی و سرخوردگی ازعدم جبران اشتباه است. اغلب این احساس سرخوردگی به همه چیزو همه کس بویژه دولت و دست اندرکاران تعمیم می یابد. همان قصه شکستن کاسه ها بر سر یکی که دیوارش از همه کوتاهتر است و این مواقع دیوار دولت و حکومت ازهمه کوتاهتراست! از طرفی بی اعتمادی و بدگمانی افزایش می یابد و نوعی نگرش پارانوئیدی درجامعه گسترده می شود و حس نارضایتی را به همه چیز تعمیم می دهد.
همه اینها به یک نتیجه ختم می شود: عقب ماندگی هرچه بیشتر جامعه آن هم در زمانی که شتاب پیشرفت جوامع به روز محاسبه می شود.
در جامعه ای با رفتار عوام زده و سطحی نگر، شایعات حرف اول را می زند و شایعه سازی یکی از مهمترین ابزار دشمن برای تفرقه انداختن و پیشبرد اهدافش است. آن هم در زمانی که دشمن تا پشت مرزهای ما آمده و از هر شکاف و سوراخی آماده پاشیدن زهرخود است .
نمونه هایی از ادعاهای مدعیان دروغین
مدعیان دروغین هرکدام ادعاهایی را مطرح می کنند به این حقه دیگران را فریب می دهند وبه جذب مرید می پردازند؛ ادعاهایی چون: دیدن ویا ارتباط با ائمه اطهار(ع)، ارتباط با عوالم غیب وملکوت، داشتن رسالت وماموریت، مهدویت وتعیین تاریخ ظهور، پیامبری ونبوت، دانستن شعورکیهانی، علوم باطنی وداشتن انرژیهای عوالم هستی، طالع بینی وستاره شناسی، رفع حاجات ومشکلات دیگران با دادن طلسمات، داشتن موکل، همزاد وجن، داشتن عقل کل، علم لدنی ونفس گرم، خواندن درون دیگران ازطریق رویابینی، طالع بینی وفال، تاثیرداشتن اذکارواورادی (غیر ماثوره) که با روش های مخصوص به دیگران می دهند، پیش گویی، آینده نگری واتفاق افتادن حوادث طبیعی( زلزله، توفانسونامی و...)، شفا دادن ازطریق گفتار، لمس کردن وانرژی درمانی، ادعای داشتن مقامات آسمانی، باخبربودن ازذخایرزیرزمینی(طلا،زیرخاکی و ...)، داشتن روش های تربیتی واخلاقی وهنرهای زیستن، آشنایی با خواص مواد واشیا (سنگ ها، گل وگیاه و ...) وداشتن خواص حروف واعداد و علوم غریبه.
قابل توجه است که اغلب افرادی که فریفته این مدعیان می شوند، زنان ودختران جوان هستند واکثرمردان مدعی نیزبه فساد اخلاقی آلوده اند.
زنان مدعی
بعضی ازمدعیان دروغین را زنان تشکیل می دهد. مثلافردی به نام ف.آ که برای سخنرانی های مذهبی به منازل مختلف تهران دعوت می شد، ادعا کرده بود که نعوذ بالله امام زمان(عج) راننده شخصی اش است و هر کسی که می خواهد حوایج اش برآورده شود می تواند به او مراجعه کند و مبلغی را به او بدهد. جالب توجه است که این فرد توانسته بود زنان بسیاری را فریب دهد و مریدانی گرد خود جمع کند. این مریدان به نام این مدعی کتاب هایی را درباره امام زمان(عج) منتشرکرده بودند. یا فردی با اضافه کردن رقص سماع به نماز،نمازامام زمان را ابداع کرده و مدعی شده بود تکیه کلام امام را می داند. همچنینم.و که ازهلند به ایران آمده بود، مدعی شده بود که پیغمبر فرقه اسماعیلیه است. او احکام حرام را حلال و تمامی احکام حلال را حرام اعلام کرده بود. بعضی از این زنان با روش های ابداعیدعادرمانی وانرژی اذکار از مردم اخاذی می کنند. مثلام.ل با برگزاری دوره های شش جلسه ای انرژی اذکار ازهرمرید خود۱۵۰ هزارتومان دریافت می کرد. البته بعضی ازارقامی که مدعیان اخاذی می کنند آن قدربالااست، که این مبلغ زیاد به چشم نمی آید وی علاوه برتوهین به مقدسات دینی درسخنرانی های خود، مریدانش را به خواندن فارسی نمازوقرآن سفارش می کرد. زنی نیزبه نام ب.د مدعی شده بود که یارششم امام زمان است. این زن به شیوه های مختلف به اخاذی ازمردم می پرداخته است.
مدعیان پیامبری
بعضی ازعنکبوتان دنیادار مدعی پیامبری هستند. این افراد که قریب به اتفاق بی سوادند با دست بردن دردین اسلام، مدعی اند که بشارت دهنده دین تازه ای هستند. مثلاعباس ن. که اصالتا عراقی است درغرب کشورکعبه ای بنا نهاده ومریدان خود را به آن فرا خوانده بود. وی اعتقاد داشت که نبایدمرگ براسرائیل را برزبان جاری کرد. زیرا بنی اسرائیل پدران ما هستند ومگر می شود به پدران مان فحش داد. این اعتقاد وی، گمانه زنی ها را درارتباط با اینکه بعضی ازجریانات منحرف ازلابی های صهیونیستی سرچشمه می گیرند، قوت می دهد.
بعضی ازاین پیامبران دروغین، وضوونمازجدیدی را ابداع کرده اند. مثلاسوره توحید را درنمازبدونقل می خوانند واین گونه توجیه می کنند که درنمازخطاب ما خداوند است ونباید به خداوند دستورداد! این پیامبران نیزازاتهام اخاذی مبرا نیستند. به عنوان نمونه یکی ازاین مدعیان متهم به یک فقره۸۰۰ میلیونی کلاه برداری است.
مدعیان تحصیلکرده
بخش دیگری ازمدعیان دروغین، کسانی هستند که ازتحصیلات عالی برخوردارند وبعضا مدتی را نیزدرحوزه های علمیه گذرانده اند ولباس روحانیت برتن داشته اند. این افراد با بحث وگفتگوهای طولانی با اشخاص به فریفتن وجذب آنان می پردازند و اغلب مریدان این افراد مدعی را تحصیلکرده ها تشکیل می دهند. بعضی ازاین مدعیان میان شیعه وسنی اختلاف می افکنند و مریدان خود را به ازدواج های تشکیلاتی ترغیب می کنند .
روش های اعمال نفوذ مدعیان دروغین
به نظرمی رسد هرکدام ازمدعیان با روش هایی خاص برای پیشبرد اهداف خود تلاش کرده ومی کنند. نشان کردن وجذب افراد ساده دل وزودباور، گفتن دروغ های بزرگ برای جذب تک تک مریدان به طورجداگانه، اخاذی پنهان ازمریدان، پنهان کاری درروابط خود با مریدان، صدورفتوی ودستورات فقهی برای مریدان بدون ارجاع دادن ایشان به مراجع عظام تقلید ووادارکردن مریدان به انجام روش های خرافی وغیراخلاقی، ازجمله این روش ها است. همچنین بعضی ازاین مدعیان دروغین ازروش های تعبیرخواب های مریدان به نحوغیراصولی، تفسیربه رای وتاویل آیات واحادیث برای مریدان، تکفیراشخاصی که با عقاید آنها مخالفت می کنند، ارائه جزوات حاوی دستور العمل های خاص واختلاف افکن، مسافرت به صورت اردویی برای تحت تاثیرقرار دادن مریدان وبرای انتخاب زوج معرفتی، تعیین وظیفه ودادن ماموریت به مریدان، نفوذ دادن مریدان وجمع آوری اخبارواطلاعات ازمراکزمورد نظر، نامه نگاری به برخی مراکزموجه برای اثبات حقانیت خود، تلاش برای جدا کردن همسران ومتلاشی کردن بنیان خانواده ها ودستورطلاق ویا ازدواج های تشکیلاتی، برای رسیدن به مقصود خود استفاده می کنند.
مدعیان دروغین طریقت های عرفانی بخشی ازعنکبوتان دنیادارکسانی اند که مدعی طریقت های عرفانی هستند. طریقت های روان شناختی وروانکاوی و ورود به حیطه علوم باطنی اکنون یکی ازروش های مطلوب وگرایش های موجود درجامعه به شمارمی آید، مانند طریقت یوگا که اساسا خاستگاه هندی دارد. دراین تفکربا نگرش عرفانی ومراقبه و آرامش جان رهروان مد نظرقرارمی گیرد، به طوری که رسیدن به موجودی خیالی وخلسه دراین مقام، بهترین روش به حساب می آید وگاه با فنون هیپنوتیزم آمیخته شده وآنگاه به مسائل غیر اخلاقی، شیادی و... کشیده می شود. مدعیان این طریقت های عرفانی ازطریق پایگاه های اینترنتی، به آموزش تفکرات خود می پردازند وازاین طریق مریدان خود را به تجمع درمکان های مختلف برای تشکیل جلسات روان شناختی ورسیدن به آرامش جمعی دعوت می کنند.
عوامل روی آوردن جوانان به فرقه های عرفانی
کارشناسان عواملی چون: رشد مهاجرت ها، سفرها وارتباطات مختلف درقالب گروه های فرهنگی وهنری، تبلیغات بعضی از شبکه های ماهواره ای، رشد وبلاگ ها وچت روم ها با موضوعات فوق، عدم اطلاع رسانی وآگاه سازی به موقع ومناسب ازسوی کارشناسان فرهنگی، چهره شدن عوامل مدعی وفرقه گرا به عنوان شخصیت های عرفانی ومقام های معنوی قائل شدن تا حد الوهیت برای آنها، ورود ادبیات مهاجر درقالب ترجمه کتاب های وارداتی، انتشارودسترسی آسان به کتاب ها وموضوعاتی با مضامین عرفانی وعدم نظارت صحیح براین جریانات فکری وانتشارنشریاتی با موضوعات ذکرشده به وسیله عوامل مدعی وفرقه گرا، را دلایل روی آوردن جوانان به فرقه های عرفانی منحرف می دانند. بدیهی است که بازشناسی فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی وارائه آن درقالب های جذاب می تواند اولین قدم برای جلوگیری ازاین پدیده منحط باشد.
فرقه های انحرافی
این دسته ازمدعیان دروغین به مراتب خطرناک ترازسایر مدعیان هستند چرا که آنها علاوه برسوء استفاده ازمریدان خود باعث بدعت ها و انحرافات خطرناک دردین می شوند که زمینه را برای بدبینی به عقاید دینی به خصوص دربین جوانان فراهم می آورند. این فرقه ها به طورمعمول با ایجاد یک هاله مقدس به دوررهبرفرقه وبرگزیده شدن این شخص ازطرف امام زمان(عج) به سوء استفاده های مختلف ازاعضای خود وحتی تحقیرآنها اقدام می کنند. به عنوان مثال رئیس یکی ازفرقه های انحرافی درجلسه هفتگی خود دریکی ازشهرهای توابع استان تهران ودرجمع مریدان خود گفت: شما احمق هستید شما نمی فهمید، من فقط می فهمم ما باید رب خود را بشناسیم. چوپان رب گوسفندان است وراه را نشان می دهد. من هم چوپان شما هستم من علم، اخلاق وعرفان می ریزم دردل شما پس من رب شما هستم شما باید رب خودتان را بشناسید من حاضرم دریک میدان جلوی چشم همه درآتش بروم وازآن طرف بیرون بیایم ویا وسط آتش می نشینم وهرکه می تواند درآتش بنشیند وتمام نهادهای اطلاعاتی امنیتی هم با من هستند ازهیچ چیزنترسید.
اعضای این فرقه با طرح شبهات ومطالب اغراق آمیزطرفداران بیشتری را جمع می کنند وازشرکت کنندگان درجلسات خود می خواهند که رهبراین فرقه را راه نجات موجودات بدانند. این فرقه ها معمولابرای جذب جوانان ازکمک های مالی ومعنوی وحتی ازروش های عجیب وخلاف قانون استفاده می کنند. یکی ازاین فرقه ها برای جلب بیشترجوانان مدعی است که هرکس که به دین آنها بگرود با سایراعضای فرقه محرم شده ومی تواند بدون حجاب باشد . این فرقه که ازافرادی کم سواد تشکیل شده است با طرح دین بدون مذهب به تبلیغ اندیشه های خود می پردازد وپیروان آنها مطابق دستوررهبران فرقه که ادعا دارد به عنوان امام آخرالزمان برگزیده شده است، شهادتین دراسلام وشیوه اقامه نمازرا هم تغییرداده اند.
اما مسئله مهم دراین بین این است که بعضی ازاین فرقه ها که عقاید آنها زمینه سازانحراف های وسیع دربین جامعه وبخصوص جوانان می شود،آزادانه درحال فعالیت هستند وبا انتصاب خود به ائمه معصومین ویاران بزرگوارآنها عقاید خود را درست ودینی جلوه می دهند. این فرقه ها که سابقه بدی به لحاظ نزدیکی به رژیم شاهنشاهی سابق نیزدارند،با گسترش فعالیت های وسیع تبلیغاتی خود که حتی شامل ارتباط با جریانهای خارجی نیزمی شود سعی درتبلیغ افکارخود درابعاد جهانی دارند. فرقه های مذکورکه ید طولانی درانحراف اصول دینی دارند،با مظلوم نمایی دربرابرواکنش مردم متدین نسبت به اعمال خود ،نظام ودستگا های انتظامی وقضائی را مسئول چنین اتفاقاتی می دانند وبه تبلیغ علیه نظام می پردازند. گرچه درابتدا به نظرمی آید که عقاید این فرقه ها چندان ازاصول دین وعقاید شیعیان دورنیست ولی اگربا دقت به آنها توجه شود،این عقاید می تواند باعث ایجاد انحرا ف های خطرناک وظهورمدعیان دروغین ،به واسطه عدم درک صحیح این فرقه ها ازدین وپایبند نبودن آنها به عدم مشخص نبودن نایبان امام زما ن (عج)ومنتصب کردن بزرگان خود به نمایندگی ازامام زمان(عج) شود
وقتی نگاه کلی به پدیده عنکبوتان دنیاداربیندازیم، درخواهیم یافت که شناخت عوامل پدیدآورنده این موضوع نیازمند تحقیقات گسترده وعمیق است. بی شک جهل، یکی ازعوامل مهم دراین میان است؛ منظورازجهل صرفا نداشتن سواد خواندن ونوشتن نیست، بلکه نداشتن معرفت دینی است؛ مدعیان تحصیلکرده گواه این موضوع هستند. همچنین قبل ازصدورهرگونه حکمی درباره این مدعیان، دروهله اول باید ازسلامت روانی این افراد اطمینان حاصل کرد، زیرا برخی ازرفتارهای آنان این موضوع را القاء می کند که آنان بیمارند. اخاذی های بی شماروفساد اخلاقی، که فصل مشترک وغایی اغلب این مدعیان دروغین است، این مسئله را پیش می کشد که سودجویی مالی وشهوات جنسی چه نقش تعیین کننده ای دربیان ادعاهای دروغین دارد. با این حال تکلیف یک انسان مومن که درمعرض این تهدیدات زندگی می کند چیست وچگونه می تواند ایمان خود را منزه نگاه دارد؟ به نظر می رسد پیشه کردن تقوا تنها راه ممکن است.
در این میان وظیفه نیروهای متدین و انقلابی کشور، حفظ هوشیاری و آگاهی خود وسایر اطرافیان در خصوص اقدامات گروهها و اشخاص مدعی ارتباط با امام زمان(عج) و... تحت هر پوششی است .