16-10-2014، 13:25
گل میدهم ای آسمان، آبی ترم کنی
با خنده ی ابری بباری باورم کنی
یک صبح دیگر میرسد فصل گلاب و گل
کاشان سر موعد بیا تا پرپرم کنی
وامانده ام در ابتدای این بهار زرد
تا یک سبد از میوه هایت نوبرم کنی
در سفره ی گلدار این گلشن بخندی و
یک صبحدم مهمان حالی دیگرم کنی
من گفته بودم که نمانده از تمام من
تا یادگاری از تنم خاکسترم کنی
عمریست مات رقص انگشتان تو مانده
گاهی عروسک میشوم بازیگرم کنی
میخواهم از تو مهربان ای خواهر صبور
باشد قبولم کرده حالا خواهرم کنی
با خنده ی ابری بباری باورم کنی
یک صبح دیگر میرسد فصل گلاب و گل
کاشان سر موعد بیا تا پرپرم کنی
وامانده ام در ابتدای این بهار زرد
تا یک سبد از میوه هایت نوبرم کنی
در سفره ی گلدار این گلشن بخندی و
یک صبحدم مهمان حالی دیگرم کنی
من گفته بودم که نمانده از تمام من
تا یادگاری از تنم خاکسترم کنی
عمریست مات رقص انگشتان تو مانده
گاهی عروسک میشوم بازیگرم کنی
میخواهم از تو مهربان ای خواهر صبور
باشد قبولم کرده حالا خواهرم کنی