10-09-2014، 13:18
همه ما می دانیم که خود بودن و برداشتن نقاب های کاذب، ما را جذاب تر و زندگی مان را راحت تر و بی دردسرتر می کند. اما چیزی که کمتر در باره آن شنیده ایم این است که خود بودن می تواند ما را به راحتی به موفقیت برساند. حقیقت این است که قدرتی در ما هست که با هیچ ابزاری قابل اندازه گیری نیست. قدرتی اعجاب آور، که از آن «خود» شماست. یعنی از آن «خودحقیقی یا نهانی» شما!
خود حقیقی را گم نکنید!
اینک ببینیم «خود حقیقی یا نهانی» چیست و قدرت خود را از کجا آورده است؟ خود حقیقی یا نهانی، همان طبیعت راستین و شگفت انگیز ماست؛ یعنی همان جوهر و حقیقت انسان. بخشی از ماست که کامل و در عین حال دست نخورده است. بخش جدانشدنی و غیرقابل تغییری است که ارتباطمان هیچوقت با آن قطع نمی شود یا راهی هم برای تغییر دادن آن در اختیارمان نیست. خود نهانی، خلاق است و نامتناهی، حد و مرز ندارد و عمرش جاودانه است. وقتی با این خود نهانی در ارتباط قرار می گیریم، نشاط و موفقیت را تجربه می کنیم یعنی احساسی از شادی و هماهنگی.
خود شرطی شده
در مقابل خود حقیقی، «خودِ» دیگری هم داریم. این «خود»، برعکس خود حقیقی ما، شرطی شده است و همان چیزی است که به آن نفس، غرور و منیت هم می گویند. بخشی از وجود ماست که با آن آشناییم و همین آشنایی و اطلاعی که از این بخش از خود داریم، در تمام مدت زندگی، روی ما تأثیر می گذارد و توانمندی هایمان را محدود می کند، انگار هر چقدر ما خود را محدود بدانیم، او هم برای خود بیشتر حد و مرز می گذارد. خود شرطی شده یا کاذب، دنیا را نبرد و جنگ و رقابت می داند و می خواهد سهم خود را از این میدان جنگ، به غنیمت ببرد. همیشه در تلاش و تقلاست، اما هرگز به آن چه که می خواهد نمی رسد. پیوسته در حال انتقاد کردن از ما و دیگران و قضاوت است.
آخر سر هم همیشه به این نتیجه می رسد که ما به قدر کافی خوب نیستیم! اما ما به قدر کافی خوبیم، همه ما هر آن چه را که لازم است داشته باشیم داریم، چون هر کدام از ما منحصر به فرد و مانند معجزه خلقت هستیم. خلاق، دوست داشتنی، درخشان و موفقیم و این همان چیزی است که در سال و فصل جدید باید دوباره بدان فکر کنیم. یعنی به یاد بیاوریم که خود نهایی و حقیقی همه ما خود به خود موفق و یکتا است و باید هر چه زودتر خود خود خودمان بشویم!
تفاوت خود نهانی و شرطی شده
برای آنکه خود نهانی و خود شرطی شده و تفاوت های آن دو را بهتر بشناسیم باید با دیدگاه هر یک از این خود ها بیشتر آشنا شویم. بدین ترتیب هر کدام که در ما فعال شد می توانیم آن را به خوبی شناسایی کنیم. خود نهانی، دنیا را مکان دوستانه ای می داند. انسان را ذاتاً شاد و خوشبخت می داند و معتقد است ما انسان ها مستقل از شرایط بیرونی، شکست ها و موفقیت های زندگی هستیم. ما از کارمان بزرگتریم و هدف ما رسیدن به خود شکوفایی و تبدیل شدن به چیزی است که واقعاً هستیم. موفقیت هم یعنی این که ارزش ها و استعدادهای منحصر به فرد خود را به نمایش بگذاریم. اما خود شرطی شده دنیا را مکانی سخت و غیردوستانه می داند. اعتقاد دارد موفقیت منشأ بیرونی دارد نه درونی.
شما به عنوان یک انسان به اندازه کافی خوب نیستید و همیشه بهتر از شما وجود خواهد داشت. باید رقابت کنید، ارزش شما بستگی به نتیجه رقابت و موفقیت شما دارد. شما همیشه مجبورید تغییر کنید و برای رسیدن به موفقیت بجنگید. حواستان باشد که در هر گوشه، شکست، ضایعه و کمیابی کمین کرده است و خطر سقوط همیشه وجود دارد!
چگونه خودمان بشویم !؟
برای نزدیک تر شدن به خود نهانی مان و تبدیل شدن به چیزی که واقعاً هستیم باید چکار کنیم؟ در این جا به جای پاسخ دادن به این سؤال به شما می گوییم چکار نکنید یعنی چه کارهایی را انجام ندهید! ادای دیگران را در نیاورید و به تقلید کورکورانه از دیگران نپردازید. به خاطر فشار دیگران، تن به انجام کارها ندهید. بدون علاقه و تمایل و اشتیاق درونی، کاری انجام ندهید.
وقتی از انجام کاری رضایت ندارید یا احساس ناراحتی می کنید، تأمل و دقت بیشتری به خرج دهید. مقلد و دنباله رو مُد و استانداردهای دیگران نشوید. وقتی با یک کار یا مقوله جدید رو به رو می شوید، مثل یک ماشین مکانیکی یا روبات به انجام آن مشغول نشوید. در سال و فصل جدید با خود، همسر، خانواده و دوستانتان قرار بگذارید که دیگر این کارها را انجام ندهید و بعد از یک سال خودتان را مرور کنید و ببینید چقدر به خود حقیقی تان نزدیک تر شده اید.
خود حقیقی را گم نکنید!
اینک ببینیم «خود حقیقی یا نهانی» چیست و قدرت خود را از کجا آورده است؟ خود حقیقی یا نهانی، همان طبیعت راستین و شگفت انگیز ماست؛ یعنی همان جوهر و حقیقت انسان. بخشی از ماست که کامل و در عین حال دست نخورده است. بخش جدانشدنی و غیرقابل تغییری است که ارتباطمان هیچوقت با آن قطع نمی شود یا راهی هم برای تغییر دادن آن در اختیارمان نیست. خود نهانی، خلاق است و نامتناهی، حد و مرز ندارد و عمرش جاودانه است. وقتی با این خود نهانی در ارتباط قرار می گیریم، نشاط و موفقیت را تجربه می کنیم یعنی احساسی از شادی و هماهنگی.
خود شرطی شده
در مقابل خود حقیقی، «خودِ» دیگری هم داریم. این «خود»، برعکس خود حقیقی ما، شرطی شده است و همان چیزی است که به آن نفس، غرور و منیت هم می گویند. بخشی از وجود ماست که با آن آشناییم و همین آشنایی و اطلاعی که از این بخش از خود داریم، در تمام مدت زندگی، روی ما تأثیر می گذارد و توانمندی هایمان را محدود می کند، انگار هر چقدر ما خود را محدود بدانیم، او هم برای خود بیشتر حد و مرز می گذارد. خود شرطی شده یا کاذب، دنیا را نبرد و جنگ و رقابت می داند و می خواهد سهم خود را از این میدان جنگ، به غنیمت ببرد. همیشه در تلاش و تقلاست، اما هرگز به آن چه که می خواهد نمی رسد. پیوسته در حال انتقاد کردن از ما و دیگران و قضاوت است.
آخر سر هم همیشه به این نتیجه می رسد که ما به قدر کافی خوب نیستیم! اما ما به قدر کافی خوبیم، همه ما هر آن چه را که لازم است داشته باشیم داریم، چون هر کدام از ما منحصر به فرد و مانند معجزه خلقت هستیم. خلاق، دوست داشتنی، درخشان و موفقیم و این همان چیزی است که در سال و فصل جدید باید دوباره بدان فکر کنیم. یعنی به یاد بیاوریم که خود نهایی و حقیقی همه ما خود به خود موفق و یکتا است و باید هر چه زودتر خود خود خودمان بشویم!
تفاوت خود نهانی و شرطی شده
برای آنکه خود نهانی و خود شرطی شده و تفاوت های آن دو را بهتر بشناسیم باید با دیدگاه هر یک از این خود ها بیشتر آشنا شویم. بدین ترتیب هر کدام که در ما فعال شد می توانیم آن را به خوبی شناسایی کنیم. خود نهانی، دنیا را مکان دوستانه ای می داند. انسان را ذاتاً شاد و خوشبخت می داند و معتقد است ما انسان ها مستقل از شرایط بیرونی، شکست ها و موفقیت های زندگی هستیم. ما از کارمان بزرگتریم و هدف ما رسیدن به خود شکوفایی و تبدیل شدن به چیزی است که واقعاً هستیم. موفقیت هم یعنی این که ارزش ها و استعدادهای منحصر به فرد خود را به نمایش بگذاریم. اما خود شرطی شده دنیا را مکانی سخت و غیردوستانه می داند. اعتقاد دارد موفقیت منشأ بیرونی دارد نه درونی.
شما به عنوان یک انسان به اندازه کافی خوب نیستید و همیشه بهتر از شما وجود خواهد داشت. باید رقابت کنید، ارزش شما بستگی به نتیجه رقابت و موفقیت شما دارد. شما همیشه مجبورید تغییر کنید و برای رسیدن به موفقیت بجنگید. حواستان باشد که در هر گوشه، شکست، ضایعه و کمیابی کمین کرده است و خطر سقوط همیشه وجود دارد!
چگونه خودمان بشویم !؟
برای نزدیک تر شدن به خود نهانی مان و تبدیل شدن به چیزی که واقعاً هستیم باید چکار کنیم؟ در این جا به جای پاسخ دادن به این سؤال به شما می گوییم چکار نکنید یعنی چه کارهایی را انجام ندهید! ادای دیگران را در نیاورید و به تقلید کورکورانه از دیگران نپردازید. به خاطر فشار دیگران، تن به انجام کارها ندهید. بدون علاقه و تمایل و اشتیاق درونی، کاری انجام ندهید.
وقتی از انجام کاری رضایت ندارید یا احساس ناراحتی می کنید، تأمل و دقت بیشتری به خرج دهید. مقلد و دنباله رو مُد و استانداردهای دیگران نشوید. وقتی با یک کار یا مقوله جدید رو به رو می شوید، مثل یک ماشین مکانیکی یا روبات به انجام آن مشغول نشوید. در سال و فصل جدید با خود، همسر، خانواده و دوستانتان قرار بگذارید که دیگر این کارها را انجام ندهید و بعد از یک سال خودتان را مرور کنید و ببینید چقدر به خود حقیقی تان نزدیک تر شده اید.