امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چهارشنبه سوری / سرخی تو از من

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
با نزدیک شدن به بهار، جشن های مربوط به عید نوروز نیز برپا داشته  می شود. چهارشنبه سوری  یکی از مراسم هایی است که از ایران باستان، نزد مردم بسیار پر طرفدار بوده است. ايرانيان آخرين سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.
چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
با نزدیک شدن به بهار، جشن های مربوط به عید نوروز نیز برپا داشته  می شود. چهارشنبه سوری  یکی از مراسم هایی است که از ایران باستان، نزد مردم بسیار پر طرفدار بوده است. ايرانيان آخرين سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
"چهارشنبه" یکی از روز های هفته و سوری به معنی " سرخ" است. در غروب سه شنبه شب، مردم به جلوی در منازل خود رفته و با روشن کردن آتشی کوچک ناشی از آتش گرفتن بوته های خار و پریدن از روی آن سعی دارند که تمامی غم ها، شکست ها، اندوه و مشکلات سال گذشته را با گفتن جمله " زردی من از تو، سرخی تو از من " و پریدن از روی آتش، اندوه و بیماری و ضعف را به آتش سپارند و سرخی و حرارت و انرژی آتش را گرفته و دل و ذهن خود را پاک کنند. به همین دلیل خیلی از قدیمی ها بر این باورند که خاکستر این آتش نحس است و باید حتما در آب روان ریخته شود. کاری که این روزها به هیچ وجه انجام نمی شود.
خیلی از مردم فکر می کنند این آیین از زرتشتیان به یادگار مانده است، اما از نظر زرتشتیان پریدن از روی آتش بی‌حرمتی به آتش است. کورش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند. او در این باره می گوید: "ما زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم."
یکی دیگر از مراسمی که در این روز در بعضی از شهرستان ها انجام می گیرد، "فال گوش ایستادن" است. به این ترتیب که جوانان، نیت می کنند و در کوچه ها می ایستند و فال گوش می یاستند و به حرف های مردم گذری گوش می دهند و به این ترتیب فال خود را می گیرند.
در زمان های قدیم در ایامی که از ظروف سوفالی استفاده می شده، در روز چهارشنبه سوری کوزه های سوفالی قدیمی را به همراه مقداری آب از روی پشت بام ها به پایین می انداختند.
چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
"قاشق زنی" نیز یکی دیگر از مراسم مخصوص این روز است. دختران جوان و مجرد، با برداشتن کاسه ای و قاشق بر در هفت خانه می روند و بر روی کاسه با قاشق می زنند تا حاجت خود را بگیرند. صاحبان خانه نیز در کاسه آنان پول یا شیرینی می گذاشتند و به این ترتیب ابن دختران حاجت روا می شدند. در بعضی مواقع مردان نیز چادر بر سر می کردند و بر در منزل نامزد خود می رفتند و همین کار را تکرار می کردند.
چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
آجیل چهارشنبه سوری نیز برای رفع حاجت معروف است. در زمان های قدیم هفت مغز آجیل را خریداری کرده و در همسایگان و آشنایان تقسیم می کردند و به این ترتیب نذر و حاجت خود را طلب می کردند.
امروزه به غیر از آتش روشن کردن، استفاده از ترقه و فشفشه هم مرسوم شده است. متاسفانه به این ترتیب آیین و رسوم قدیمی رنگ باخته و بدعت های زیاد جایگزین این مراسم زیبا و کهن شده است.
چهارشنبه سوری / سرخی تو از من 1
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط عاشق تبریز
آگهی
#2
خوب بودTongue
سلام یه لایک خوشکل بدید تا لایک بدمHeartBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi
#3
در این روز مردم آتش بازی می‌کنند و آش رشته یا به اصطلاح اهالی منطقه دماوند «کته را» می‌خورند. در این روز آتش افروخته می‌شود و از روی آن می‌پرند و می‌خوانند: زردی من از تو –سرخی تواز من.
چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود.
در شاهنامهٔ فردوسی اشاره‌هایی درباره بزم چهارشنبه‌ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان‌دهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده‌است.
واژهٔ «چهارشنبه‌سوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سوری که در زبان کُردی و پشتو و چند زبان دیگر ایرانی به معنی «سرخ» است ساخته شده، که اشاره به سرخی آتش دارد. آتش بزرگی که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از روی آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.[۳] به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
پس از اینکه همگی خانواده از روی آتش پریدند, آتش رها گشته تا آرام آرام خاموش شود و یا با آب آن را خاموش می‌کنند. اگر این آیین در خانه برگزار شده باشد, معمولا دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده است, خاکسترها را جمع می‌کند و با یک خاک انداز به چهار راهی می‌برد و درآنجا پراکنده می‌سازد, سپس به خانه بازمی گردد. و آنگاه این پرسش و پاسخ با خانواده که درون خانه هستند رد و بدل می‌شود: «کی هستی؟» «منم» «از کجا آمده ای»«از یک جشن عروسی». «چه چیزی آورده‌ای؟» «تندرستی».
جشن ایرانی سوری کمابیش در سراسر ایران مرسوم و معمول است. در بیشتر روستاها, نوازندگان ِ بومی –در زمان برگزاری جشن- ساز ِ همراهی کننده ای را می‌نوازند. آقا جمال خوانساری نویسده‌ی سده‌ی 19م, نواختن سازی را در این روز را, برای دور کردن بدبختی پیشنهاد کرده بود. تا سال 1920م که مردم از داشتن جنگ افزار گرم بازداشته شدند, مردان از شلیک تیر هوایی به نشانه‌ی افروخته شدن چوب و خاشاک بهره می‌بردند.
در جاهایی همچون شیراز ، کردستان و آذربایگان ، آداب و آیین ویژه و کهن‌تری وجود دارد . برای نمونه، سفره حضرت خضر (ع) و یا آب پاشی در سعدیه که ویژه‌ی شیراز است و یا سفره‌های خوراکی رنگینی که در کردستان و آذربایگان آماده می‌شود.
ریشه ها:
شماری جشن «همسپهمدیم» که پس از اصلاح گاهشماری در زمان اردشیر یکم (40-224 م.)، شش روز پیش از نوروز برگزار می‌شد را ریشه‌ی راستین جشن سوری می‌دانند.
انگاره‌ی آیین آتش شدنی است که, از جشن سده برگرفته شده باشد، که جشنی زمستانی بود که در شب 11 بهمن با شادمانی فراوان و با روشن کردن آتش‌هایی بزرگ در زمین‌های باز یا بر فراز تپه‌ها برگزار می‌شد. به نوشته‌ی ابوریحان بیرونی، در این روز تعطیل (سده) ایرانیان باستان خانه‌های خود را برای دور کردن بلا و چشم بد، بخور می‌دادند تا این که نزد شاهان رسم شد که در این جشن آتش بیافروزند.
اینکه شماری انگاشته اند, پریدن از روی آتش یا خواندن شعر «سرخی تو از من, زردی من از تو» رسمی ایرانی نیست و توهین به آتش است, آنچنان درست به نظر نمی‌آید. بی گفتگوست که در ایران باستان نیز برای از میان بردن جانوران ریز و زیان بار و بیماری‌های واگیردار از آتش به عنوان یک پاک کننده و زداینده‌ی ناپاکی‌ها و بیماری‌ها بهره می‌گرفته اند و این کار توهین به شمار نمی‌آمده است . آیین پریدن از روی آتش نیز ریشه در آزمون آتش دارد. برای نمونه گذر سیاوش از آتش و یا آزمون آتش آذرپاد مهر اسپندان هر کدام نشان از جایگاه آتش و آزمون گذر و پریدن از آتش در فرهنگ باستانی ایران دارد.
فردوسی پیرامون گذر سیاوش از آتش می‌گوید:
ســیــاوش ســیــه را بــه تــنــدی بــتـــاخـــت         نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــی بـــرکـــشـــیـــد           کــســی خـــود و اســـپ ســـیـــاوش نـــدیـــد
آتش انبوهی بوده و سیاوش هم تیز از آن گذشته است. باید دانست که گامهای اسب هنگام دویدن ریختاری پرش گونه دارد.
این انگاره که چون در ایران باستان هفته وجود نداشته است, پس وجود نام چهارشنبه بر این جشن، نشانی از ایرانی نبودن آن است نیز بی گمان نادرست است. در ایران باستان هفته وجود داشته است و این سخن سراسر نادرست است. تنها بسنده است به وجود هفت«آهنگ شاهانه»(خسروانی) در زمان ساسانیان اشاره نمود که هر یک در روز ویژه ای از هفته خوانده می‌شده اند. یا بازی تخته نرد که با بهره گیری از طرحی که ساعات شبانه روز, هفت روز هفته و دوازده ماه سال را بازمی نمود, ابداع شده بود. همچنین اسناد سغدی مانوی به دست آمده, نام‌های کهن هفت روز هفته را که در دو سامانه‌ی روزشماری بنیادین به کار می‌رفته اند گواهی می‌کنند.
اما بر پایه‌ی پژوهش‌های انجام شده، زمان باستانی « جشن سوری» را می‌توان در این سه گاه باز جست:
1. شب بیست و ششم از ماه اسفند ، یعنی در نخستین شب از پنجه‌ی کوچک.
2. نخستین شب پنجه‌ی بزرگ یا پنجه‌ی وه که پنج روز کبیسه است و نخستین شب و روز «جشن همسپهمدیم» (آخرین گاهنبار سالانه)
3. دیدگاه سوم، شب پایانی سال است که ارجمندترین روز «جشن همسپهمدیم» و جشن آفرینش انسان است.
برخی را باور این است که با در نظر آوردن واژه‌ی «چهارشنبه» که بر آمده از فرهنگ تازی و سامی است، پس «چهارشنبه سوری» ارمغانی از سوی تازیان است، چرا که همانگونه که می‌دانیم، در ایران باستان هر روزی نامی ویژه داشته است (هرمزدروز، وهمن روز، اردوهشت روز، شهرور روز، خرداد روز، سروش روز، مهر روز، زامیاد روز و…) و نشانی از بخش بندی امروزین چهارهفته ایی و نام‌های آنان به چشم نمی‌خورد.
دوازده ماه سی روزه نسبت به سال شمسی پنج روز کمتر دارد. برای جبران این تاخیر و حساب کبیسه آن پنج روز را به شنج عنوان گاثاها از سرودهای زرتشت، می‌نامیدند. در یکی از چند شب آخر سال، ایرانیان جشن سوری را که عادت و سنتی قدیم بود با آتش افروزی بر پا می‌کردند. و چون مفهوم هفته و نام گذاری آن وجود نداشته نمی‌توانست چهارشنبه سوری نام بگیرد. تقویم کنونی، بعد از ورود اعراب به ایران رواج یافت. در فرهنگ اعراب چهارشنبه یا یوم الارباع نحس و نامبارک است. بی گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده بر پا بوده، مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روز شمار اعراب، چهارشنبه بدیمن بوده، از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می‌کوشیدند تا نحوست چنین شبی و روزی را دور کنند.
واژه سوری فارسی، در پهلوی به گونه سوریک (Surik) صفت است. چون سور (Sur) به معنی سرخ و ایک (Ik) پسوند صفت می‌باشد به معنی سرخ و سرخ رنگ است چنانچه گل سوری به معنی گل سرخ است. به این جشن از آن جهت سوری گفته اند که عنصر اصلی مراسم آن، افروختن آتش سرخ بوده است. البته «سور» به چم (معنی) «میهمانی» هم در فارسی به کار رفته است. بر پا داشتن آتش در این روز نیز گونه ای گرم کردن جهان و زودودن سرما و پژمردگی و بدی از تن بوده است. در گذشته جشن‌های آتش کاملا" حالت جادویی داشته و بسیار بدوی بوده است. چگونگی این جشن، همسانی و مانندگی‌های فراوانی به جشن سده دارد.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
بوته افروزی، آب پاشی و آب بازی، فالگوش نشینی، قاشق زنی، کوزه شکنی، فال کوزه، آش چهارشنبه سوری، آجیل مشگل گشا، شال اندازی، شیر سنگی، (توپ مروارید) و… از آداب و رسوم این شب به شمار می‌رفته است که اکنون ما حتی شاید نام خیلی از آنها را هم نشنیده ایم.
در همین شب و یا چهارشنبه‌ی آخر صفر هرگاه نیت بکنند و کلید دودندانه به زمین گذاشته، پشت در اتاق همسایه بایستند، اگر صحبت آن‌ها موافق با نیت شان باشد، به مراد می‌رسند و اگر برخلاف آن باشد، مرادشان برآورده نخواهد شد.
قاشق زنی:
اگر کسی ناخوش داشته باشد به نیت سلامتی او در شب چهار شنبه سوری ظرفی برداشته، می‌رود در خانه‌ی هم سایه‌ها را می‌کوبد و بدون این که چیزی بگوید با قاشق به آن ظرف می‌زند، صاحب خانه یا خوراکی و یا پول در ظرف او می‌اندازد. آن خوراکی‌ها را به ناخوش می‌دهند و یا با آن پول چیزی می‌خرند و به ناخوش می‌خورانند که شفا خواهد یافت.
نیت:
در همین شب، کوزه آبی زیر ناودان رو به قبله می‌گذارند و هرکسی از اهل خانه نیت کرده چیزی در آن کوزه می‌اندازد. صبح چهارشنبه، یک نفر فال از حافظ می‌گیرد و دختر نابالغی دست کرده از کوزه‌ی آب، یک به یک چیزهایی که به متعلق به هر کس است، بیرون می‌آورد و با فال مطابقه می‌کند.
بسیاری از مراسم که اکنون در پایان سال و شب چهارشنبه سوری باقی مانده، کنایه و نشانواره است از اهدای نذور و فدیه به ارواح. شب جمعه آخر سال، شب چهارشنبه و یا آخرین شب سال به زیارت اهل قبور رفتن و نذری جهت اموات دادن، مراسم آتش افروختن بر بامها میان زرتشتیان، پخش آجیل مشکل گشا، مراسم فال کوزه و کجاوه بازی و شال اندازی میان مردم آذربایجان همه و همه جای پایی مشخص در رسوم ایران قدیم دارند.

استاد پورداود، پس از بزرگداشت این جشن باستانی، به مبحث ویژه ای اشاره دارد و بر این باور است که رسم پریدن از روی آتش و خواندن ترانه هایی همچون «سرخی تو از من، زردی من از تو و…» از افزونه‌های اسلامی است و از دیدگاهی، بی احترامی به جایگاه ارجمند آتش به شمار می‌رود.
اما یکی از جنبه‌های تقدس آتش پاک نمودن بیماری‌ها و دور کردن ارواح خبیثه (به تعبیر آن دوران) بوده است؛ برای نمونه در صورت سرایت طاعون رخت و ابزار بیمار را در آتش می‌ریختند تا از بدی‌ها پا ک شود؛ و این بی احترامی به آتش بشمار نمی‌آید.

همین امروز هم رسم اسفند دود کردن و گرد خانه تاب دادن رایج است (برای زدودن شر و بیماری و چشم زخم) که باز مانده از گذشته است؛ هم اکنون پریدن از روی آتش هم می‌توانسته با فلسفه پاک کردن نفس صورت گرفته باشد.
در جاهایی همچون شیراز، کردستان و آذربایگان، آداب و آیین ویژه و کهن‌تری وجود دارد. برای نمونه، سفره حضرت خضر (ع) و یا آب پاشی در سعدیه که ویژه‌ی شیراز است و یا سفره‌های خوراکی رنگینی که در کردستان و آذربایگان آماده میشود و نیز آیین آتش افروزی و شادمانی همگانی مردم. برخی را عقیده بر این است که «جشن سوری» (چهارشنبه سوری) با مراسم مربوط به بزرگداشت فروهر درگذشتگان نیز پیوند و بستگی دارد.
با مرور زمان، کم کم رسم پریدن از روی آتش و خواندن ترانه هایی باب شد که به اشارت شادروان استاد پور داوود در واقع زشت است:
در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزایی چون "سرخی تو از من و زردی من از تو" گفتن از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نماینده فروغ ایزدی نمی‌دانستند و امروزه هم استفاده از مواد منفجره و آتش زا به این مراسم باستانی و زیبا اضافه شده است.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان