امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

-_-_ اس ام اس یار _-_-

#1
Star 
برادرانه بیا قسمتى کنیم رقیب:
جهان و هرچه در او هست از تو یار از من
#
#
#
#

مرا بنگر که بی یارم کجایی نازنین یار ای یارم؟ هوای چشم تو دارم
سکوت سرد و خاموشی هراان از فراموشی تنم میلرزد ازباران
دلم افسرده از یاران کجایی یار؟ ای نازنین یارم
#
#
#
#

آنکه ویران شده از یار مرا می فهمد آنکه تنها شده بسیار مرا می فهمد
#
#
#
#

باید ابراهیم بود و به یار اعتماد کرد عزیز
گاهی بهشت در دل آتش است و بس
#
#
#
#

آن یار نکوی منبگرفت گلوی من
گفتا که چه میخواهی؟ گفتم که همین خواهم
#
#
#
#

دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
#
#
#
#

هرکس که غریب است خریدار ندارد
سرگشته و تنهاست دگر یار ندارد
دانی که چرا نیست ز ما نام و نشانی
یک فرد زمین خورده که دیدار ندارد
#
#
#
#

آن یار که عهد دوست داری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست
#
#
#
#

امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد
گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد
همه رفتند از این خانه بجز غم
باز این یار قدیمی چه وفایی دارد
#
#
#
#

یا رب مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
یا من رسم به یار یا یار به من
یا هردو بمیریمو به پایان برسیم
#
#
#
#

روزگار گر سر به نامردی گذاشت قید مردی را بزن هر کجا خواهی برو با هر که خواهی یار باش این رفیقان نارفیقند گفتمت هوشیار باش
#
#
#
#

نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد
#
#
#
#

بین یار و بار یک نقطه اضافی است تو کدامی؟
#
#
#
#

ای مصور چهره یار مرا بی ناز کش
چو به ناز او رسی بگذار من خود میکشم
#
#
#
#



هیچکس بر نیمکت پارک به تنهایی نمی‌نشیند یا یار در بر اوستیا یاد یار در سر او
#
#
#
#

آن یار که این سینه پر آه از اوست
بر چرخ و فلک روشنی ماه از اوست
من در عجبم در این میان جز او کیست
هم عابر و هم مقصد و هم راه از اوست
#
#
#
#

آن یار که عهد دوستاری بشکست
میرفت و منش گرفته دامان در دست
می‌گفت امیرافبی دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست
#
#
#
#

خوش آن ساعت که یار از در درایو
شب هجران و روز غم سرایو
به دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همان بهتر که جایش دلبر آیو
#
#
#
#

برمشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار
تشنه ی دیدار اویم معصیت مهلت بده
تا بمیرم در رکابش با تمام افتخار
#
#
#
#

دلا یاران سه قسم اند گر بدانی
زبانی اند و جانی اند و نانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را نگه دار
بپایش جان بده تا میتوانی
#
#
#
#

انکه ویران شده از یار مرا میفهمد
انکه تنها شده بسیار مرا میفهمد
چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام
که فقط ریزش اوار مرا میفهمد
#
#
#
#

تو این پاییز تن طلایی
تو این روزای سخته بی قراری
تو این آشفته بازار جدایی
ندارم جز تو من یار و پناهی
#
#
#
#

روزی ز لپ یار ربودم بوسی/گفتا که هم بی ادبی هم لوسی/گفتم گناهم چیست کردم بوسی؟ /گفتا لب و ول کردی لپ می بوسی؟
#
#
#
#

بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم نی برای درک مطلب آمدیم
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان