07-10-2014، 13:14
روند رو به رشد مصرف سيگار در سالهاي اخير و توجه جامعه جهاني به اين موضوع باعث شده است که ضرورت پيشگيري از مصرف اين ماده دخاني در دستور کار نهادهاي دولتي قرار بگيرد. براساس تعهدات جهاني ايران مانند ساير کشورهاي عضو مجامع بينالمللي بايد تا سال ۲۰۱۲ برنامههايي را در راستاي کنترل و کاهش مصرف دخانيات اجرا میکرد. چنين ضرورتي در برنامه پنجم توسعه ديده شده است و براساس آن دولت موظف است تا پايان اين برنامه شيوع مصرف مواد دخاني را به ميزان ۱۰ درصد سال پايه کاهش دهد.
به گزارش جهان به نقل از آرمان،دامنه برنامههايي که تا کنون در اين زمينه اجرا شده است از برنامههاي فرهنگي تا برخورد قضايي گسترده است. يکي از اين برنامهها چاپ تصويرهاي هشداردهنده روي بستههاي سيگار بود که روي کاغذ آغاز آن به پنجم مهر سال ۸۷ ميرسيد اما، اجراي آن عملا در سال ۸۸ نمود پيدا کرد. البته هنوز سيگارهاي فاقد چنين تصويرهايي به وفور در بازار يافت ميشود.
یکپنجم آدمها سیگاری هستند
براساس آخرين آمارهاي منتشرشده توسط سازمانهاي بين المللي نزديک به يکپنجم جمعيت جهان سيگاري هستند. آخرين رقمي که در اين زمينه اعلام شده است نشان ميدهد که حدود يک ميليارد و ۳۰۰ ميليون نفر در دنيا سيگار ميکشند. اين رقم که نشاندهنده فراگيربودن مصرف سيگار است مهمترين دليل مخفي ماندن تاريخچه اين ماده دخاني است. درواقع، امروز کمتر کسي باور خواهد کرد که عمر کشف توتون و فراگيرشدن مصرف آن، چيزي حدود ۵۰۰ سال بيشتر نيست و اغلب تصور ميشود که توتون و مصرف آن هميشه وجود داشته است. همه چيز با کشف کريستف کلمب آغاز شد. اين جهانگرد پرتغالي براي پيداکردن راهي بهمنظور اثبات کروي بودن زمين به سرزمينهاي دور سفر کرد.
در همين سفرها بود که پا به سرزميني گذاشت که امروزه به کوبا معروف است. در کوبا بوميان برگهاي گياه توتون را در داخل نيهاي استخواني یا در داخل نوعي چپق بهنام «تاباکو» ميگذاشتند و ميکشيدند. کريستف کلمب در بازگشت به اروپا مقداري از برگها و دانههاي گياه توتون را همراه برد و اين آغاز ورود توتون از آمريکاي مرکزي به اروپا بود. ورود توتون به ايران نيز ماجرايي شنيدني دارد. گفته ميشود اين ماده در زمان شاه عباس وارد ايران شد. با اين حال شواهد و قراين نشان ميدهد اگر چه صنعت توليد سيگار در ايران قدمتي ۷۰ ساله دارد اما، کشف توتون از ۳۰۰ سال پيش در ايران آغاز شده است.
براساس قانوني که سال ۱۲۹۴ شمسي تصويب شد از آن زمان تاکنون انحصار دخانيات در دست دولت بوده است. قانون مذکور در سالهاي ۱۳۰۲ و ۱۳۰۷ تغييراتي جدي يافت و در نهايت حق واردات و صادرات، خريد و فروش، ساخت، نگهداري و حمل و نقل محصولات دخاني در سراسر کشور در انحصار دولت قرار گرفت و مالياتهايي هم بهعنوان «حق انحصار» وضع شد. در سال ۱۳۱۰ انحصار دخانيات شدت بيشتري يافت و موسسه انحصار دخانيات تاسيس شد. براساس قوانين جديد، حق نگهداري و راهاندازي ابزار و ماشينهاي توتونبري، کاغذبري، صحافي کاغذ سيگار و سيگارپيچي به موسسه انحصار دخانيات اختصاص يافت.
اولين مجتمع صنعتي توليد سيگار در ايران سال ۱۳۱۷ در زميني به مساحت ۱۰ هکتار در خيابان قزوين تهران به بهرهبرداري رسيد. نخستين فرآوردههايي که با اقبال عامه مواجه شدند شامل سيگارهاي اشنو، فومن، گرگان، افسر، تارج، ارديبهشت، انواع سيگار برگ و جيگاره (نوعي سيگار دست پيچ با نيمکوب توتون چپق) و انواع تنباکو، توتون چپق و توتون پيپ بود.
۱۵درصد ایرانیها سیگاری هستند
براساس آمار رسمي درحال حاضر بيشتر از ۱۵ درصد از جمعيت کشور سيگار ميکشند. البته ايندرصد مانند بسياري از درصدها گاهي مورد ترديد واقع ميشود تا جايي که برخي مسئولان مصرف دخانيات در ايران را تا رقم ۱۷ درصد هم ميرسانند. براساس اظهارنظرهاي مختلف در اين زمينه ميتوان تعداد سيگاريهاي ايران را۱۱ تا ۱۲ ميليون نفر برآورد کرد. از زمان چاپ تصويرهاي هشداردهنده روي بستههاي سيگار دو گروه موافق و مخالف چاپ اين تصويرها در برابر هم صفآرايي کردهاند. موافقان به تاثير اين تصويرها در کاهش مصرف سيگار اشاره دارند و مخالفان منکر اين تاثير هستند و در عوض ادعا ميکنند که اين طرح به افزايش قاچاق سيگار دامن زده است.
آگاهیبخشی لزوما پیشگیرانه نیست
آمارهاي جهاني حاکي از آن است که سالانه پنج ميليون نفر در جهان بر اثر مصرف دخانيات جان خود را از دست ميدهند. در ايران برآوردهاي انجامشده حاکي از اين است که مصرف سيگار سالانه جان ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر را ميگيرد. شواهد علمي نشان ميدهد که مصرف انواع محصولات دخاني به هر شکلي مضر بوده و باعث مرگ و مير و ناتواني در افراد شده و مصرف دخانيات عامل بروز۹۰درصد سرطان ريه، ۸۰ درصد برونشيت مزمن و ۲۵ درصد بيماريهاي ريوي است. وقتی چنین آمار و ارقامی را میخوانیم به این فکر فرو میرویم که با این وجود، چرا همچنان افرادی به کشیدن سیگار مبادرت میورزند؟ گفته میشود در بسیاری از جوامع تا ۵۰ سال دیگر سیگارکشیدن برمیافتد اما، شواهد و قرائن نشان میدهد این تنها یک آرزو یا حداقل یک پیشبینی خوشبینانه است.
دربررسیهای آماری مشاهده میشود چندین کشور بزرگ جهان همچون بنگلادش، چین و روسیه طی سالهای اخیر بیشتر با افزایش تعداد مصرفکنندگان سیگار روبهرو بودهاند. طبق بررسیهای موسسه ارزیابی سلامت دانشگاه واشنگتن، بالاترین آمار استعمال سیگار مربوط به کشورهای در حال توسعه است. همچنین برخی کشورها همچون کانادا، ایسلند، نروژ و مکزیک توانستهاند با اتخاذ اقداماتی میزان مصرف سیگار را در میان مردمشان کاهش دهند. موفقیت همین کشورها باعث طرح این پرسش شده است که اقدامات پیشگیرانه مانند درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار تا چه حد تاثیرگذار بوده است. یک روانشناس به آرمان میگوید: صرف آگاهی بخشی پیشگیری اتفاق نمیافتد بلکه در کنار آگاهی بخشی باید مهارتهای مقابلهای نیز افزایش پیدا کند.
عزتا... کردمیرزا تصریح میکند: حدود ۵۰ سال پیش که پیشگیری اولیه و ثانویه برای گروههای در معرض آسیب در دستور کار قرار گرفته بود روانشناسان فکر میکردند وقتی آگاهیبخشی اتفاق بیفتد، افراد دیگر سراغ مصرف مواد مضر نخواهند رفت اما، تجربه ثابت کرد که اینطور نیست. او ادامه میدهد: درباره درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار و تاثیر آن تا جایی که اطلاع دارم پژوهش علمی مستندی انجام نشده است اما، بهصورت کلی قاعده تجارت آزاد میگوید فرد حق دارد از تبعات مثبت و منفی محصولی که استفاده میکند آگاه باشد. به گفته این استاد دانشگاه آنچه پیرامون خود میبینیم حاکی از این است که این علائم روی جامعه سیگاریهای ایران تاثیر نداشته است و نهادهای اجرایی در این زمینه عقبتر از فروشندگان سیگار هستند.
از «شلوار سیگار» تا عادی شدن تصاویر
درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار در سالهای اخیر با واکنشهای مختلف و بعضا جالبی از طرف سیگاریها روبهرو بود. وقتی تازه سیگارهای عکسدار به بازار آمده بود محصولی به نام «شلوار سیگار» نیز تولید و در کنار سیگار به فروش رسید. شلوار سیگار کاوری بود که بسته سیگار را میپوشاند و اتفاقا رنگها و طرحهای متنوع آن تشویقکننده بود.
البته درحال حاضر کمتر از این محصول استفاده میشود. به نظر میرسد سیگاریها به تصویرهای هشداردهنده عادت کردهاند و تغییر تصویرها که با هدف اینکه عادی نشود، انجام میشود نیز فایدهای نداشته است. کردمیرزا معتقد است: بهنظر میرسد مصرفکنندگان و تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان سیگار در ایران به سازگاری رسیدهاند. آنها میدانند کدام مصرفکننده سیگار داخلی میکشد و کدام مصرفکننده سیگار خارجی؛ همانطور که میدانند برای چه کسی علائم هشداردهنده مهم است و برای چه کسی نیست.
این استاد دانشگاه درباره درج آگهیهای هشداردهنده روی بستههای سیگار میگوید: وقتی پیامی را میفرستیم اینکه چه پیامی از چه طریقی و به چه کسی میخواهیم بفرستیم مهم است. ضمن اینکه درباره سیگار حتما باید مساله قاچاق آن مورد توجه قرار گیرد چراکه به نظر میرسد، نهادهای اجرایی کنترلی بر حجم زیادی از سیگارهای وارداتی ندارند. آمارهاي منتشرشده درمورد قاچاق سيگار در ايران حاکي از رشد ۱۷۳ درصدي قاچاق اين کالا در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۷ بوده است.
به گزارش جهان به نقل از آرمان،دامنه برنامههايي که تا کنون در اين زمينه اجرا شده است از برنامههاي فرهنگي تا برخورد قضايي گسترده است. يکي از اين برنامهها چاپ تصويرهاي هشداردهنده روي بستههاي سيگار بود که روي کاغذ آغاز آن به پنجم مهر سال ۸۷ ميرسيد اما، اجراي آن عملا در سال ۸۸ نمود پيدا کرد. البته هنوز سيگارهاي فاقد چنين تصويرهايي به وفور در بازار يافت ميشود.
یکپنجم آدمها سیگاری هستند
براساس آخرين آمارهاي منتشرشده توسط سازمانهاي بين المللي نزديک به يکپنجم جمعيت جهان سيگاري هستند. آخرين رقمي که در اين زمينه اعلام شده است نشان ميدهد که حدود يک ميليارد و ۳۰۰ ميليون نفر در دنيا سيگار ميکشند. اين رقم که نشاندهنده فراگيربودن مصرف سيگار است مهمترين دليل مخفي ماندن تاريخچه اين ماده دخاني است. درواقع، امروز کمتر کسي باور خواهد کرد که عمر کشف توتون و فراگيرشدن مصرف آن، چيزي حدود ۵۰۰ سال بيشتر نيست و اغلب تصور ميشود که توتون و مصرف آن هميشه وجود داشته است. همه چيز با کشف کريستف کلمب آغاز شد. اين جهانگرد پرتغالي براي پيداکردن راهي بهمنظور اثبات کروي بودن زمين به سرزمينهاي دور سفر کرد.
در همين سفرها بود که پا به سرزميني گذاشت که امروزه به کوبا معروف است. در کوبا بوميان برگهاي گياه توتون را در داخل نيهاي استخواني یا در داخل نوعي چپق بهنام «تاباکو» ميگذاشتند و ميکشيدند. کريستف کلمب در بازگشت به اروپا مقداري از برگها و دانههاي گياه توتون را همراه برد و اين آغاز ورود توتون از آمريکاي مرکزي به اروپا بود. ورود توتون به ايران نيز ماجرايي شنيدني دارد. گفته ميشود اين ماده در زمان شاه عباس وارد ايران شد. با اين حال شواهد و قراين نشان ميدهد اگر چه صنعت توليد سيگار در ايران قدمتي ۷۰ ساله دارد اما، کشف توتون از ۳۰۰ سال پيش در ايران آغاز شده است.
براساس قانوني که سال ۱۲۹۴ شمسي تصويب شد از آن زمان تاکنون انحصار دخانيات در دست دولت بوده است. قانون مذکور در سالهاي ۱۳۰۲ و ۱۳۰۷ تغييراتي جدي يافت و در نهايت حق واردات و صادرات، خريد و فروش، ساخت، نگهداري و حمل و نقل محصولات دخاني در سراسر کشور در انحصار دولت قرار گرفت و مالياتهايي هم بهعنوان «حق انحصار» وضع شد. در سال ۱۳۱۰ انحصار دخانيات شدت بيشتري يافت و موسسه انحصار دخانيات تاسيس شد. براساس قوانين جديد، حق نگهداري و راهاندازي ابزار و ماشينهاي توتونبري، کاغذبري، صحافي کاغذ سيگار و سيگارپيچي به موسسه انحصار دخانيات اختصاص يافت.
اولين مجتمع صنعتي توليد سيگار در ايران سال ۱۳۱۷ در زميني به مساحت ۱۰ هکتار در خيابان قزوين تهران به بهرهبرداري رسيد. نخستين فرآوردههايي که با اقبال عامه مواجه شدند شامل سيگارهاي اشنو، فومن، گرگان، افسر، تارج، ارديبهشت، انواع سيگار برگ و جيگاره (نوعي سيگار دست پيچ با نيمکوب توتون چپق) و انواع تنباکو، توتون چپق و توتون پيپ بود.
۱۵درصد ایرانیها سیگاری هستند
براساس آمار رسمي درحال حاضر بيشتر از ۱۵ درصد از جمعيت کشور سيگار ميکشند. البته ايندرصد مانند بسياري از درصدها گاهي مورد ترديد واقع ميشود تا جايي که برخي مسئولان مصرف دخانيات در ايران را تا رقم ۱۷ درصد هم ميرسانند. براساس اظهارنظرهاي مختلف در اين زمينه ميتوان تعداد سيگاريهاي ايران را۱۱ تا ۱۲ ميليون نفر برآورد کرد. از زمان چاپ تصويرهاي هشداردهنده روي بستههاي سيگار دو گروه موافق و مخالف چاپ اين تصويرها در برابر هم صفآرايي کردهاند. موافقان به تاثير اين تصويرها در کاهش مصرف سيگار اشاره دارند و مخالفان منکر اين تاثير هستند و در عوض ادعا ميکنند که اين طرح به افزايش قاچاق سيگار دامن زده است.
آگاهیبخشی لزوما پیشگیرانه نیست
آمارهاي جهاني حاکي از آن است که سالانه پنج ميليون نفر در جهان بر اثر مصرف دخانيات جان خود را از دست ميدهند. در ايران برآوردهاي انجامشده حاکي از اين است که مصرف سيگار سالانه جان ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر را ميگيرد. شواهد علمي نشان ميدهد که مصرف انواع محصولات دخاني به هر شکلي مضر بوده و باعث مرگ و مير و ناتواني در افراد شده و مصرف دخانيات عامل بروز۹۰درصد سرطان ريه، ۸۰ درصد برونشيت مزمن و ۲۵ درصد بيماريهاي ريوي است. وقتی چنین آمار و ارقامی را میخوانیم به این فکر فرو میرویم که با این وجود، چرا همچنان افرادی به کشیدن سیگار مبادرت میورزند؟ گفته میشود در بسیاری از جوامع تا ۵۰ سال دیگر سیگارکشیدن برمیافتد اما، شواهد و قرائن نشان میدهد این تنها یک آرزو یا حداقل یک پیشبینی خوشبینانه است.
دربررسیهای آماری مشاهده میشود چندین کشور بزرگ جهان همچون بنگلادش، چین و روسیه طی سالهای اخیر بیشتر با افزایش تعداد مصرفکنندگان سیگار روبهرو بودهاند. طبق بررسیهای موسسه ارزیابی سلامت دانشگاه واشنگتن، بالاترین آمار استعمال سیگار مربوط به کشورهای در حال توسعه است. همچنین برخی کشورها همچون کانادا، ایسلند، نروژ و مکزیک توانستهاند با اتخاذ اقداماتی میزان مصرف سیگار را در میان مردمشان کاهش دهند. موفقیت همین کشورها باعث طرح این پرسش شده است که اقدامات پیشگیرانه مانند درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار تا چه حد تاثیرگذار بوده است. یک روانشناس به آرمان میگوید: صرف آگاهی بخشی پیشگیری اتفاق نمیافتد بلکه در کنار آگاهی بخشی باید مهارتهای مقابلهای نیز افزایش پیدا کند.
عزتا... کردمیرزا تصریح میکند: حدود ۵۰ سال پیش که پیشگیری اولیه و ثانویه برای گروههای در معرض آسیب در دستور کار قرار گرفته بود روانشناسان فکر میکردند وقتی آگاهیبخشی اتفاق بیفتد، افراد دیگر سراغ مصرف مواد مضر نخواهند رفت اما، تجربه ثابت کرد که اینطور نیست. او ادامه میدهد: درباره درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار و تاثیر آن تا جایی که اطلاع دارم پژوهش علمی مستندی انجام نشده است اما، بهصورت کلی قاعده تجارت آزاد میگوید فرد حق دارد از تبعات مثبت و منفی محصولی که استفاده میکند آگاه باشد. به گفته این استاد دانشگاه آنچه پیرامون خود میبینیم حاکی از این است که این علائم روی جامعه سیگاریهای ایران تاثیر نداشته است و نهادهای اجرایی در این زمینه عقبتر از فروشندگان سیگار هستند.
از «شلوار سیگار» تا عادی شدن تصاویر
درج علائم هشداردهنده روی بستههای سیگار در سالهای اخیر با واکنشهای مختلف و بعضا جالبی از طرف سیگاریها روبهرو بود. وقتی تازه سیگارهای عکسدار به بازار آمده بود محصولی به نام «شلوار سیگار» نیز تولید و در کنار سیگار به فروش رسید. شلوار سیگار کاوری بود که بسته سیگار را میپوشاند و اتفاقا رنگها و طرحهای متنوع آن تشویقکننده بود.
البته درحال حاضر کمتر از این محصول استفاده میشود. به نظر میرسد سیگاریها به تصویرهای هشداردهنده عادت کردهاند و تغییر تصویرها که با هدف اینکه عادی نشود، انجام میشود نیز فایدهای نداشته است. کردمیرزا معتقد است: بهنظر میرسد مصرفکنندگان و تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان سیگار در ایران به سازگاری رسیدهاند. آنها میدانند کدام مصرفکننده سیگار داخلی میکشد و کدام مصرفکننده سیگار خارجی؛ همانطور که میدانند برای چه کسی علائم هشداردهنده مهم است و برای چه کسی نیست.
این استاد دانشگاه درباره درج آگهیهای هشداردهنده روی بستههای سیگار میگوید: وقتی پیامی را میفرستیم اینکه چه پیامی از چه طریقی و به چه کسی میخواهیم بفرستیم مهم است. ضمن اینکه درباره سیگار حتما باید مساله قاچاق آن مورد توجه قرار گیرد چراکه به نظر میرسد، نهادهای اجرایی کنترلی بر حجم زیادی از سیگارهای وارداتی ندارند. آمارهاي منتشرشده درمورد قاچاق سيگار در ايران حاکي از رشد ۱۷۳ درصدي قاچاق اين کالا در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۷ بوده است.