29-08-2014، 16:29
محمد روحانی
با درختی گفت روزی گردباد
راه مردم را چرا سد می کنی
با حضوری نابجا در این مسیر
خشم طوفان را مردّد می کنی
از مسیر رهنورد تند پا
جمع کن آن شاخه ی انبوه را
لشکرطوفان به هنگام ِ هجوم
برنمی تابند حتی کوه را
اندکی خم کرد سر با احترام
از بلندِ قامت والا ، درخت
تا بگو ید پاسخ شایسته ای
در جواب کینه توز شور بخت
با کلامی دلنواز و مخملین
گفت ای شوریده ی نا مهربان
می کنی از بس تو بر پا شور و شر
نه زمین می خواهدت نه آسمان
خود پرستان ِ بیابان گرد را
شکوه بسیار است در این رهگذار
گرد و خاک ِ بیخودی بر پا مکن
کار ِ مایان را به مایان واگذار
گرد باد از این پیام ِ استوار
هم زهم پاشید هم آرام شد
های و هو ی ناگهانش هیچ و پوچ
دشمنی هایش همه ناکام شد
با درختی گفت روزی گردباد
راه مردم را چرا سد می کنی
با حضوری نابجا در این مسیر
خشم طوفان را مردّد می کنی
از مسیر رهنورد تند پا
جمع کن آن شاخه ی انبوه را
لشکرطوفان به هنگام ِ هجوم
برنمی تابند حتی کوه را
اندکی خم کرد سر با احترام
از بلندِ قامت والا ، درخت
تا بگو ید پاسخ شایسته ای
در جواب کینه توز شور بخت
با کلامی دلنواز و مخملین
گفت ای شوریده ی نا مهربان
می کنی از بس تو بر پا شور و شر
نه زمین می خواهدت نه آسمان
خود پرستان ِ بیابان گرد را
شکوه بسیار است در این رهگذار
گرد و خاک ِ بیخودی بر پا مکن
کار ِ مایان را به مایان واگذار
گرد باد از این پیام ِ استوار
هم زهم پاشید هم آرام شد
های و هو ی ناگهانش هیچ و پوچ
دشمنی هایش همه ناکام شد