امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

محبت در قرآن (1)

#1
Smile 
حب و بغض دو مفهومی است که با زندگی همه انسانها عجین شده و از فطریات اولیه بشر هست. از این رو در معارف بشری و معارف الهی که در کتب آسمانی منعکس شده به خصوص در قرآن کریم، از آن، مطالب و معارف مفصلی عنوان شده است. در آخرین کتاب آسمانی برای تبیین این مقوله فطری، اقسام آن، درجات، رابطه میان حب انسان و خداوند، بهره مندان از حب الهی و محرومین از آن و ... از واژه های مختلفی استفاده شده است، که در این نوشته تا حد امکان به بررسی همه آنها در رابطه با «محبت» پرداخته شده است. از این رو می توان به ضد آن (بغض) معرفت پیدا کرد که تعرف الاشیاء باضدادها.
واژه های کلیدی: محبت، مودت، الفت، دوست، خلت،
مقدمه :اهمیت موضوع


نزد امام باقر علیه السلام از محبت سخن به میان آمد، حضرت فرمودند: «هل الدین الا الحب» آیا دین چیزی جز محبت است؟ سپس امام علیه السلام با استناد به آیاتی(1) از قرآن کریم فرمودند: «الدین هو الحب و الحب هو الدین» دین محبت است و محبت دین است(2)این سخن به خوبی جایگاه و اهمیت محبت را روشن کرده است: زیرا مهمترین ناموس انسان، دین است که در موقع لزوم، همه هستی خود را باید فدای آن کند و مطابق این روایت، اساس دین محبت است. از نظر قرآن کریم مؤمن باید بیشترین محبت را نسبت به خدا داشته باشد.(3) و خداوند اساس زندگی مشترک را نیز بر پایه دوستی بنا نموده است(4)از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود، جامعه مطلوب قرآنی جامعه‌ای است که بر اساس محبت خدا و محبت نسبت به یکدیگر شکل بگیرد؛ همه مردم خود را برادر یکدیگر بدانند و تا سر حد ایثار و فداکاری نسبت به یکدیگر محبت بورزند. آیاتی همچون: «انما المؤمنون اخوۀ فاصلحوا بین أخویکم»؛ مؤمنان برادر یکدیگرند، پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید.»(5) « فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخواناً» «پس در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید»(6)«فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبونه»؛ خداوند به زودی عده‌ای را می‌آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند.» (7)«یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فی صدورهم حاجۀ مما اوتوا و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصۀٌ»؛ کسانی که به سوی ایشان هجرت کنند دوست می‌دارند و در دل خود نیازی به آنچه به آنان داده شده احساس نمی‌کنند و آنها را بر خود مقدم می‌دارند، هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند! و آیات دیگر همه گویای این است که محبت، اساس و پایه یک جامعه ‌ی اسلامی است. در روایات نیز آمده است که محبت روح خدا در میان بندگان است و چیزی شیرین تر از محبت نیست(8)
1.پیشنیه


موضوع محبت به طور عام از دیر زمان مورد توجه اندیشمندان بوده و به صورتهای مختلف مورد بحث قرار گرفته است؛ محدثان در کتابهای حدیثی خود برای محبت باب خاصی قرار داده و با عناوین مختلف به نقل آیات و روایات مربوط به آن پرداخته‌اند.همچنین مفسران در ذیل برخی آیات محبت به مطالبی اشاره کرده‌اند. (طوسی/التبیان: بقره 190، 165، نساء 125- طبرسی/مجمع البیان: بقره 165، آل عمران 31، مریم 96 و... .. – فخر راضی/تفسیر کبیر: بقره 165 و 254، آل عمران، 31، انفال 63، شوری 23، زخرف، 67 و... .. – صدر المتأهلین در تفسیرش: بقره 257، یس 74 و 75، جمعه 6 و 10 و... . – علامه طباطبائی/المیزان: بقره 165، آل عمران 31، مائده 51 و 54، یوسف 3، انفال 63، شوری 23 و... . – مکارم شیرازی/نمونه: آل عمران 28 و 31، نساء 86، یوسف 8 و 30، مریم 96، نور 61، فرقان 28، شوری 23، فتح 29، حجرات 7، مجادله 22، ممتحنه 7، 4، 1 و... . و مفسران دیگر.)علمای اخلاق نیز در کتاب‌های اخلاقی، این موضوع را با عناوین مختلف مطرح کرده‌اند (فیض کاشانی/المحّجۀ 8/3 – ملا مهدی نراقی/جامع السعادات ج 3، 125- ملااحمد نراقی/معراج السعاده 710)
برخی دانشمندان نیز درباره محبت کتاب‌های مستقلی تألیف نموده‌اند عبهر العاشقین/روز بهان بقلی شیرازی (م 606 ه.ق) روضه المحبین/ابن قیم جزویه (م 751 ه ق) ریاض المحبین/میرزا قلی خان نوری (م 1288 ه.ق) – از معاصرین: الحب فی القران الکریم/عمر شاکر الکبیسی- الحب و البغض فی القرآن الکریم/مها یوسف جارالله- المحبه فی الکتاب و السنه/محمد ری شهری)
واژه شناسی


قرآن کریم برای اشاره به مفهوم محبت و دوستی از واژه ‌های گوناگونی استفاده نموده است که به بیان آنها می‌پردازیم.
1.محبت


واژه «محبت» در قرآن کریم تنها یک بار آمده است: «والقیتُ علیک محبّۀ منی»؛ و من محبتی از خودم بر تو افکندم»(9)اما متشتقات آن 94 بار به کار رفته است:
الف) 64 بار از باب افعال (اُحّب، یُحبّ) مانند: آیات 165 بقره، 54 مائده، 188 آل عمران و... کاربرد فعل ثلاثی مجرد از ماده‌ی «حبَّ یحبُّ» مانند «عزَّ یعزُّ» خیلی کم است (ابن حاجب، شرح شافیه 1/142) به همین جهت در قرآن کریم بکار نرفته است و استعمال شایع آن از باب «افعال» است.
ب) نه بار به صورت مصدر (حُبّ)، مانند آیات 165 و 177 بقره، 14 آل عمران، 30 یوسف و...
ج) چهار بار باب «استفعال» (استحبّ یستحب)، مانند: آیات 3 ابراهیم، 174 فصلت، 33 توبه و 107 نحل که در هر چهار مورد با «علی» آمده است به معنای ایثار (برگزیدن)(10)
د) سه بار أفعل تفعیل (أحبَّ): آیات 24 توبه، 8 و 33 یوسف
ه) یک بار باب تفعیل (حَبَّبَ) که در آیه 7 حجرات آمده است.
ط) یک بار أحبّاء (جمع حبیب) که در آیه 18 مائده آمده است.
ی) هفت بار نیز «حبّ» و پنج بار «حبَّۀ» آمده است که به معنای دانه می‌باشد، چون نتیجه‌ی کار «زارع» است به آن توجه و میل دارد و آن را دوست می‌دارد(11)
معنای «محبت»


«محبت» و مشتقات آن در کتاب‌های لغت و تفسیر، اخلاق و... . به صورت ‌های گوناگون تبین شده است از آن جمله: «حب» نقیض بُغض (کینه و دشمنی) است(12). اراده کردن و خواستن چیزی که یقین یا گمان به خیر و خوبی آن داری(13). ولی هر اراده‌ای «محبت» نیست. «محبت» به معنای تعلق و وابستگی خاص دانسته شده است(14) همچنین به معنای دوستی و میل شدید مقابل بعض و تنفر گرفته‌اند.(15) حالتی است در دل یک موجود دارای شعور، نسبت به چیزی که با وجود او ملایمت و با تمایلات و خواسته‌های او تناسبی داشته باشد مثل نیروی جذب در میان موجودات بدون شعور.(16)به نظر می‌رسد «محبت» حقیقتی است که هر انسانی آنرا در وجود خود به طور وجدانی حس می‌کند و می‌فهمد. زیرا هیچ دلی خالی از محبت نیست، محبت به فردی، خوردنی، نوشیدنی، راحتی و آسایش یا نعمت‌های دیگر و.... بنابر این، محبت یک نوع جاذبه، میل و کششی است که در یک موجود صاحب شعور، نسبت به چیزی که با وجود او ملایمت و با تمایلات و خواسته‌های او تناسبی داشته باشد، پدید می‌آید.(17)
2.«مودت»


برخی «مودت» را به معنای «محبت» گرفته‌اند(18)و مشتقات آن 28 مرتبه در قرآن به کار رفته است، اگر با «لو» بیاید متضمن معنای «تمنی» و «آرزوست» مثل آیه 21حجر(19).ماده‌ی «حب» با «لو» تمنی نمی‌آید، در عین حال «مودّت»، محبتی است که اثر آن در عمل ظاهر شود، مثل ألفت، مراودت (آمد و شد) و احسان و... .(20) لذا درباره‌ی «محبت» میان زوجین واژه‌ی «مودت» به کار برده شده است: «و جعل بینکم مؤدۀً و رحمۀً»(21)و خداوند خودش را «ودود» معرفی فرموده است: «ان ربی رحیمٌ ودودٌ»(22) چرا که محبت خداوند با نعمت، احسان و بخشش همراه است.
3.«اُلفت»


در حقیقت به معنای «جمع شدن» است(23)و محبت و دوستی، نتیجه‌ی و ثمره‌ی آن است نه این که الفت به معنای محبت باشد(24)«الف» و مشتقات آن 22 بار در قرآن بکار رفته است که در برخی موارد اشاره به عدد معین است(25) به عدد هزار «ألف» می‌گویند زیرا ده‌ها و صدها را در خود جمع نموده است (26)
4.«خُلّت»


«خلل» در لغت به معنی شکاف، وسط و گشادگی میان دو چیز است.(27) گفته اند: خلّه آن اختلالی است که عارض نفس می‌شود یا به جهت علاقه بسیار به آن و یا به جهت نیاز به آن.(28) ماده‌ی «خلل» 13 بار در قرآن آمده است (خلال، خلیل، أخلّاء (جمیع خلیل)، خُلّة) بنابراین ماده «خلل» به معنای محبت نیست، اما تعبیر دوست به «خلال» و «خله» ممکن است به چند جهت باشد:
1. به جهت آنکه محبت قلب را می‌شکافد ودر نفس انسان نفوذ می‌کند، مانند تیری که در قلب هدف فرو می‌رود.(29)
1. به خاطر آنکه نفس احساس نیاز به محبوب می‌کند.(30)
2. چون هر یک از دو دوست، دوستش را از اسرارش آگاه می‌کند، پس گویا در میان قلب او جا دارد. (31)
البته این دوستی باید تام و خالص باشد و خللی در محبتش نباشد.(32)
5.«رغبت»


«رغب» (بر وزن فَعِل یا فَعَل) به معنای میل و محبت و «رغب فیه» ضد «رغب عنه» می‌باشد (33)میل خاص نفسانی(34)میل اکید(35) آمده است. ماده‌ی «رغب» هشت بار در قرآن آمده است که سه مورد آن با «عن» آمده و به معنای اعراض و روی گردانی است. سه بار هم با «الی» آمده است به معنای «میل و محبت». دو بارهم بدون حرف جرّ آمده است. پس رغبت نوع خاصی از محبت است (محبت و میل اکید)
6.«ولایت»


ماده «ولی» در لغت به معانی مختلفی آمده است (مانند: قرب و نزدیكی، مالك و سرپرست، یاری كننده و... .) كه یكی از آنها محبت و دوستی است، به طوری كه دو چیز یا چند چیز به قدری به همدیگر متصل باشند كه چیزی غیر از جنس آنها در میان نباشد. لذا «ولایت» به معنای دوستی جایی است كه دوستی و محبت محسوس و همراه با كمك و یاری باشد. بنابراین ولایت نوع خاصی از محبت خواهد بود(36) ماده ی «ولی» و مشتقات آن231 بار در قرآن كریم در موارد گوناگونی بكار برده شده است كه در برخی موارد به معنای دوستی است.(37)
7.«صدیق»


از ماده ی «صدق» تقیض «كذب»(28) به كسی گفته می شود كه دوستی و محبتش خالص باشد (39)و شائبه فسادی در آن نباشد.(40) این واژه دوبار در قرآن آمده است: شعرا/10: «ولاصدیق حمیم» و نور/61 كه منظور از «صدیق» دوست خاص است.
8.«حمیم»


كه از ماده «حمم» به معنای آب جوشان آمده است(41) به خاطر حرارت زیاد به تب «حمی» می گویند، به دوست و خویشاوند نیز «حمیم» می گویند به اعتبار محبت و علاقه شدیدی كه نسبت به هم دارند(42) : «فلیس له الیوم ها هنا حمیم»(43) برای او امروز (قیامت) دوستی نیست كه به او نفعی برساند (44) این واژه بیست بار در قرآن به كار رفته است كه چهارده مورد به معنای آب جوشان(45)و شش مورد آن به معنای دوست و خویشاوند آمده است.(46)
9.«أخدان»


جمع «خِدن» به معنای دوست پنهانی(47) و دوستی خیلی نزدیك كه در امور ظاهر و باطن با انسان باشد گفته شده است.(48) این واژه دو بار در قرآن آمده است؛ یكی در مورد اوصاف زنان (49)ویكی هم در مورد مردان(50)
10.«اخوان»


جمع «أخ» از ماده ی «أخو» به هر كسی كه با دیگری مشاركت داشته باشد «أخ» گفته می شود.چه مشاركت از جهت نسب باشد(51)یا از جهت رضاع (52) یا قبلیه (53) یا دین و مسلك(54) یا دوستی و غیر آن باشد(55)مشاركت از جهت دوستی مانند آل عمران/103 و حجر 47. البته ممکن است آیات دیگری هم در قرآن یافت شود، که دلالت بر معنای محبت و دوستی داشته باشد. که در این نوشتار به ذکر همین موارد اکتفا شد.
جایگاه محبت


محبت افراد با یكدیگر با قلب آنها ارتباط دارد و بر اثر الفت میان قلوب، میان آنان محبت ایجاد می شود.(56) در دعای كمیل نیز می خوانیم: «قلبی بحبك متیماً» خدایا دلم را با دوست داشتنت، رام و منقاد گردان! (57)در روایت نیز از حضرت امیر علیه السلام آمده است كه «محبت ما و محبت دشمنان ما در یك دل نمی گنجد، چرا كه خداوند می فرمایند: «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه» خداوند برای هیچ كس دو دل قرار نداده كه با یكی قومی را دوست بدارد و با دیگری دشمنان آن ها را دوست بدارد(58). پس روح است كه به محبوب میل پیدا می كند و چه بسا جسم را نیز به سمت او می كشاند. و این خارج از ماده و زمان است. به روح از آن جهت كه دارای ادراكات و عواطف است، «قلب» اطلاق می شود. چرا كه عكس العمل مسائل عاطفی از قبیل محبت، عداوت، ترس و... در قلب انسان ظاهر می شود از این جهت به روح «قلب» اطلاق شده است.
مراتب محبت


محبت دارای شدت و ضعف است و مراتب مختلفی دارد چون كمالی كه علت محبت واقع می شود یكسان نیست و شدت و ضعف دارد. از تعابیری كه در قرآن كریم آمده است این مطلب قابل استفاده می باشد.
1.«أشدَّ حبّاً» در آیه 165/بقره: «... والذین امنوا اَشد حبّاً لله» شدیدتر بودن محبت مؤمنان به خداوند در این آیه دو وجه دارد: الف) محبت مؤمنان به خداوند از محبت مشركان نسبت به معبودهایشان شدیدتر است. ب) محبت مؤمنان به خداوند، از محبتشان نسبت به غیر خدا شدیدتر است.
2.«حب شدید» در آیه 8 سوره عادیات: «و انّه لحبّ الخیر لشدید» میل به خیرات و خوبی ها فطری انسان است؛ چه مطلق خیر باشد چه «مال» كه وسیله فراهم كردن خیرات است بدون انحرافات.
3.«حبّ جمّ»: در آیه 20 سوره فجر «و تحبون المال حباً جماً» جم در لغت به معنای كثیر (بسیار) آمده است و «حب جم» به عبارتی همان « حب شدید» است كه از این آیه روشن می شود حب دارای مراتب كثرت و قلّت و شدت و ضعف است.
4.«شَغََفها حبّاً»: یوسف آیه 30: محبت یوسف قلب زلیخا را پر كرده یا پوشانده (غلبه كرده است) كه این تعبیر كنایه از شدت محبت و علاقه است.
5.«أحبّ»: توبه آیه 24: كلمه «أحبّ» اسم تفضیل است (دوست دارتر و محبوب تر) و این واژه دلالت دارد كه محبت نسبت به محبوب ها دارای مراتب است: برخی محبوب و برخی محبوب ترند، لذا خداوند و رسولش باید نزد مؤمنان محبوب تر از محبوبان دیگر باشند، چنانچه در آیه ی دیگر فرمودند: «والّذین آمنوا أشدُّ حبّاً لله» آنها كه ایمان دارند به خدا محبت بیشتری دارند.از مجموع این آیات استفاده می شود كه: محبت دارای مراتب أشد، شدید، متوسط و ضعیف است كه نسبت به محبین و محبوبان متفاوت است.
انواع «محبت»


شكی نیست كه اسلام دین محبت است، اما هر جاذبه، میل و كششی مثبت نیست زیرا: «عسی ان تكرهوا شیئاً ‌و هو خیرٌ لكم و عسی أن تحبّوا شیئاً و هو شرٌ لكم و الله یعلم و انتم لا تعلمون» بقره/216چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنكه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنكه شر شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید.لذا محبت ها دو گونه اند: محبت های پسندیده، مانند: محبت خدا به انسان، محبت انسان به خدا، محبت پیامبر و اهل بیت محبت پدر و مادر و... . محبت های ناپسند مانند: دوستی شیطان، دشمنان خدا و رسول، دوستی با نامحرم و... .
معنای محبت خدا


برخی گفته اند خداوند محبّ واقع نمی شود، زیرا محبت میل قلب است به سوی چیزی كه با آن ملایمت داشته باشد و خداوند منزّه است از انفعال نفسانی و تغییر حالی به حال دیگر كه ملازم با حدوث است و در خداوند حدوث راه ندارد. اما قرآن كریم به طور صریح خداوند را «محبّ» معرفی فرموده است: «فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه(59)»؛ به زودی خدا گروهی را می آورد كه آنان را دوست می دارد و آنان نیز او را دوست دارند.در آیات گوناگون دیگری نیز پاكان، پرهیزكاران، صابران، توبه كنندگان و... . به عنوان محبوبان خداوند معرفتی شده اند. در ادعیه هم خطاب شده است: «یا محبّ التوابین(60) لذا باید محبت خداوند صحیح تبیین شود. لكن حق آن است كه حقیقت محبت الهی برای ما قابل درك نیست و عقل و فهم ما آن را جز از راه آثار نمی تواند درك كند. چنانچه به حقیقت سایر صفات الهی نیز نمی توان پی برد و تنها از راه آثار، آنها را می فهمیم لذا بهترین تعریف برای محبت از طرف خدا « لطف، توجه، احسان، اكرام و افضال اوست و عدم محبت از ناحیه او قطع این الطاف و رحمت هاست(61). لذا افعال و اشخاصی كه با خواسته های خداوند، تناسبی داشته باشند محبوب خداوند هستند مانند: نماز، روزه، خمس... و نیكوكاران‌، پرهیزكارن، توكل كنندگان و... .از طرفی چون خداوند هر چیزی را كه آفرید، نیكو آفرید(62)همه انسان ها اولاً و بالذات با قطع نظر از صفات اكتسابی، محبوب خدا هستند و خداوند آفریده های خود را دوست دارد، با این تفاوت كه برخی افراد با پیمودن راه كمال، این محبوبیت را افزایش می دهند و مورد عنایت ویژه خداوند قرار می گیرند، برخی هم با سوء اختیار، در خود بدی بوجود می آورند و نعمت ها و كمالات الهی را به نقمت تبدیل می كنند و محبت خداوند از آنها سلب می شود مانند: كافران، ظالمان، مفسدان، متجاوزان از حدود الهی و... .
زمینه های محبوبیت انسان در نزد خداوند


از نظر قرآن پاكی، نیكوكاری، تقوا، توكل، صبر، قسط، توبه، پیكار در راه خدا و پیروی از رسول خدا (ص) باعث می شود تا خداوند انسان را دوست داشته باشد كه در این گفتار به بیان آنها می پردازیم:
1.پاكی


یكی از چیزهای كه باعث می شود انسان مورد عنایت و محبت ویژه خداوند قرار گیرد پاكی است: «والله یحبُّ المطهرین(63)» ، «ان الله یحبُّ التوابین و یحبُّ المتطهرین(64)»؛ خداوند پاكیزگان را دوست دارد. اطلاق آیه هم پاكی از آلودگی ها و كثافات ظاهری و جسمانی را شامل می شود و هم پاك نمودن روح از آثار شرك و گناه. لذا هم پاكی با آب، هم پاكی معنوی (كه با وضو، غسل و اعمال صالح حاصل می شود) و هم پاكی از گناه، منظور این آیات است. خداوند پاكیزگان را دوست دارد: از این رو به حضرت ابراهیم و اسماعیل دستور داده است تا خانه اش را برای عبادت بندگانش پاك و پاكیزه كنند(65) از آسمان آب فرستاده برای تطهیر(66) وضو، غسل و تمیم را تشریح نموده و اراده فرموده مؤمنان پاك شوند(67) به پیامبرش دستور پاكی داده(68) و بندگان خاص و برگزیده اش را از هر گونه پلیدی پاك گردانیده(69)و پاكی را زمینه ارتباط انسان با كتاب الهی قرار داده است(70). این ها همه مؤید این مطلب است كه پاكی، زمینه محبوبیت انسان در نزد خداوند است و خداوند پاكیزگان و پاكان را دوست دارد و هر چه پاكی انسان بیشتر باشد، به همان نسبت محبت خداوند به انسان بیشتر خواهد بود.
2.نیكوكاری


یكی از چیزهای كه زمینه محبت خداوند به انسان را فراهم می‌كند «احسان» است(71). مواردی كه در این آیات آمده یا مفسرین ذیل این آیات ذكر كرده اند، مصادیقی از احسان است و منافاتی با یكدیگر ندارند و منحصر در این موارد هم نیست. لذا هر كاری كه فی نفسه «حسن» باشد و هر كاری كه از آن نفعی به دیگران برسد، زمینه مبحت خدا به انسان را فراهم می كند. بنابراین «محسنین» هم به كسانی گفته می شود كه به دیگران كمك و نیكی می كنند و هم به افرادی گفته می شود كه كار نیك و عمل «حسن» انجام می دهند(72)
3.تقوا


قرآن كریم در سه مورد می فرماید: « خداوند پرهیزكاران را دوست دارد(73)» بنابراین، هر كس مصداق متقین باشد خداوند او را دوست خواهد داشت. در آیات مختلف قرآن به معرفی پرهیزكاران پرداخته شده است و برای آنان اوصافی بیان نموده است مانند: ایمان به غیب، به پاداشتن نماز، انفاق از نعمت های خدادادی، ایمان به دعوت همه انبیاء، ایمان به رستاخیز(74)فرو بردن خشم خود، گذشت از خطای مردم، توبه(75) نیكوكاری، كم خوابی در شب، استغفار پیوسته در سحرگاهان و...(76) قرآن كریم درباره جایگاه و مقام پرهیزكاران نیز می فرماید: «واعلموا أن الله مع المتقین»؛ بدایند خدا با پرهیزكاران است.(77) «ان المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیك مقتدر»؛ یقیناً پرهیزكاران در باغ ها و نهرهای بهشتی جای دارند، در جایگاه صدق نزد خداند مالك مقتدر(78) این گونه آیات نیز شاهد روشنی است بر این كه تقوا پرهیزكاری باعث می شود تا انسان مورد عنایت و محبت ویژه خداوند قرار گیرد، زیرا بهشت و نعمت های بهشتی، از روشن ترین جلوه های محبت خدا به بندگان محبوش می باشد، بندگانی كه تقوا یك نیروی كنترل كننده درونی در آنهاست و انسان را در برابر طغیانها حفظ می كند و ماشین وجود انسان را مثل یك ترمز در پرتگاهها حفظ می كند.
4.توكل


قرآن كریم می فرماید: «ان الله یحب المتوكلین»؛ خداوند متوكلان را دوست دارد(79) توكل از ماده «وكل» به معنای واگذار كردن و اعتماد و تكیه نمودن بر دیگری است(80) توكل بر خدا آن است كه انسان در كارها نهایت سعی و تلاش خود را انجام دهد و برای رسیدن به اهدافش بر خدا، یعنی منبع فنا ناپذیر قدرت و توانایی تكیه نماید و از هیچ قدرتی نهراسد. چنین شخصی به طور مسلّم مورد عنایت و محبت خداوند خواهد بود.
5.صبر


صبر به معنای خویشتن داری، حبس و امساك است(81). در روایتی پیامبر اكرم (ص) می فرمایند: «صبر بر سه گونه است: صبر هنگام مصیبت، صبر بر اطاعت». قرآن كریم نیز در آیه 65 مریم می فرماید: «واعبده و اصطبر لعبادته»؛ پرودگار زمین و آسمان را عبادت كن و در راه عبادتش شكیبا باش. قرآن مجید در آیه 17 سوره لقمان می فرماید: « و اصبر علی ما اصابك»؛ در برابر مصایبی كه به تو می رسد شكیبا باشد .در قرآن بیش از نود آیه، سخن از صبر به میان آمده، كه بیشتر این آیات نشانگر آن است كه صابران مورد عنایت ویژه خدا هستند؛ همراه بودن خداوند با صابران،(82) دادن بهترین جزاء به شكیبا(83) ‌، درود و رحمت پرودگار نسبت به آنان(84)و... . همه اینها نشانه محبت خدا به صابران است لذا در آیه 146 سوره آل عمران می فرماید: «.. و الله یحب الصابرین». موارد ذكر شده در آیه هم به حكم ذكر مصداق است نه منحصر كردن در همین موارد!
6.قسط


قرآن كریم در سه مورد تصریح نموده است كه «مقسطین» را دوست دارد:
1.در مورد حكم و قضاوت: « و ان حكمت فاحكم منهم بالقسط، ان الله یحب المقسطین(85)»
2.در مورد كسانی كه مسلمان نیستند، اما با مسلمانان به طور مسالمت آمیز زندگی می كنند: «لاینهاكم الله عن الذین لم یقاتلوكم فی الدّین و لم یخرجوكم من دیاركم أن تبرّوهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین(86)»
3.هنگام صلح دادن میان دو گروه از مسلمانان كه با هم سر جنگ دارند: «وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ(87)» «اقسط یقسط» به معنای رفع ظلم و ازاله ی جور و ستم است، لذا كسانی كه در رفع ازالهْ ظلم و ستم كوشش می كنند محبوب خدا و مورد عنایت ویژه او هستند.برخی گفته اند: « قسط» عدل در قسمت و حكم را گویند.(88) ولی لفظ «عدل» اعم از عدل در حكم و غیر آن است(89). از طرفی موارد عدل دو گونه است؛ برخی مخفی و غیر ظاهر و برخی ظاهر و آشكار است. قسط به عدلِ ظاهر و آشكار گفته می شود(90)
7.توبه


قرآن كریم می فرماید: «ان الله یحبُّ التوابین» خداوند توبه كنندگان را دوست دارد. عمومیت آیه هم توبه کنندگان از گناهان، هم توبه كنندگان از گناهان كبیره و هم توبه كنندگان از كفر را شامل می شود.ماده «توب» به معنای «رجوع» است؛ در مورد بنده به معنای رجوع از غیر خدا به سمت خداست، اما در مورد خدا كه با «علی» متعدی می شود به معنای رجوع به نحو استعلا و استیلاست كه لازمه ی آن رحمت، عطوفت و مغفرت پرودگار است(91) از آیات قرآن استفاده می شود كه توبه بنده در میان دو توبه خدا قرار دارد، نخست خدا به بنده رجوع (لطف و نظر) می كند و به او توفیق توبه می دهد و بنده موفق به توبه می شود، سپس خداوند توبه او را می پذیرد و مورد رحمت و مغفرت خودش قرار می دهد(92) «ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم(93)» پس خداوند رحمتش را شامل حال آنان نمود و به آنان توفیق داد تا توبه كنند خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است. «تواب» صیغه‌ی مبالغه است یعنی كسی كه زیاد توجهش را از غیر خدا به خداوند كریم باز می گرداند. بنابراین بازگشت به خدا زمینه ساز جلب محبت خداست. اگر انسان بخواهد محبوب خدا باشد باید مرتب توجهش را از غیر خدا به خدا باز گرداند. زیرا غفلت، قصور و تقصیر انسان در برابر پروردگار عالم فراوان است.
اندر همه جا با همه كس در همه حال
می دار نهفته چشم دل جانب یار
8.پیكار در راه خدا


یكی از كارهای كه زمینه محبت خدا را فراهم می كند پیكار در راه خداست: «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً كانهم بنیان مرصوص(94)»؛ خداوند كسانی كه را كه در راه او پیكار می‌كنند و گویی بنایی آهنین اند دوست می‌دارد. درجای دیگر خداوند یكی از ویژگی های محبوبان خود را جهاد در راه خدا بیان نموده است، كه البته این مجاهدین صفات دیگری نیز باید داشته باشند: «.... فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ(95)»؛ خداوند به زودی جمعیتی می آورد كه آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران سرسخت و نیرومندند، آنها در راه خدا جهاد می كنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراس ندارند. به همین جهت است كه «خداوند جان و مال مؤمنان پیكار كننده در راهش را خریده و در مقابل به آنان بهشت عطا می كند(96)»، «و خداوند مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است(97)» و این خود از نشانه های بارز محبت خدا به پیكاركنندگان در راه اوست همراه با صفات دیگری كه در این دو آیه آمده است.آیه 54 سوره مائده، یك مفهوم كلی و جامع را بیان می كند كه در هر زمانی تا روز قیامت می تواند مصداقهایی داشته باشد؛ امیر مومنان علی علیه السلام ، حضرت حجت  و یارانش، سلمان فارسی، و هم وطنان او و... .، به طور كلی در هر زمان افرادی كه واقعاً دارای اوصاف ذكر شده در آیه باشند از مصادیق آیه خواهند بود. هر چند در روایات از آنها ذكر نشده باشد و آنچه در روایات آمده، ذكر برخی از مصادیق این آیه است.
9.پیروی از رسول خدا (ص)


خداوند رحیم به پیامبرش می فرمایند: به مردم بگو: «.. قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ»؛ از من پیروی كنید، تا خدا شما را دوست بدارد؛ یعنی مورد عنایت و فیض ویژه خودش قرار بدهد(98)، سپس برای تأكید بر این مطلب در آیه بعد می فرماید: «قُلْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْكَافِرِینَ(99)»؛ بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت كنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد. بنابراین، پیروی از پیامبر زمینه ساز محبوبیت در نزد خدا و سرپیچی از فرمانهای او باعث محرومیت از محبت خداست. اطاعت از پیامبر به قدری در نزد خدا مهم است كه در سوره شعراء هشت بار این دستور تكرار شده است(100) «فاتقوا الله و اطیعون».در آیات دیگر نیز می فرماید: «وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِیقًا(101)»؛ و كسانى كه از خدا و پیامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیكو همدمانند.یا «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ(102)»؛ كسی كه از پیامبر اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است.
«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(103) » خدا و رسول را فرمان برید باشد كه مشمول رحمت قرار گیرید. و... مشمول نعمت و رحمت پروردگار شدن، وارد بهشت و همنشین با پیامبران شدن، صدیقان، شهدا و صالحان شدن، نیز از نشانه های محبت خدا نسبت به اطاعت كنندگان پیامبر است و نشان می‌دهد كه پیروی از فرمان های پیامبر زمینه ساز محبوبیت در نزد خداست.
پاسخ
 سپاس شده توسط ~~SARA:HIVA~~
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یکی دو آیه از قرآن
  تفسیر های قرآن
Star نکاتی مهم که باید درباره قرآن بدانید
  قرآن و تحریف
  فایل تحت وب کتاب قرآن به ترجمه فارسی
  استفاده از قرآن و سنت در راستای ساخت جامعه قرآنی ضروری است
  ترتیب و چینش سوره های قرآن بر چه اساسی است؟
  برابری زنان و مردان در قرآن کریم
  برده داری در قرآن و اسلام
  چرا خداوند در قرآن كريم به عصر، سوگند ياد كرده است؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان