15-08-2014، 15:54
در ایران پس از اسلام سه گروه بهنام فتیان، عیاران و شطاران با تأثیرپذیری از فرهنگ غنی اسلام ظهور کردند. فعالیت این گروه ها مبتنی بر نثار جان و مال و فرزند در راه رضای خدا، عفو و بخشش، روی برتافتن از لذت های دنیوی، جوانمردی و عدالت بود.
از آنجا که در دوران استیلای بنی امیه و بنی عباس سازماندهندگان فتیان و عیاران به مردان فداکار و نیرومندی احتیاج داشتند در محلی که در پیچ وخم کوچهای بود و رونقی نداشت جلساتی مخفیانه تشکیل می شد. درآغاز زور بازوی خود را محک می زدند و محلی بهنام زورخانه تشکیل دادند تا بهاین وسیله آمادگی بدنی و رزمی برای نابودی حکومت ظلم و تشکیل حکومت حق بهدست آورند.
تربیت بدنی و ورزش در عهد تیموریان
در دوره تیموریان ورزش کشتی با رسوم پهلوانی رایج بود. پهلوانان این دوره با الهام از مکتب اسلام و الگوهای عالی آن چون حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع)، فقط از قدرت بدنی بالایی برخوردار نبودند بلکه از نظر علمی، اجتماعی و کمالات عالی انسانی و بلاغت نیز سرآمد روزگار بودند. در این دوره از پهلوانانی مانند پهلوان حسین، پهلوان کاتب و پهلوان محمد ابوسعید می توان نام برد.
صفویان ورزش هایی همچون شمشیربازی، اسبدوانی، چوگان، تیراندازی، شکار، شنا و کشتی را رواج دادند. از معروف ترین پهلوانان این دوره می توان پهلوان بیک قمری، پهلوان میرباقر آجرپز، پهلوان جلال یزدی و پهلوان حیدر را نام برد.
در اواخر دوران صفوی که انحطاط و فساد دستگاه شاه سلطان حسین صفوی به جامعه از جمله زورخانه کشیده شد. ورزش و پهلوانی به علت بی کفایتی دربار و حکام شاه سلطان حسین که غرق در خوشی و لذت های ناروا شده بودند، نه تنها مقام معنوی خود را از دست داد و به زوال کشیده شد، بلکه ورزش که حافظ دین و ناموس شناخته می شد به عامل مزاحم ناموس مبدل شد. جوانان بسیاری به جای پرداختن به عملیات جسمانی بیشتر به دزدی و شبروی پرداختند.
تربیت بدنی و ورزش در زمان قاجاریه
ورزش در زمان آقامحمدخان قاجار که از مردانگی و جوانمردی بهرهای نداشت به انزوا کشیده شد و ورزش پهلوانی کنار گذاشته شد. حتی پهلوانان را از روی بخل و حسادت زجر و شکنجه نیز می دادند.
اما بهلحاظ آن که مردم این فن شریف را دوست داشتند پس از قتل شاه دیو سیرت، باز به ورزش بهخصوص رشته کشتی پرداختند و به تدریج دوباره سنت باستانی را زنده کردند. قاجاریان همچون گذشتگان خود نظر به محبوبیت پهلوانان در بین مردم خود را ناگزیر علاقهمند به آنان نشان دادند، تا بدین وسیله خود را محبوب ملت سازند.
در این دوره پهلوانان در جشن ها به کشتی می پرداختند و در طول مسابقات، پهلوان پایتخت معین می شد. دیدارهای خارج از کشور در کشتی پهلوانی آغاز شد و چند نفری برای مسابقه به خارج از کشور سفر کردند. همچنین کشتی گیران برجستهای از هند، روس، افغانستان … به ایران آمدند.
تربیت بدنی و ورزش در دوره پهلوی
اولین انجمن تربیت بدنی بهصورت رسمی و قانونی سال ۱۳۱۳ تشکیل شد. ریاست عالیه آن را محمدرضا پهلوی بهعهده داشت. حسین علاء به ریاست آن انتخاب شد. او عامل مستقیم استعمار، عضو لژ بیداری جهانی و عضو لژ «مهر» وابسته به آلمان نیز بوده است.
مهمترین فعالیت های انجمن عبارتاند از:
۱. تهیه کتب و مقررات ورزشی و پیشاهنگی مدرن اروپایی برای ورزشکاران ایرانی.
۲. تربیت تعدادی ورزشکار و مربی زیر نظر کارشناس آمریکایی (گیبسون).
۳. تشکیل باشگاه های ورزشی، اردوهای تابستانی و شرکت در المپیک ۱۹۳۶ برلین.
سال ۱۳۱۷ دانشسرای مقدماتی تربیت بدنی پسران تأسیس شد و برای نخستین بار به گزینش هنرآموز تربیتبدنی پرداخت. این دانشسرا پس از سه سال تعطیل شد و بار دیگر سال ۱۳۲۶ کار خود را از سرگرفت.
گذشته از دانشسرای مقدماتی تهران، در اصفهان نیز رشته تربیتبدنی از سال ۱۳۳۰ دایر شد. دانشسرای عالی نیز از سال ۱۳۳۵ رسماً دوره کارشناسی تربیتبدنی را تأسیس کرد. همچنین دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران (سال ۴۵ و ۴۶) و مدرسه عالی ورزش وابسته به سازمان تربیتبدنی که بعدها به دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی (دانشگاه تربیت معلم) تغییر نام داده شد از سال تحصیلی ۵۲ ـ ۵۱ کار خود را آغاز کرد. از سال تحصیلی ۵۴ ـ ۵۳ دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران دوره کارشناسی ارشد تربیتبدنی را دایر نمود.
دانشگاه های جندی شاهپور و گیلان نیز در سال های آخر دوره پهلوی به پذیرش دانشجو برای رشته تربیتبدنی اقدام کردند
۱- بیگانه نمودن مردم از فرهنگ اسلامی و نادیده گرفتن فداکاری، شجاعت، جوانمردی و از خودگذشتگی یاران رسول الله (ص) و علی (ع) و فرزندان گرامیش (س) که در صحنههای جنگ و جهاد و زندگی روزمره آن امامان بر حق، اسوه خوبی برای ارتقا و تعالی انسان در جهت رضای خداوند در تمامی اعصار بودهاند.
۲- مبنا قراردادن دین زرتشتی به منظور همگونی با سلاطین نظام شاهنشاهی در جهت حفاظت از ملیت و نژاد آریایی.
۳- از بین بردن مظاهر پهلوانی، پهلوانانی که مرجع و ملجاء مؤثری در جهت رفع ظلم و مظلومین و پاسدار شرافت و عزت مسلمین بودند.
۴- با مطرح کردن بی حجابی و سوءاستفاده از استعدادهای زنان در میادین ورزشی، علاوه بر به سرقت بردن روح و عاطفه طبیعی آن ها، نیمی دیگر از نیروی قشر جوان (پسران) را که باید در راه مبارزه با استعمار و کسب استقلال صرف شود به انحراف کشاندند.
۵-الگو و نمونه قراردادن «قهرمان بازویی» برای جوانان این مرز و بوم تا اینکه جامعه قهرمانان اصلی (پهلوانان) را نشناسد.
۶- بالاخره با همه آن بوق و کرناهایی که به وسیله مطبوعات و رسانههای گروهی آن هم با اشکال انحرافی و فسادآفرین به راه انداخته بودند، می دیدیم که رژیم شاه به خود ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک عامل مهم در تسهیل رشد و سلامت افراد جامعه هیچ اهمیتی نمی داد. از طرفی عموم مردم بهخصوص طبقات مستضعف از امکانات ورزشی محروم بودند (باقری ۱۳۶۸).
مختصری بر تربیت بدنی در عصر جمهوری اسلامی
نظر به اینکه تاریخ تربیت بدنی و ورزش پس از انقلاب اسلامی هنوز تدوین نشده است. یا در اختیار مؤلف قرار نگرفته است. به این جهت بهطور اختصار صرفاً به برخی از مشخصات آن اشاره می شود:
۱- توجه سازمانی و منطقی عمیق به ورزش مستقل بانوان
۲- رعایت موازین اخلاقی و انسانی در کلیه شوؤن ورزشی
۳- جلوگیری از بردگی ورزشکاران در نظام تبلیغاتی تجار و سرمایهداران.
۴- توسعه مراکز آموزش علمی ـ کاربردی برای آموزش مربیان و متخصصان تربیتبدنی و همچنین تأسیس و توسعه دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری.
۵- رواج مسابقات ورزشی در سطوح مختلف سنی متناسب با فرهنگ اسلامی.
۶- احیا و رواج فرهنگ و ورزش پهلوانی
۷- اشاعه فرهنگ فتوت در بین جوانان از طریق اشاعه فرهنگ اصیل اسلامی.
از آنجا که در دوران استیلای بنی امیه و بنی عباس سازماندهندگان فتیان و عیاران به مردان فداکار و نیرومندی احتیاج داشتند در محلی که در پیچ وخم کوچهای بود و رونقی نداشت جلساتی مخفیانه تشکیل می شد. درآغاز زور بازوی خود را محک می زدند و محلی بهنام زورخانه تشکیل دادند تا بهاین وسیله آمادگی بدنی و رزمی برای نابودی حکومت ظلم و تشکیل حکومت حق بهدست آورند.
تربیت بدنی و ورزش در عهد تیموریان
در دوره تیموریان ورزش کشتی با رسوم پهلوانی رایج بود. پهلوانان این دوره با الهام از مکتب اسلام و الگوهای عالی آن چون حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع)، فقط از قدرت بدنی بالایی برخوردار نبودند بلکه از نظر علمی، اجتماعی و کمالات عالی انسانی و بلاغت نیز سرآمد روزگار بودند. در این دوره از پهلوانانی مانند پهلوان حسین، پهلوان کاتب و پهلوان محمد ابوسعید می توان نام برد.
صفویان ورزش هایی همچون شمشیربازی، اسبدوانی، چوگان، تیراندازی، شکار، شنا و کشتی را رواج دادند. از معروف ترین پهلوانان این دوره می توان پهلوان بیک قمری، پهلوان میرباقر آجرپز، پهلوان جلال یزدی و پهلوان حیدر را نام برد.
در اواخر دوران صفوی که انحطاط و فساد دستگاه شاه سلطان حسین صفوی به جامعه از جمله زورخانه کشیده شد. ورزش و پهلوانی به علت بی کفایتی دربار و حکام شاه سلطان حسین که غرق در خوشی و لذت های ناروا شده بودند، نه تنها مقام معنوی خود را از دست داد و به زوال کشیده شد، بلکه ورزش که حافظ دین و ناموس شناخته می شد به عامل مزاحم ناموس مبدل شد. جوانان بسیاری به جای پرداختن به عملیات جسمانی بیشتر به دزدی و شبروی پرداختند.
تربیت بدنی و ورزش در زمان قاجاریه
ورزش در زمان آقامحمدخان قاجار که از مردانگی و جوانمردی بهرهای نداشت به انزوا کشیده شد و ورزش پهلوانی کنار گذاشته شد. حتی پهلوانان را از روی بخل و حسادت زجر و شکنجه نیز می دادند.
اما بهلحاظ آن که مردم این فن شریف را دوست داشتند پس از قتل شاه دیو سیرت، باز به ورزش بهخصوص رشته کشتی پرداختند و به تدریج دوباره سنت باستانی را زنده کردند. قاجاریان همچون گذشتگان خود نظر به محبوبیت پهلوانان در بین مردم خود را ناگزیر علاقهمند به آنان نشان دادند، تا بدین وسیله خود را محبوب ملت سازند.
در این دوره پهلوانان در جشن ها به کشتی می پرداختند و در طول مسابقات، پهلوان پایتخت معین می شد. دیدارهای خارج از کشور در کشتی پهلوانی آغاز شد و چند نفری برای مسابقه به خارج از کشور سفر کردند. همچنین کشتی گیران برجستهای از هند، روس، افغانستان … به ایران آمدند.
تربیت بدنی و ورزش در دوره پهلوی
اولین انجمن تربیت بدنی بهصورت رسمی و قانونی سال ۱۳۱۳ تشکیل شد. ریاست عالیه آن را محمدرضا پهلوی بهعهده داشت. حسین علاء به ریاست آن انتخاب شد. او عامل مستقیم استعمار، عضو لژ بیداری جهانی و عضو لژ «مهر» وابسته به آلمان نیز بوده است.
مهمترین فعالیت های انجمن عبارتاند از:
۱. تهیه کتب و مقررات ورزشی و پیشاهنگی مدرن اروپایی برای ورزشکاران ایرانی.
۲. تربیت تعدادی ورزشکار و مربی زیر نظر کارشناس آمریکایی (گیبسون).
۳. تشکیل باشگاه های ورزشی، اردوهای تابستانی و شرکت در المپیک ۱۹۳۶ برلین.
سال ۱۳۱۷ دانشسرای مقدماتی تربیت بدنی پسران تأسیس شد و برای نخستین بار به گزینش هنرآموز تربیتبدنی پرداخت. این دانشسرا پس از سه سال تعطیل شد و بار دیگر سال ۱۳۲۶ کار خود را از سرگرفت.
گذشته از دانشسرای مقدماتی تهران، در اصفهان نیز رشته تربیتبدنی از سال ۱۳۳۰ دایر شد. دانشسرای عالی نیز از سال ۱۳۳۵ رسماً دوره کارشناسی تربیتبدنی را تأسیس کرد. همچنین دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران (سال ۴۵ و ۴۶) و مدرسه عالی ورزش وابسته به سازمان تربیتبدنی که بعدها به دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی (دانشگاه تربیت معلم) تغییر نام داده شد از سال تحصیلی ۵۲ ـ ۵۱ کار خود را آغاز کرد. از سال تحصیلی ۵۴ ـ ۵۳ دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران دوره کارشناسی ارشد تربیتبدنی را دایر نمود.
دانشگاه های جندی شاهپور و گیلان نیز در سال های آخر دوره پهلوی به پذیرش دانشجو برای رشته تربیتبدنی اقدام کردند
۱- بیگانه نمودن مردم از فرهنگ اسلامی و نادیده گرفتن فداکاری، شجاعت، جوانمردی و از خودگذشتگی یاران رسول الله (ص) و علی (ع) و فرزندان گرامیش (س) که در صحنههای جنگ و جهاد و زندگی روزمره آن امامان بر حق، اسوه خوبی برای ارتقا و تعالی انسان در جهت رضای خداوند در تمامی اعصار بودهاند.
۲- مبنا قراردادن دین زرتشتی به منظور همگونی با سلاطین نظام شاهنشاهی در جهت حفاظت از ملیت و نژاد آریایی.
۳- از بین بردن مظاهر پهلوانی، پهلوانانی که مرجع و ملجاء مؤثری در جهت رفع ظلم و مظلومین و پاسدار شرافت و عزت مسلمین بودند.
۴- با مطرح کردن بی حجابی و سوءاستفاده از استعدادهای زنان در میادین ورزشی، علاوه بر به سرقت بردن روح و عاطفه طبیعی آن ها، نیمی دیگر از نیروی قشر جوان (پسران) را که باید در راه مبارزه با استعمار و کسب استقلال صرف شود به انحراف کشاندند.
۵-الگو و نمونه قراردادن «قهرمان بازویی» برای جوانان این مرز و بوم تا اینکه جامعه قهرمانان اصلی (پهلوانان) را نشناسد.
۶- بالاخره با همه آن بوق و کرناهایی که به وسیله مطبوعات و رسانههای گروهی آن هم با اشکال انحرافی و فسادآفرین به راه انداخته بودند، می دیدیم که رژیم شاه به خود ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک عامل مهم در تسهیل رشد و سلامت افراد جامعه هیچ اهمیتی نمی داد. از طرفی عموم مردم بهخصوص طبقات مستضعف از امکانات ورزشی محروم بودند (باقری ۱۳۶۸).
مختصری بر تربیت بدنی در عصر جمهوری اسلامی
نظر به اینکه تاریخ تربیت بدنی و ورزش پس از انقلاب اسلامی هنوز تدوین نشده است. یا در اختیار مؤلف قرار نگرفته است. به این جهت بهطور اختصار صرفاً به برخی از مشخصات آن اشاره می شود:
۱- توجه سازمانی و منطقی عمیق به ورزش مستقل بانوان
۲- رعایت موازین اخلاقی و انسانی در کلیه شوؤن ورزشی
۳- جلوگیری از بردگی ورزشکاران در نظام تبلیغاتی تجار و سرمایهداران.
۴- توسعه مراکز آموزش علمی ـ کاربردی برای آموزش مربیان و متخصصان تربیتبدنی و همچنین تأسیس و توسعه دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری.
۵- رواج مسابقات ورزشی در سطوح مختلف سنی متناسب با فرهنگ اسلامی.
۶- احیا و رواج فرهنگ و ورزش پهلوانی
۷- اشاعه فرهنگ فتوت در بین جوانان از طریق اشاعه فرهنگ اصیل اسلامی.