داستان سرشار از انگیزه

[fati sheyton]

روزی زنی تقریبا 55یا 54 کیلویی همراه با فرزند کو چکش به خیابان میروند ناگهان با یک ماشین تصادف میکنند مادر پرت میشود و کودک زیر ماشین میرود بعد از مدتی (چند روز) تعدادی از مهره های کمر زن آسیب میبینند اما کودک سالم است!!! پزشکان طی تحقیقات متوجه میشوند که زن برای نجات کودک خود ماشین را بلند کرده و با پایش یواش یواش به کمر کودک زده تا از زیر ماشین دربیاید

به این میگن خدای انگیزه نه

نظر بدین

[سینا 1997]

ایول دمش گرم عالی بود(دم شما هم گرم فاطمه خانوم)

[ღeternal Loveღ]

انگلیسی تایپ نکنید و موضوع به بخش داستان و رمان منتقل شد

[fati sheyton]

ممنون از نظراتتون

[**MOHAMMAD**]

خیلی خوب بود....دستت درد نکنه عزیزم

[fati sheyton]

خواهش میکنم

[Mrs f.a.t.e.m.e.h]

جآلـِـــب بود وَ بـــــــــ قولِ خودِتــــــ پُر اَنـــــگیزهـ....
مرســــــــــــــــــــــــــــ♥♥