سرگذشت ماهي عيدمون كه با هم خيلي دوست بوديم (طنز)

[set_one]

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید . دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده . یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب…

[LOVE KING]

دیوونه

[unruly]

اگه ناراحت شد خوب برو از دلش درار.

[noora91]

یه ذره فکر کن اشکال کارت از کجا بودهحالا فهمیدی که وقتی کسی خوابه نباید خیسش کرد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خدایی عقلو حال کردی

[ღ دختـــر آسمان ღ]

مخت اشکال داره ماهی بدبخت مرد تازه اون بدون اب داشته میمرده خودشو این طوری میکرده تا بفهمی

[تراختور]

آفرین .درضمن من پس مدتی غیبت برگشتم.

[h.m.b]

دستت گرمو نرم بوده !!!

[هیوا1]

ممنون

[reza40]

بیچاره ماهیه چون وقتی خواب بوده انداختیش تو اب تا غرق شه

[Andrea]

ديوووووووونه اي تو بدبخت ماهيه