امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یهودیت

#1
یهودیان، بنی اسرائیل یا کلیمیان، پیروان دین یهود و شریعت ابلاغ شده (تورات) از خداوند به حضرت موسی کلیم الله (در حدود ۳۳۰۰ سال پیش) هستند. تشکیل قومی به نام بنی اسرائیل به پیش از حضرت موسی کلیم الله و به ایام حضرت ابراهیم (ع) (حدود ۳۷۵۰ سال پیش) باز می گردد.

یکی از فرزندان حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق و پسر وی حضرت یعقوب(ع) یا اسرائیل می باشد که دوازده پسران او اسباط بنی اسرائیل را تشکیل می دهند که بعد از مهاجرت آن حضرت با خانواده شان به مصر، دوران زندگی بنی اسرائیل در مصر شروع می گردد که در آن جا به بردگی و بیگاری گرفته می شوند. با ظهور حضرت موسی کلیم الله بنی اسرائیل با بسیاری از امت های مظلوم دیگر از مصر، نجات می یابند. پیروان حضرت موسی کلیم الله ، پنجاه روز پس از خروج از مصر، در کنار کوه سینا تجمع کرده و ده فرمان اصلی تورات را از جانب خداوند دریافت کردند که از این تاریخ دین یهود و یهودیت شکل گرفت. بدین شکل دین یهود با قوم یهود اشتراکاتی دارد ولی کاملا برهم قابل انطباق نیستند.

قوم یهود پس از خروج از مصر یهودیت را پذیرفتند ولی همه یهودیان از بنی اسرائیل نمی باشند. پس از درگذشت حضرت موسی کلیم الله ، جانشین ایشان حضرت یوشع (ع)، یهودیان را به سرزمین مقدس (۱۲۷۲ ق.م) وارد کرد. که در آن جا به زندگی و تشکیل حکومت و ساخت معبد بیت المقدس در دوران حضرت سلیمان (ع) پرداختند. یهودیان پس از حدود ۸۵۰ سال سکونت در آن سرزمین به دنبال شکست حکومت یهود توسط نبوکد نصر پادشاه بابل به اسارت برده شدند و پس از حدود ۷۰ سال با حکم کوروش پادشاه ایران اجازه بازگشت به سرزمین خود و بنای مجدد معبد بیت المقدس را پیدا می کنند. معبد دوم پس از حدود ۴۲۰ سال (۶۸ ۷۰ میلادی) توسط رومیان ویران گردید و یهودیان در سراسر دنیا پراکنده شدند.

یهودیت اولین دین توحیدی از ادیان ابراهیمی می باشد و براساس وحی و الهام الهی بر حضرت موسی کلیم الله استوار است. بنابراین دینی مبتنی بر وحی و «نمونه اعلای دین آفریده خداوند» است. یهودیت بر این اصل ایمانی تأکید می کند که خداوند با پیامبران ایشان سخن می گوید و نشانه های راهی را که هر فرد باید بپیماید، به ایشان می نمایاند.

مهمترین سند و پیامی که خداوند به وسیله حضرت موسی کلیم الله به بنی اسرائیل ابلاغ کرد ده فرمان الهی به شرح ذیل است:

۱) من خداوند خالق تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم.

۲) تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما....

۳) نام خدای خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نکن)....

۴) روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری....

۵) پدر و مادرت را احترام بگذار....

۶) قتل نکن.

۷) زنا نکن.

۸) دزدی نکن.

۹) در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.

۱۰) چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش ...

بر این اساس، دین تنها مجموعه ای از اندرزها و نصایح اخلاقی و مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نیست بلکه دین مجموعه ای از قوانین حیات و برنامه فراگیری است که تمامی زندگی انسان ها مخصوصا زندگی اجتماعی را نیز دربرمی گیرد.

دین یهود سه رکن و محور اصلی دارد:

۱) خداوند(خالق جهان هستی)،

۲) میثاق (قبول توحید و عهد و پیمان با خدا و رعایت فرامین او)

۳) تورات (که فلسفه یهود وشریعت و فرامین خداوند در آن آورده شده است). دین یهود، دینی توحیدی و بر این باور است که دین داری شامل هیچ چیز نیست مگر رعایت عهد (میثاق) با خداوند و پیروی از دستورات و قوانین او که مجموعه آن در کتب مقدس آورده شده است.

کتب مقدس یهود (تَنَخ) که معمولا به نام «عهد عتیق» شناخته می شوند از سه بخش تشکیل شده است:

الف) تورات

تورات کتاب آسمانی براساس نبوت حضرت موسی کلیم الله به معنای شریعت، یا قانون که اساس اعتقادات و فلسفه و شریعت دین یهود می باشد که متشکل از ۵ کتاب یا «سِفر» است:

۱)پیدایش

۲)خروج

۳)لاویان

۴) عداد

۵)تثنیه

تورات با آفرینش جهان آغاز می شود و با مرگ حضرت موسی کلیم الله پایان می یابد همه دستورها و فرمان هایی که یک یهودی موظف به اجرای آنهاست (۶۱۳ فرمان)، از فرامین مندرج در تورات نشأت گرفته اند.

ب) یئیم (انبیا)

دومین بخش از تنخ و متشکل از نبوت پیامبرانی است که پس از درگذشت حضرت

موسی کلیم الله تا اوایل آبادی معبد دوم بیت المقدس در مدتی نزدیک به هزار سال به هدایت و ارشاد مردم بر اساس دستورات تورات پرداختند. انبیای یهود ۵۵ نفره بوده که ۴۸ نفر آنها مرد و ۷ نفر زن هستند (طبق تفاسیر، انبیای یهود بسیار زیاد بوده اند ولی این ۵۵ تن، انبیایی هستند که نبوت آنها نه تنها برای مردم دوره خود بلکه برای سایر نسل ها نیز مفید و ضروری بوده است). کتب انبیاء در مجموعه عهد عتیق عبارتند از : یُوشَع ، داوران، سموئیل، پادشاهان، یِشَعیا (اِشَعْیا)، ییْرمِیا (اِرمیا)، حزقیال، هٌوشَع، یُوئِل، عامُوس، عوُوَدیا، یُونا (یونس) میخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفنیا، حَگَی، زِخَرْیا (زکریا) و مَلآخی(ملاکی).

ج) کتوبیم (مکتوبات)

به سومین بخش تنخ گفته می شود که شامل:

مزامیر (زبور) حضرت داوود (ع)، امثال سلیمان، جامعه ، سرود سرودها، کتاب ایوب، روت، مراثی ارمیا، کتاب استر، دانیال، عِزْرا، نِحِمْیا، تواریخ ایام.

سیزده اصول ایمان یهودی که براساس اصول مندرج در تورات مقدس به وسیله موسی ابن میمون «هارامبام» در قرن دوازده میلادی استخراج و تنظیم شده است عبارتند از:

۱) خداوند متبارک در همه جا موجود (حاضر) و ناظر است.

۲) او واحد و یکتاست.

۳) او جسم ندارد و شباهتی هم به جسم ندارد.

۴) او مقدم بر هر موجود قدیمی در جهان است.

۵) عبادت موجودی به غیر از او جایز نیست.

۶) او از نیت و افکار انسان ها آگاه است.

۷) نبوت حضرت موسی کلیم الله سرور ما، حقیقت دارد.

۸) حضرت موسی کلیم الله به لحاظ نبوت از دیگر انبیای بنی اسرائیل برتر است.

۹) تورات مقدس از آسمان (از جانب خداوند) وحی شده است.

۱۰) تورات در هیچ زمانی تغییر نیافته و نخواهد یافت.

۱۱) خداوند، شریران را مجازات خواهد کرد و پاداش و اجر نیکوکاران را خواهد پرداخت.

۱۲) ماشیَح پادشاه (منجی جهان) خواهد آمد.

۱۳) مردگان در آینده زنده خواهند شد.

از زمان نزول تورات به حضرت موسی کلیم الله همراه با فرامین مختلف بیان شده در متن تورات، نحوه اجرای آن دستورات و سنت ها، به صورت شفاهی به بنی اسرائیل توسط آن حضرت آموزش داده شد که «تورات شفاهی یا هَلاخا» نام گرفت. زیرا در بسیاری از موارد، خداوند در تورات – کتبی – دستوری می دهد، اما نحوه انجام دادن آن را به طور صریح بیان نمی کند. نحوه صحیح اجرای دستورات خداوند را حضرت موسی کلیم الله طی چهل سال به بنی اسرائیل آموزش داد که این آموزه ها به صورت شفاهی، سینه به سینه از استاد به شاگرد یا از پدر به فرزند منتقل می گردید تا این که پس از ویرانی معبد دوم بیت المقدس و پراکندگی یهودیان و سختی در این گونه نحوه آموزش در حدود ۱۸۰۰ سال پیش توسط دانشمند بزرگ یهودی «ربی یهودا هناسی» با همکاری بسیاری از علمای زمانه این مجموعه در شش جلد شامل ۶۳ رساله بنام «میشنا» جمع آوری گردید.

میشنا طوری تنظیم نشده بود که بتواند به تمام پرسشهای عامه مردم دربارهٔ قوانین دین یهود پاسخ قطعی بدهد، بلکه برای آن تدوین شد تا کمکی جهت دانشمندان یهود به هنگام تصمیمگیری و صدور فتوا درباره یک مسأله دینی باشد.

میشنا، قوانین و نتیجهٔ بحث های دانشمندان را به صورت کوتاه، مختصر، مفید و بدون ذکر استدلال و اثبات آنها بیان میکند. بنابراین به زودی پس از تدوین میشنا، گردآوری تفسیرهایی که حاوی توضیح مطالب میشنا و اثبات قوانین آن با استفاده از آموزه های تورات کتبی در دانشگاه های دینی آن زمان شروع شد و سرانجام، کتابی به نام «گِمارا» (مکمل) در دسترس دانشپژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضیح دهنده یا مفسر) میگویند.

به مجموعه میشنا و گمارا، «تلمود» گفته میشود که به معنای آموزش و تعلیم است. دو تلمود وجود دارد:

۱) تلمود یِروشَلْمی که در مدتی کمتر از ۱۰۰ سال پس از تدوین میشنا در بیتالمقدس (اورشلیم) تدوین شد.

۲) تلمود بابِلی که نزدیک دو قرن پس از تلمود یروشلمی و در حدود ۱۵۰۰ سال پیش

در۳۷ جلد در منطقه بابِل (بین النهرین که در آن زمان مرکز فلسفه و تفکر یهودی بود و مراکز دینی و حتی دانشگاه های مذهبی یهود در آن جا فعال بودند) و ایران گردآوری و تألیف شد. تلمود بابلی مُفصلتر و در بحث ها، غنیتر از تلمود یروشلمیاست، بنابراین بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد.

با تألیف تلمود، مطالب تورات شفاهی که از زمان حضرت موسی کلیم الله ، پیامبران و رهبران مذهبی یهود، آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده بودند، تدوین گشت و احتمال نابودی و فراموش شدن آنها از میان رفت.

چنان که در تورات (سفر تثنیه ۱۷: ۸ ۱۳) نوشته شده پس از پیامبر، مرجع حل اختلاف برای امور دینی، مجمع علمای شرع می باشد. که با استناد به اصول راه های تفسیر تورات و استفاده از عقل انسانی در محدوده فرامین الهی می توانند به پاسخگویی به پرسش ها بپردازند. براساس تورات و سنتی که از حضرت موسی کلیم الله به ما رسیده اصول و شیوه های خاصی برای تفسیر تورات وجود دارد که معروفترین آنها در دسته بندی های مختلفی در ۱۳ روش یا ۳۲ اصل در تلمود گنجانده شده اند. واضح است که هر فرد براساس دیدگاه خود می تواند برداشت یا تفسیری از کتاب مقدس داشته باشد که با اصول شرع همخوانی داشته یا نداشته باشد و تنها تفسیری پذیرفتنی است که از اصول و مبنای توراتی تخطی نکرده باشد.

خدا
در تورات وجود خدا بدیهی و مسلم انگاشته شده است. تورات با این آیه آغاز می شود: «در ابتدا خدا، آسمان ها و زمین را آفرید»، نیز در فرمان نخست ده فرمان چنین آمده است: «من خداوند، خدای تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد کردم» (خروج ۲۰:۲).

خدای تورات، خدای یگانه است. در این کتاب بیش از هر چیز بر یگانگی خدا تاکید شده است. «ای بنی اسرائیل گوش کنید : تنها خدایی که وجود دارد، خداوند ماست، شما باید او را با تمامی دل و جان و توانایی خود دوست بدارید». (تثنیه ۶ : ۴ و ۵ )

برطبق دین یهود، خدا متشخص است، نه به آن معنا که مانند انسان های معمولی شخصیت دارد، بلکه به این معنا که او دارای آگاهی و اراده است به گونه ای که هر چیزی برطبق خواست و اراده او انجام می گیرد. او با مردم سخن می گوید و به دعاهایشان پاسخ می دهد. درک مفهوم خداوند به عنوان پروردگار عالم با مفهوم قدرت و کمال مطلق آمیخته است.

خداوند در یهود دارای صفات بسیاری است که بیش از همه خدایی آکنده از صفات اخلاقی همچون عدالت، رحمت، بخشندگی و بالاتر از همه تقدس است. خداوند، خالق و فرمانروای عالم است. آنچه وجود دارد مخلوق او و هر آنچه رخ می دهد معلول خواست و اراده اوست. او جاودانه است و آغاز و انجامی ندارد. قدرت های او نامحدود است، اما به اراده خود، آنها را محدود می سازد و به انسان ها آزادی و اختیار اعطا می کند. او متعال و همه جا حاضر است.

تعالی او به دو معنا مورد تأکید قرار می گیرد. به معنای این که وجود و هستی او فقط محدود به این عالم نیست و نیز به این معنا که وجود او غیرقابل ادراک و برای فهم بشری ناشناخته و اسرارآمیز است. ذات و افعال او فراتر از ادراک و شناخت آدمی است.

خداوند بندگان خود را دوست دارد و گناهانشان را می آمرزد، او با بردباری در انتظار اصلاح همه مردم جهان و قوم خود است. محبت خداوند به مردمش و علاقه او به اصلاح و رستگاری آنان از این حقیقت روشن می شود که او راه نجات یعنی تورات را به بنی اسرائیل تعلیم داده است. اگر چه خداوند بردبار و بخشنده است اما در نهایت به بندگان خود پاداش و جزا می دهد. او همزمان خدای محبت و خدای جزادهنده است. رحمت و عدالت هر دو به او نسبت داده می شود و از این رو، در یهودیت در یک زمان او هم پدر و هم پادشاه (نشانه های محبت و قدرت) خوانده می شود.

انسان :
انسان وجودی جسمانی و روحانی در طبیعت و اعجاز بزرگ آفرینش است. خلق انسان در آخرین روز آفرینش دلیل بر اهمیت و شأن و مقام اوست. از این رو، انسان در دین یهود از قدر و ارزش مخصوصی برخوردار است. خداوند از انسان می خواهد در تحقق هدف او که استقرار نهایی خیر بر روی زمین است با او شریک باشد. بدین منظور، وظیفه اساسی آدمی تقلید و پیروی از خداوند است.

خداوند ذاتاً مقدس است بنابراین انسان نیز باید مقدس باشد پس وظیفه هر یهودی رعایت اصول تورات است که از طرف خداوند فرستاده شده است. زندگی توأم با رفتار درست که به رعایت قانون اخلاقی مقرر شده از سوی خداوند اختصاص یافته و خیرخواهی شفقت آمیز نسبت به همنوعان خود مهمترین خواسته های دین است.

خداوند قادر مطلق است، اما با محدود کردن قدرتش به اراده خود به انسان آزادی اراده داده است بنابراین انسان نسبت به اعمال خویش و جامعه ای که در آن زندگی می کند، مسئول است و در قبال گناهانش مقصر می باشد. خداوند، داور اعمال اوست. چون خداوند بخشنده است انسان را برای گناهی که انجام داده به سرعت مجازات نمی کند او منتظر می ماند تا ببیند آیا انسان به راه راست باز می گردد یا نه؟ از این رو، اگر گناه به عادت تبدیل شود خداوند او را کیفر می دهد. اما با توبه خالصانه، خطاهای انسان مورد بخشایش قرار می گیرد.

ارتباط خداوند با انسان در یهودیت، بسیار پرهیزکارانه است. این ارتباط براساس حس مشارکت و همکاری قرار دارد و همیشه آکنده از عشق و بخشایش است. انسان شریک فعال خداوند در حاکمیت یافتن اخلاق بر جهان است.

انسان به واسطه خلقت اساساً روحانی خود می تواند با توسل به خداوند به ابدیت دست یابد. آدمی می تواند با اعمال نیک و صالح خود به ابدیت برسد. از دیدگاه دین یهود، هدف خداوند از آفرینشِ روح انسانی آن بوده است که آفریده اش را از خوبی های خود بهره مند سازد، اما اگر روح انسانی بدون زندگی جسمانی و هیچ تلاش و زحمتی از ابتدا به طور مستقیم در معرض فیض و خوبی های بی پایان پروردگار در جهان آخرت قرار می گرفت دچار شرم و خجلت ناشی از عدم بروز شایستگی پاداش می شد و نمی توانست به طور کامل از نور و رحمت الهی بهره مند شود.

لذا می بایست که آن روح در لباس مادی جسم و تن آدمی به این جهان وارد شود و مدت زمانی را در آزمایش های گوناگون و گاه سخت و دشوار بگذارند تا با کوشش و تلاش، وفاداری خود را به خداوند و دستورات او نشان دهد و پس از آن با فرا رسیدن مرگ جسمانی و در صورت موفقیت از آزمون های متفاوت زندگی بتواند با افتخار بر سر سفره فیض الهی بنشیند و با لذت کامل و بدون خجلت از آن بهره مند شود.

یهودیت معتقد به روز قیامت و جهان آخرت است. چنان که در اصول سیزده گانه یهود اشاره شد، روزی مردگان زنده خواهند شد و براساس اعمال و رفتارشان مورد قضاوت الهی قرار می گیرند. گروهی مستوجب کیفر و گروهی دیگر مستوجب پاداش در جهان آخرت خواهند بود. در زندگی نهایی که درستکاران به آن دست می یابند، نه جسم انسانی وجود دارد و نه هیچ کارکرد جسمانی.

موجودات انسانی در آن جا به صورت های روحانی محض در صلح و آرامش و آسودگی کامل به سر می برند. درباره این زندگی گفته می شود که «در آن جا نه خوردنی وجود دارد و نه آشامیدنی و نه تولید مثل، نه خرید و فروش و نه حسادت و تنفری و نه رقابتی، بلکه انسان های صالح و درستکار با تاج هایی که ناشی از اعمال و رفتار نیک بر سر دارند، از فروغ و درخشش نور الهی لذت می برند».

مسئله رابطه عقل و وحی یکی از عمیق ترین مباحث فکری تاریخ بشر است. از ابتدای تدوین تورات تاکنون، جدال بر سر تقدم و تأخر عقل یا وحی مطرح بوده اما روال این جدال بدین سیاق بوده که در دوران اولیه عهد عتیق، وحی به عنوان یگانه منبع تفسیر زندگی قلمداد می شد و تلاش های اندکی برای فهم عقلانی وحی صورت می پذیرفت. چنین تلاشی در دوران قرون وسطی ارجی شایان یافت. این عقل اندیشی در دوران پس از قرون وسطی شکوفایی یافت. یهودیان دوران متقدم وحی الهی را عامل اصلی زندگی بشری می دانستند و معتقد بودند که در سراسر کتاب مقدس، خداوند تمام برنامه ها و نیات خود را از طریق کلمات و حوادث بیان نموده است.

از دیدگاه تلمود، در همان دوران اقتدار وحی نیز، تورات با عقل شناخته می شود عقل مطلقی که پیش از خلقت وجود داشته و نشانه اراده خداوند برای خلق جهان بوده است. فیلون (قرن اول میلادی) اولین متفکر بانفوذی بود که سعی در ایجاد توافق بین وحی و عقل داشت. از دیدگاه مذهبیون یهود چنان که ابن میمون متفکر و فیلسوف قرن ۱۲ میلادی بیان می دارد عقل محدود است البته منظور از محدودیت عقل این نیست که باب نظر مسدود است و عقل حجیت ندارد زیرا عقل نسبت به آن چه در حوزه ادراک آدمی است همواره حجت است.

موعود :
اندیشه نجات بخشی و انتظار برای موعودی که خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی برقرار خواهد کرد یکی از مهمترین بخش های اعتقادی و مشترک در ادیان مختلف است.

انتظار جوهره اصلی یهودیت و موجب پویایی انسان در همه زمان هاست. انسان درجهانی که خداوند آن را در نهایت کمال خلق کرده، روبه آینده ای دارد که ظهور منجی موعود در آن، نشانه برقراری عدالت الهی است. در دین یهود، نجات بخش نهایی، ماشیَح به معنای «مسح و تدهین شده» نام دارد و به تصریح متون دینی یهود از خاندان داود پیامبر است.

یکی از پایه های اساسی و اصول مهم آیین یهود، ایمان به ظهور ماشیح و دوره نجات است طبق نظر هارامبام (موسی ابن میمون)، هر فرد یهودی که به ماشیح اعتقاد نداشته باشد یا چشم به راه آمدن او نباشد، منکر سخنان حضرت موسی کلیم الله و دیگر انبیاء بنی اسرائیل است زیرا موضوع ماشیح به کرات در متون مقدس عنوان گشته است و در مقاطعی که آزار، شکنجه، رنج و مشقت یهودیان توسط مشرکین به علت اعتقادات مذهبی و توحیدی آنها به اوج خود رسیده، ایمان به ماشیح و نجات بوده که جرقه های امید را در درون آنها زنده نگاه داشته و باعث شده تا یهودیان بدترین و هولناک ترین مصیبت های تاریخ را تحمل کنند و به انتظار روز قضاوت الهی باشند. روزی که حق بر ناحق پیروز شده و صلح و صفا، برادری و صمیمیت برجهان حاکم شود و «تمامی زمین از دانش الهی مملو گردد» و «تمامی انسان ها نام خدا را خوانده و او را یکسان عبادت خواهند کرد».

بخشی از وقایع عصر نجات نهایی (ظهور ماشیح) عبارتند از:

۱) احیای سنت های اولیه عبادت یهود شامل آبادی بیت المقدس و تقدیم قربانی ها.

۲) پایان بدی و گناه.

۳) درک الهیت و آگاهی واقعی از وجود خداوند توسط همه انسان ها.

۴) پرستش و ستایش جهانی خداوند: در آن روز خداوند یکتا و نامش یگانه خواهد بود.

۵) همزیستی مسالمت آمیز و صلح جهانی.

۶) برکت و سعادت و پایان بیماری ها و حوادث ناگوار.

۷) وقوع معجزاتی عظیم تر از معجزات زمان خروج بنی اسرائیل از مصر.

۸) و نهایتاً رستاخیز مردگان.

شخصیت ماشیح:
در اعتقاد یهود ماشیح انسانی خاکی از اولاد بشر که به گونه عادی متولد شده است. اصل و نسب او به حضرات داود و سلیمان (ع) می رسد. صداقت و پارسایی او از بدو تولد به بعد، مدام در حال افزایش بوده و به سبب فضیلت و اعمال شایسته خود به عالی ترین و والاترین درجات تکامل روحانی دست خواهد یافت.

امکان آمدن ماشیح در هر دوره وجود دارد. در هر دوره فرزندی از خاندان یِهودا (یکی از فرزندان حضرت یعقوب (ع)) به دنیا می آید که برای مقام ماشیح، برازنده است. روزی که زمان نجات فرا رسد، روح مخصوص و از قبل آماده ماشیح، به آن فرد صدیق اهدا خواهد شد.

در مورد صفات او، یشعیای نبی می فرماید: «روح خداوند بر او خواهد آمد، روح و عقل و فهم، روح تدبیر و توانایی، روح دانش و ترس الهی. و او با ترس الهی الهام می گیرد با دید چشمانش قضاوت نخواهد کرد و با شنیده گوشهایش فتوا نخواهد داد. تهیدستان را با عدالت داوری کرده و برای افتادگان زمین با تساوی حقوق تصمیم خواهد گرفت و (ظالمان) زمین را با عصای (سخن) دهان خود می کوبد و شریران را با نفس لب های خود از بین خواهد برد».

عوامل تسریع ظهور ماشیح عبارتند از : توبه و بازگشت به سوی فرامین خداوند، مطالعه و آموزش تورات و علوم دینی، نگهداری مراسم روز مقدس شنبه، صدقه دادن و برقراری اتحاد و دوستی بین افراد جامعه.

حضرت یعقوب (ع) به فرزندان خود می گوید: گرچه معلوم نیست که روز نهایی قضاوت الهی چه موقع خواهد بود ولی من به شما می گویم که هر گاه شما گردهم آمده و با هم متحد و یکدل شوید، نجات خواهید یافت.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  حقایقی درباره یهودیت

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان