امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تحریم لوازم آرایشی!!!!

#1

خدا این آمریکا رو لعنت کنه با این تحریماش!

آخه خدانشناس. بمب و موشک نذاشتی بهمون برسه، گفتیم قبول، می ترسی بزنیم اسرائیل

رو از روی کره زمین محو کنیم جاش 2000 تا سولاخ! درست بشه این هوا!


نذاشتی سوخت بهمون برسه گفتیم قبول، می ترسه حکم جهاد صادر بشه و یه نوار آهنگران!

تا خلق الله با موتور و ماشین های شخصی راه بیوفتن به سمت تل آویو برای نابود کردن

این غده سرطانی!

از ورود ماشین های صنعتی جلوگیری کردی گفتیم قبول، می ترسی وضعمون خوب بشه

ملت مسلمون منطقه هوس انقلاب اسلامی بزنه به سرشون!

راه ورود دارو به ایران رو بستی گفتیم قبول.از خدانشناسی مثل تو بعید نیست که به

مریض ها هم رحم نکنه!

آخه بی پدر و مادر دیگه لوازم آرایش رو برای چی تحریم می کنی؟!!!

مگه این همه شعار حقوق بشر نمی دادی؟!!! مخصوصا الان که سن ازدواج این همه

رفته بالا! با این همه مشکلاتی که تو به اضافه مسئولین خودمون با این دعواهاشون

درست کردید!

آخه نامرد اون خط چشم رو دیگه برای چی ازمون! که نه، ازشون گرفتی؟

فکرشو کردی با این کار احمقانت چی به سر مملکت ما میاد؟


واردات لوازم آرایشی

که نداریم. ارز مبادله ای هم که بهش تعلق نمی گیره! با این قیمت دلار دیگه قاچاق

هم که صرف نمی کنه! کارخانه تولید لوازم آرایشی هم که غیر از سورمه دونقوز آباد سفلی

نداریم تو ایران! خوب این جماعیت نسوان اهل آرایش؟!


( با عرض معذرت از خواهران محجبه ،

محترمه و با حیای مذهبی ) که حتی برای لحظاتی شوهران خودشان هم اونا رو

بدون آرایش که نه بدون گریم ندیدن چی میاد؟! می دونی آمار طلاق چقده میره بالا؟!

فکرشو کردی سینمای ایران به تعطیلی می رسه؟ محمدرضا گلزار رو تصور کنید

بدون کرم سفید کننده و رژ گونه!

از سینما که بگذریم فوتبالیستای ما دیگه نه عکس می اندازن رو جلد مجله ها

و نه دیگه تو هیچ برنامه تلویزیونی شرکت می کنن!


تصورشو بکنید!

پرده اول: در یک خانواده مدرن! و موفق ایرانی!

صبح خانوم اهل آرایش از خواب بیدار می شه.میره گلاب به روتون دستشویی صورتشو بشوره.

شوهر خانومه مشتاقانه منتظر خروج خانومشه! تا جاشون عوض بشه!

بعد از چند دقیقه خانوم میاد بیرون.

آقاهه: ببخشید مادرجان ! اون تو بودید خانوم منو ندیدی؟!

خانومه: مادر جان جد و آبادته ...(به دلایل حفظ عفت عمومی توسط نگارنده عفیف

و فهیم حذف گردید!).

آقاهه: گلابتون جان.چیز ببخشید نسترن جان خودتی؟! چرا این شکلی شدی عزیزم!؟

چرا این همه سیاه شدی؟ لبات چرا این رنگی شده؟ چرا اینقذه! بی رنگ و رو شدی؟!

رنگ چشمت چرا سیاه شده؟چشات که سبز بود؟! دماغت چقده گنده تر به نظر می رسه!

عه موهات چرا این شکلی شده؟!

خانومهSadگریه شدید) اون موقع که اومدم خونت که این شکلی بودم؟

آقاهه: نسترن جان! ما که فقط دو هفتس ازدواج کردیم!!!!!!!!!




پرده دوم: سرکلاس دانشگاه!

استاد در کلاس رو باز می کنه و وارد کلاس میشه

عه کلاس تنظیم خانواد آقایونه؟! ببخشید اشتباه اومدم؟

دانشجویان مستعد!: نه استاد درست اومدین کلاس فلسفه غربه!

استاد: عه پس خانوما کوشن؟ چرا فقط آقایون اومدن کلاس؟ نکنه امروز اعتصابی چیزیه؟!

دانشجویان مستعد!: نه استاد یه مسئله دیگس!

استاد: فرار مغزها! نه این که نیست.آخه مغزم نبودن بد بختی.آهان فرار چش و چال ؟!!!

دانشجویان مستعد!: نه استاد از وقتی لوازم آرایشی تحریم شده دیگه خیلی از

خانوم ها رو تو دانشگاه ندیدیم!

یعنی دانشگاه ها تک جنسیتی شدن دیگه؟

نه. خانوم های چادری و البته مانتویی که اهل آرایش کردن و خودنمایی نبودن بازم میان.

استاد: خوب آقایون بد حجاب، بد لباس و فشن دیگه چرا نمیان؟

دانشجویان مستعد!: خوب به دو دلیل.یکی اینکه لوازم آرایش تحریم شده و اونا

بدون آرایش برون نمیرن! دوم اینکه دیگه خانومای اهل آرایش دانشگاه نمیان!


پس دیگه پسرا انگیزه ای برای دانشگاه اومدن ندارن!!!

استاد: خوب این یه اتفاق خوبه. حالا دیگه میشه گفت که دانشگاه از فشن تیوی

تبدیل شده به کانون علم و اندیشه!

یک دانشجوی خیلی خوب! : در ضمن از فردا شعار مرگ بر آمریکا از زبون این جماعتم

شنیده میشه! کلی هم پیامک خنده دار و احساسی در همین رابطه میسازن و برای

هم می فرستن.تازه توی فیس بوک هم صفحه های تنفر از آمریکا باز میشه!!!

هرچند یه ساعته همش مسدود میش!

یه دانشجوی دیگه: خوب این جماعت اون وقتی که آمریکا هواپیمای مسافری ما رو روی

خلیج فارس زد صداشون در نیومد! حتی زمانی که دارو رو به ما تحریم کردن چیزی نگفتند!

شاید الان صداشون در بیاد و اعتراف کنن که آمریکا شیطان بزرگه!!!

استاد: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! کتاباتونو باز کنید.جلسه قبل رسیدیم به

اراجیفو خزعبلات جرمی بنتام! ....



پرده سوم: جاده چالوس پلیس بزرگ راه!

او او او او او او اوووووووووووووووووو. پراید نوک مداد آبی بزن کنار! پراید آبی توقف کن!

...........

.......................

.....................................

لطفا صدای ضبطتون رو کم کنید.کارت ماشین، گواهینامه، معاینه فنی،عوارض شهرداری،

مالیات سال 91، بیمه، خدمات پس از فروش، گارانتی کپسول سی ان جی،

دفترچه اقساط لیزینگ! لطفا!

راننده: آقای پلیس مگه من چند تا سرعت داشتم؟ حالا چرا لج می کنی؟

بفرما اینم گواهینامه.

آقای پلیس زحمت کش!: اون موقع که داشتی با 160 تا این پیچا رو میچرخیدی

باید به فکرش بودی.دیگه سن و سالی از شوووما گذشته مادرجان!!! آقا شوووما

چرا به مادرتون نگفتین یه کم آروم تر بره؟! گفتم گواهینامه خودتون!

راننده: مادرجان چیه جناب سروان، این آقا هم پسرم نیست نامزدم هستن! این

گواهینامه هم مال خودمه پنج سالس تازشم! می دونی چند سال امتحان دادم

تا اینو بهم دادین؟!

پلیس مهربون!: مادرجان احترام گیس سفیدتون به من واجب! ولی من نمی تونم

با جون مردم بازی کنم! یا گواهینامه خودتون رو بدین یا اعمال قانونتون می کنم!

آقاهه همراه راننده: ......... ...(به دلایل حفظ عفت عمومی توسط نگارنده عفیف

و فهیم حذف گردید!) این موی سفید نیست. این رنگ مش استخونیه بی کلاس! 200

اوشلوق برام آب خورده که نومزدم موهاش این رنگی بشه!!!

پلیس وظیفه شناس!: سروان رحیمی. بی سیم بزن اون جرثقیل بیاد این ماشین

رو ببره پارکینگ! اینا ما رو دست انداختن!





پرده چهارم : فرودگاه بین المللی شیکاگو!

( به دلیل نا آشنایی خوانندگان عزیز با زبان انگلیسی، متن توسط نگارنده فهیم!

به زبان شیرین و دل نشین فارسی ترجمه شده!)

پلیس فرودگاه شیکاگو: لطفا پاسپورتتون رو بذارید اینجا لطفا!

خانوم مدرن : بفرمایید جناب پلیس مهربون!

پلیس : اوه.ایرانی هستی؟ مسلمون؟

خانوم مدرن : خیلی فرق نمی کنه!

پلیس : پس چرا روسری سرت نیست؟! اوه مای گاد! (این یه اصطلاح بود. نتونستم

ترجمش کنم!) این که پاسپورت شوووما نیست؟!

خانوم مدرن : چرا برای خودمه ایناها اسمم اینجاس.آناهیتا دیوسیرت! اینم عکسم!

پلیس:به نام حقوق بشر آمریکایی بخواب زمین روی کثثثثثثثثافتِ آشگالِ مرض!

ایرانی های دروغ گو. این عکس حد اقل 15 سال از تو کوچیک تره! تو حد اقل 50

سالته ایرانی تروریست دروغ گو!




اصلا حقتون همون کاپیتولاسیونه زمان شاه که

حقوق هر سگ آمریکایی برابر بود با یک فرد ایرانی! می دونستم قراره به زودی مورد

حمله تروریستی شووما ایرانی های وحشی و خونخوار قرار بگیریم.سی ان ان گفته بود!

ریموت کنترل بمب رو کجات جاسازی کردی مسلمون آدم خوار؟!

خانوم مدرن : عه گردنمو ول کن مرتیکه! بی شرف! چرا به من توهین می کنی؟

این چیزی که گفتی به من نمی چسبه.من ازت شکایت می کنم. تو به من تهمت زدی.

من باید با وکیلم صحبت کنم.تو به من توهین کردی عوضی! من فقط 35 سالمه!!!

بلندگوی فرودگاه شیکاگو: لیدیز اند جنتلمنز! خونسردی خودتون رو حفظ کنید.

ما مورد یک مورد حمله تروریستی از جانب ایرانی های مسلمون تروریست قرار گرفته ایم!

لطفا در کمال آرامش فرودگاه رو ترک کنید در ضمن سفرهای هوایی از تمامی ایالات آمریکا ب

ه مدت دو هفته لغو می باشد!


پرده پنجم : در جریان خواستگاری

مادر: تو رو جون مامان بیا بیرون.زشته دختر.الان خواستگارا می رسن.مگه خودت نبودی

که این همه اصرار داشتی که می خوای با کامبیز عروسی کنی؟ پس چرا یهویی اینجوری شدی؟

دختر: نمی خوام.ولم کن مامان.اصلا می خوام برم بمیرم از این دنیا خلاص بشم.

مادر: آخه چرا چیزی نمی گی؟ من نباید بدونم دردت چیه دخترم؟

دختر: چرا می تونی! خوب سوال کن!

مادر :عه گفتم دیگه خوشحال! صرفا جهت اطلاع، برای ازدواج بلوغ عقلی هم در کنار

بلوغ های دیگه نیازه ها! می گم چرا رفتی تو اتاق خودتو زندونی کردی؟ دردت چیه؟

چرا نمیای بیرون؟

دختر : درد که ندارم! ولی کامبیز تا حالا منو اینجوری بدون آرایش ندیده! اگه منو اینجوری ب

بینه همه چیز خراب میشه! تا حالا هرجا که منو دیده با آرایش و گریم بوده! مامان زندگی

آیندم داره خراب میشه.حالا من چه خاکی بریزم توی سرم؟ اون الان فکر می کنه

من شکل اون عکسمم توی فیس بوک!!!!

مادر: خاک به سرم! اون عکسه که هم گریم داشت و هم فتنوشاپی بود!

حالا آرایش و گریم رو میشه یه کاری کرد ولی فتوشاپو دیگه چیگارش کنم؟!

دختر: فتوشاپش مشکلی نیست.آخه عکس خود کامبیز هم فتوشاپی بود! ولی آرایش...

مادر: ببین دختر بازم منو دست کم گرفتی؟ من برای روز مبادا یه کم لوازم آرایش

و گریم و موی مصنوعی و لنز و اینا گذاشتم کنار برای همین روزا! بیا بیرون. ب

ازم بگو مادرم به فکر من نیست.

دختر: وای عاشقتم مامان

...یه دختر دارم شاه نداره، یه دختر دارم شاه، نداره صورتی داره ماه نداره،....(صدای موبایل دختر!)

الو سلام کامبیز جان! امشب کی میاید برا خاستگاری؟ چی می خوای بگی؟

چه موضوعی؟ خوب الان بگو. امشب؟ باشه امشب بگو . زود بیاید ها

منتظریم...( به دلایل مختلف حذف گردید!)

ساعت مقرر در جلسه خواستگاری

سلام خوش اومدین.عه پس کامبیز جان کجان؟!

سلام من کامبیز هستم! از آشناییتون خوشحالم مامان جان!

مادر دختره: عه پس اونی که قبلا دیده بودم کجاس؟!...................
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16352332903584
پاسخ
 سپاس شده توسط mohsenniceboy ، خخخخ ، مهردخت ، ستاره مشرق زمین
آگهی
#2
اسم اینجا انجمن مذهبیه.اشتبا گرفتی.Dodgy
درضمن توهین نکن.تو مطلب قبلت ب نتانیاهو بود،نادیده میشد گرفتش.اینجا ب ی بازیگر ایرانی توهین کردی.هرکی میخاد باشه.آقای مسلمون،نمیدونی غیبت چقد بده؟یادت دادن؟یا فقط بلدی بگی "جانم فدای رهبر"؟

آپدیت شد. ورژن10 (آذر 93):
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=174411&page=8
پاسخ
#3
تو قسمت مطالب طنز میذاشتین بهتر بود




بعضیاش خیلی خوب بود:4chs:
تحریم لوازم آرایشی!!!! 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان