02-11-2014، 13:44
سه کوهه یا سه کوهه ، یکی از آبادی های بسیار قدیمی سیستان و مربوط به دوران قاجار است که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی زابل واقع شده است . بنای اصلی آن از سه قسمت به هم پیوسته ارگ جنوبی ، ارگ شمالی و ارگ میدانی تشکیل شده است .
ارگ جنوبی
شامل یک حیاط مرکزی با مجموعه ای از اتاق ها در اطراف و یک ایوان بلند و باریک در ضلع شمالی می باشد و متعلق به حاکم آن زمان بوده است .
ارگ شمالی
این قسمت معروف به فلک سر ( ملک سار ) است و از وسعت کمتری نسبت به ارگ جنوبی برخوردار است . این قسمت استراحتگاه حاکم و همرا او بوده است . نمای بیرونی چند ضلعی و تمام سطح گنبد و طاق ها ی آن پوشیده است
ویژگی معماری
مصالح مورد استفاده از کاه گل ، خشت خام و ملاط های گچ و خاک می باشد
یکی از نکات قابل تامل در این بنا معماری کهن آن است نشان دهنده بخشی از تاریخ معماری این منطقه را در حدود 300 سال به تصویر می کشد بنای مذکور در مرکز روستای سه کوهه بر بالای تپه ای نسبتا مرتفع که گردا گرد آن را دشتی نسبتا هموار قرار گرفته است قرار دارد این بنا در زمینی مرتفع و مستطیل شکل با مساحت 3700 متر مربع که تنها راه ورودی آن قسنت شرق است که با یک سراشیبی تند به میدان روستا راه پیدا می کند، ورودی دیگر آن در قسمت غربی است که نسبتا تخریب گشته و در میان خانه های روستا محصور گشته است وجه تسمیه سه کوهه در لهجه محلی سکو تلفظ می گردد .
این نام بنا بر نظر بعضی افراد گرفته شده از کلمه سکایی یا سکاها است . ولی این نظر در مقابل نظریه ایی که بنا به اظهارات افراد محلی ، گفته می شود مردود است . و بنا به اظهارت ، این منطقه زمانی به خاطر در مسیر قرار داشتن آب رودخانه زیر آب بوده و بعدها بخاطر تغییر مسیر رودخانه هیرمند بتدریج خشک شده و از زیر خاک بیرون آمده ابتدا این سه برآمدگی از آب بیرون آمده و به صورت سه جزیره در بین اب نمایان بوده که مردم به این دلیل به آن سکوهه یا سکوا می گویند و بر روی آن بنایی از خود بیادگار گذارده اند .
تاریخچه اثر
قلعه سه کوهه یکی از قلعه های معروف سیستان می باشد که در دوران افشاریه تا اواخر دوران ناصر الدین شاه قاجار آباد و معمور بوده و به عنوان آخرین کرسی نشین سیستان به ثبت رسیده است . بنیانگذار آن خاندان سرابندی بوده است که در فرایند مهاجرت در دوره نادر شاه وارد سیستان می شوند . اوج حیات سیاسی و نظامی این قلعه مربوط به زمان ناصر الدین شاه قاجار است بگونه ایی که در جریان تکاپو های استعماری دولت انگلستان و جدا سازی بخش هایی از ایران نقش بازدارنده مهمی را ایفا نموده و در لشکرکشی به هرات نقش فعالی را عهده دار بوده است .سردار علیخان سربندی اولین کسی بود که به حکومت مرکزی دولت ایران گردن نهاد و پرچم ایران را در سال 1231ه ش برفراز قلعه سه کوهه بر افراشت .
حاکم قلعه در زمان افشاریه میر قنبر خان بوده و پس از وی میر کوچک خان که قلعه جنوبی به نام اوست و فرزندانش لطفعلی خان و بعد برادرش علیخان که حاکمان بعد سیستان هستند که علیخان اولین کسی است که نسبت به ایران اظهار تابعیت کرده و دختر بهرام میزرا یکی از شاهزاده خانم های ایرانی را به همسری گرفت و به خانواده سلطنتی متصل شد که برج فلک سر را برای این نو عروس بپا کرد .
پس از علیخان که توسط برادرزاده اش ( تاج محمد الدین سردار پردل خان ) در برج فلک سر به قتل رسید . دیگر جانشینان سربندی ها بطور محلی حکومت کردند و حکومت از این خاندان گرفته شد و به امرای قائن داده شد ولی سربندی ها بطور محلی حکومت کردند شواهدی بدست آمده که در این قلعه ضرابخانه سکه بوده که در آن زمان بنام حاکم سکه ضرب می شد
موقعیت اسقرار قلعه
بنای مذکور در مرکز روستای سه کوهه بر بالای تپه ای نستا مرتفع که گرداگرد آن را دشتی نسبتا هموار فرا گرفته است قرار دارد این بنا در 33 کیلومتری جاده زابل به زاهدان طول جغرافیا 28 ، 26 ، 61 و عرض 44 ، 46 . 30 قرار گرفته است . از شمال غربی به قلعه سام و از شمال شرقی به دشت هایی که صورت نیم دایرهای بزرگ روستا را فرا گرفته و از جنوب به روستای دل آسا و از غرب به اراضی روستای لوتک می این بنا را می توان پس از کوه خواجه یکی از بلند ترین عارضه در دشت سیستان ذکر کرد که توسط بشر ساخته شده است .
این بنا در زمینی مرتفع و مستطیل شکل با مساحت 3700 متر مربع که تنها راه ورودی آن قسمت شرقی که با یک سراشیبی تند به میدان روستا راه پیدا می کند ، ورودی دیگر آن در قسمت غربی است که نسبتا تخریب گشته و در میان خانه های روستا محو گشته است . قابل ذکر است ارگ سوس که در واقع سومین برآمدگی یا سومین کوه این اثر است با مساحت 2000 متر مربع در قسمت شمال غربی قلعه به فاصله حدود 20 متر قرار دارد که در حال اضر بصورت مسکونی از آن استفاده می شود که گمان می رود و از شواهد چنین به نظر مآید که روزگاری این ارگ و قلعه لبه هم پیوسته بوده اند
تاریخچه اثر
اگر بخواهیم از قدمت قلعه گفته باشیم باید به گذشته بسیار دورتر و قبل از نادرشاه برگردیم . خود سه کوهه همانطوری که گفته شد از قبل وجود داشته است و بعنوان یکی از شهر های بزرگ سیستان مطرح بوده است . در زمان نادرشاه افشار چون جمعیت منطقه سیستان کم بوده است جهت افزایش جمعیت منطقه ، نادرشاه مایل بوده در مدت کوتاه بر جمعیت سیستان بیفزاید، از روش کوچ اجباری استفاده کرد و فرمان داد صدها خانوار از اقوام سربندیهای قبایل چادر نشین ایالت شیراز را به آنجا بفرستند رئیس قبیله میرقنبر تحت عنوان کلانتر در سکوهه مستقر شد.
در این زمان هر چند که جمعیت سیستان چندان زیاد نیست اما از نژادهای گوناگونی تشکیل شده است که عبارتند از ایرانیهای بومی منطقه سربندیها که به فرمان نادرشاه به این ناحیه نقل مکان کرده اند جانشینان میرقنبر عبارت بودند از پسرش میر کوچک سپس نوه اش محمدرضاخان و بالاخره میرخان . به علت کم توجهی حکومت فتحعلی شاه به این منطقه دور افتاده تقریبا بطور مستقل عمل میکرد او به پیروی از همسایگان بلوچ خودش بیش از پیش به زمین هایی دست گذاشت که به قبایل کیانی تعلق داشت و او پس از مرگ پنج فرزند بر جای گذاشت ، محمود رضا خان ، علیخان ، شاهنوازخان ، سردار محمد و محمدرضا ، محمد رضا هم از لحاظ عرف و هم از لحاظ شرع رییس قبیله به شمار می آمد
بنابراین او بدون هیچ مخالفتی میراث پدری را تصاحب کرد اما چون هفت پسر از خود باقی گذات و برای پسر ارشدش لطفعلی خان ارجحیت خاصی قایل بود با صلب امتیاز از برادر خود علیخان و بر خلاف آداب و رسوم رایج منطقه وی را به جانشینی خود منصوب کردعلیخان اولین کسی بود که تسلیم حکومت ایران شد و پرچم ایران را روی سه کوهه به سال 1852 میلادی برافراشت علیخان رییس طایفه سربندی نسبت به ایران اظهار تابعیت نموده و با ازدواج با یک شاهزاده خانم ایرانی مقتخر گردید ( دختر بهرام میرزا )
و پس از بازگشت به سیستان برج گوشه شمالی سه کوهه را جهت اقامتگاه نوعروس و همسر تازه خویش برپاساخت وآن را برج فلک سر نامید .
پایان حکومت علیخان سرابندی :
یکی از رویدادهای مهمی که درمنطقه سیستان درآن زمان رخ داده بوداین بودکه علیخان سربندی به دست پسر عموی خود تاج محمد دین سردار پردل خان در برج فلک سر به قتل رسیده بود.این واقعه یکی از رویداد های مهم این ناحیه بوده است که بیلو شرح مفصلی از آن را در گزارشات مـأ موریت در سیستان ذکر کرده است بدین طریق بود که علیخان سربندی دوران حکومتش در سیستان به پایان رسید وسردار پردل خان جای او را گرفت ، که حکومت او تا حدود یکصد سال پیش ( اواخر قاجاریه ) ادامه داشته است گفتنی ها حاکی از آن دارد که در آنجا 1200 خانه گلی وجود داشته است و در نقشه های جغرافیا سه کوهه را به منزله یکی از بزرگ سیستان ضبط کرده اند که حدود بیش از هزار نفر جمعیت و 50 سرباز درآنجا مستقر بوده است .
بر اساس پرس وجویی که از کهنسالان روستا به عمل آمده میگویند در این قلعه سکه ضرب میشده است و همینطور چاهی در ضلع جنوبی قلعه وجود دارد که به هنگام جنگ جسدها را داخل آن می انداختند، این چاه بسیار عمیق بوده به طوریکه هنگامیکه اهالی سنگ در آن میانداخته اند صدای آن شنیده نمی شده است امروزه از این نقطه چاله ای باقی مانده است که خاک آن را پر مرده است . به هر حال این قلعه بخشی از تاریخ سیستان است که مسایل سیاسی و اجتماعی زیادی درآن رخ داده است و بخشی از تاریخ چند صد ساله اخیر سیستان را یدک می کشد .
ارگ جنوبی
شامل یک حیاط مرکزی با مجموعه ای از اتاق ها در اطراف و یک ایوان بلند و باریک در ضلع شمالی می باشد و متعلق به حاکم آن زمان بوده است .
ارگ شمالی
این قسمت معروف به فلک سر ( ملک سار ) است و از وسعت کمتری نسبت به ارگ جنوبی برخوردار است . این قسمت استراحتگاه حاکم و همرا او بوده است . نمای بیرونی چند ضلعی و تمام سطح گنبد و طاق ها ی آن پوشیده است
ویژگی معماری
مصالح مورد استفاده از کاه گل ، خشت خام و ملاط های گچ و خاک می باشد
یکی از نکات قابل تامل در این بنا معماری کهن آن است نشان دهنده بخشی از تاریخ معماری این منطقه را در حدود 300 سال به تصویر می کشد بنای مذکور در مرکز روستای سه کوهه بر بالای تپه ای نسبتا مرتفع که گردا گرد آن را دشتی نسبتا هموار قرار گرفته است قرار دارد این بنا در زمینی مرتفع و مستطیل شکل با مساحت 3700 متر مربع که تنها راه ورودی آن قسنت شرق است که با یک سراشیبی تند به میدان روستا راه پیدا می کند، ورودی دیگر آن در قسمت غربی است که نسبتا تخریب گشته و در میان خانه های روستا محصور گشته است وجه تسمیه سه کوهه در لهجه محلی سکو تلفظ می گردد .
این نام بنا بر نظر بعضی افراد گرفته شده از کلمه سکایی یا سکاها است . ولی این نظر در مقابل نظریه ایی که بنا به اظهارات افراد محلی ، گفته می شود مردود است . و بنا به اظهارت ، این منطقه زمانی به خاطر در مسیر قرار داشتن آب رودخانه زیر آب بوده و بعدها بخاطر تغییر مسیر رودخانه هیرمند بتدریج خشک شده و از زیر خاک بیرون آمده ابتدا این سه برآمدگی از آب بیرون آمده و به صورت سه جزیره در بین اب نمایان بوده که مردم به این دلیل به آن سکوهه یا سکوا می گویند و بر روی آن بنایی از خود بیادگار گذارده اند .
تاریخچه اثر
قلعه سه کوهه یکی از قلعه های معروف سیستان می باشد که در دوران افشاریه تا اواخر دوران ناصر الدین شاه قاجار آباد و معمور بوده و به عنوان آخرین کرسی نشین سیستان به ثبت رسیده است . بنیانگذار آن خاندان سرابندی بوده است که در فرایند مهاجرت در دوره نادر شاه وارد سیستان می شوند . اوج حیات سیاسی و نظامی این قلعه مربوط به زمان ناصر الدین شاه قاجار است بگونه ایی که در جریان تکاپو های استعماری دولت انگلستان و جدا سازی بخش هایی از ایران نقش بازدارنده مهمی را ایفا نموده و در لشکرکشی به هرات نقش فعالی را عهده دار بوده است .سردار علیخان سربندی اولین کسی بود که به حکومت مرکزی دولت ایران گردن نهاد و پرچم ایران را در سال 1231ه ش برفراز قلعه سه کوهه بر افراشت .
حاکم قلعه در زمان افشاریه میر قنبر خان بوده و پس از وی میر کوچک خان که قلعه جنوبی به نام اوست و فرزندانش لطفعلی خان و بعد برادرش علیخان که حاکمان بعد سیستان هستند که علیخان اولین کسی است که نسبت به ایران اظهار تابعیت کرده و دختر بهرام میزرا یکی از شاهزاده خانم های ایرانی را به همسری گرفت و به خانواده سلطنتی متصل شد که برج فلک سر را برای این نو عروس بپا کرد .
پس از علیخان که توسط برادرزاده اش ( تاج محمد الدین سردار پردل خان ) در برج فلک سر به قتل رسید . دیگر جانشینان سربندی ها بطور محلی حکومت کردند و حکومت از این خاندان گرفته شد و به امرای قائن داده شد ولی سربندی ها بطور محلی حکومت کردند شواهدی بدست آمده که در این قلعه ضرابخانه سکه بوده که در آن زمان بنام حاکم سکه ضرب می شد
موقعیت اسقرار قلعه
بنای مذکور در مرکز روستای سه کوهه بر بالای تپه ای نستا مرتفع که گرداگرد آن را دشتی نسبتا هموار فرا گرفته است قرار دارد این بنا در 33 کیلومتری جاده زابل به زاهدان طول جغرافیا 28 ، 26 ، 61 و عرض 44 ، 46 . 30 قرار گرفته است . از شمال غربی به قلعه سام و از شمال شرقی به دشت هایی که صورت نیم دایرهای بزرگ روستا را فرا گرفته و از جنوب به روستای دل آسا و از غرب به اراضی روستای لوتک می این بنا را می توان پس از کوه خواجه یکی از بلند ترین عارضه در دشت سیستان ذکر کرد که توسط بشر ساخته شده است .
این بنا در زمینی مرتفع و مستطیل شکل با مساحت 3700 متر مربع که تنها راه ورودی آن قسمت شرقی که با یک سراشیبی تند به میدان روستا راه پیدا می کند ، ورودی دیگر آن در قسمت غربی است که نسبتا تخریب گشته و در میان خانه های روستا محو گشته است . قابل ذکر است ارگ سوس که در واقع سومین برآمدگی یا سومین کوه این اثر است با مساحت 2000 متر مربع در قسمت شمال غربی قلعه به فاصله حدود 20 متر قرار دارد که در حال اضر بصورت مسکونی از آن استفاده می شود که گمان می رود و از شواهد چنین به نظر مآید که روزگاری این ارگ و قلعه لبه هم پیوسته بوده اند
تاریخچه اثر
اگر بخواهیم از قدمت قلعه گفته باشیم باید به گذشته بسیار دورتر و قبل از نادرشاه برگردیم . خود سه کوهه همانطوری که گفته شد از قبل وجود داشته است و بعنوان یکی از شهر های بزرگ سیستان مطرح بوده است . در زمان نادرشاه افشار چون جمعیت منطقه سیستان کم بوده است جهت افزایش جمعیت منطقه ، نادرشاه مایل بوده در مدت کوتاه بر جمعیت سیستان بیفزاید، از روش کوچ اجباری استفاده کرد و فرمان داد صدها خانوار از اقوام سربندیهای قبایل چادر نشین ایالت شیراز را به آنجا بفرستند رئیس قبیله میرقنبر تحت عنوان کلانتر در سکوهه مستقر شد.
در این زمان هر چند که جمعیت سیستان چندان زیاد نیست اما از نژادهای گوناگونی تشکیل شده است که عبارتند از ایرانیهای بومی منطقه سربندیها که به فرمان نادرشاه به این ناحیه نقل مکان کرده اند جانشینان میرقنبر عبارت بودند از پسرش میر کوچک سپس نوه اش محمدرضاخان و بالاخره میرخان . به علت کم توجهی حکومت فتحعلی شاه به این منطقه دور افتاده تقریبا بطور مستقل عمل میکرد او به پیروی از همسایگان بلوچ خودش بیش از پیش به زمین هایی دست گذاشت که به قبایل کیانی تعلق داشت و او پس از مرگ پنج فرزند بر جای گذاشت ، محمود رضا خان ، علیخان ، شاهنوازخان ، سردار محمد و محمدرضا ، محمد رضا هم از لحاظ عرف و هم از لحاظ شرع رییس قبیله به شمار می آمد
بنابراین او بدون هیچ مخالفتی میراث پدری را تصاحب کرد اما چون هفت پسر از خود باقی گذات و برای پسر ارشدش لطفعلی خان ارجحیت خاصی قایل بود با صلب امتیاز از برادر خود علیخان و بر خلاف آداب و رسوم رایج منطقه وی را به جانشینی خود منصوب کردعلیخان اولین کسی بود که تسلیم حکومت ایران شد و پرچم ایران را روی سه کوهه به سال 1852 میلادی برافراشت علیخان رییس طایفه سربندی نسبت به ایران اظهار تابعیت نموده و با ازدواج با یک شاهزاده خانم ایرانی مقتخر گردید ( دختر بهرام میرزا )
و پس از بازگشت به سیستان برج گوشه شمالی سه کوهه را جهت اقامتگاه نوعروس و همسر تازه خویش برپاساخت وآن را برج فلک سر نامید .
پایان حکومت علیخان سرابندی :
یکی از رویدادهای مهمی که درمنطقه سیستان درآن زمان رخ داده بوداین بودکه علیخان سربندی به دست پسر عموی خود تاج محمد دین سردار پردل خان در برج فلک سر به قتل رسیده بود.این واقعه یکی از رویداد های مهم این ناحیه بوده است که بیلو شرح مفصلی از آن را در گزارشات مـأ موریت در سیستان ذکر کرده است بدین طریق بود که علیخان سربندی دوران حکومتش در سیستان به پایان رسید وسردار پردل خان جای او را گرفت ، که حکومت او تا حدود یکصد سال پیش ( اواخر قاجاریه ) ادامه داشته است گفتنی ها حاکی از آن دارد که در آنجا 1200 خانه گلی وجود داشته است و در نقشه های جغرافیا سه کوهه را به منزله یکی از بزرگ سیستان ضبط کرده اند که حدود بیش از هزار نفر جمعیت و 50 سرباز درآنجا مستقر بوده است .
بر اساس پرس وجویی که از کهنسالان روستا به عمل آمده میگویند در این قلعه سکه ضرب میشده است و همینطور چاهی در ضلع جنوبی قلعه وجود دارد که به هنگام جنگ جسدها را داخل آن می انداختند، این چاه بسیار عمیق بوده به طوریکه هنگامیکه اهالی سنگ در آن میانداخته اند صدای آن شنیده نمی شده است امروزه از این نقطه چاله ای باقی مانده است که خاک آن را پر مرده است . به هر حال این قلعه بخشی از تاریخ سیستان است که مسایل سیاسی و اجتماعی زیادی درآن رخ داده است و بخشی از تاریخ چند صد ساله اخیر سیستان را یدک می کشد .