14-08-2014، 16:20
روابط سیاسی ایران و انگلستان به فاصله 2 ماه پس از به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران برای ملی كردن صنعت نفت و متعاقب شكایات بیحاصل انگلستان از ایران به شورای امنیت سازمان ملل، توسط دولت مصدق قطع شد. (1)
سرانجام اعلامیه مشترك در 14 آذر منتشر شد و تصمیم دو دولت را به «مبادله بدون تأخیر سفیر» و همچنین موافقت دو طرف را به مذاكره برای حل مسأله نفت آشكار كرد
این اعلامیه علیالظاهر، هم دارای احترام به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و هم موضوع آن را از موضوع رابطه سیاسی با انگلستان جدا میكرد
این رویداد در كابینه دوم مصدق كه در پی حادثه 30 تیر و شكست دولت 5 روزه احمد قوام ـ قوامالسلطنه ـ به روی كار آمده بود، به وقوع پیوست. مصدق در دور دوم نخستوزیری خود ابتدا همه كنسولگریهای انگلیس در شهرهای ایران را تعطیل كرد، سپس امتیاز بانك شاهی را كه در دوران قاجار به انگلیسیها واگذار شده بود لغو كرد و در نهایت روز 30 مهر 1331 رسماً قطع روابط سیاسی تهران و لندن را اعلام نمود. اما این وضعیت تنها یك سال دوام داشت و متعاقب كودتای امریكایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332، زمینه برای بازگشایی رابطه فراهم شد و كمتر از 4 ماه بعد از آن كودتا روابط دو كشور در دوران نخستوزیری سرلشكر فضلالله زاهدی كه خود عامل كودتا بود، برقرار گردید.

نخستین نشانههای دوستی دولت جدید ایران با انگلیس و امریكا یك هفته پس از كودتا بروز كرد. سرلشگر زاهدی نخستوزیر كودتا كه به درجه سپهبدی ارتقاء مقام یافته بود، در چهارم شهریور 1332 در نامهای به آیزنهاور رئیسجمهور امریكا اعلام كرد كه قصد ترمیم جایگاه بینالمللی ایران را دارد. او در ادامه این نامه به خالی بودن خزانه، از بین رفتن ذخائر ارزی و زوال اقتصادی ایران اشاره كرد و نیاز كشور به وام و كمكهای مالی را مورد تأكید قرار داد. آیزنهاور نیز كه مایل به برقراری مجدد روابط تهران و لندن و بازگشت وضعیت به شرائط قبل از نهضت ملی شدن صنعت نفت بود، تلاش كرد تا كمكهای مالی مورد انتظار دولت زاهدی را به ترمیم روابط ایران با انگلستان منوط سازد. از این رو ابتدا برای نشان دادن حسن نیت خود روز 14 شهریور مبلغ 45 میلیون دلار وام بلاعوض به ایران داد. (2) ولی همزمان تأكید كرد «ایالات متحده از اینكه حكومت جدید در راه نیل به تفاهم با انگلستان و حل مسئله نفت بیتحرك نیست رضایت خاطر دارد. (3)»
سرانجام اعلامیه مشترك در 14 آذر منتشر شد و تصمیم دو دولت را به «مبادله بدون تأخیر سفیر» و همچنین موافقت دو طرف را به مذاكره برای حل مسأله نفت آشكار كرد
بعد از آنكه دكتر علی امینی وزیر دارائی وقت اعلام كرد كه «45 میلیون دلار كمك كافی نیست و ایران حداقل به 300 میلیون دلار وام نیاز دارد تا به هرج و مرج اقتصادی كشور پایان دهد» نیز منابع امریكایی كمكهای بیشتر را به حل مسأله نفت و احیاء روابط لندن و تهران منوط كردند.
دولت زاهدی برای دریافت كمكهای نقدی امریكا ناگزیر از اتخاذ دو تصمیم بود. حل مسئله نفت و تجدید رابطه سیاسی با انگلیس. دو تصمیمی كه به هم مربوط میشدند و افكار عمومی داخل كشور، نیز اجازه اجرای هیچ یك از آنها را نمیداد. از این رو دولت زاهدی تلاش كرد تا در تبلیغات خود ابتدا این دو تصمیم را از یكدیگر جدا سازد و به افكار عمومی داخل كشور راجع به نهضت ملی شدن صنعت نفت احترام بگذارد. بر این مبنا وزارت امور خارجه در نهم آبان 1332 اعلامیهای به این شرح انتشار داد:
... با توجه به اینكه اختلاف موجود بین دولت ایران و كمپانی سابق نفت میباشد، دولت ایران میل دارد، چنین تصور كند كه بین ایران و انگلیس كدورات اساسی وجود ندارد كه نتوان به رفع آن توفیق یافت. تنها توقع دولت این است كه برای اختلاف نفت، قوانین مصوبة كشور، محترم شمرده شود و اصل حیثیت و شرافت ملی ایران محفوظ و اساس عدالت و انصاف در رفع اختلاف رعایت گردد. تصور میرود كه به محض فراهم شدن این مقدمات دیگر هیچ اشكالی برای تجدید روابط سیاسی بین دو كشور نخواهد بود. (4)
این اعلامیه علیالظاهر، هم دارای احترام به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و هم موضوع آن را از موضوع رابطه سیاسی با انگلستان جدا میكرد.
موضعگیری وزارت امور خارجه تأثیرگذار بود و سه روز بعد در 12 آبان 1332 ملكه انگلستان ضمن نطقی به مناسبت افتتاح پارلمان آن كشور در مورد ایران گفت:
«دولت من امیدوار است مناسبات دوستانهای كه از قدیمالایام بین بریتانیا و ایران وجود داشته دوباره تجدید شود و روابط سیاسی عادی بین دو كشور از سر گرفته شود.» (5)
این اعلامیه علیالظاهر، هم دارای احترام به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و هم موضوع آن را از موضوع رابطه سیاسی با انگلستان جدا میكرد

مناسبات با انگلستان است مشروط به آنكه انگلستان خود را با نظریات ایران راجع به موضوع نفت وفق دهد و این موضوع را با روحیه انصاف و احترام متقابل بنگرد. (6)»
سرانجام اعلامیه مشترك در 14 آذر منتشر شد و تصمیم دو دولت را به «مبادله بدون تأخیر سفیر» و همچنین موافقت دو طرف را به مذاكره برای حل مسأله نفت آشكار كرد.
بدین ترتیب روابط تهران و لندن همزمان با محاكمه مصدق در دادگاه نظامی از سر گرفته شد و روز 30 آذر 1332 در روزی كه مصدق در دادگاه نظامی محكوم شد، (7) «دنیس رایت» كاردار موقت بریتانیا وارد تهران شد؛ پدیدهای كه به خشم مردم ایران دامن زد. دولت ایران نیز در 24 دی «امیرخسرو افشار» را به عنوان كاردار به لندن فرستاد و در چهارم بهمن نیز اعلام كرد كه دولت انگلستان با پذیرش علی سهیلی به عنوان سفیر در دربار انگلستان موافقت كرده است. سهیلی نخستوزیر زمان جنگ قبلاً نیز در لندن سفیر بود و در دی ماه 1330 مقارن با تعطیلی كنسولگریهای انگلیس در ایران احضار شده بود. او همان كسی بود كه آنتونی ایدن در خاطراتش مینویسد:
«سهیلی ضمن ملاقات خداحافظی، دولت بریتانیا را تشویق به پایداری در برابر مصدق و سرنگون كردن حكومت او كرده بود.