امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عیسی ناصری

#1
در فصل آخر از کتاب مقدس و در آخرین جملات کتاب عهد عتیق خداوند قادر متعال می فرماید : « روز داوری مثل تنوری شعله ور فرا می رسد و همۀ اشخاص مغرور و بدکار را مانند کاه می سوزاند . آنها مانند درخت تا ریشه خواهند سوخت و خاکستر خواهند شد . اما برای شما که ترس مرا در دل دارید ، آفتاب عدالت با پرتو شفابخش خود طلوع خواهد کرد ...

پیش از فرا رسیدن روز بزرگ و هولناک داوری خداوند ، من رسولی شبیه الیاس نبی برای شما می فرستم . او دلهای پدران و فرزندان را دوباره بهم نزدیک خواهد کرد و این باعث خواهد شد که من سرزمین شما را ویران نکنم .»

عیسای ناصری کیست ؟ این سوالی است که در پاسخ به آن صدها کتاب نوشته شده است . تفکر در پاسخ به این سوال به قدری گستردگی و تنوع داشته است که گروهی از منتقدان معتقدند که فردی به نام عیسی مسیح هرگز وجود نداشته است و این تنها یک اسطوره و افسانه است . آنها عیسی را معادل یک رویای ایده آل و یک افسانۀ مطلوب معرفی می کنند و برای این نظریه دلایل مختلفی ارائه می دهند .

دیدگاه برخی از صحیونیستهای افراطی، عیسای ناصری را طور دیگری معرفی می کند . این دیدگاه بدبینانه، عیسای ناصری را بزرگترین شیاد تاریخ بشری ، فرزند شیطان ، خودِ شیطان ، شعبده بازی ماهر که می توانسته چشم بندی های خود را بجای معجزات به مردم غالب کند ، بدعت گذار ، غدۀ سرطانی دین یهود ، فردی بسیار خودبین و متکبر ، مکار و عوام فریب ، کلاهبردار و فرصت طلب ، حرام زاده و حاصل یک ازدواج نامشروع ، تحریف کنندۀ کتاب مقدس ، فردی فاسد الاخلاق ، مدعی ، کفرگو و پر از انحرافات بزرگ معرفی می کند .

آنها شواهد و استنادات مختلفی را برای موضوع ذکر می کنند که ظاهراً از اعتبار خاصی برخوردار است اما در واقع هیچ اعتباری ندارد . طبق این دیدگاه افراطی، معجزات عیسی ، فریب بوده است و آنها برای تک تک این معجزات مکانیزمی را ارائه می دهند . آنها می گویند عیسی هرگز مرده ای را زنده نکرده است بلکه آن فرد را از دو روز قبل از راه دور به خواب فرو برده است (مانیتیزم از راه دور) و بعد وقتی او را دیده است ، وی را از خواب بلند کرده است و طوری تظاهر شده که او مرده بوده و زنده شده است .

یا اینکه عیسی هرگز روی آب راه نرفته است بلکه همان کاری را کرده است که بسیاری از مربیان دلفین در زمان کنونی انجام می دهند . به عبارتی دلفینی را تربیت کرده است تا بتواند او را بر پشت خود حمل کند و در آب پیش ببرد .

معجزۀ شفای کور مادرزاد اینطور توجیه می شود که آن شخص کور نبوده است بلکه یکی از مزدبگیران عیسی بوده است و طی چند روز خود را به کوری زده و در بین مردم به گدایی پرداخته تا همه بدانند او کور است. سپس عیسی او را برای شفای چشمانش انتخاب کرده و کوری او را شفا داده است .

آرام کردن دریای مواج و طوفانی اینطور تفسیر شده است که عیسی با وجود دانش بسیار زیادی که دربارۀ طبیعت داشته است دقیقاً می دانسته که کی امواج فروکش خواهد کرد و آرام خواهد شد و در همان آستانه به دریا فرمان داده است که آرام شود . مابقی معجزات عیسی هم به همین ترتیب توضیح داده شده است .

علی رغم سطحی و ساده لوحانه بودن این تعابیر ، وجود آنها، نشان دهندۀ دیدگاههای متضاد در بارۀ عیسی مسیح است. این دلایل در ردّ عیسی آنقدر جاهلانه است که نیازی به اقامۀ دلیل متقابل، در ردّ آنها دیده نشده است .

دیدگاه دیگری که در پاسخ به «عیسای ناصری کیست ؟» وجود دارد ، از او بعنوان فردی انقلابی ، تحول خواه و حتی شورشگری سیاسی نام می برد و سایر تعلیمات مذهبی و معنوی او را وسیله ای برای تضعیف و نابودی قدرت یهود و امپراطوری رم تعبیر می کند. اینها عیسی را فردی رفرمیست می دانند که برای ایجاد تغییرات، ترسی از خشونت گرایی هم نداشته است و این مسئله در ورود او به خانۀ خدا و برچیدن بساط فروشندگان به خوبی هویداست .

از نظر اکثر علما و بزرگان یهود همزمان با عیسی ، او فردی شیطانی و بلکه خود شیطان یا رأس الشیاطین شمرده می شود . آنها دلایل زیادی را برای این موضوع که آن را واقعیت و هویت اصلی عیسی می دانند ارائه می دهند . دلایلی که گاه حتی ذهن های منطق گرا را دچار ابهام و تردید می کند . از نظر آنها معجزات عیسی با تکیه بر قدرت شیطان و از طریق شیاطین انجام شده است و عیسی یک پیامبر شیطانی و به عبارتی پیامبر دروغین است. از دو هزار سال پیش تاکنون این دیدگاه کماکان در برخی از فرقه های یهودی تداوم دارد . جالب اینکه اکثر اعضاء خانوادۀ عیسی به غیر از مادر او ، با این دیدگاه موافق بودند . به عبارتی پیش از علماء و بزرگان یهود، این برادران عیسی بودند که وی را شیطان یا شیطان بزرگ ، ساحر و جادوگر خطاب می کردند . شیوع این دیدگاه در میان خانواده و همشهریان عیسی ، به برتری آن در زمان حیات وی منجرشد و بیش از هر نظر دیگری این نظر که عیسی شیطان است در بین مردم رواج پیدا کرد .

دیدگاه دیگر به یهودیان میانه رو تعلق دارد . آنها عیسای ناصری را نه مسیح و روح خدا بلکه اعجوبه ای در زمینۀ معنوی و باطنی می دانستند و او را دارای شخصیتی استثنایی و فوق العاده می پنداشتند اما جنبۀ الوهیت او را منکر بودند. یکی از مهمترین دلایلی که آنها ارائه می دهند این است که عیسی هرگز نگفت که مسیح است یا دارای جنبۀ الوهی است و حتی در پاسخ به سوالاتی که مستقیماً در این باره بود آن را تأیید نکرد . در حالیکه پیامبران بزرگ به صراحت مأموریت خود را اعلام می کردند . حرفها و کارهای عیسی مملو از ابهام ، رازورزی ، استعاره و چند پهلویی بوده است اما موسی بعنوان پیامبر بزرگ خدا و الگویی برای شناسایی پیامبران بزرگ، با صراحت و شفافیت عمل کرده است . طبق این نظریه ، عیسی ، مسیح نبوده است بلکه این حواریون و در رأس آنها پترس و پولس بوده اند که او را بعنوان مسیح به مردم جهان معرفی کرده اند. حتی تا سالها بعد از مرگ او، از او با عنوان عیسای ناصری یاد شده است و نه مسیح؛ بنابراین مسیح بودن عیسی و معجزات او داستانی است که توسط حواریون ساخته شده است.

یکی از فرقه های یهودی این نظر را دربارۀ عیسای ناصری مطرح کرده است که عیسی توطئه ای برعلیه دین یهود بوده است . توطئه ای که توسط خردمندان امپراطوری رم طراحی و توسط شخص عیسی به اجرا درآمده است .

دیدگاههای دیگری که در کتب مختلف در بارۀ عیسای ناصری مطرح شده است

عیسی فردی قدرت طلب و به دنبال سلطنت و پادشاهی بود . به همین دلیل در همۀ سخنان او از پادشاهی خداوند که از طریق او حاصل می شود ، حرفی وجود دارد .

عیسی بنیانگذار یک فرقۀ یهودی اصلاح طلب بود که گرایش زیادی به تساهل و تسامح داشته است اما بعدها حواریون و در رأس آنها پولس این فرقۀ جدید را به دین مسیحیت تبدیل می کند.

عیسی همان ایلیای نبی است که در حضور خدا بالا رفته بود و سپس پایین آمد و دوباره بالا رفت و در آخر زمان پایین می آید.

عیسی فردی بسیار زمینی تر از بقیه، فردی که چهار زن دارد و با چهار زنِ حواری خود ازدواج کرده است ، تعداد زیادی خدمتگزار دارد ، آنطور که خود در انجیل می گوید بیش از حد معمول و مورد انتظار می خورد و می آشامد . به دنبال رسیدن به مقام و قدرت بوده است و به همین دلیل برای انحصار طلبان یهود غیرقابل تحمل دیده می شود .

عیسی یک ساحر و جادوگر بود که از طریق سحر و جادو توانسته است مردم را افسون کند و دست به معجزات بزند.

حتی تهیۀ فهرست و نظریات پراکنده ، متنوع و مختلفی که در بارۀ عیسای ناصری وجود دارد، زمان زیادی را می خواهد که از عهدۀ این گفتار مختصر خارج است . فهرست کتب و مقالاتی که در این زمینه وجود دارد خودش بعنوان یک کتاب کامل قابل ارائه است که اینکار در چند مرکز پژوهشی در زمینۀ ادیان انجام شده است .

عیسای ناصری در انجیل
انتظار می رود که دیدگاههایی که در انجیل دربارۀ عیسای ناصری ارائه می شود یکدست و یکسان باشد اما در واقع چنین نیست و دین شناسان مسیحی همین نکته را یکی از اعتبارات و یکی از نشانه های درستی انجیل می دانند زیرا آن را علامتی مبنی بر عدم مطلق گرایی و جزم اندیشی تلقی می کنند .

شاید به همان اندازه ای که در فرقه های یهودی ، اسلامی و ادیان دیگر ، دیدگاههای مختلفی در بارۀ عیسای ناصری وجود دارد ، در انجیل نیز همین مقدار نظریه دربارۀ کسیتی و چیستی عیسی، وجود دارد :

عیسی مسیح (مسح شدۀ خداوند) و نجات دهنده. حامل و القاء کنندۀ روح خدا. یگانه با خدا و روح خدا. همان ماشیح که در کتاب مقدس وعدۀ ظهور او داده شده است . عیسی کلمه الله (کلمۀ خدا) که پیش از آفرینش جهان هم بوده است و جهان از طریق او بوجود آمد .
عیسی پسر خدا و حاصل ازدواج میان مریم با روح خداوند .
عیسی پسر یوسف نجار؛ نطفه ای که قبل از ازدواج با یوسف نجار شکل گرفته است یا بعد از آن . با شجره نامه ای که به حضرت داود و ابراهیم و آدم ختم می شود .
عیسی ، پسر انسان ، هویت عجیبی که فرد را نهایتاً در جایگاه انسان کامل قرار می دهد .
عیسی ، خودِ خداوند که بصورت انسان درآمده و در معرض تجربۀ بشر قرار گرفته است.
عیسی موجودی کاملاً آسمانی و ماورایی .
عیسی موجودی کاملاً زمینی و خاکی .
عیسی فردی که ساختارهای خشک دین یهود را درهم می شکند و بزرگترین ضربۀ خود را با اصرار بر اصل روح خدا بر دین یهود وارد می سازد .
عیسی عصارۀ انبیاء پیشین و مرحلۀ جهش یافتۀ آنان .
عیسی یک انسان – خدا یا خدا – انسان ، انسانی که به خدا مبدل شده یا خدایی که تا مرحلۀ انسان بودن پایین آمده است .
در انجیل به تعداد حواریونی که مکتوبات آنها در انجیل وجود دارد ما با چهره های مختلفی از عیسای ناصری روبرو هستیم اما وجوه مشترک دیدگاههای حواریون ، مسیح بودن عیسای ناصری می باشد . همۀ حواریون و کل انجیل در این واقعیت مشترکند که عیسی همان مسیحاست؛ حامل روح خدا و قادر به انتقال آن. همۀ انجیل مؤید این واقعیت است که عیسی همان نجات دهنده است . کسی که کتب مقدس انبیاء پیشین به کرات دربارۀ او سخن گفته است .

عیسای ناصری از دیدگاه شیعه
از دیدگاه شیعیان ، عیسی همان مسیح است . پیامبر بزرگ خداوند که اکنون نیز زنده است . با اینحال عیسی مسیح یکی از یاران امام زمان(عج) محسوب شده است و در آخر زمان پشت سر او نماز می خواند . یکی از مهمترین تفاوتهای دیدگاه شیعه با سایر فرقه های اسلامی در همین موضوع مهدویت و نیز رابطۀ امام زمان (عج) با عیسی مسیح می باشد .

عیسای ناصری از دیدگاه قرآن
از دیدگاه قرآن عیسی بنده و خدمتگزار خداوند است . بنده ای که دارندۀ روح القدس و برخوردار از آن است . قرآن عیسی را همان مسیح معرفی می کند اما هر گونه نظریۀ افراطی مانند پسر خدا بودن یا تثلیث را باطل می شمارد . معجزاتی که در قرآن در بارۀ عیسی مسیح ذکر می شود گاهی بزرگتر از معجزاتی است که در انجیل ذکر شده است . مانند درست کردن پرنده ای با گل و دمیدن در آن و به پرواز درآمدن پرنده . از دیدگاه قرآن، عیسی مسیح حاصل ازدواج مریم با روح خداست که در قالبی انسانی بر مریم ظاهر شده است . قرآن، عیسی مسیح را برکت جهانیان معرفی می کند و تصریح می کند که او زنده است و در حضور خداوند قرار دارد . از نظر قرآن، عیسی ، روح الله (روح خدا) و کلمه الله است؛ و این یکی از عجیب ترین و اسرارآمیزترین مفاهیمی است که در قرآن وجود دارد . فردی که روح خدا و کلمت الله است .
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان