17-09-2014، 14:37
آیا مخترعان و مكتشفان پاداش الهى دارند؟
در قرآن مجید خطاب به مشرکان و کفار چنین بیان شده است که در روز قیامت اعمال آنها چون گردی پراکنده خواهد بود و بهرهای نصیبشان نمیگردد.
سۆال مهمى که مطرح میشود آن است که با مطالعه تاریخ علوم و اختراعات و اكتشافات، مىبینیم كه جمعى از دانشمندان بشر در سالیان دراز، زحمات طاقت فرسایى كشیدهاند و انواع محرومیتها را تحمل كردند تا بتوانند اختراع و اكتشافى كنند كه بارى از دوش هم نوعشان بردارند.
فی المثل ادیسون مخترع برق چه زحمات جانكاهى براى این اختراع پربارش متحمل شد و شاید جان خود را در این راه نیز از دست داد. یا شخص دیگرى همچون پاستور كه با كشف میكروب، میلیونها انسان را از خطر مرگ رهائى بخشید.
چگونه میتوان باور کرد که این دو و دهها مانند آنها به قعر جهنم فرستاده شوند؟!
در این مجال به بررسی پاسخ این پرسش از منظر مفسران پرداخته میشود.
پاسخ
از نظر جهان بینى اسلام، مطالعه نفس عمل به تنهایى كافى نیست. بلكه عمل به ضمیمه محرك و انگیزه آن ارزش دارد.
به عنوان نمونه در آیات زیر چنین آمده است:
"مَنْ كانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً"؛ "هر كس این دنیا را بخواهد، براى هر كس كه بخواهیم آنچه را كه بخواهیم به شتاب مىدهیم آنگاه جهنم را براى او قرار مىدهیم كه نكوهیده و مطرود در آن در آید". (اسراء/ 18)
"مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُۆْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ"؛ "هر كس كه كشت آخرت را بخواهد، در كشت او مىافزاییم و هر كس كه كشت دنیا را بخواهد، از آن به او مىدهیم و براى او در آخرت بهرهاى نیست". (شورى/ 20)
خداوند اجر چنین نیكوكارانى را ضایع نمىكند. (إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین) البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان، مصداق جاهل قاصر باشند مسئله بسیار روشنتر است
بسیار دیده شده است كسانى بیمارستان، یا مدرسه، یا بناى خیر دیگرى مىسازند و تظاهر به این دارند كه هدفشان صد در صد خدمت انسانى است به جامعهاى كه به آن مدیونند. در حالى كه زیر این پوشش، مطلب دیگرى نهفته شده است و آن حفظ مقام، یا مال و یا ثروت، یا جلب توجه عوام و تحكیم منافع مادى خود، و یا حتى دست زدن به خیانتهائى دور از چشم دیگران است.
به عكس ممكن است كسى كار كوچكى انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزهاى صد در صد انسانى، اكنون باید پرونده این مردان بزرگ را، هم از نظر عمل، هم از نظر انگیزه و محرك، مورد بررسى قرار داد و مسلّماً از چند صورت خارج نیست:
1ـ گاهى هدف اصلى از اختراع صرفاً یك عمل تخریبى است. سپس در كنار آن منافعى براى نوع انسان نیز به وجود آمده كه هدف واقعى مخترع یا مكتشف نبوده، و یا در درجه دوم قرار داشته است. تكلیف این دسته از مخترعان كاملاٌ روشن است.
2ـ گاهى مخترع یا مكتشف، هدفش بهرهگیرى مادى و یا اسم و آوازه و شهرت است، در حقیقت حكم تاجرى را دارد كه براى درآمد بیشتر تأسیسات عام المنفعهاى به وجود مىآورد و براى گروهى ایجاد كار و براى مملكتى محصولاتى به ارمغان مىآورد، بىآنكه هیچ هدفى جز تحصیل درآمد داشته باشد و اگر كار دیگرى درآمد بیشترى مىداشت به سراغ آن مىرفت.
هر كس كار نیكى انجام دهد و انگیزه او براى این كار فقط رسیدن به زندگى دنیا و رفاه و آسایش این جهانى و زینت و آرایش آن باشد و آخرت را در نظر نگیرد، خداوند پاداش او را به تمام و كمال در این جهان مىدهد و چیزى از آن كم نمىگذارد ولى در آخرت بهرهاى نخواهد داشت و نصیب او جز آتش جهنم نیست و تمام كارهاى خوب او در آخرت تباه و بىارزش و باطل مىشود، چون او براى آخرت كارى انجام نداده است و اینكه تمام كارهاى نیك را به انگیزه دنیا انجام مىدهد، معلوم است كه به خدا و روز قیامت ایمان ندارد و همین كار باعث هلاكت او در آخرت مىشود.
خداوند مطابق با انگیزه و اراده مخترع به او پاداش مىدهد و او بیش از این نخواسته است كه در دنیا به ثروتى و یا شهرتى برسد و به آن مىرسد و این در حالى است كه او مكلف به ایمان و تقوا بود و چون به وظیفه خود عمل نمىكند، در آخرت معذّب خواهد شد.
از نظر جهان بینى اسلام مطالعه نفس عمل به تنهایى كافى نیست. بلكه عمل به ضمیمه محرك و انگیزه آن ارزش دارد
3ـ گروه سومى هستند كه مسلّماً انگیزههاى انسانى دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند انگیزههاى الهى و گاهى سالیان دراز از عمر خود را در گوشه لابراتوارها با نهایت فلاكت و محرومیت به سر مىبرند، به امید اینكه خدمتى به نوع خود كنند و ارمغانى به جهان انسانیت تقدیم دارند.
این گونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرك الهى، كه بحثى در آنها نیست و اگر نداشته باشند، اما محركشان انسانى و مردمى باشد بدون شك پاداشى از خداوند دریافت خواهند داشت.
این پاداش ممكن است در دنیا یا جهان دیگر باشد. مسلما خداوند عالم و عادل آنها را محروم نمىكند. اما چگونه و چطور؟
جزئیاتش بر ما روشن نیست. همین اندازه مىتوان گفت: خداوند اجر چنین نیكوكارانى را ضایع نمىكند. (إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین) البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان، مصداق جاهل قاصر باشند مسئله بسیار روشنتر است.
در قرآن مجید خطاب به مشرکان و کفار چنین بیان شده است که در روز قیامت اعمال آنها چون گردی پراکنده خواهد بود و بهرهای نصیبشان نمیگردد.
سۆال مهمى که مطرح میشود آن است که با مطالعه تاریخ علوم و اختراعات و اكتشافات، مىبینیم كه جمعى از دانشمندان بشر در سالیان دراز، زحمات طاقت فرسایى كشیدهاند و انواع محرومیتها را تحمل كردند تا بتوانند اختراع و اكتشافى كنند كه بارى از دوش هم نوعشان بردارند.
فی المثل ادیسون مخترع برق چه زحمات جانكاهى براى این اختراع پربارش متحمل شد و شاید جان خود را در این راه نیز از دست داد. یا شخص دیگرى همچون پاستور كه با كشف میكروب، میلیونها انسان را از خطر مرگ رهائى بخشید.
چگونه میتوان باور کرد که این دو و دهها مانند آنها به قعر جهنم فرستاده شوند؟!
در این مجال به بررسی پاسخ این پرسش از منظر مفسران پرداخته میشود.
پاسخ
از نظر جهان بینى اسلام، مطالعه نفس عمل به تنهایى كافى نیست. بلكه عمل به ضمیمه محرك و انگیزه آن ارزش دارد.
به عنوان نمونه در آیات زیر چنین آمده است:
"مَنْ كانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً"؛ "هر كس این دنیا را بخواهد، براى هر كس كه بخواهیم آنچه را كه بخواهیم به شتاب مىدهیم آنگاه جهنم را براى او قرار مىدهیم كه نكوهیده و مطرود در آن در آید". (اسراء/ 18)
"مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُۆْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ"؛ "هر كس كه كشت آخرت را بخواهد، در كشت او مىافزاییم و هر كس كه كشت دنیا را بخواهد، از آن به او مىدهیم و براى او در آخرت بهرهاى نیست". (شورى/ 20)
خداوند اجر چنین نیكوكارانى را ضایع نمىكند. (إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین) البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان، مصداق جاهل قاصر باشند مسئله بسیار روشنتر است
بسیار دیده شده است كسانى بیمارستان، یا مدرسه، یا بناى خیر دیگرى مىسازند و تظاهر به این دارند كه هدفشان صد در صد خدمت انسانى است به جامعهاى كه به آن مدیونند. در حالى كه زیر این پوشش، مطلب دیگرى نهفته شده است و آن حفظ مقام، یا مال و یا ثروت، یا جلب توجه عوام و تحكیم منافع مادى خود، و یا حتى دست زدن به خیانتهائى دور از چشم دیگران است.
به عكس ممكن است كسى كار كوچكى انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزهاى صد در صد انسانى، اكنون باید پرونده این مردان بزرگ را، هم از نظر عمل، هم از نظر انگیزه و محرك، مورد بررسى قرار داد و مسلّماً از چند صورت خارج نیست:
1ـ گاهى هدف اصلى از اختراع صرفاً یك عمل تخریبى است. سپس در كنار آن منافعى براى نوع انسان نیز به وجود آمده كه هدف واقعى مخترع یا مكتشف نبوده، و یا در درجه دوم قرار داشته است. تكلیف این دسته از مخترعان كاملاٌ روشن است.
2ـ گاهى مخترع یا مكتشف، هدفش بهرهگیرى مادى و یا اسم و آوازه و شهرت است، در حقیقت حكم تاجرى را دارد كه براى درآمد بیشتر تأسیسات عام المنفعهاى به وجود مىآورد و براى گروهى ایجاد كار و براى مملكتى محصولاتى به ارمغان مىآورد، بىآنكه هیچ هدفى جز تحصیل درآمد داشته باشد و اگر كار دیگرى درآمد بیشترى مىداشت به سراغ آن مىرفت.
هر كس كار نیكى انجام دهد و انگیزه او براى این كار فقط رسیدن به زندگى دنیا و رفاه و آسایش این جهانى و زینت و آرایش آن باشد و آخرت را در نظر نگیرد، خداوند پاداش او را به تمام و كمال در این جهان مىدهد و چیزى از آن كم نمىگذارد ولى در آخرت بهرهاى نخواهد داشت و نصیب او جز آتش جهنم نیست و تمام كارهاى خوب او در آخرت تباه و بىارزش و باطل مىشود، چون او براى آخرت كارى انجام نداده است و اینكه تمام كارهاى نیك را به انگیزه دنیا انجام مىدهد، معلوم است كه به خدا و روز قیامت ایمان ندارد و همین كار باعث هلاكت او در آخرت مىشود.
خداوند مطابق با انگیزه و اراده مخترع به او پاداش مىدهد و او بیش از این نخواسته است كه در دنیا به ثروتى و یا شهرتى برسد و به آن مىرسد و این در حالى است كه او مكلف به ایمان و تقوا بود و چون به وظیفه خود عمل نمىكند، در آخرت معذّب خواهد شد.
از نظر جهان بینى اسلام مطالعه نفس عمل به تنهایى كافى نیست. بلكه عمل به ضمیمه محرك و انگیزه آن ارزش دارد
3ـ گروه سومى هستند كه مسلّماً انگیزههاى انسانى دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند انگیزههاى الهى و گاهى سالیان دراز از عمر خود را در گوشه لابراتوارها با نهایت فلاكت و محرومیت به سر مىبرند، به امید اینكه خدمتى به نوع خود كنند و ارمغانى به جهان انسانیت تقدیم دارند.
این گونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرك الهى، كه بحثى در آنها نیست و اگر نداشته باشند، اما محركشان انسانى و مردمى باشد بدون شك پاداشى از خداوند دریافت خواهند داشت.
این پاداش ممكن است در دنیا یا جهان دیگر باشد. مسلما خداوند عالم و عادل آنها را محروم نمىكند. اما چگونه و چطور؟
جزئیاتش بر ما روشن نیست. همین اندازه مىتوان گفت: خداوند اجر چنین نیكوكارانى را ضایع نمىكند. (إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین) البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان، مصداق جاهل قاصر باشند مسئله بسیار روشنتر است.