21-09-2014، 11:49
دویست و بیست و پنجمین برنامه هفت این هفته به صحبت ابراهیم حاتمی کیا کارگردان متعهد سینمای ایران اختصاص یافت.
ابراهیم حاتمیکیا در ابتدای صحبت های خود با اشاره به فیلم چ عنوان کرد: اینکه تازه نیست، من مدتها به این موضوع فکر میکردم و پی این بودم که کدام شخصیت در این زمان جواب میدهد، و دیدم "چ" جواب میدهد. چمران هم در حوزه علمی هم مرد عرفان و هم اینکه چریک است و هم کسی که در سیستم تا نمایندگی دولت پیش میرود و این زنگ ها را کنار هم قرار میدهم میبینم چمران بهترین شخصیت من است.
وی افزود: من ادعا نمیکنم که «چ» میتواند همه اینها را جواب دهد. بخشی که بیشتر در تلویزیون درباره آن صحبت شده، بحث عرفانی چمران است که این سختی شخصیت چمران است چون او مردی بود که در خلوت و هم در جلوت هم این ها را داشت که این در سینما بسیار سخت است که همه اینها را بگوییم و من تا حدی که در حد وسعم بود از آن گفتم.
از ساخت فیلم «چ» وحشت داشتم
حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که هنگام ساخت فیلم «چ» اضطراب و دلهره نداشتید گفت: خیلی سخت بود، واقعا وحشت میکردم و برای همین اینقدر طول کشید. از خودم که آیا میتوانم این کار را انجام دهم و آیا در می آید یا خبر من را به وحشت می انداخت که خدایی نکرده عده ای را با گفتن این حرفها درباره چمران عصبانی کنم برای همین هم فیلمنامه را که قبلا نوشته بودم درباره بهانه بودم که نسازم چون سن که بالا میرود کمی محافظ کاری ببشتر میشود.
وی خاطرنشان کرد: من وقتی «دیده بان» را ساختم این فیلم درباره شهیدی به نام شهید عارفی بود که در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو اتفاق افتاده بود که من وحشت میکردم و میگفتم این دیدهبان قصه من است و این نه به این معنی که خودم را سربالا بگیرم بلکه این را فقط من میتوانم بسازم چون خودم به آن نظم میدهم. خدا رحمت کند علی حاتمی را که اگر میخواست از جنگ بگوید قطعا چیز دیگر میگفت حتی اگر یک موضوع واحد داشتیم.
حاتمی کیا تاکید کرد: واقعیت این است که چمران فیلم "چ"؛ چمرانی است که خالق آن من هستم و مواردی برای من مسئله است که انها را بیشتر برجسته میکنم و چیزهایی هم مسئله هست اما مسئله امروز من نیست که آنها را برجسته نمیکنم، برایش استدلال هایی دارم. چطور میشود که زندگی ۵۰ ساله دکتر چمران را در دو روز روایت کنم؛ نه اینکه باقی جاها گفتن ندارد انشاءالله که بقیه دوستان بیایند و جاهای بهتر این شهید بزرگوار را
چمران فیلم "چ"؛ چمرانی است که خالق آن من هستم و مواردی برای من مسئله است که انها را بیشتر برجسته میکنم و چیزهایی هم مسئله هست اما مسئله امروز من نیست که آنها را برجسته نمیکنم، برایش استدلال هایی دارم.
بگویند ولی برای من این نقطه نقطه حساسی بود که حس میکردم که یک جایی است که دو نیرو که جفت آنها هم ایرانی هستند یک جایی شاخ به شاخ هم قرار میگیرند که هر دو هم میگویند ما سهمی از انقلاب داریم و میخواهیم این پیاده شود که جریان کردها و معترضین آنها است که میخواستند ادعای حقانیت کنند و چه این طرف که انقلاببیونی که آزاد شدند و میخواهند حافظ انقلاب باشند و نگذارند شکافی بین کشور رخ بدهد.
حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که "آیا هنوز خود را فرزند زمان خود میدانید" گفت: اگر این را به معنی فضیلت بگویید که اصلا کار من نیست. اگر این قطب نما را از من بگیرند که به قصد این نباشم که حرفی را بزنم که مسئلهای که در جامعه است، جواب ندهد، برای من حرام است چیزی که من در بعضی همکاران خودم میبینم که طرف میگوید که من کلی فیلمنامه دارم و نمیدانم کدام را بسازم و اصلا برایش مهم نیست و ۱۰ سال بعد هم میگوید که من باز هم اینها را دارم...! پس زمان چه میشود؟
کارگردان بوی پیراهن یوسف افزود: مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند که دلایل مختلف داشت و کوتهبینیها و ممیزیها مطرح شد و نتیجه اش این شد که من فیلمساز از آنچه که جامعه به آن احتیاج داشت فاصله گرفتم و به سمتی رفتیم که اصلا نسبتی با ما ندارد.
* نسبت سینمای امروز ما با من غم انگیز است
وی تاکید کرد: نسبت سینمای امروز با من بسیار غمانگیز است یعنی وقتی من به جشنواره میروم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را میبینم احساس میکنم که یک سیاره دیگر است. ما یک افقی دارم که من اینها را در فیلم نمیبینم. چرا ملت به سینما نمیروند؟ تنها بخشی از آن به اقتصاد مربوط میشود ولی مهمتر از همه اینها این است که مخاطب به سینما میآید تا چه چیزی را ببیند؟ چه مسئلهای را ببیند تا با آن ارتباط ایجاد کند؟ من هنرمندم و نمیخواهم آینه بگیرم [جلوی سینما و زشتی ها را نشان بدهم]، یک دهه آرمانهایی برای سینما داشتیم و عرفان را در سینما مطرح کردیم و برای آن جنگ کردیم و گفتند که اتفاق نیفتاده... اما عرفان اتفاق نیفتد که چه چیزی در سینما رخ بدهد؟ خوب ما که سینمای قبل از انقلاب داشتیم و همه هم زندگی خودشان را میکردند. مسئله این است که سینما قرار بود که سربازانی باشند که مردانه مسئله جامعه خود را بیان کنند اما این اتفاق در سینما رخ نمیدهد.
حاتمی کیا با بیان اینکه برخی منتقدین که دم از اتمام جنگ میزنند تاکید کرد: وقتی منتقد میگوید که جنگ تمام شده و دیگر حرف های عادی بزنیم و هنوز نمیفهمد که ۱۲۰۰ کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه درگیر بوده و هشت سال ۳۰۰ هزار شهید دادیم من در اینجا باید با او چه کنم؟ او که راهنمایی میکند و چراغ قوه بر مسیر من می اندازد، کاری میکنند که من به نظر آدم کهنهای بیایم.
وی با اشاره به فیلم "وصل نیکان" خاطرنشان کرد: من در این فیلم گفتم که این حرفها چیست که میزنید و وارد بحث جامعه شویم. الان در سال ۹۳ میبینیم که اگر آن هویتها نبود الان چه میشد؟ دوست منتقد ما نسبت به این مسائل به چشم یک موضوع خستهای نگاه میکند و میگوید که دیگر تمام شده و برگردیم به زندگی عادی. کوچه ها به نام شهدا شده که اینها هنوز التیام پیدا نکرده است. چطور میشود که سینما میخواهد به اینها پشت کند و به آنها اعتنا نکند.
فیلم فاخر در مملکت ما به یک متلک تبدیل شده است
کارگردان "چ"
الان فیلم فاخر در مملکت ما به متلک تبدیل شده است که اگر ما فیلمی میسازیم که فاخر است تعبیر متلک پیدا کرده است و این را بعضی از بازیگرانی میگویند که اتفاقا قیمت آنها از روزی بالا رفت که فیلم فاخر مطرح شد.
در پاسخ به این سئوال که خیلی ها شما را دوست دارند اما احساس میکنم که برخی به شما انتقاد میکنند گفت: فیلمسازان در ایران سه مدل هستند که یکی سینمای بدنه [و گیشهای] است و دکان دارند [و اهل پول درآوردن هستند] که حلالشان هم باشند. یک گروه سینمای جشنوارهای و روشنفکری است که دیدهبانیاش آن طرف آب است و برای جشنوارهها فیلم میسازد و یکی هم سینمای بومی است که با درد وارد این حوزه شده، آقای تبریزی که از روی دیوار سفارت آمریکا بالا رفت تا از آن روزها فیلمبرداری کند مسئله داشته که به سینما آمده؛ من قصدم این بود که باید بجنگم و از جایی حس کردم که با فیلمم حیرتهای جنگ را تصویر کنم و این نوع فیلمساز همیشه بین دو جناح له میشوند. آنهایی که با آن طرف آب در ارتباطند خدا را شکر همیشه دلارشان میرسد و مارکوپولو هستند و در آن سوی آبها رنگ عوض میکنند و عکسهای مختلف میاندازند این طرفیها هم که میگویند که ما پول جیب کار میکنیم که میتوانند ۲۰ روزه بسازند اما فیلمسازی هم هست که کار کردنش زمان میبرد و اینجا حساسیت نسبت به آن بیشتر میشود.
وی افزود: سیاستگذاران باید کمی حوصله میکردند و وقت میدادند تا اینها بتوانند حرف بزنند. الان فیلم فاخر در مملکت ما به متلک تبدیل شده است که اگر ما فیلمی میسازیم که فاخر است تعبیر متلک پیدا کرده است و این را بعضی از بازیگرانی میگویند که اتفاقا قیمت آنها از روزی بالا رفت که فیلم فاخر مطرح شد. این نوع فیلمسازی باید وقت ببرد و سیستم به آن کمک کند و فیلمی باشد که مردم آن را بفهمند که متاسفانه این شاخه در سینما ضعیف است.
کارگردان «آژانس شیشهای» تاکید کرد: من از سال ۵۸ فیلم ساختم که با عمر انقلاب یکی است و ادعا دارم که قصدم ایجاد تغییر بوده است. برای گفتن این موضوع باید بجنگم و حوصله کنم که به نظر می آید که بعضی اوقات حاتمی کیا هر کاری دلش میخواهد را انجام میدهد که اگر خواستید من بعدا با خود شما این را مطرح خواهم کرد. این که حوصله کنیم و این نوع فیلمسازی آدمهایی را میطلبد که تحمل کنند و نپذیرند که جهت را عوض کنند.
حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که عوامل فنی آثار دفاع مقدسی هم قرار بود در کنار یکدیگر کار را جلو ببرند، گفت: هر کسی نظر خود را می آورد و ما هم به عنوان فیلمساز باید بجنگیم که این جنجگویی را از ما گرفتند و بهشت و جهنم ما را تعیین میکنند که این حرف جفنگی است!
کارگردان «مهاجر» گفت: باید فیلمساز برای چیزی که میخواهد بگوید مقاومت کند. خدا رحمت کند آقای داد که مسئول سینما شد و من از همان روز با ایشان دعوایم شد. پشت میز رفتن قواعدی دارد برای خودش اما واقعیت این است که باید برای ایده آل ذهن خود بجنگیم ولی الان فیلمسازان ما میگویند که نمیگذارند بسازیم. من روی حرفم با کسانی است که خون دیده اند، چرا تفنگ جبهه را در جای دیگری استفاده میکنی؟ چه اتفاقی برای ما افتاده است، اینها نمیشود جز وسواس الخناس هایی مثل برخی منتقدانی که گفتند از این نسل حرف نزنید در حالی که طرف در حوزه خودش ژنرال بود اما به حوزه ای رفت اصلا ربطی به او ندارد.
در حوزه اندیشه و فکر جای خالی امثال آقا مرتضی احساس میشود
حاتمی کیا در ادامه با اشاره به حواشی حضور فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر عنوان کرد: چرا باید در جشنواره سال گذشته فیلم شیار بیاید و برخورد مردم اینگونه شود؟ مگه شیار حرف تازه ای زد؟ نه
آنهایی که با آن طرف آب در ارتباطند خدا را شکر همیشه دلارشان میرسد و مارکوپولو هستند و در آن سوی آبها رنگ عوض میکنند و عکسهای مختلف میاندازند این طرفیها هم که میگویند که ما پول جیب کار میکنیم که میتوانند ۲۰ روزه بسازند ...
اصلا حرف تازهای نزد ولی چه میشود که در جشنواره نسبت به این نوع نگاه ها غریبگی وجود دارد؟ حرف این است که چرا این جو علیه من فیلمساز جنگ به راه افتاده است، من نمیگویم فیلم تفنگی و هفتتیرکشی بساز، کدام فیلم من تفنگ زیاد دارد؟ من جامعه را مطرح میکنم و مسائلم را میگویم. من از نسلی میگویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچه های ما نسبت به آن غریبه میشوند و میگویند کدام چمران و کدام پاوه؟
وی تاکید کرد: متاسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال آقا مرتضیها را کم داریم که باعث گمراهی ما میشود و تن میدهم به آنچه که الان میگویند و به زندگی عادی خود میپردازم.
حاتمی کیا ادامه داد: بنده خدا قرار بود شهید شوی چطور شد که الان عوض شدی؟ چرا فکر میکنی که بباید معاشت را با سینما چفت کنی و روز به روز هم بالاتر بروی؟ عادی تر باش و هر وقت توانستی فیلم بساز. من بارها پای حرف این بچه ها نشسته ام و میبینم که اصلا از خود چیزی ندارند.
وی افزود: فیلمسازانی که ازجنگ آمدند باید از این فضا حرف بزنند نه اینکه کهنه شوند، شرم بر فیلمسازی باد که بخاطر نان به این بخش ورود پیدا کند از باب اینکه من حرفهایی دارم که حرف های زمانم است. آنچه که من میگویم در همین گربه ای که ساخته شده مسئله است که هویت است آن فضا قرار بود که بخشی از آن بشود آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی کار خودش را انجام دهد اما بخشی از آن باید بشود مسولیت من فیلمساز.
حاتمی کیا یادآور شد: من به جلوی درب پادگان میرفتم و یک سرباز کار من را متوقف میکرد و منتظر میماندم. اینها باید باعث شود تا من دیگر فیلم نسازم. آقای ایوبی روی سر بنده جای دارند ولی من کار خودم را میکنم. من حرف الانم را پاسخ میدهم. متاسفانه دوستان من سلوک را فراموش کرده اند.تو به سراغ باکری برو ولی به چه دردی میخورد؟ کدام بخش باکری؟ باکری خیلی کارها کرده است ولی کدام بخش آن به درد این میخورد که جوان الان من را پای این بحث بنشاند.
وی در ادامه با ابراز تاسف از کم کار شدن بهزاد بهزادپور در سینما گفت: در فیلم آقای بهزادپور سینما شکست محض خورد اما بهترین فیلمی بود که از تلویزیون پخش شد و من متاسفم برای بهزاد که دیگر فیلم نمیسازد و ساکت نشسته است. چرا همچین فیلمسازانی گوشه نشین شده اند؟
بنابراین گزارش، در ادامه این برنامه بخشی از آثار حاتمی کیا نظیر آژانس شیشه ای، بوی پیراهن یوسف، ارتفاع پست و مهاجر پخش شد.
حاتمی کیا در بخشی دیگر سخنان خود با اشاره به دیدار خود با مقام معظم رهبری عنوان کرد: این فرصت خیلی مغتنمی شد که نفسی تازه شد. ایشان فیلم چ را دیدند و خیلی زیبا در مورد آن صحبت کرده بودند.
نسل بچههای جنگ پوتینهایشان خاکی است و روی موکتها رد میاندازد
وی با اشاره به آثار ضعیف حال حاضر سینمای دفاع مقدس تاکید کرد: وقتی ما میدان را خالی کنیم بچه هایی ضعیف وارد میشوند ضعیف به این معنا که طرف اینجا را به سکوی پرتاب تبدیل میکند. چرا فیلمهایی که با بودجه های اندک ساخته میشوند ضعیف میشوند؟ مگر نباید بعدا پاسخ بدهیم؟ چطور میشود این موارد پیش می آید. چطور میشود مسئول سینمایی و تلویزیونی ما غیرت به خرج نمیدهد و فرصت به بهترین ها برای ساخت نمیدهد؟ به اینجا که میرسد همین قدر که طرف لباس بسیجی بپوشد فیلم میسازد و بخش از این به جا خالی کردن من برمیگردد و بخشی هم اینکه متاسفانه آن نوع سینما حرفهایش خشونت میدهد.
وی افزود: نسل بچه های جنگ پوتین هایش خاکی است و روی موکت هایتان جا می اندازد و بعضی ها تحمل این را ندارند که اصلا چنین چیزی نمیشود. ما درباره بچه های جنگ این کار را نکردیم و کسانی که تازه الفبای فیلمسازی
من از نسلی میگویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچه های ما نسبت به آن غریبه میشوند و میگویند کدام چمران و کدام پاوه؟
را یاد گرفته اند الفبای خود را با جنگ آغاز میکنند و من از چنین آدمی چه انتظاری میتوانم داشته باشم.
حاتمی کیا ادامه داد: چیزی به نام واقعیت از آن حرفهاست که مطرح میشود، واقعیت از زاویه نگاه من روایت میشود، اینکه میگویند من بر اساس مستندات حرف میزنم جک است و برای آرام کردن ذهن مخاطب است،.واقعیت چیزی است که من گزینش میکنم. اصلا از جزیره مجنون فیلم بسازند و در آن پنگوئن پخش کنند و در قاب طوری پخش کنند که واقعیت در بیاید.
انجمن سینمای دفاع مقدس را جدی نمیگیرم
وی خاطرنشان کرد: من تا بحال به انجمن سینمای دفاع مقدس نرفته ام و اصلا آنجا را جدی نمیگیرم، الان به لابی رنتی رفتم که عده ای نشستند و نظرات عجیب و غریبی دارند که شرف الدین فقط نماد است، اما سئوال اینجاست که از آن تشکیلات شما چه چیزی در آمده است و خروجی چه چیزی بوده است؟ اگر خروجی نداشته ببندید این در را. وقتی میخواستم «برج مینو» را بسازم در آن زمان در انجمن از ۱۰ نفر ۹ نفر گفتند این کار بشود و یکی گفت که نشود که به من گفتند برو و فیلمت را بساز، من وقتی به آبادان رفتم تماس گرفتند و گفتند کار را تعطیل کن که من تلفنی هم با ان یک نفر صحبت کردم که قبول نکرد به پای صحنه بیاید و تهیه کننده هم ترسید و من پیکانم را فروختم ولی کار را تعطیل نکردم و برای تهیه مواد منفجره از میدان مین مواد انفجاری در آوردیم و دست ساز آن را ساختیم، فیلم را ساختیم که اتفاقی هم نیفتاد و در جشنواره به من جایزه دادند.
حاتمی کیا ادامه داد: بعضی از دوستان آنجا یک جور هستند و وقتی بیرون می آیند به رادیکال شدید تبدیل شدند، آن تشکیلات هیچ کاری نکرد و تنها پول خوردند و من میگویم که عزیزان شما در آنجا مانع شده اید.
همه ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم
وی اظهار داشت: ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم و به آنها افتخار میکنیم چون از نسل ذریه حضرت آدم هستیم و اصلا این را از ما نگیرید، ابراهیم حاتمی کیا هم یکسری فیلم ساخته که در نیامده است، چه کسی این مسئولیت را به گردن ما انداخته که اصلا اشتباه نکنیم؟
حاتمی کیا ادامه داد: فیلمی مثل «شیار ۱۴۳» خانم آبیار ساخته میشود که مادری برای تنها بچه اش بال بال میزند و او را به جبهه میفرستد که بچه برنمیگردد و کل فیلم انتظار مادر را نشان میدهد که آخر هم جنازه بچهاش را تحویل میگیرد؛ من با دیدن این فیلم نمیگویم که چه غلطی کردیم که جنگیدیم (!) اما از آن طرف فیلمی دیگری ساخته میشود که یک بچه خوشگل و چشم آبی را نشان میدهد که به جنگ میرود و از دست میرود و این را طوری میگوید که اشتباه کردیم جنگیدیم که این درد است!
وی گفت: درد این است که فیملساز بگوید که من از آبادان فیلم میسازم و میگویم که آبادان شبیه دزد دوچرخه ویتوریو دسیکا است و دزد دوچرخه ای که از کشور فاشیم زده حرف میزند و کشور من را هم فاشیم زده است ، درد این است فیلمساز آبادانی ما از دالامب دلومب قبل از انقلاب حرف بزند و من را با فاشیسم یکی کنی؟ بعد بگویی من استایل دزد دوچرخه را اینطور برداشتم، دسیکا مختصات آن کشور است و ماجرایی
متاسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال آقا مرتضیها را کم داریم که باعث گمراهی ما میشود و تن میدهم به آنچه که الان میگویند و به زندگی عادی خود میپردازم.
که برای موسیلینی رخ داده است، آیا من در کشورم موسیلنی داشتم؟ من برای ارسال این فیلم به لوکارنو گریه کردم و گفتم باید از فرستادن این فیلم که کشور ما را ذلیل میکند خجالت بکشید و با جیغ و داد از فارابی بیرون آمدم.
امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم
حاتمی کیا تصریح کرد: این دلیل دارد که فیملساز آن طرف را نمیبیند چون با اولین تقه او به تهران آمده است.مسئله مردم است، مسئله کوچه هایی که هنوز اسمش دارند و بعضی ها برای عوض کردن اسامی کوچه ها مقاومت میکنند، هنوز تخت طاووس برای ما مهم تر از اسم شهید مطهری است که باعث تاسف است.
وی تاکید کرد: امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم و جریان حاکم بر این هرم لعنتی سینما طوری شده که ما اقلیت قرار گرفتیم و ما را به بازی میکشند که باید در آنجا صفر شویم ولی خدا انشاءالله به ما مقاومتی بدهد که بچههای این حوزه اصلا کوتاه نیایند و به مسیر خود ادامه بدهند.
کارگردان «به رنگ ارغوان» با اشاره به فیلمسازان جوان عرصه دفاع مقدس تاکید کرد: سینما که ورشسکته است، من کار ندارم که الان «شهر موشها» خوب میفروشد که انشاءالله این روند فروشش هم ادامه پیدا کند و ۱۰۰ میلیارد بفروشد اما مگر میلیارد چقدر است؟ یا من باید وارد چرخدنده شوم و حرفهای پائین تنه ای بزنم تا ملت به سینما بیایند که این اتفاق برای بچه@های ما افتاده که وای بر ما و وای بر آینده ما؛ یا اینکه ما فقط مواظب شترهای خودمان باشیم و بچ های خود را بچسبیم.
وی افزود: سینمای دفاع مقدس تنها ژانری است که هویت دارد و این سینما خیلی حرف ها برای گفتن دارد که با مطرح شدن آن باید سر از لبنان در بیاوریم.
حاتمی کیا در ادامه حرف های صریح خود فیملسازان جوان ارزشی را خطاب قرار داد و تاکید کرد: مبادا خالی بودن سینماها شما را گمراه کند، شما حرفتان را بزنید. بعدا شرم از فیلمی که ساختیم نکنیم، به اندازه کافی فیلمسازانی را داریم که سینماها را به بتکده تبدیل کنند.
این کارگردان متعهد سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: چون من در «گزارش یک جشن» زمان خود را توضیح میدهم برای آن کتک میخورم وگرنه من در آن فیلم نگاهم جوانها هستند، منتها دوستان مصلحت اکران آن را نمیبینند. من در سینما حامل پیام هستم و برای آن درد وارد سینما شدم که اگر این را از من بگیرند دیگر حرفی برای گفتن ندارم.
حاتمی کیا در پایان صحبت های خود عنوان کرد: من مخلص سینما هستم. خدا را شاکرم که مردم من را به عنوان فرزند خود در این خانواده پذیرفتند و معتقدند که حرف هایی را میزنم که برای این جامعه است.
حاتمی کیا خطاب به گبرلو درباره دعوت از برخی منتقدین در برنامه هفت با صراحت کامل عنوان کرد: شما بعضی اوقات کسانی را می آورید که اصلا این بحث مسئله او نیست و وقتی ارزش های این ماجرا مسئله او نیست و افتخارش این است که تلویزیون جمهوری اسلامی را نگاه نمیکند و فقط بیبیسی و منوتو را نگاه میکند و به فیلمهای ایرانی اه اه اه میکند، چه توقعی میتوان از این افراد داشت؟!
وی در پایان گفت: خدا انشاءالله ما را عاقبت به خیر کند و شرمنده آینده نشویم و در صحرای محشر خِر ما را نگیرند و ما بگوییم که ما این کارها را انجام داده ایم.
براساس این گزارش، فیلم کامل صحبتهای ابراهیم حاتمیکیا در «هفت»، در لینک ذیل قابل مشاهده است: