بازی آنلاین
آپلود عکس
نوشــته ی خـــــــــودمــــ !!
تــا آخــــرش بخـــــــــــونــیــد ...!!!
تــا آخــــرش بخـــــــــــونــیــد ...!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آرومـ بـاش دلمــ. ... تــو سکـوت کــن ... بگــذار فـریـاد بـی محـبتش دل هزاران نفـر را بـه رحمـ بیــاورد تـا بهـت تـرحمـ کـنند امــا تــو سکــوت کــن...
ســکــوت کــن تــا دفــاع کــنی ... از آنچـه بــودی و گفـت نیسـتی ... عـقـده هــایـت را درکـ میکـنمــ ... عقــده ی صـداهـای بلـند ... عـقـده ی دعــوا ...
عقــده ی لـجبـازی ... عقــده ی فـریـاد از تـه دل ... میدانمـ دلمــ ... بی صــدا رفــت ... بـی صـدا آتش کشـید بـه تـو ... بـی صـدا محــو شـد ...
حــتی جملـه ی آخــرش نهـایـت سکــوت بـود و پـایان تـو دلمـ ... اتمـامـت رسـید بـا جملـه ی آخــرش ... صـدای آرومـ و خسـته و گرفـتش ...
صـدایی کــه تورو دیـوانـه میکـرد ایـن جمـله رو گفــت ... یـادتـه دلمـ ؟؟ چشـمـ هـای روشـن خمـارش بـه تـو زل زد و بـی هیچ دروغـی این جملـه رو گفـت ...
یــادتـه دلمـ ؟؟ آن دسـت هـایی کــه آرامـش را بـه تـو هـدیه مـیدادنـد سـرکـوب نفـرت بـه تـو زدنـد ، یـادتـه دسـت هـاش رو از دسـت هـات جــدا کـرد ؟؟
یــادتـه دلمـ ؟؟ آغـوش پـر امـنیـتش آوار بـی اعـتمادی رو روی سـرت خـالی کـرد ... آغـوش آخـر چـی ؟ یـادتـه دلمـ ؟؟ لـبخـند زوری مـن رو چـی ؟؟
بـه یـاد داری ؟ مـن کـه صدای شکـسته شـدنـت رو تـا آخـر عمـر مثـل خـالکـوبی نگـه داشـته امـ ... اون سـال ها یـادتـه؟ اون همـه سـال خـاطـره ... و جمـله ی آخــر ...
بیـن مـا هیچـی نبـوده... بـه یـاد دارمـ دلمـ ... ایـن جملـه را کـه شنیدی مــات شـدی ... خـاطره هـا جلـوی رویـت بود و اون میگفـت بین مـا هیچی نبـوده ...
آغـوش چـند لحظـه پیش بـرایـت زنده بـود و اون میگفـت بین مـا هیچی نبـوده ... دلمـ حـال مـن رو یـادتـه ؟ یـادته حـتی نـتونسـتمـ یکــ کلمـه حـرف بزنمـ ؟
یـادتـه تـو آتـش گرفـتی و همـ زمـان مـن یـخ زدمـ ... یـادتـه دلمــ ؟ یـادتـه خـیره نگـاهش کردمـ ؟ یـادتـه پـوزخــند زد ؟ یـادتـه عـشق رو رسـونـد بـه هیچـی ؟ یکمـ بریمـ عـقـب تــر دلمــ ...
اون روز یـادتـه ؟ دیـدار دوممـ بــود ... یـادتـه تپـشـت رو ؟ یـادتـه عـشقی کــه از چشمـ هـاش میشـد خـونـد ؟؟ پــس چی شـد ؟ چــرا الـان بـا مـن نیسـت ؟
اون چشمـ هـای پـر حرارت از عشـق بـه من قطـبی از یـخ داد ... اون لـب هـایی کـه همـیشه عـطش بـوسـه بـر لب هـایمـ داشـت ... کلمـاتی را گفـتنـد کـه ویـران شـدمـ ...
یـادتـه ازش نپـرسیدمـ چـرا ... یـادتـه فقـط یکـ قطـره اشکـ ریخـتمـ ؟ یـادتـه هـرکـاری کردمـ گریمـ نگـرفـت ؟؟ یـادتـه تـو شوکـ بودمـ ؟ دلمـ ... یـادته سـرکوب منطقمـ رو ؟ یـادته روزه ی سـکـوتمـ رو ؟
یـادتـه سوال تکـراری چرا حرف نمیزنی رو ازمـ میپرسیدن ؟ یـادتـه جوابمـ فقط نگـاه بـود ؟ یـادته اون موقع فقـطـ یـه سوال ازت میپـرسیدمـ ؟ چـرا رفـت؟ دلمـ یکـ مـاه بعـدش رو یـادتـه ؟
خـبر فـوت شـدنـش ... دلمـ یـادتـه وقـتی شنیدمـ بـه جـنون رسیدمـ ... اون ظـرف هـارو بـه یـاد داری؟ مـثـل تو شکسـتمشـون... یـادتـه از خونـه زدمـ بیرون ؟ یـادته قـبرش رو کـه دیدمـ لرزیـدمـ ؟
یـادتـه پـرت شدمـ رو تـنش از روی خـاک ؟ یـادتـه فـریـادمـ هـزاران گوش رو کـر کـرد؟؟ دلمـ یـادته خانوادش با تعجـب نگاهمـ میکـردن؟ وقـتی دلیل مرگـش رو شنیدمـ چی؟ یـادته؟
وقـتی شنیدمـ سـرطـان خون داشـته رو یـادتـه؟ یـادته لـعـنت فرسدامـ ؟ بـه اون... یادته ناسزاهام از عشق بود؟ نامه ای که برام گذاشته بود رو چی؟ یـادته؟
یادته خط آخـر ... تو همه چیز منی... جمله ی اول رو چی؟ ببخش اگه دروغ گفـتمـ ... مرگـ من رو یـادته؟ یـادته چقـدر نفـرین کردمـ ؟ لـعـنت فرسـتـادمـ ... بـه اون بـه بازی خوبی کـه کـرد...
بـه جمله ی بین مـا هیچی نبوده... بـه بوسه ی آخر... بـه خودمـ ... بـه خودمـ که هیچی نگفـتمـ ... لـعـنت بـه سکـوت... اما بـاز همـ فریـاد نکشیدمـ ...
اون شـب کذایی رو یـادتـه ؟ پشـت فـرمون ... سـرعـت ... ســرعــت ... سـرعـت ... یـادتـه ؟ تصـادف... نـور ... اتاق عمـل ... فـراموشی ... یـادتـه؟ یـادته عشقمـ رو از یـاد بردمـ ؟؟
گریه های مادرم رو یـادتـه ؟ یادته اسمـ خودمـ رو از یآد برده بودمـ ؟ زندگی جدیدی که برامـ سـاخـتن... قبول کردن اینکـه عضو یه خـانوادمـ ... اینا رو یـادتـه ؟
اینکـه هیچی از گذشتمـ یادمـ نمیومـد و یـه زندگی بی هدف داشـتمـ ... قبول کردن مادری که نمیشناسی... تو آغوش پدری رفـتن کـه حتی بوش برات آشنا نیسـت...
سـال های که گذشـت رو یـادتـه؟ مرگـ مادربزرگـ ... مراسمـ خطمـ ... بهـشـت زهـرا... جـرقـه تو سرمـ ... یـادتـه ؟ جمله ای که آرومـ گفـتمـ ... من اینجا رو میشـناسمـ ...
یـادتـه با دسـت تقـدیر حرکـت کردمـ تـا به یه قـبر آشنا رسیدمـ ... سـردردمـو یـادتـه ؟ تـداعی اون خـاطرات نکبـت بـار... یـادته یـادمـ اومـد؟؟ یـادته یادمـ اومد این قـبر عزیزتـرینمـه؟
یادته یـادمـ اومـد تـا حالا براش اشکـ نریخـتمـ ... یـادته اینبـار قـبرش سـنگـ داشـت ... یـادته بازمـ نتونسـتمـ سکوتمـ رو بشکـنمـ ؟؟ بیصـدا گریـه کردنمـ رو چـی ؟
سکوتـی که از عشق اون بـود و بـه مرگـ مادربزرگـ ربط میدادن ... دلمـ دوسـالی که گذشـت رو یـادتـه ؟ بـا خـاطره و جمله هـاش و تصویری که ازش تو ذهـنت داشـتی ...
دلمـ بوی عـطرش رو یـادتـه ؟ که مدامـ حس میکردمـ ... لبـخندش رو چی ؟ تـو عکس ... پنجشـنبه های دیدار رو خاطرت هسـت ؟ یـادته سکوتت رو؟ ادامه داشـت...
خواسـتگـاری... موافقـت بدون نظـر من رو چی؟ یـادتـه؟ بلـه برون ... نـامزدی ... شـب عروسی ... سفـره ی عقـد ... بـار سومـ بلـه گفـتن بدون رضـایت ...
دلمـ چهـره ی همـسـرت را اصـلا میشـناسی ؟ دلمـ ... مردی که آن شـب همـ خوابش شدی رو اصـلا نگـاه کردی ؟ جسمـمـ که بکـارت نداشـت و روح پـاکمـ رو یـادتـه؟
حـاملگی امـ رو... تـرس از اینـکه بچه دار شدمـ ... ترس از اینکـه روزی سـرطان خون بگیره و عـاشقش مـثـل من بشـه ... دلمـ ... زایمـان رو به خـاطر داری ؟ غـرق سکـوت...
یـادته میخواسـتمـ فریـاد بکشـمـ اما مـانع میشـدی ؟ دلمـ صدای شیرین نوزادمـ رو یـاد داری ؟ پنجـشنبه هـایی که نمیتونستی ببینیش ... دخـترمـ رو چی ؟ یـادتــه لبخندش ؟
دلمـ ... میبینی ... میبینی دخـترمـ بزرگــ شـده ... میبینی مـن غرق سکـوتمـ ؟؟ میبینی هـنوز فریـادی نکشـیدمـ ... بـایسـت دلمـ ... دخـترمـ از پلـه سقـوط کـرد ...
فرشـته ی مـن غرق خـون شـد ... طـاقـت ندارمـ دلمـ ... اون جزئی از وجـودمـه ... سکـوت رو شکسـتمـ دلمـ ... روزه ی مـن تمـامـ شــد ... فـریـاد کشـیدمـ ... فریـاد برای فرزندمـ ...
دلمـ دخـترمـ رو بـه بیمـارسـتان رسوندیمـ اما ... میدانی دلمـ ... ارزش شکسـت این سکـوت رو داشـت ... عشق مـن به فرزندمـ کـامل تـرین عشقـه ...
فقط عشق این فرشته ی معـصومـ مـنو برگردونـد ... دلمـ آرامـ بگـیر... این عـشق همـ مملـوء از زندگیــه ... دلمـ سکوتت رو بشـکن ... تپشـت رو حـس میکـنمـ ... ممــنون دلمــ ... عــشـق دوبـاره شکـســتت داد ...!!!
آرومـ بـاش دلمــ. ... تــو سکـوت کــن ... بگــذار فـریـاد بـی محـبتش دل هزاران نفـر را بـه رحمـ بیــاورد تـا بهـت تـرحمـ کـنند امــا تــو سکــوت کــن...
ســکــوت کــن تــا دفــاع کــنی ... از آنچـه بــودی و گفـت نیسـتی ... عـقـده هــایـت را درکـ میکـنمــ ... عقــده ی صـداهـای بلـند ... عـقـده ی دعــوا ...
عقــده ی لـجبـازی ... عقــده ی فـریـاد از تـه دل ... میدانمـ دلمــ ... بی صــدا رفــت ... بـی صـدا آتش کشـید بـه تـو ... بـی صـدا محــو شـد ...
حــتی جملـه ی آخــرش نهـایـت سکــوت بـود و پـایان تـو دلمـ ... اتمـامـت رسـید بـا جملـه ی آخــرش ... صـدای آرومـ و خسـته و گرفـتش ...
صـدایی کــه تورو دیـوانـه میکـرد ایـن جمـله رو گفــت ... یـادتـه دلمـ ؟؟ چشـمـ هـای روشـن خمـارش بـه تـو زل زد و بـی هیچ دروغـی این جملـه رو گفـت ...
یــادتـه دلمـ ؟؟ آن دسـت هـایی کــه آرامـش را بـه تـو هـدیه مـیدادنـد سـرکـوب نفـرت بـه تـو زدنـد ، یـادتـه دسـت هـاش رو از دسـت هـات جــدا کـرد ؟؟
یــادتـه دلمـ ؟؟ آغـوش پـر امـنیـتش آوار بـی اعـتمادی رو روی سـرت خـالی کـرد ... آغـوش آخـر چـی ؟ یـادتـه دلمـ ؟؟ لـبخـند زوری مـن رو چـی ؟؟
بـه یـاد داری ؟ مـن کـه صدای شکـسته شـدنـت رو تـا آخـر عمـر مثـل خـالکـوبی نگـه داشـته امـ ... اون سـال ها یـادتـه؟ اون همـه سـال خـاطـره ... و جمـله ی آخــر ...
بیـن مـا هیچـی نبـوده... بـه یـاد دارمـ دلمـ ... ایـن جملـه را کـه شنیدی مــات شـدی ... خـاطره هـا جلـوی رویـت بود و اون میگفـت بین مـا هیچی نبـوده ...
آغـوش چـند لحظـه پیش بـرایـت زنده بـود و اون میگفـت بین مـا هیچی نبـوده ... دلمـ حـال مـن رو یـادتـه ؟ یـادته حـتی نـتونسـتمـ یکــ کلمـه حـرف بزنمـ ؟
یـادتـه تـو آتـش گرفـتی و همـ زمـان مـن یـخ زدمـ ... یـادتـه دلمــ ؟ یـادتـه خـیره نگـاهش کردمـ ؟ یـادتـه پـوزخــند زد ؟ یـادتـه عـشق رو رسـونـد بـه هیچـی ؟ یکمـ بریمـ عـقـب تــر دلمــ ...
اون روز یـادتـه ؟ دیـدار دوممـ بــود ... یـادتـه تپـشـت رو ؟ یـادتـه عـشقی کــه از چشمـ هـاش میشـد خـونـد ؟؟ پــس چی شـد ؟ چــرا الـان بـا مـن نیسـت ؟
اون چشمـ هـای پـر حرارت از عشـق بـه من قطـبی از یـخ داد ... اون لـب هـایی کـه همـیشه عـطش بـوسـه بـر لب هـایمـ داشـت ... کلمـاتی را گفـتنـد کـه ویـران شـدمـ ...
یـادتـه ازش نپـرسیدمـ چـرا ... یـادتـه فقـط یکـ قطـره اشکـ ریخـتمـ ؟ یـادتـه هـرکـاری کردمـ گریمـ نگـرفـت ؟؟ یـادتـه تـو شوکـ بودمـ ؟ دلمـ ... یـادته سـرکوب منطقمـ رو ؟ یـادته روزه ی سـکـوتمـ رو ؟
یـادتـه سوال تکـراری چرا حرف نمیزنی رو ازمـ میپرسیدن ؟ یـادتـه جوابمـ فقط نگـاه بـود ؟ یـادته اون موقع فقـطـ یـه سوال ازت میپـرسیدمـ ؟ چـرا رفـت؟ دلمـ یکـ مـاه بعـدش رو یـادتـه ؟
خـبر فـوت شـدنـش ... دلمـ یـادتـه وقـتی شنیدمـ بـه جـنون رسیدمـ ... اون ظـرف هـارو بـه یـاد داری؟ مـثـل تو شکسـتمشـون... یـادتـه از خونـه زدمـ بیرون ؟ یـادته قـبرش رو کـه دیدمـ لرزیـدمـ ؟
یـادتـه پـرت شدمـ رو تـنش از روی خـاک ؟ یـادتـه فـریـادمـ هـزاران گوش رو کـر کـرد؟؟ دلمـ یـادته خانوادش با تعجـب نگاهمـ میکـردن؟ وقـتی دلیل مرگـش رو شنیدمـ چی؟ یـادته؟
وقـتی شنیدمـ سـرطـان خون داشـته رو یـادتـه؟ یـادته لـعـنت فرسدامـ ؟ بـه اون... یادته ناسزاهام از عشق بود؟ نامه ای که برام گذاشته بود رو چی؟ یـادته؟
یادته خط آخـر ... تو همه چیز منی... جمله ی اول رو چی؟ ببخش اگه دروغ گفـتمـ ... مرگـ من رو یـادته؟ یـادته چقـدر نفـرین کردمـ ؟ لـعـنت فرسـتـادمـ ... بـه اون بـه بازی خوبی کـه کـرد...
بـه جمله ی بین مـا هیچی نبوده... بـه بوسه ی آخر... بـه خودمـ ... بـه خودمـ که هیچی نگفـتمـ ... لـعـنت بـه سکـوت... اما بـاز همـ فریـاد نکشیدمـ ...
اون شـب کذایی رو یـادتـه ؟ پشـت فـرمون ... سـرعـت ... ســرعــت ... سـرعـت ... یـادتـه ؟ تصـادف... نـور ... اتاق عمـل ... فـراموشی ... یـادتـه؟ یـادته عشقمـ رو از یـاد بردمـ ؟؟
گریه های مادرم رو یـادتـه ؟ یادته اسمـ خودمـ رو از یآد برده بودمـ ؟ زندگی جدیدی که برامـ سـاخـتن... قبول کردن اینکـه عضو یه خـانوادمـ ... اینا رو یـادتـه ؟
اینکـه هیچی از گذشتمـ یادمـ نمیومـد و یـه زندگی بی هدف داشـتمـ ... قبول کردن مادری که نمیشناسی... تو آغوش پدری رفـتن کـه حتی بوش برات آشنا نیسـت...
سـال های که گذشـت رو یـادتـه؟ مرگـ مادربزرگـ ... مراسمـ خطمـ ... بهـشـت زهـرا... جـرقـه تو سرمـ ... یـادتـه ؟ جمله ای که آرومـ گفـتمـ ... من اینجا رو میشـناسمـ ...
یـادتـه با دسـت تقـدیر حرکـت کردمـ تـا به یه قـبر آشنا رسیدمـ ... سـردردمـو یـادتـه ؟ تـداعی اون خـاطرات نکبـت بـار... یـادته یـادمـ اومـد؟؟ یـادته یادمـ اومد این قـبر عزیزتـرینمـه؟
یادته یـادمـ اومـد تـا حالا براش اشکـ نریخـتمـ ... یـادته اینبـار قـبرش سـنگـ داشـت ... یـادته بازمـ نتونسـتمـ سکوتمـ رو بشکـنمـ ؟؟ بیصـدا گریـه کردنمـ رو چـی ؟
سکوتـی که از عشق اون بـود و بـه مرگـ مادربزرگـ ربط میدادن ... دلمـ دوسـالی که گذشـت رو یـادتـه ؟ بـا خـاطره و جمله هـاش و تصویری که ازش تو ذهـنت داشـتی ...
دلمـ بوی عـطرش رو یـادتـه ؟ که مدامـ حس میکردمـ ... لبـخندش رو چی ؟ تـو عکس ... پنجشـنبه های دیدار رو خاطرت هسـت ؟ یـادته سکوتت رو؟ ادامه داشـت...
خواسـتگـاری... موافقـت بدون نظـر من رو چی؟ یـادتـه؟ بلـه برون ... نـامزدی ... شـب عروسی ... سفـره ی عقـد ... بـار سومـ بلـه گفـتن بدون رضـایت ...
دلمـ چهـره ی همـسـرت را اصـلا میشـناسی ؟ دلمـ ... مردی که آن شـب همـ خوابش شدی رو اصـلا نگـاه کردی ؟ جسمـمـ که بکـارت نداشـت و روح پـاکمـ رو یـادتـه؟
حـاملگی امـ رو... تـرس از اینـکه بچه دار شدمـ ... ترس از اینکـه روزی سـرطان خون بگیره و عـاشقش مـثـل من بشـه ... دلمـ ... زایمـان رو به خـاطر داری ؟ غـرق سکـوت...
یـادته میخواسـتمـ فریـاد بکشـمـ اما مـانع میشـدی ؟ دلمـ صدای شیرین نوزادمـ رو یـاد داری ؟ پنجـشنبه هـایی که نمیتونستی ببینیش ... دخـترمـ رو چی ؟ یـادتــه لبخندش ؟
دلمـ ... میبینی ... میبینی دخـترمـ بزرگــ شـده ... میبینی مـن غرق سکـوتمـ ؟؟ میبینی هـنوز فریـادی نکشـیدمـ ... بـایسـت دلمـ ... دخـترمـ از پلـه سقـوط کـرد ...
فرشـته ی مـن غرق خـون شـد ... طـاقـت ندارمـ دلمـ ... اون جزئی از وجـودمـه ... سکـوت رو شکسـتمـ دلمـ ... روزه ی مـن تمـامـ شــد ... فـریـاد کشـیدمـ ... فریـاد برای فرزندمـ ...
دلمـ دخـترمـ رو بـه بیمـارسـتان رسوندیمـ اما ... میدانی دلمـ ... ارزش شکسـت این سکـوت رو داشـت ... عشق مـن به فرزندمـ کـامل تـرین عشقـه ...
فقط عشق این فرشته ی معـصومـ مـنو برگردونـد ... دلمـ آرامـ بگـیر... این عـشق همـ مملـوء از زندگیــه ... دلمـ سکوتت رو بشـکن ... تپشـت رو حـس میکـنمـ ... ممــنون دلمــ ... عــشـق دوبـاره شکـســتت داد ...!!!
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
