09-09-2014، 13:47
هیچکس از زن غُرغُرو خوشش نمی آید - این واقعیت دارد. اما چیزی که ممکن است متعجبتان کند این است که مردها زنانی را که احساسات خود را درک می کنند و می داند چطور آنها را ابراز کند، تحسین می کنند.
پس اگر نگران این هستید که با آشکار کردن عصبانیت و احساساتتان مردتان را از خود برانید، ممکن است این تنها دلیل نزدیک نشدن او به شما باشد.
کار اشتباه رفتاری است که وقتی از احساسات واقعی تان می ترسید انجام می دهید. همان کارهایی که وقتی از عصبانیتتان می ترسید و از آن ناراحتید؛ به همین دلیل تلاش می کنید احساساتتان را پنهان کنید.
اما هیچ انسانی نمی تواند این را تحمل کند. پس چه اتفاقی می افتد؟ احساساتتان زیر سطح بیرونی شروع به غلیان می کنند و به شما فشار می آورند. بعد یک روز، منفجر می شوید و آن اتفاق بد روی می دهد.
پنهان کردن احساساتتان او را دور می کند
تلاش برای پنهان کردن احساساتتان از ترس از دست دادن او باعث عصبانیتتان می شود. بعد شدیداً از خودتان خشمگین می شود و از اینکه واقعیت را نادیده گرفته اید عصبانی می شوید.
وقتی منفجر می شود، طبیعی است که مردتان تقصیر احساساتتان را گردن می گیرد و همین دوری بیشتری بین شما ایجاد می کند.
پس چطور می توانید همه تخریب هایی که با پنهان کردن احساساتتان در این همه سال ایجاد کردید را خنثی کنید و در مقابل یاد بگیرید با مردتان طوری گفتگو کنید که دل او را به دست آورید؟
یاد بگیرید احساساتتان را دوست داشته باشید
وقتی با ابراز احساساتتان درمورد یک عامل بیرون از رابطه تان احساس راحتی کردید، ابراز احساسات وقتی مسئله ای مستقیماً درمورد خود طرف مقابلتان است، برایتان راحت تر خواهد شد.
این یعنی هر اتفاقی که بیفتد-هرجا که باشید و هر احساسی که داشته باشید- دست از کاری که می کنید برمی دارید و لحظه ای برای درک آن احساس وقت می گذارید. به خودتان و آنچه در درونتان تجربه می کنید، احساس محبت کنید.
ممکن است در اول کار این طبیعی برایتان اتفاق نیفتد، مخصوصاً اگر عادت داشته باشید که بخاطر ترس از دور کردن مردتان احساساتتان را پنهان کنید. اشکالی ندارد. در این شرایط، تمرین بهترین راهکار است.
خنثی کردن تخریب ها
می توانید تمرینتان را با حرف زدن درمورد چیزی که خوانده اید یا در تلویزیون دیده اید به همسرتان شروع کنید. به جای اینکه به آنچه که خودتان درمورد آن داستان فکر می کردید بسنده کنید، یا تحلیل کنید که چه اتفاقی در آن داستان افتاده بود و چرا، احساساتتان درمورد آن را توضیح دهید. اگر احساس کردید اشک هایتان می خواهند سرازیر شوند، جلوی آن را نگیرید. مستقیم به چشمان او نگاه کنید و احساستان را بگویید.
مثلاً بگویید در اخبار چیزی درمورد دزدی که در محلتان اتفاق افتاده بود شنیده اید. به جای اینکه به او بگویید وقتش رسیده که قفل های خانه را عوض کنید، بگویید که شنیدن این خبر خیلی شما را ترسانده. ببینید چه می کند. این احتمال وجود دارد که بخواهد آرامتان کند و نشان دهد که می تواند از شما مراقبت کند. این احتمال هم هست که بیرون برود و ببینید که با قفل های جدید برگشته است.
همیشه یادتان باشد: مردها زنانی می خواهند که قلبشان را کاملاً به آنها بدهد. با تمرین یاد می گیرید چطور خود واقعی تان را به او نشان دهید و هر روز او را به خودتان نزدیک تر کنید.
دیگر احساس واقعی تان را پنهان نکنید. بفهمید چطور می توانید احساساتتان را ابراز کنید و نگذارید به نقطه جوش برسند.
پس اگر نگران این هستید که با آشکار کردن عصبانیت و احساساتتان مردتان را از خود برانید، ممکن است این تنها دلیل نزدیک نشدن او به شما باشد.
کار اشتباه رفتاری است که وقتی از احساسات واقعی تان می ترسید انجام می دهید. همان کارهایی که وقتی از عصبانیتتان می ترسید و از آن ناراحتید؛ به همین دلیل تلاش می کنید احساساتتان را پنهان کنید.
اما هیچ انسانی نمی تواند این را تحمل کند. پس چه اتفاقی می افتد؟ احساساتتان زیر سطح بیرونی شروع به غلیان می کنند و به شما فشار می آورند. بعد یک روز، منفجر می شوید و آن اتفاق بد روی می دهد.
پنهان کردن احساساتتان او را دور می کند
تلاش برای پنهان کردن احساساتتان از ترس از دست دادن او باعث عصبانیتتان می شود. بعد شدیداً از خودتان خشمگین می شود و از اینکه واقعیت را نادیده گرفته اید عصبانی می شوید.
وقتی منفجر می شود، طبیعی است که مردتان تقصیر احساساتتان را گردن می گیرد و همین دوری بیشتری بین شما ایجاد می کند.
پس چطور می توانید همه تخریب هایی که با پنهان کردن احساساتتان در این همه سال ایجاد کردید را خنثی کنید و در مقابل یاد بگیرید با مردتان طوری گفتگو کنید که دل او را به دست آورید؟
یاد بگیرید احساساتتان را دوست داشته باشید
وقتی با ابراز احساساتتان درمورد یک عامل بیرون از رابطه تان احساس راحتی کردید، ابراز احساسات وقتی مسئله ای مستقیماً درمورد خود طرف مقابلتان است، برایتان راحت تر خواهد شد.
این یعنی هر اتفاقی که بیفتد-هرجا که باشید و هر احساسی که داشته باشید- دست از کاری که می کنید برمی دارید و لحظه ای برای درک آن احساس وقت می گذارید. به خودتان و آنچه در درونتان تجربه می کنید، احساس محبت کنید.
ممکن است در اول کار این طبیعی برایتان اتفاق نیفتد، مخصوصاً اگر عادت داشته باشید که بخاطر ترس از دور کردن مردتان احساساتتان را پنهان کنید. اشکالی ندارد. در این شرایط، تمرین بهترین راهکار است.
خنثی کردن تخریب ها
می توانید تمرینتان را با حرف زدن درمورد چیزی که خوانده اید یا در تلویزیون دیده اید به همسرتان شروع کنید. به جای اینکه به آنچه که خودتان درمورد آن داستان فکر می کردید بسنده کنید، یا تحلیل کنید که چه اتفاقی در آن داستان افتاده بود و چرا، احساساتتان درمورد آن را توضیح دهید. اگر احساس کردید اشک هایتان می خواهند سرازیر شوند، جلوی آن را نگیرید. مستقیم به چشمان او نگاه کنید و احساستان را بگویید.
مثلاً بگویید در اخبار چیزی درمورد دزدی که در محلتان اتفاق افتاده بود شنیده اید. به جای اینکه به او بگویید وقتش رسیده که قفل های خانه را عوض کنید، بگویید که شنیدن این خبر خیلی شما را ترسانده. ببینید چه می کند. این احتمال وجود دارد که بخواهد آرامتان کند و نشان دهد که می تواند از شما مراقبت کند. این احتمال هم هست که بیرون برود و ببینید که با قفل های جدید برگشته است.
همیشه یادتان باشد: مردها زنانی می خواهند که قلبشان را کاملاً به آنها بدهد. با تمرین یاد می گیرید چطور خود واقعی تان را به او نشان دهید و هر روز او را به خودتان نزدیک تر کنید.
دیگر احساس واقعی تان را پنهان نکنید. بفهمید چطور می توانید احساساتتان را ابراز کنید و نگذارید به نقطه جوش برسند.