امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شکاف در سیاست ‌خارجی آمریکا و فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی

#1
Heart 
روز دوشنبه ۳۰ ديماه ۱۳۹۲، روزي منحصر به فرد در فضاي ديپلماسي کشورمان بود؛ فضايي که بازخورد آن تبعات داخلي و خارجي زيادي براي ما مي‎تواند داشته باشد.
شکاف در سیاست ‌خارجی آمریکا و فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی
به گزارش جهان، دو اتفاق مهم و تاثيرگذار در اين ‎روز به وقوع پيوست. اول آغاز مرحله اجرايي توافق نامه ژنو که طي آن مسيري در جهت کاهش تحريم‎ها از سوي طرف غربي و تغيير در روند برنامه هسته‎اي ايران از طرف کشورمان آغاز شد؛ شروعي که مي‎تواند آغاز مسيري باشد که در شش ماه آينده به نقطه بهتري از وضعيت کنوني برسيم و همچنين مي‎تواند آغازي بر يک پايان باشد که ديوار بي‎اعتمادي طرفين را بلند‎تر نمايد.

اتفاق دوم، ناز و کرشمه‎‎هاي ظريف و بانکي مون به نمايندگي از ايران و سازمان ملل جهت حضور در کنفرانس ژنو۲ و تصميم‎گيري براي آينده سوريه بود.

در حالي‎ که همگان از حضور ايران در اين رخداد بين‎المللي استقبال کرده بودند، با قرار دادن پيش شرط پذيرش بيانيه ژنو۱که در آن در خصوص آينده سوريه بدون اسد سخن به ميان رفته است براي شرکت در کنفرانس ژنو ۲، ايران اين موضوع را غيرقابل پذيرش اعلام کرد و بانکي مون هم دعوت خود را از ايران پس گرفت.

اين پرونده در تلاش است تا اين دو موضوع را در کنار يکديگر بررسي نمايد و با طرح گزارشي از ماوقع، نظرات موافقين و مخالفين را در اين ‎خصوص مورد کنکاش قرار دهد.

شرايط حاکم بر توافق نامه ژنو و عوامل موثر بر آن در گفت‎وگو با دکتر فواد ايزدي.

هفته‎اي که پشت‎سر گذاشتيم، هفته حساسي براي دستگاه ديپلماسي ما بود و در سي‎ام ديماه اجرايي شدن توافقنامه ژنو در دستور کار قرار گرفت.

در اين مصاحبه با دکتر فواد ايزدي کارشناس مسائل آمريکا و استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره شرايط حاکم بر توافق نامه ژنو و همچنين عوامل موثر بر اين موضوع، به بحث و بررسي نشسته‎ايم.

اگر بخواهيم به رابطه ايران و آمريکا در شرايط کنوني بنگريم، تلاش عده‎اي در کنگره براي اعمال تحريم‎هاي جديد قابل تأمل است. اين موضوع چگونه قابل تفسير است؟

در حال حاضر در آمريکا دو گروه با دو نگاه نسبت به ايران وجود دارد که البته در اهداف راهبردي خود مشترک هستند. يک گروه دولت اوباما و گروه ديگر کنگره است که ۵۹ سناتور آمريکايي به تحريم جديد عليه ايران که مانند تحريم‎‎هاي سابق نيست، راي مثبت دادند.

گروه وابسته به دولت باراک اوباما، درصدد است از ايران يک کارگزار يا دولت هماهنگ بسازد. اين گروه بر آن است با توافق ژنو، موضوع هسته‎اي، موشکي و سياست خارجي را مديريت کرده و تحريم‎‎ها را تا زماني که دغدغه‎اي وجود دارد، لغو نکند.

از نظر تيم اوباما، اين مسير در جهت مديريت ايران و تغيير ماهيت دولت ايران است. گروه دوم که همراهي لابي‎‎هاي صهيونيستي را پشت خود مي‎بيند، به ‎دنبال فشار هرچه بيشتر به ايران است. اين طيف راه حل گروه اول را مناسب نمي‎بيند و فشار حداکثري را تنها راه مي‎داند.

در اين بين نکته مهم، اختلاف و شکاف اساسي است که در قبال ايران در ميان نخبگان سياست خارجي آمريکا وجود دارد. اختلاف اخير در ميان دولتمردان آمريکايي و شکل‎گيري بحران ۱۷ روزه نيز در همين راستا قابل بررسي است. فضاي کنوني شرايط مناسبي را براي بهره‎برداري ايران از اين دوگانگي فراهم کرده است.

برخي دوگانگي ميان نگاه دولت اوباما و نمايندگان درباره افزايش تحريم‎‎هاي آمريکا را نوعي بازي از پيش تعريف شده مي‎دانند. نگاه شما به اين موضوع چيست؟

دو موضوع وجود دارد. نخست اينکه اختلافي جدي بين تيم اوباما و تيم نتانياهو و اکثريت سناي آمريکا هست. ولي چون در تاکتيک اختلاف دارند، با هم همکاري‎‎هايي هم مي‎کنند. مثلا سر و صدا‎هايي که نتانياهو در ابتدا ايجاد کرد چرا خاموش شد؟

در واقع اين سر و صدا‎ها قطعا بخشي از بازي پليس خوب و پليس بد بود. برخي افراد در کشور ما از توافق ژنو خيلي خوشحال شدند چرا که با توجه به رفتار نتانياهو پس از توافق ژنو، يعني عصبانيت و مخالفت او با توافق، اين امر را خيلي خوب مي‎ديدند.

در تاييد اين امر کروکر، سناتور تنسي، در شانزده مهر به خانم شرمن در کميسيون روابط خارجي سنا مي‎گويد ما در سنا نقش پليس بد را بازي مي‎کنيم و شما نقش پليس خوب را بازي کنيد. اين تحليل، تحليل درستي است و در آمريکا‎ هم بدان اشاره کرده‎اند.

اما همه اين‎ رويکرد در مدار بازي پليس بد و خوب نيست. در واقع نوعي اختلاف‎نظر هم بين اوباما و مخالفان وجود دارد. يعني مجموعه‎اي که بيشتر به لابي اسرائيل نزديک‎تر است، از آن مي‎ترسد که پروژه آمريکا در مورد استفاده از ايران جهت پيشبرد اهداف خود در غرب آسيا و تبديل ايران به کشوري هماهنگ، در دولت يازدهم ايران رخ دهد و نتيجه آن در نهايت اين شود که ايران رقيبي براي اسرائيل باشد.

در واقع اينکه اسرائيل ساليانه سه و نيم ميليارد دلار پول مي‎گيرد و حمايت‎‎هاي بسياري را به دست مي‎آورد، به علت کمک اسرائيل در پيشبرد سياست‎‎هاي آمريکا در منطقه است. لذا لابي اسرائيل و همفکران آن از ايجاد رابطه مثبت ايران و آمريکا هراسانند.

آن‎ها معتقدند سيستم جمهوري اسلامي بايد به کلي نابود گردد؛ نکته‎اي که نفتالي دنت، وزير دارايي اسرائيل گفت.

وي وضعيت ايران را با بوکسوري مقايسه کرد که در رينگ بوکس ناک اوت شده و داور بالاي سر او به شماره پنج رسيده است. او مي گويد اگر کمي صبر کنيد و تحريم‎ها را افزايش دهيد ايران تسليم مي‎شود.

در مقابل تيم اوباما معتقد است چون غني‎سازي در ايران بومي شده ، نمي‎توان آن را به کلي از ايران گرفت و بايد آن را مديريت کرد. يعني آمريکايي‎ها از توقف کامل موضوع هسته اي ايران عقب نشيني کرده‎اند.

تاکتيک تيم اوباما اين است که برنامه هسته‎اي مديريت گردد و تاکتيک طرف مقابل، تسليم محض ايران است. تيم اوباما، اين امر را نمي‎بيند؛ چنانچه خانم شرمن به اين نکته توجه کرده و به فرهنگ مقاومت ايرانيان اشاره کرده است. به ‎عبارتي آمريکا متوجه فرهنگ مقاومت در ايران شده است.

در واقع نقش پليس بد و پليس خوب و اختلاف ‎نظر وجود دارد، ولي اهداف دو گروه يکي است. هر دو به تضعيف ايران و مقابله با آن مي‎انديشند.

هر دو گروه اگر امکاني باشد که حکومت جمهوري اسلامي سرنگون شود، علاقه‎مند به سرنگوني هستند اما در روش با يکديگر اختلاف ‎نظر دارند.

به همين دليل است که دولت اوباما مي‎گويد بحث هسته‎اي در ايران بومي شده و اين توانمندي را نمي‎توان از آن گرفت. پس بايد مديريت شود. در واقع توافقنامه ژنو مشروط به‎ نظر موافق آمريکا و ايران است.

چه مولفه‎‎هايي سبب تمايل آمريکايي‎ها به توافق نامه ژنو گرديد و در اين راستا رويکرد واشنگتن چگونه بوده است؟

از نگاه آمريکا، سرعت پيشرفت هسته‎اي ايران زياد بوده است. يعني سانتريفيوژ‎‎هاي ايران به ۱۹ هزار عدد رسيده و از نظر دولت آمريکا عدم توافق مساوي با نامعلوم بودن آينده برنامه هسته‎اي ايران است.

لذا چون ‎ در مورد پيشرفت برنامه هسته‎اي ايران نگرانند، نمي‎خواهند ايران به مرز هسته‎اي شدن برسد. از اين ديدگاه، اگر ايران به اين مرز رسيد، با فاصله کمي مي‎تواند بمب اتم بسازد.

يعني هرچند جمهوري اسلامي ايران به کرات به اين مسئله اذعان داشته و مقام معظم رهبري هم بار‎ها اشاره کرده اند که به‎دنبال بمب اتم نيستيم، اما آمريکايي‎ها براي خود محاسباتي دارند و خود را به‎جاي ايران گذارده و مي‎گويند با توجه به تهديدها، اگر ما به‎جاي ايران بوديم، قطعا بمب مي‎ساختيم و لذا ايران هم بمب اتمي مي‎خواهد. در واقع نزديک بودن ايران به آستانه هسته‎اي شدن براي آمريکا ناراحت‎کننده است.

در همين راستا کالين پاول وزير دفاع سابق آمريکا در جلسه‎اي در مجلس نمايندگان آمريکا مي‎گويد ما با دو جدول زماني روبه‎رو هستيم.

جدول زماني تحريم‎ها که نمي‎دانيم کي جواب مي‎دهد چرا که هدف تحريم‎ها، يعني ايجاد حرکت‎‎هاي مردمي (فشار تحريم بر مردم ايران و فشار مردم بر دولت ايران)، مشخص نيست چه زماني نتيجه دهد. اما در جدول زماني ديگر، با سرعت زياد پيشرفت ايران در حوزه هسته‎اي روبه رو هستيم.

از نظر پاول که نظر دولت اوباما نيز مانند نظر اوست بايد اين دو جدول زماني را با هم هماهنگ کرد؛ يعني سرعت پيشرفت برنامه هسته‎اي ايران را کاهش داد، تا با سرعت تاثيرگذاري تحريم‎ها هماهنگ گردد. در واقع اين دغدغه آمريکا موجب توافق ژنو شد و اکنون اين دغدغه برداشته شده است.

در توافق ژنو، ايران برخلاف بند ۴ توافق ان‎پي‎تي که حق غني‎سازي را به کشور‎ها مي‎دهد، گفته است حق غني‎سازي را مشروط به‎نظر موافق آمريکا و کشور‎هاي ديگر ۱+۵ کرده است. يعني اگر اين کشور‎ها مخالفتي کنند، ايران حق غني‎سازي را از دست مي‎دهد.

حتي براساس توافق ژنو در بند آخر، مکان غني‎سازي هم مهم است و معلوم نيست در ايران انجام گيرد يا نه. در اين بين، توافق ژنو دغدغه آمريکايي‎ها را برطرف مي کند.

دليل ديگري که آمريکايي‎ها پاي ميز مذاکره حاضر شده‎اند، عدم تغيير در نگاه آمريکا نسبت به ايران است. يعني آمريکا هم‎چنان ايران را کشوري مشکل دار و بعضا دشمن مي‎داند و معتقد است مي‎توان از ايران براي برخي تلاش‎‎هاي منطقه‎اي خود استفاده کرده و بعد ماهيت دولت ايران را تغييري کلي داد.

اوباما چندي پيش به اين نکته در مرکز سابان اشاره کرد. وي در نقد مخالفان ژنو گفت کشور‎ها مي‎توانند تغيير کنند. چرا ايران نتواند تغيير کند!

نگاه کنگره اين است که بايد فشار‎ها و تحريم‎‎ها را نسبت به ايران افزايش داد تا با تسليم شدن ايران، به اين شکل هدف خود را محقق سازند.

لابي صهيونيستي چه نقشي را در روابط ايران و آمريکا و اختلافات موجود بازي مي‎کند؟

در تصميمات کنگره، لابي اسرائيل خصوصا کميته امور عمومي اسرائيل و آمريکا (AIPAC) مداخله‎گر اصلي به‎شمار مي‎رود. اعضاي اصلي کنگره که گروه لابي رژيم صهيونيستي را تشکيل مي‎دهند و مخالف همکاري و ارتباط آمريکا با ايران هستند، نمي‎خواهند رژيم اسرائيل در همکاري با آمريکا در منطقه رقيبي داشته باشد.

‎ اولويت کنگره منافع اسرائيل است و به همين سبب دولت و کنگره آمريکا هر دو مخالف پيشرفت ايران هستند. در اين راستا آن‎ها از اين مي‎ترسند که اگر توافقنامه ژنو موفق شود، آغاز همکاري‎‎هاي بعدي بين ايران و آمريکا نيز صورت خواهد گرفت.

اين گروه به منافع آمريکا هم نمي‎انديشند. آن ها از مسير توافق، هم مي‎توانند مسئله هسته‎اي ايران را مديريت کنند و هم کشوري را در منطقه براي همکاري با خود داشته باشند اما اولويت آن‎ها منافع رژيم اسرائيل است.

نکته مهم اين است که هر دو گروه مخالف پيشرفت و خواهان مديريت ايران هستند؛ گروه اول مديريت را به‎گونه‎اي انجام مي‎دهد که از ايران در منطقه استفاده ابزاري کند و گروه دوم که دشمني‎اش با ايران بيشتر است، معتقد است ايران بايد نابود و تسليم شود.

به‎صورت کلي اين اختلاف نبايد ما را خوشحال کند که به‎عنوان مثال فلان گروه مناسب است! چراکه آن‎ها يک هدف را دنبال مي‎کنند. از اين‎رو مقام معظم رهبري فرمودند از لبخند‎هاي طرف آمريکايي نبايد خوشحال شد و بر روي آن حساب باز کرد چرا که آن‎ها دشمن و شيطان هستند و براي کم کردن شر اين شيطان در حوزه‎‎هايي مذاکره صورت مي‎گيرد.

نگاه آمريکا به ايران عوض نشده است و رهبر معظم انقلاب بر همين اساس فرمودند بايد جبهه دشمن را بشناسيم. برخي به راحتي با اين لبخند‎ها فريب مي‎خورند و فقط ظاهر را مي‎بينند.

ما با معضل کمبود مطالعات در حوزه آمريکا روبه رو هستيم و بايد به اين موضوع توجه کافي کنيم. شناخت غرب معاصر نيز در همين مبحث مي‎گنجد.

اين خود نيازمند يک عزم ملي است. موضوع ديگر، بحث ايجاد اتاق‎‎هاي فکر در حوزه مطالعات آمريکاست زيرا که رقيب ما درباره ايران اتاق‎‎هاي فکر بسياري را طرح‎ريزي کرده و موضوعات متنوع و گوناگوني را در اين چارچوب مورد بحث و بررسي قرار مي‎دهد.

مسئله بعدي بازي پشت پردهاي است که آمريکايي‎ها در قبال ايران درصدد به هدف رساندن آن مي‎باشند؛ به‎گونه‎اي که در راستاي مذاکره در باب موضوع هسته‎اي به‎دنبال اين هستند که ايران را در حوزه سياست داخلي(مسائل حقوق بشري) و نيز سياست خارجي (مبارزه با تروريسم) با خود هماهنگ کنند. استفاده از شيوه قطره چکاني و تزريق پول‎‎هاي ايران که در خارج از کشور بلوکه شده بود، در همين چارچوب قرار مي‎گيرد.

نکته‎اي که لازم است بدان توجه نمود و از آن بهره‎برداري کافي کرد، موضوع استفاده از متفکراني است که بعد از دروغ بزرگ ۱۱ سپتامبر، به خود آمده‎اند و به هر طريق درصدد شفاف‎سازي هستند.

بهره‎گيري از آنان در دانشگاه‎‎هاي خاص يا دانشگاه‎‎هاي الکترونيکي، خود يک فضاي جديدي را باز مي‎کند که مي‎تواند بازخوردي مثبت و جهاني داشته باشد.

به‎طور کلي حتي اگر ايران برنامه هسته‎اي خود را به‎طور کامل و براي هميشه متوقف کند، آمريکا بدون نقض توافقنامه ژنو، مي‎تواند با دو بهانه ديگر خود، يعني موضوعات حقوق بشر و حمايت از تروريسم، به تحريم‎‎هاي بانکي و نفتي که بيشترين مشکل را براي مردم ايجاد کرده ادامه دهد.
شکاف در سیاست ‌خارجی آمریکا و فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سگی ایرانی سوژه جدید در آمریکا شد (+عکس)
Earth آمریکا از اعمال تحریم‌های جدید علیه صادرات نفت ایران خبر داد
Subarrow سیاست آمریکا نسبت به ایران به ویژه فعالیت های آن در منطقه چیست
Subarrow فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا: در آینده‌ای نزدیک عراق را ترک نخواهیم کرد
  استایل و جواهرات کامالا هریس در مراسم تحلیف جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا
  روزنده: مردم مخالف مذاکره با آمریکا هستند/آراء خاکستری، نگاه جناحی ندارند
  نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا(زنده)
  پیش فرض انتخابات 2020 آمریکا و تاثیر آن بر قیمت ارز، قیمت طلا و سکه و قیمت نقره
Heart ارتش آمریکا نخستین آتشبار "گنبد آهنین" را از رژیم صهیونیستی تحویل گرفت
Heart  تحریم‌های آمریکا مقابله با کرونا را دشوار کرده است

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان