02-10-2014، 15:59
مهدی جان!
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
نبودنت را دارم با یک ساعت شنی اندازه می گیرم،
یک صحرا گذشته است..
سرگردانم! مثل عقربه های ساعت
خودت بگو! به کدام سو بایستم برای سلام دادن به تو؟
"السلام علیک یا ابا صالح المهدی
منی که مایه ننــگم به حد رسوایـــی
چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیـــــی؟