14-08-2014، 13:50
روستاي نصر آباد (سفيد شهر) در 18 كيلومتري شهر كاشان و 16 كيلومتري شهر آران و بيدگل مي باشد. اين روستا در مختصات 51 درجه و 22 دقيقه طول جغرافيايي و 34 درجه و 70 دقيقه عرض جغرافيايي و در دهستان سفيد دشت قرار دارد.
دهستان سفيد دشت به مركزيت روستاي نصرآباد و داراي 4 آبادي، 115 مزرعه مستقل و 15 مزرعه تابع و 9 مكان مستقل و 6 مكان تابع است.
بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، دهستان سفيد دشت دهستان بخش مركزي از شهرستان آران و بيدگل مي باشد.
سابقه تاريخي و علل پيدايش :
بنابرگفته برخي از افراد مسن، روستاي نصرآباد از قدمت نسبتاً زيادي برخوردار است. وجود آب انبار قديمي ، امامزاده سكينه خاتون و قلعه خرابه قديمي قدمت اين روستا را بهتر نمايان مي سازد.
علل پيدايش روستا احتمالاً بر مي گردد به وجود آب و خاك كافي در منطقه و هواي نسبتاً مناسب كه از مهمترين عوامل استقرار جمعيت در اين محل است.
از عوامل موثر ديگر در پيدايش روستا مي توان به موارد زير اشاره نمود.
· وجود منابع آب كه عامل مهمي در اسكان جمعيت است.
· وجود منابع خاك زراعي نسبتاً مناسب و شيب ملايم اراضي كشاورزي
· فقدان يا ضعف خسارات ناشي از سيل ، زلزله و گرماي زياد و…
· قرار گيري بر سر راههاي ارتباطي و راه آهن
· همياري و همكاري روستائيان در فعاليتهاي زراعي و …
مراحل توسعه روستا
هسته اوليه روستا در قسمتهاي مركزي بافت و در جوار امامزاده و مسجد مي باشد كه اين قسمت امروزه بخشي از آن نوسازي گرديد و بقيه عمدتاً به صورت مخروبه باقي مانده است.
مرحله اول توسعه در اطراف هسته اوليه روستا و عمدتاً در قسمتهاي شرقي بوده كه ساخت و سازهاي اين مرحله عمدتاً تا سال 1340 ادامه پيدا كرده است.
مرحله دوم توسعه كه در اطراف مرحله اول و بيشتر در قسمتهاي جنوبي و غربي روستا اتفاق افتاده است و ساخت و سازهاي مربوط به اين مرحله عموماً از دهه 1340 – 1365 ادامه داشته است.
مرحله سوم و آخرين مرحله توسعه كه در سالهاي اخير اتفاق افتاده و در قسمتهاي غربي و شرقي روستا در امتداد جاده اصلي ورودي روستا صورت گرفته است.
زبان،گويش
کشور ايران يک زبان عام و مشترک دارد که فارسي خوانده مي شود و آن زبان رسمي و ادبي است که همه مردمان اين سرزمين خاصه آنان که خواندن و نوشتن را مي دانند با آن آشنا هستند و آنرا به کار مي برند اما در عرض زبان فارسي چندين زبان محلي نيز وجود دارد که از آن جمله مي توان به کردي، بلوچي ، لري و … اشاره نمود.
اين لهجه ها بر خلاف زبان فارسي در کشور رواج عام ندارد يعني هر يک در ناحيه محدودي از ايران متداول هستند گذشته از اين بيشتر آنها زبان گفتار است يعني نوشته نمي شود و ادبيات کلي ندارد ، بعضي از اين لهجه ها هريک در زماني داراي آثار ادبي بوده اما بعدها در مقابل رواج فارسي دري اين لهجه ها تنزل پيدا کرده و ديگر در نوشتن به کار نرفته اند.
تعداد اين لهجه ها به حدي است که تقريباً بايد آنها را به تعداد روستاهاي موجود در مرکز ايران دانست.
دين و مذهب
به طور کلي اکنون دين ساکنان روستا اسلام ، و مذهبشان تشيع ( دوازده امامي ) است.
اساساً اسلام و شيعه گري در اين روستا به تبعيت از ساختار کلي و عمق فرهنگي – اقتصادي منطقه است و از اقبال و توجه خوبي برخوردار مي باشد. وجود مساجد متعدد ، امامزاده هاي معتبر و رسوم و سنن متعدد و پايدار مذهبي در بين ساکنان حتي در وضعيت کنوني مويد اين مطلب است.
جمعيت
جمعيت مهمترين عنصر اساسي و متمايز کننده مکان ها و تشکيلات فضايي آنهاست،در واقع ميتوان گفت جمعيت شخصيت و هويت هر ناحيه، سرزمين،شهر و روستا مي باشد و دستيابي به ويژگيهاي يک جمعيت چون تعداد،تراکم،توزيع جغرافيايي،ساختارسني و جنسي ، تحول مکاني و ترکيب و تحولات آن، در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي از اهميت ويژه اي برخوردار است.
سياستگزاران و برنامه ريزان اقتصادي و اجتماعي ناگزير از توجه به روابط متقابل موجود ميان متغيرهايي هستند که نه تنها در تحول اقتصادي و اجتماعي موثرند بلکه سازه هاي بنيادي در توسعه اقتصادي و اجتماعي نيز محسوب مي شوند که شايد مهمترين اين متغيرها در برنامه ريزي ،جمعيت و دگرگونيهاي آن مي باشد.
با توجه به مطالب فوق به بررسي جمعيت در روستاي مذكور مي پردازيم.
جمعيت کل: 4761 نفر
تعداد خانوار: 1331
تعداد زن: 2255 نفر
تعداد مرد: 2506 نفر
جمعيت متوسط هر خانوار: 3.5 نفر
آثار باستاني و ميراث فرهنگي
اب انبار
شرايط اقليمي خشك و نيمه خشك بخش عمده اي از ايران، تاثير ژرف و بنيادي در خلق پديدههاي گوناگون معماري اين سرزمين گذاشته است. ريزشهاي آسماني در ايران، به جز ناحيه شمالي و سواحل درياي مازندران، در بقيه نواحي بسيار كم است. به همين دليل، از ديرباز در بيشتر دشتهاي وسيع ايران، براي دسترسي به آب، تلاش چشمگيري صورت گرفته و ايرانيان با بهره جستن از تمامي تواناييهاي خود، دهها كيلومتر قنات حفر كرده اند. آنها در كنار ساخت قناتها و سدها، به ذخيره سازي آبهاي فراوان زمستاني براي به مصرف رساندن آنها در فصلهاي گرم سال نيز توجه داشته اند و براي تحقق اين مساله، «آبانبار» را بنيان گذاشته اند.
دلايل وجودي آبانبار
دلايل جمعآوري و نگهداري آب در آبانبارها را ميتوان به صورت زير دسته بندي كرد:
الف) تبخير شدن آب در اثر تماس مستقيم با گرماي خورشيد و جريان هوا
ب ) فاسد شدن آب در هواي آزاد
ج) گرم شدن آب به علت تابش نور خورشيد
راههاي كارواني و كاروانسراهاي شاه عباسي
شاهراه ارتباطي مركز با جنوب و جنوب شرقي ايران پس از عبور از قم به وسيله دو راه كاروان رو عمومي از كاشان مي گذشت : يكي راه كوير معروف به راه پايين كه خط سير آن از كناره هاي شنزار كوير مركزي مي گذشت، و چون نرم و هموار بود قطارهاي شتر كه مهترين وسيله حمل و نقل كالاهاي بازرگاني بودند و همچنين چهارپاداراني كه غالبا در مزارع آن حدود علاقه اي داشتند اين راه را ترجيح مي دادند، و اين همان راهي است كه تاورنيه ي فرانسوي اختيار كرده است.
ولي شاردن كه بعد از تاورنيه از اين راه مسافرت كرده مي گويد:
« آب شيرين داراي شش كاروانسرا و آب انبارهايي چند مي باشد. در اغلب مزارع كويري كه در
مسير اين جاده واقع شده بود كاروانسراهاي متعدد با همه گونه وسايل آسايش كاروانيان آماده
و فراهم بود. مانند رباط تاريخي معين الدوله ابونصر مختص الملوك كاشي( مقتول به سال
521 هجري) وزير سلطان سنجر سلجوقي در احمد آباد كوير»
دومين شاهراه قم و كاشان به طول 18 فرسنگ از گردنه ي شوراب و قسمتي از دامنه هاي كوه رود مي گذشت . در فواصل اين راه بعد از كاروانسراي پاسنگان سه كاروانسراي معتبر شاه عباسي ديگر هم در مزارع شوراب و سن سن و قريه نصر آباد احداث شده بود كه به واسطه ي استحكام بنيان آن تاكنون سالم و برجا مانده است. در حالي كه مدت 50 سال اخير كه مورد استفاده قوافل نبوده هيچگونه سرپرستي و مرمتي از آنها نشده است. يكي از مسافرين اين راه در آغاز قرن حاضر مي نويسد:
چون منزل امروز ما بيش از شش فرسنگ نبود به كاروانسراي سن سن رسيديم و به محض اينكه آن كاروانسراي زيبا و محكم و وسيع را ديديم فهميديم كه از آثار صفوي است. به عقيده ي چهارپاداران در تاريخ ايران فقط دو دوره ي مقرون به سعادت بوده كه يكي دوره ي فريدون و ديگري دوره ي شاه عباس مي باشد و كاروانيان تمام ابنيه و آثار صفوي را از شاه عباس مي دانند…
جهانگرد ديگري در اواخر قرن گذشته راجع به اين جاده و كاروانسراهاي آن مي نويسد:
جاده تهران به كاشان يكي از شاهراهاي عمده ايران است و متصل ، كاروان در آن رفت و آمد مي كند و در تمام مسير خود از دهكده هاي كوچك فقيرانه اي مي گذرد ولي مسافرين آن مانند ايابت آذربايجان نمي توانند در منزل دهقانان فرود آيند و مجبورند در كارونسرايي منزل كنند . از زمانهاي بسيار قديم تاريخي اين نوع كاروانسراها در طول راهها وجود داشته است…
و همو درباره ي كاروانسراي نصر آباد كاشان مي گويد:
كاروانسراي نصراباد از بناهاي بسيار خوب و محوطه ي ان وسيع و به شكل چهارضلعي منظم است. در اطراف حياط اتاقهايي وجود دارد و در عقب آنها طويله هايي متعدد ساخته شده است. در زير اطاقها زيرزمين هايي است كه مسافرين مي توانند در روزهاي گرم تابستان در آنها به سر برند و در وسط حياط سكوي وسيعي است كه آن را تخت گويند و دو متر از زمين ارتفاع دارد و اطراف ان خندقي است پر از آب تا حشرات نتوانند از آن عبور كرده به بالاي تخت بيايند. مسافرين با نردباني بالاي تخت مي روند و نردبان را بالا مي كشند و شب را در آنجا به سر مي برند . اين احتياطات براي اين است كه در نواحي كاشان و در خود شهر ، عقرب فراوان مي باشد و زهرش كشنده است.
روستای نصر آباد
دهستان سفيد دشت به مركزيت روستاي نصرآباد و داراي 4 آبادي، 115 مزرعه مستقل و 15 مزرعه تابع و 9 مكان مستقل و 6 مكان تابع است.
بر اساس آخرين تقسيمات كشوري، دهستان سفيد دشت دهستان بخش مركزي از شهرستان آران و بيدگل مي باشد.
سابقه تاريخي و علل پيدايش :
بنابرگفته برخي از افراد مسن، روستاي نصرآباد از قدمت نسبتاً زيادي برخوردار است. وجود آب انبار قديمي ، امامزاده سكينه خاتون و قلعه خرابه قديمي قدمت اين روستا را بهتر نمايان مي سازد.
علل پيدايش روستا احتمالاً بر مي گردد به وجود آب و خاك كافي در منطقه و هواي نسبتاً مناسب كه از مهمترين عوامل استقرار جمعيت در اين محل است.
از عوامل موثر ديگر در پيدايش روستا مي توان به موارد زير اشاره نمود.
· وجود منابع آب كه عامل مهمي در اسكان جمعيت است.
· وجود منابع خاك زراعي نسبتاً مناسب و شيب ملايم اراضي كشاورزي
· فقدان يا ضعف خسارات ناشي از سيل ، زلزله و گرماي زياد و…
· قرار گيري بر سر راههاي ارتباطي و راه آهن
· همياري و همكاري روستائيان در فعاليتهاي زراعي و …
مراحل توسعه روستا
هسته اوليه روستا در قسمتهاي مركزي بافت و در جوار امامزاده و مسجد مي باشد كه اين قسمت امروزه بخشي از آن نوسازي گرديد و بقيه عمدتاً به صورت مخروبه باقي مانده است.
مرحله اول توسعه در اطراف هسته اوليه روستا و عمدتاً در قسمتهاي شرقي بوده كه ساخت و سازهاي اين مرحله عمدتاً تا سال 1340 ادامه پيدا كرده است.
مرحله دوم توسعه كه در اطراف مرحله اول و بيشتر در قسمتهاي جنوبي و غربي روستا اتفاق افتاده است و ساخت و سازهاي مربوط به اين مرحله عموماً از دهه 1340 – 1365 ادامه داشته است.
مرحله سوم و آخرين مرحله توسعه كه در سالهاي اخير اتفاق افتاده و در قسمتهاي غربي و شرقي روستا در امتداد جاده اصلي ورودي روستا صورت گرفته است.
زبان،گويش
کشور ايران يک زبان عام و مشترک دارد که فارسي خوانده مي شود و آن زبان رسمي و ادبي است که همه مردمان اين سرزمين خاصه آنان که خواندن و نوشتن را مي دانند با آن آشنا هستند و آنرا به کار مي برند اما در عرض زبان فارسي چندين زبان محلي نيز وجود دارد که از آن جمله مي توان به کردي، بلوچي ، لري و … اشاره نمود.
اين لهجه ها بر خلاف زبان فارسي در کشور رواج عام ندارد يعني هر يک در ناحيه محدودي از ايران متداول هستند گذشته از اين بيشتر آنها زبان گفتار است يعني نوشته نمي شود و ادبيات کلي ندارد ، بعضي از اين لهجه ها هريک در زماني داراي آثار ادبي بوده اما بعدها در مقابل رواج فارسي دري اين لهجه ها تنزل پيدا کرده و ديگر در نوشتن به کار نرفته اند.
تعداد اين لهجه ها به حدي است که تقريباً بايد آنها را به تعداد روستاهاي موجود در مرکز ايران دانست.
دين و مذهب
به طور کلي اکنون دين ساکنان روستا اسلام ، و مذهبشان تشيع ( دوازده امامي ) است.
اساساً اسلام و شيعه گري در اين روستا به تبعيت از ساختار کلي و عمق فرهنگي – اقتصادي منطقه است و از اقبال و توجه خوبي برخوردار مي باشد. وجود مساجد متعدد ، امامزاده هاي معتبر و رسوم و سنن متعدد و پايدار مذهبي در بين ساکنان حتي در وضعيت کنوني مويد اين مطلب است.
جمعيت
جمعيت مهمترين عنصر اساسي و متمايز کننده مکان ها و تشکيلات فضايي آنهاست،در واقع ميتوان گفت جمعيت شخصيت و هويت هر ناحيه، سرزمين،شهر و روستا مي باشد و دستيابي به ويژگيهاي يک جمعيت چون تعداد،تراکم،توزيع جغرافيايي،ساختارسني و جنسي ، تحول مکاني و ترکيب و تحولات آن، در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي از اهميت ويژه اي برخوردار است.
سياستگزاران و برنامه ريزان اقتصادي و اجتماعي ناگزير از توجه به روابط متقابل موجود ميان متغيرهايي هستند که نه تنها در تحول اقتصادي و اجتماعي موثرند بلکه سازه هاي بنيادي در توسعه اقتصادي و اجتماعي نيز محسوب مي شوند که شايد مهمترين اين متغيرها در برنامه ريزي ،جمعيت و دگرگونيهاي آن مي باشد.
با توجه به مطالب فوق به بررسي جمعيت در روستاي مذكور مي پردازيم.
جمعيت کل: 4761 نفر
تعداد خانوار: 1331
تعداد زن: 2255 نفر
تعداد مرد: 2506 نفر
جمعيت متوسط هر خانوار: 3.5 نفر
آثار باستاني و ميراث فرهنگي
اب انبار
شرايط اقليمي خشك و نيمه خشك بخش عمده اي از ايران، تاثير ژرف و بنيادي در خلق پديدههاي گوناگون معماري اين سرزمين گذاشته است. ريزشهاي آسماني در ايران، به جز ناحيه شمالي و سواحل درياي مازندران، در بقيه نواحي بسيار كم است. به همين دليل، از ديرباز در بيشتر دشتهاي وسيع ايران، براي دسترسي به آب، تلاش چشمگيري صورت گرفته و ايرانيان با بهره جستن از تمامي تواناييهاي خود، دهها كيلومتر قنات حفر كرده اند. آنها در كنار ساخت قناتها و سدها، به ذخيره سازي آبهاي فراوان زمستاني براي به مصرف رساندن آنها در فصلهاي گرم سال نيز توجه داشته اند و براي تحقق اين مساله، «آبانبار» را بنيان گذاشته اند.
دلايل وجودي آبانبار
دلايل جمعآوري و نگهداري آب در آبانبارها را ميتوان به صورت زير دسته بندي كرد:
الف) تبخير شدن آب در اثر تماس مستقيم با گرماي خورشيد و جريان هوا
ب ) فاسد شدن آب در هواي آزاد
ج) گرم شدن آب به علت تابش نور خورشيد
راههاي كارواني و كاروانسراهاي شاه عباسي
شاهراه ارتباطي مركز با جنوب و جنوب شرقي ايران پس از عبور از قم به وسيله دو راه كاروان رو عمومي از كاشان مي گذشت : يكي راه كوير معروف به راه پايين كه خط سير آن از كناره هاي شنزار كوير مركزي مي گذشت، و چون نرم و هموار بود قطارهاي شتر كه مهترين وسيله حمل و نقل كالاهاي بازرگاني بودند و همچنين چهارپاداراني كه غالبا در مزارع آن حدود علاقه اي داشتند اين راه را ترجيح مي دادند، و اين همان راهي است كه تاورنيه ي فرانسوي اختيار كرده است.
ولي شاردن كه بعد از تاورنيه از اين راه مسافرت كرده مي گويد:
« آب شيرين داراي شش كاروانسرا و آب انبارهايي چند مي باشد. در اغلب مزارع كويري كه در
مسير اين جاده واقع شده بود كاروانسراهاي متعدد با همه گونه وسايل آسايش كاروانيان آماده
و فراهم بود. مانند رباط تاريخي معين الدوله ابونصر مختص الملوك كاشي( مقتول به سال
521 هجري) وزير سلطان سنجر سلجوقي در احمد آباد كوير»
دومين شاهراه قم و كاشان به طول 18 فرسنگ از گردنه ي شوراب و قسمتي از دامنه هاي كوه رود مي گذشت . در فواصل اين راه بعد از كاروانسراي پاسنگان سه كاروانسراي معتبر شاه عباسي ديگر هم در مزارع شوراب و سن سن و قريه نصر آباد احداث شده بود كه به واسطه ي استحكام بنيان آن تاكنون سالم و برجا مانده است. در حالي كه مدت 50 سال اخير كه مورد استفاده قوافل نبوده هيچگونه سرپرستي و مرمتي از آنها نشده است. يكي از مسافرين اين راه در آغاز قرن حاضر مي نويسد:
چون منزل امروز ما بيش از شش فرسنگ نبود به كاروانسراي سن سن رسيديم و به محض اينكه آن كاروانسراي زيبا و محكم و وسيع را ديديم فهميديم كه از آثار صفوي است. به عقيده ي چهارپاداران در تاريخ ايران فقط دو دوره ي مقرون به سعادت بوده كه يكي دوره ي فريدون و ديگري دوره ي شاه عباس مي باشد و كاروانيان تمام ابنيه و آثار صفوي را از شاه عباس مي دانند…
جهانگرد ديگري در اواخر قرن گذشته راجع به اين جاده و كاروانسراهاي آن مي نويسد:
جاده تهران به كاشان يكي از شاهراهاي عمده ايران است و متصل ، كاروان در آن رفت و آمد مي كند و در تمام مسير خود از دهكده هاي كوچك فقيرانه اي مي گذرد ولي مسافرين آن مانند ايابت آذربايجان نمي توانند در منزل دهقانان فرود آيند و مجبورند در كارونسرايي منزل كنند . از زمانهاي بسيار قديم تاريخي اين نوع كاروانسراها در طول راهها وجود داشته است…
و همو درباره ي كاروانسراي نصر آباد كاشان مي گويد:
كاروانسراي نصراباد از بناهاي بسيار خوب و محوطه ي ان وسيع و به شكل چهارضلعي منظم است. در اطراف حياط اتاقهايي وجود دارد و در عقب آنها طويله هايي متعدد ساخته شده است. در زير اطاقها زيرزمين هايي است كه مسافرين مي توانند در روزهاي گرم تابستان در آنها به سر برند و در وسط حياط سكوي وسيعي است كه آن را تخت گويند و دو متر از زمين ارتفاع دارد و اطراف ان خندقي است پر از آب تا حشرات نتوانند از آن عبور كرده به بالاي تخت بيايند. مسافرين با نردباني بالاي تخت مي روند و نردبان را بالا مي كشند و شب را در آنجا به سر مي برند . اين احتياطات براي اين است كه در نواحي كاشان و در خود شهر ، عقرب فراوان مي باشد و زهرش كشنده است.
روستای نصر آباد