امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

«پایتخت4» را قسطی نمی‌سازم/ امسال از «سن پطرزبورگ 2» خبری نیست!

#1
دست به یکی کرده تا سه گانه پایتخت تا بی نهایت برود، طوری که ساعت 10 شب های نوروزی مردم را رزرو کند.

«پایتخت4» را قسطی نمی‌سازم/ امسال از «سن پطرزبورگ 2» خبری نیست!
به گزارش سینما خبر؛ سال 92 ایام پرکاری را برای «محسن تنابنده» رقم زد. او پس از پروژه سنگین «شاهگوش» دنبال فرصتی می گشت تا مدتی استراحت مطلق داشته باشد. در شلوغی های پایان سال حضور در پایتخت سه را پذیرفت؛ آنطور که خودش گفت فقط به خاطر «مردم» وارد کارزار شد. آن همه کار در پایتخت کرد تا تلویزیون در «برهوت بی سریالی» شرمنده مردم نشود. طراحی قصه کرد، مشاور کارگردان بود، مسئولیت بازیگردانی را برعهده داشت و نقش اول را هم بازی می کرد.

بی شک او قهرمان بلامنازع تیپ سازی است. فاتح ماموریت نابرابر تلویزیون با یک عالمه سریال ماهواره ای! انگار او با عالم و آدم دست به یکی کرده تا سه گانه پایتخت تا بی نهایت برود، طوری که ساعت 10 شب های نوروزی مردم را رزرو کند. دوستی می گفت: اگر می توانستم سیزده شب عید تلویزیون را ششدانگ سند می زدم به نام پایتخت! مرد همه کاره پایتخت همیشه طفره می رود و تمایلی به صحبت کردن نشان نمی دهد. می گوید: «کلا این تیپی هستم، حرف نمی زنم. اهل بالا بردن مهریه هم نیستم!» بالاخره در حاشیه تمرین تیم فوتبال هنرمندان در دام ما افتاد و موفق شدیم چند کلمه ای آن هم «به زحمت» از زیر زبانش بیرون بکشیم.

آقا محسن حسابی لاغر شدی!

- بله، در پایتخت خیلی اذیت شدم. به خاطر وزن کم کردن ها و تمرینات مهلک، از پا افتادم انصافا کار خیلی سنگینی بود.

نسبت به پایتخت خیلی حساسی...

- هم حساسم و هم تعصب دارم. من فقط به احترام ذات ورزش و مردم اجازه ندادم از بدلکار استفاده کنند. به هر زحمت بود بدنم را آماده کردم تا خودم همه کشتی ها را بگیرم؛ برای همین سکانس های مربوط به کشتی را گذاشتیم آخر از همه بگیریم. دلیل موفقیت پایتخت «صداقت» آن است. نمی خواستم سر مخاطب کلاه بگذارم.

تو حتی در سکانس هایی که بازی نداشتی، سر کار می رفتی.

- پایتخت مال خودم است. برایش زحمت کشیدم و نمی توانم نسبت به آن بی تفاوت باشم. نمی توانم به کسی اعتماد کنم و کار را به او بسپارم. به دلیل همین حساسیت ها بود که علی رغم همه خستگی ها در همه سکانس ها حضور پیدا می کردم.

شما قبلا کشتی گیر بودید؟

- نه، مدتی بوکس کار می کردم ولی هیچ گاه به سمت کشتی نرفتم تا اینکه در پایتخت کشتی گرفتم، آن هم در حد جام جهانی! همه مانده بودند که چطور توانستم در مدت کم، فنون سخت و اصیل کشتی را یاد بگیرم و به خوبی هم اجرا کنم.

در واقع با کشتی هایت همه را غافلگیر کردی!

- در یکی از کشتی ها به حریف آمریکایی ام یک فن «زشت و زیبا» زدم که هادی عامل گزارشگر کشتی گفت این فن را در حد «المپیک» زدی. خیلی ها باورشان نمی شد بتوانم چنین کشتی هایی بگیرم.

به جز کشتی یک فوتبالی تمام عیار هم هستی...

- اعتراف می کنم هیجان فوتبال منحصر به فرد است. من از نوجوانی فوتبال بازی می کردم و همیشه فوتبال برایم جذاب بوده است. هیچ وقت اعتقاد ندارم بروم فوتبال بازی کنم صرف اینکه وقتی بگذرانم یا بخواهم عرقی ریخته باشم. همیشه برد برایم مهم است. وقتی نبریم به هم می ریزم. در واقع روحیه بردطلبی دارم.

گویا از مهره های اصلی تیم هم محسوب می شوی.

- من با تمام توان و انر|ژی ام تمرین می کنم. خدا را شکر بازی های خوبی را هم ارائه کرده ام. نوع بازی ام طوری است که تمایل به حمله دارم، برای همین پشت سر مهاجمین بازی می کنم! و بیشتر نفوذ می کنم!

ظاهرا حضورت در برنامه 90 تبعاتی برایت به همراه داشته است؟

- البته آن شب برنامه خوبی بود ولی خیلی ها توقع نداشتند از علاقه درونی ام بگویم و گرایشات و تمایلات رنگی ام را «علنی» کنم. بازخورد منفی نداشتم به هیچ وجه ولی ای کاش در مورد این مسائل صحبت نمی کردم.

فوتبال اروپا را هم دنبال می کنی؟

- با دقت خیلی زیاد این کار را انجام می دهم و عاشق رئال مادرید هستم. فوتبال رئال بی نظیر است. رئال ثابت کرد «تیکی تاکا» تمام شد. «تیکی تاکا» (فوتبال تکضرب بارسلونا) فنا شد ولی فوتبال زنده و پویای رئال هر روز قدرتمندتر از دیروز می شود. چشم نواز بازی می کند و فقط لذت را به مخاطب هدیه می کند. در رئال، فوتبال یعنی یک، دو، سه و گل...

منظورت از یک، دو، سه؛ مثلث طلایی رئال است؟

- دقیقا! در رئال برای هر تیمی مهلک و کشنده است. بنزما، بیل و کریس رونالدو...

خیلی ها می گویند تو نویسنده قهاری هستی و در فضاسازی استاد هستی، برای همین است که بازی هایت نیز اینقدر جذاب و باورپذیر است...

- من از کلاس چهارم ابتدایی فیلمنامه نویسی را آغاز کردم و اصول این کار را از علیرضا نادری آموختم. همیشه برای نوشتن، بیش از حد «فکر» می کنم و از مغزم نهایت کار را می کشم.

راستی پایتخت 4 را هم می سازی؟

- ساخت پایتخت 4 قطعی است چون مردم می خواهند. مردم، پایتخت را پذیرفته اند و نسبت به آنها احساس خوبی دارند. همه قبل از پایتخت 3 می گفتند دیگر ادامه ندهید که شکست می خورید ولی دیدید که پایتخت 3 نسبت به سری های قبلی اش پخته تر و بالغ تر شده بود.

برای پایتخت 4 چرا از همین حالا استارت نمی زنید و همیشه کار را در دقیقه 90 انجام می دهید؟

- من که از خدا می خواهم اینطور شود ولی شما همین الان حاضری «قسطی» کار کنی؟ سازمان باید پیشقدم شود و امکانات را در اختیار بگذارد. من هم مطمئن باشم که همه بازیگران و عوامل را در اختیار دارم، بعد نوشتن داستان را آغاز می کنم. پایتخت پروژه عظیمی است که عوامل زیادی در آن درگیر هستند و باید با یک برنامه ریزی دقیق و قوی کار را پیش برد.

این روزها چه کار می کنی؟ برنامه ای برای بازی داری؟

- نه! چقدر دیگر باید بازی کرد؟ الان اولویتم نوشتن است و دارم یک کار سینمایی می نویسم.

در برنامه های امسالت «سن پطرزبورگ 2» هم دیده می شود؟

- سن پطرزبورگ از آن دست کارهای خیلی خوبی بود که خیلی به دلم نشست. اتفاقا قرار بود قسمت دوم آن نیز ساخته شود ولی نمی دانم چرا این اتفاق نیفتاد. تا جایی که من می دانم بهروز افخمی امسال 3، 4 کار دارد و سرش حسابی شلوغ است ولی امیدوارم این کار ساخته شود چون کار موفقی بود.

کارت در شاهگوش هم خیلی مورد توجه قرار گرفت...

- قرار بود در این مجموعه 13 شخصیت را بازی کنم ولی ادامه ندادم.

از بین 3 تیپی که در شاهگوش بازی کردی کدام را بیشتر دوست داشتی؟

- هر کدام حال و هوای خودش را داشت و خدا را شکر کارهای خوبی از آب درآمدند ولی ظاهرا شخصیت «شب نما» بیشتر مورد توجه مردم و مخاطبان قرار گرفت.

در سه گانه پایتخت کدام سکانس بیشتر به خودت چسبید؟

- خیلی سکانس ها هستند که برایم خاطره انگیز بود و واقعا از آنها لذت بردم.

اگر بخواهی از بهترین آنها نام ببری، کدامش را می گویی؟

- واقعا سکانس خوب زیاد داشتیم. مثلا لحظه تحویل سال در پایتخت یک، کندن قبر در بهشت زهرا، وقتی سقف کامیون چکه می کرد یا در همین پایتخت 3 وقتی مادرم رادر سالن کشتی میان تماشاگران دیدم.

می دانی روز مادر امسال، آن سکانس که سر مزار مادرت بازی کردی، در فضای مجازی به شدت مورد استقبال قرار گرفت؟

- واقعا؟ البته باید بگویم قرار نبود آن سکانس را آنگونه بازی کنم.، متن را که نوشتم به کسی نگفتم می خواهم چه کار کنم. در ذهنم نقشه کشیدم و نحوه اجرایش را «لو» ندادم. در واقع با آن سکانس همه را غافلگیر کردم. الان هم که یاد آن سکانس و دیالوگ هایش می افتم، بغض می کنم...

چرا اینقدر سخت مصاحبه می کنی؟

- واقعا کم صحبت می کنم، نه اینکه بخواهم کلاس بگذارم یا مهریه را بالا ببرم! کلا این تیپی هستم و کم حرف می زنم. الان همه حرف هایی که با هم زدیم را فراموش کن...! (خنده)
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  «سیاه‌باز» در سکوت خبری ساخته شد
  اکران فیلم Wonder Woman 1984 تا کریسمس امسال عقب افتاد
  سیروس الوند:مسئله دفاع مقدس چیزی نیست که با گذر زمان فراموش شود
  نشان «داود رشیدی» امسال اهدا نمی‌شود!
  شان پن در سکوت خبری برای سومین بار ازدواج کرد! 
  همین که سالن نمایش باز باشد اما مخاطبی نداشته باشد به معنای بازگشایی تئاتر نیست!
  اکران فیلم دل‌بخواهی نیست/تصمیم صدرعاملی با هماهنگی شورای صنفی نبوده است
  سریال Chilling Adventures of Sabrina قرار نیست برای یک فصل دیگر تمدید شود
Video دنباله فیلم Sonic The Hedgehog در دست ساخت نیست
Video زمان شروع پخش سریال The Third Day تا پاییز امسال عقب افتاد

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان