19-09-2014، 0:10
(آخرین ویرایش در این ارسال: 19-09-2014، 11:49، توسط MacFarlane.)
پسربچه ای با خانواده اش زندگی میکردکه با دیگران رفتارمناسبی نداشت.روزی پدرش به او کیفی پراز میخ داد وبه او گفت:ازاین به بعدهروقت که کاربردی انجام دادی،یک میخ به دیوارفروکن.روزولت پسربچهمیخ به دیوارها.ولی پسربچه تصمیم گرفته بودرفتارش را اصلاح کند و به تدریج بعد بازگذشت چند هفته ازتعدادمیخهایی که به دیوارمیزدکاسته شد.
فهمیده بودکه کنترل رفتارازمیر زدن ب دیوار اسان تراست.
به تدریج رفتارش راعوض کردودیگرعمل زشتی انجام نداد.پس این موضوع رابه پدرش اطلاع دادوپدر به او گفت که ازاین به بعدهرروزی که رفتارش را کنترل میکندیکی ازمیر ها راازدیواربیرون بکشد.
پس ازگذشت مدتی پسربه پدرش گفت که تمام میزها بیرون کشیده است.پدر دست پسرش راگرفت واورابه سمت دیواربرد.سپس به او گفت:رفتارت رااصلاح کرده ای ولی به این سوراخ های روی دیوارتوجه کن .دیوارمثل روزاولش نیست.وقتی رفتارزشتی انجام میدهی دیگران را ازرده خاطرمیکنی چنین اثری قلبشان میگذاری. ماننداینکه به کسی چاقوزده باشندوبعدازاوعذرخواهی کنند.هرچقدر ازاوعذرخواهی شود زخم ایجادشده اثرش ازبین نمیرود.ان زخم همچنان برروی بدن ان باقی می ماند.:-)
سپاس یادتون نره[/size]
فهمیده بودکه کنترل رفتارازمیر زدن ب دیوار اسان تراست.
به تدریج رفتارش راعوض کردودیگرعمل زشتی انجام نداد.پس این موضوع رابه پدرش اطلاع دادوپدر به او گفت که ازاین به بعدهرروزی که رفتارش را کنترل میکندیکی ازمیر ها راازدیواربیرون بکشد.
پس ازگذشت مدتی پسربه پدرش گفت که تمام میزها بیرون کشیده است.پدر دست پسرش راگرفت واورابه سمت دیواربرد.سپس به او گفت:رفتارت رااصلاح کرده ای ولی به این سوراخ های روی دیوارتوجه کن .دیوارمثل روزاولش نیست.وقتی رفتارزشتی انجام میدهی دیگران را ازرده خاطرمیکنی چنین اثری قلبشان میگذاری. ماننداینکه به کسی چاقوزده باشندوبعدازاوعذرخواهی کنند.هرچقدر ازاوعذرخواهی شود زخم ایجادشده اثرش ازبین نمیرود.ان زخم همچنان برروی بدن ان باقی می ماند.:-)
سپاس یادتون نره[/size]