12-08-2014، 23:37
[rtl]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آشنایی با جنگنده میتسوبیشی F-2 [/rtl]
ژاپني ها اميد داشتند كه صنايع هوافضايي كشورشان با ادامه ي اين پروژه از تجربه ي مفيدي در چند زمينه ي حساس فن آوري نوين برخوردار گردد، تجربه اي كه به آنها اجازه مي داد تا بعدها جاي پاي محكمي براي خود در برنامه هاي بين المللي غير نظامي و نظامي ساخت هواپيما پيدا كنند.
اين فن اوري ها عبارتند بودند از مواد پنهانكاري راداري،متالوژي پيشرفته،فرايندها و روش هاي نوين ساخت و توليد،نمايشگرهاي يكپارچه ي درون كابين و سيستمهاي ناوبري، رادار،شناسايي صدا و كنترل با فرمانهاي هاي شفاهي خلبان و سيستم هدايت پيشرفته ي پرواز با نور(استفاده از رشته هاي نوري براي انتقال فرامين). ايده ي كلي عبارت بوده از توسعه ي بدنه وبالي به نسبت محافظه كارانه، مجهز به تجهيزات و سيستم هاي الكترونيك پروازي بسيار پيشرفته يعني بسيار شبيه به راهبرد صنايع هواپيماسازي اسرائيل در طراحي و تكميل پروژه ي لاوي. صنايع ژاپني خواهان يك بدنه ي ساخت داخل(وترجيحا ساخت داخل )بودند،ولس سرانجام با رغبت قانع شدند تا نوع تغييريافته ي ساخت داخل يك جنگنده امريكايي را با پيشرانه ي امريكايي بپذيرند زيرا آنها در زمينه ي طراحي جنگنده هاي پيشرفته تجربه ي كمي داشتند.
تاخييرهاي پياپي در برنامه ي FS-X به افزايش هزينه ها تا ده درصد منجر گرديد.از عوامل اصلي بروز اين تاخيرها مي توان به مشكلات كسب موافقت كنگره ي امريكا،مذاكرات پيچيده ميان ميتسوبيشي و جنرال دايناميكس و همچنين ممنوع كردن جنرال ديناميك از ارائه ي كدهاي ماخذ براي نرم افزار سيستم هدايت پروازـباـسيم هواپيما اشاره كرد. در اختيارداشتن اين كدها براي بهينه سازي سيستم و رفع نقص ها ضروري بود.جنرال ديناميك مايل به فروش آن نرم افزار بود و نمي توانست فن آوري آن را منتقل كند. در نتيجه ژاپن وادار شد تا خود ،كدهاي ماخذ را براي نرم افزار هدايت سيستم هدايت پرواز تكميلي خود با استفاده از تجربيات حاصل از برنامه ي T-2 CCV،از نو بنويسد. دليل ديگر، به حالت تعليق درآمدن فعاليت هاي شركت صنايع الكترونيك هوايي ژاپن به دليل صادرات غير قانوني اقلام نظامي به يك كشور خاورميانه اي بود.
۱.حالت افزايش كنترل پذيري (CA):در هر ارتفاع يا سرعت هوايي براي يك نيروي مشخص اعمال شده روي دسته ي هدايت،به ميزان ثابت(نسبت به زمان) نيروي g توليد مي كند.
۲.حالت پايداري تعديل شده ي استاتيك (RSS):براي بهبود مانورپذيري با استفاده از نيروي حاصل از براي حاصل از بال ها و سطوح دم و همچنين كاستن از ناپايداري ذاتي هواپيما در مانور تاب كاربرد دارد.
۳ـ حالت كنترل بار مانور (MLC): نسبت برا به پسا را با استفاده از برنامه ريزي خودكار فلپ هاي حمله و لبه ي فرار بهبود مي بخشد.
۴ـ حالت تغيير سمت عمودي با اينرسي خنثي شده (DY):امكان گردش هواپيما را بدون غلت زدن به پهلو (bank) فراهم مي آورد.
۵ـ حالت حالت كنترل مستقيم نيروي جانبي (DSC): به خلبان امكان مي دهد تا دماغه ي هواپيما را به وسيله ي حركت دادن تفاضلي فلپ ها ، از راستاي محور مركزي هواپيما و مسير پرواز منحرف كرده و به جانب ها متوجه نمايد.
۶ـحالت بهبود مانور (ME): به بهبود پاسخ دهي هواپيما به فرامين تاب كمك مي كند.
۷ـ حالت كنترل مستقيم برا (DLC): باعث مي شود كه هواپيما بدون تغيير دادن وضعيت خود، به كمك استفاده ي هماهنگ از فلپ هاي لبه ي فرار و سطوح دم اوجگيري كرده يا از سرعت خود بكاهد.
به نظر مي رسد كه موشك ASM-1 از قابليت پنهانكاري راداري برخوردار است.ميتسوبيشي از سال ۱۹۸۳ فعاليت هايي را براي كاهش سطح مقطع راداري اين موشك شروع نمود كه ظاهرا شامل جايگزيني بالچه هاي فلزي آن با نوع پلاستيكي و استفاده از مواد جاذب امواج بود. اين تدابير،كشف موشك را به وسيله ي رادار كشتيها به تاخير انداخته و زمان در دسترس براي واكنش نشان دادن آنها را كاهش داده است.
جنگنده ي F-2 همچنين از ديگر انواع جنگ افزارهاي هوابه زمين ساخت ژاپن استفاده مي كند. صنايع ميتسوبيشي نوعي واحد هدايت كننده ي اپتيكي با نام GCS-1 را روي بمب هاي سقوط آزاد معمولي نصب كرده اند كه مي توان آنها را در ماموريت هاي ضد كشتي به كار گرفت . اين سر جستجوگر ، كه روي تصوير هدف قفل مي شود، برخلاف بمبهاي هدايت شونده_ ي ليزري متعارفي،امكان تغيير مسير هواپيماي پرتاب كننده و ترك موقعيت را فراهم آورده است.GCS-1 مدل ۱ براي نصب روي دماغه ي بمب ۲۲۷كيلوگرمي(۵۰۰ پاوندي)Mk82 و نوع ۲ براي نصب روي بمب M117 طراحي شده است.
تسلیحات :
آشنایی با جنگنده میتسوبیشی F-2 [/rtl]
البته نیازمندی ژاپن را یک طرح جدید کاملا بومی نیز می توانست برآورده نماید هرچند که ژاپن با توجه به ملاحضات سیاسی( شامل عدم موازنه ی تجاری دلاری عظیم ژاپن با آمریکا ) و محدود بودن برنامه ی تولید استفاده از یک هواپیمای موجود آمریکایی یا مشارکت سنگین و همه جانبه ی امریکا در هر گونه برنامه ی بومی ترجیح داد. همان گونه که گفته شد در وهله ی نخست تصمیم گرفته شده بود تا یک هواپیمای بومی کاملا جدید طراحی و ساخته شود و شعبه ی شماره ی 3 آزمایشگاه محرمانه انستیتو پژوهش و توسعه ی فنی کار روی طرحی را باهمان نامFS-X آغاز نمود.
این فعالیت به دلیل فشار ایالات متحده ی برای خریدن یک جنگنده ی امریکاییك در سال 1987 متوقف گردید و سرانجام در چارچوب یک مصالحه ی هوشمندانه تصمیم گرفته شد تا ژاپن نوع تغییر یافته ی بومی یک جنگنده ی امریکایی را تکمیل کند. این تصمیم به امریکا اطمینان می داد که گزینش یک طرح امریکایی از صدور محصول نهایی ساخت ژاپن به دیگر كشورهاي جهان جلوگيري كرده و بدين ترتيب سهم صنايع هوافضايي ايالات متحده در بازارهاي جهاني لطمه نديده و ميزان انتقال فن آوري به ژاپن محدود گردد .
ژاپني ها اميد داشتند كه صنايع هوافضايي كشورشان با ادامه ي اين پروژه از تجربه ي مفيدي در چند زمينه ي حساس فن آوري نوين برخوردار گردد، تجربه اي كه به آنها اجازه مي داد تا بعدها جاي پاي محكمي براي خود در برنامه هاي بين المللي غير نظامي و نظامي ساخت هواپيما پيدا كنند.
اين فن اوري ها عبارتند بودند از مواد پنهانكاري راداري،متالوژي پيشرفته،فرايندها و روش هاي نوين ساخت و توليد،نمايشگرهاي يكپارچه ي درون كابين و سيستمهاي ناوبري، رادار،شناسايي صدا و كنترل با فرمانهاي هاي شفاهي خلبان و سيستم هدايت پيشرفته ي پرواز با نور(استفاده از رشته هاي نوري براي انتقال فرامين). ايده ي كلي عبارت بوده از توسعه ي بدنه وبالي به نسبت محافظه كارانه، مجهز به تجهيزات و سيستم هاي الكترونيك پروازي بسيار پيشرفته يعني بسيار شبيه به راهبرد صنايع هواپيماسازي اسرائيل در طراحي و تكميل پروژه ي لاوي. صنايع ژاپني خواهان يك بدنه ي ساخت داخل(وترجيحا ساخت داخل )بودند،ولس سرانجام با رغبت قانع شدند تا نوع تغييريافته ي ساخت داخل يك جنگنده امريكايي را با پيشرانه ي امريكايي بپذيرند زيرا آنها در زمينه ي طراحي جنگنده هاي پيشرفته تجربه ي كمي داشتند.
مخالفت ايالات متحده
امريكا سرسختانه مخالف توسعه ي يك هواپيماي بومي ژاپني بود، زيرا نه تنها با خريد تعداد قابل توجهي هواپيماي امريكايي، نياز ژاپن برطرف مي گشت،درعين حال عدم موازنه ي تجاري ميان دو كشور نيز كاهش مي يافت. به عقيده ي امريكايي ها، گسترش توانايي هاي ژاپن در زمينه ي طراحي به مطرح شدن محصولات هوايي اين كشور به عنوان رقيبي براي هواپيماهاي امريكايي در بازار آينده ي داخلي ژاپن و سرانجام سرتاسر آسيا منجر مي گرديد.
در ابتدا برنامه بدنه ي F/A-18 به عنوان پايه ي كار در نظر گرفته شد، زيرا دو موتوره آن امتيازهايي را براي ايفاي نقش ضربتي بر فراز آب(بدليل ايمني بيشتر)دربرداشت.F-15 و نوع دوموتوره ي F-16 نيز به دليل هزينه ي زياد كنار گذاشته شدند.ولي پس از مذاكرات طولاني برر سر سهم دو طرف و چگونگي و ميزان انتقال فن آوري، سرانجام بدنه ي F.16برگزيده شد. در اكتبر۱۹۸۷ موافقتنامه ي تكميل FS-X برپايه ي نوع اصلاح شده ي F-16C با استفاده از فن اوريهاي پيشرفته ي امريكايي و ژاپني امضاء شد و صنايع سنگين ميتسوبيشي به عنوان پيمانكار اصلي برگزيده شد.البته يكي از دلايل ترجيح دادن F.16به دونوع ديگر،امكان اعمال ظاهرا آسانتر فن آوري پنهانكاري راداري روي آن بود.عاملي كه گنجايش داخلي كمتر بدنه يF-16 را براي جا دادن سيستم هاي الكترونيك پروازي جديد،بي اهميت جلوه داد. ژاپن احتمالا از سال ۱۹۸۲ مشغول پژوهش و فعاليت در زمينه ي فن آوري پنهانكاري راداري و ساخت مواد جاذب امواج رادار بود. به همين دليل تمامي سطح لبه ي حمله ي بال و شايد ديگرسطوح هدايت FS-X با مواد جاذب امواج پوشانده شده بود تا از سطح مقطع روبروي هواپيما كاسته شود.
در فوريه ي سال ۱۹۹۰ موافقتنامه اي امضا شد كه ۴۰ درصد برنامه را به شركت هاي امريكايي واگذار نمود.در اين ميان ،جنرال ديناميك ۳۰ درصد كارها شامل ساخت بخش عقب بدنه،فلپ هاي لبه ي حمله ي بال ،تجهيزات آزمايش زميني،سيستم مديريت محموله و برخي از سيستم هاي الكترونيكي پروازي را بر عهده گرفت. صنايع سنگين ميتسوبيشي نيز مسئوليت طراحي كلي ،ساخت بخش جلو بدنه و مونتاژ نهايي را عهده دار شد. ساخت بخش دم ،سطوح بالايي بال،فلپ و شهپرها و ورودي نيز به صنايع سنگين فوجي و بخش مركزي بدنه به كاوازاكي واگذار گرديد.
در ابتدا برنامه بدنه ي F/A-18 به عنوان پايه ي كار در نظر گرفته شد، زيرا دو موتوره آن امتيازهايي را براي ايفاي نقش ضربتي بر فراز آب(بدليل ايمني بيشتر)دربرداشت.F-15 و نوع دوموتوره ي F-16 نيز به دليل هزينه ي زياد كنار گذاشته شدند.ولي پس از مذاكرات طولاني برر سر سهم دو طرف و چگونگي و ميزان انتقال فن آوري، سرانجام بدنه ي F.16برگزيده شد. در اكتبر۱۹۸۷ موافقتنامه ي تكميل FS-X برپايه ي نوع اصلاح شده ي F-16C با استفاده از فن اوريهاي پيشرفته ي امريكايي و ژاپني امضاء شد و صنايع سنگين ميتسوبيشي به عنوان پيمانكار اصلي برگزيده شد.البته يكي از دلايل ترجيح دادن F.16به دونوع ديگر،امكان اعمال ظاهرا آسانتر فن آوري پنهانكاري راداري روي آن بود.عاملي كه گنجايش داخلي كمتر بدنه يF-16 را براي جا دادن سيستم هاي الكترونيك پروازي جديد،بي اهميت جلوه داد. ژاپن احتمالا از سال ۱۹۸۲ مشغول پژوهش و فعاليت در زمينه ي فن آوري پنهانكاري راداري و ساخت مواد جاذب امواج رادار بود. به همين دليل تمامي سطح لبه ي حمله ي بال و شايد ديگرسطوح هدايت FS-X با مواد جاذب امواج پوشانده شده بود تا از سطح مقطع روبروي هواپيما كاسته شود.
در فوريه ي سال ۱۹۹۰ موافقتنامه اي امضا شد كه ۴۰ درصد برنامه را به شركت هاي امريكايي واگذار نمود.در اين ميان ،جنرال ديناميك ۳۰ درصد كارها شامل ساخت بخش عقب بدنه،فلپ هاي لبه ي حمله ي بال ،تجهيزات آزمايش زميني،سيستم مديريت محموله و برخي از سيستم هاي الكترونيكي پروازي را بر عهده گرفت. صنايع سنگين ميتسوبيشي نيز مسئوليت طراحي كلي ،ساخت بخش جلو بدنه و مونتاژ نهايي را عهده دار شد. ساخت بخش دم ،سطوح بالايي بال،فلپ و شهپرها و ورودي نيز به صنايع سنگين فوجي و بخش مركزي بدنه به كاوازاكي واگذار گرديد.
طرح پايه ي F -16C
از همان ابتدا قرار بر اين بود تا F-16C سري ۴۵ با دهانه ي ورودي پهن ،مبناي كار قرار بگيرد.تغييراتي جزئي در بدنه ي F.16C انجام گرفت،از جمله كشيده تر كردن بخش عقب بدنه به ميزان ۴۱ سانتيمتر و در نتيجه عقب برده شدن دم،امتداد پهن تر لبه ي حمله ي بال (LERX) و خروجي موتور كوتاه تر.مخروط دماغه كمي پهن تر گرديد و ضمن افزودن بر طول آن براي جا دادن رادار جديد،كمي بر حالت حبابي آن افزوده شد. بر وتر ودهنه ي ي سكان هاي آن كمي افزوده شد و نوك لبه هاي فرار آنها به اصطلاح بريده شد.هواپيما همچنين به بالي مجهز گرديد كه بطور كامل با مواد مركب ساخته شده و ۲۵ درصد بزرگتر از بال F-16،داراي زاويه هاي متفاوت ،و همچنين داراي دو جايگاه اضافه ي حمل جنگ افزار مي باشد. اين بال هاي پهن تر(۱/۷متر) از تجربيات جنرال دايناميكس از برنامه ي لغو شده ي اجيل فالكن بهره گرفته شده بود و بيش ترين وزن هنگام برخاستن را افزايش داد اگرچه نقش چنداني در بهبود چابكي هواپيما نداشت. دليل توجه بيش تر ژاپني ها به وزن زياد هنگام برخاستن را مي توان در گنجايش به نسبت كم F-1 براي حمل سوخت و جنگ افزار جستجو نمود، كه از بيشترين وزن هنگام برخاستن كم آن ناشي شده بود. مواد جاذب امواج رادار نيز به دماغه،ورودي موتور و لبه ي حمل بال FS.X افزوده شد و اين هواپيما همچنين به چتر ترمز در دم خود(مانند انواع صادراتي F-16)مجهز گرديد.بدين ترتيب FS-X از نظر سازه ي داخلي فقط ۲۰ تا۳۰ درصد باF-16C يكسان است.
رقيبان سيستم پيشرانه FS-X عبارت بودند از جنرال الكتريك باF110-GE-129 و پرات اندوينيباF100-PW-229 ، موتور ساخت جنرال الكتريك با توان ۱۳۱/۷كيلونيوتن(۲۹۶۰۰پاوند)استاتيك با پس سوز روي F-16C سري ۵۰ نصب شده بود و سرانجام نيز همين موتور در دسامبر ۱۹۹۰براي تامين پيشرانه ي FS-Xبرگزيده شد و تحت امتياز ،در صنايع ايشيكا هاريما ساخته شد. جنرال الكتريك ۶۰ درصد اين موتور را ساخته و بقيه ي كار ها ،شامل مونتاژ وآزمايش نهايي،در ژاپن انجام گرفته است.
در ابتدا، توربين پرفشار،خروجيهاي مرحله ي نخست ودوم و تيغه هاي دوربين جزو موارد حساس فني بودند و فرآهم آوردن شرايط انتقال فناوري آنها با تاخير صورت گرفت.موتور F-110 به يك سيستم كنترل الكترونيكي ديجيتالي كاملا خودمختار پيشرفته مجهز است .
رقيبان سيستم پيشرانه FS-X عبارت بودند از جنرال الكتريك باF110-GE-129 و پرات اندوينيباF100-PW-229 ، موتور ساخت جنرال الكتريك با توان ۱۳۱/۷كيلونيوتن(۲۹۶۰۰پاوند)استاتيك با پس سوز روي F-16C سري ۵۰ نصب شده بود و سرانجام نيز همين موتور در دسامبر ۱۹۹۰براي تامين پيشرانه ي FS-Xبرگزيده شد و تحت امتياز ،در صنايع ايشيكا هاريما ساخته شد. جنرال الكتريك ۶۰ درصد اين موتور را ساخته و بقيه ي كار ها ،شامل مونتاژ وآزمايش نهايي،در ژاپن انجام گرفته است.
در ابتدا، توربين پرفشار،خروجيهاي مرحله ي نخست ودوم و تيغه هاي دوربين جزو موارد حساس فني بودند و فرآهم آوردن شرايط انتقال فناوري آنها با تاخير صورت گرفت.موتور F-110 به يك سيستم كنترل الكترونيكي ديجيتالي كاملا خودمختار پيشرفته مجهز است .
افزايش هزينه ها
تاخييرهاي پياپي در برنامه ي FS-X به افزايش هزينه ها تا ده درصد منجر گرديد.از عوامل اصلي بروز اين تاخيرها مي توان به مشكلات كسب موافقت كنگره ي امريكا،مذاكرات پيچيده ميان ميتسوبيشي و جنرال دايناميكس و همچنين ممنوع كردن جنرال ديناميك از ارائه ي كدهاي ماخذ براي نرم افزار سيستم هدايت پروازـباـسيم هواپيما اشاره كرد. در اختيارداشتن اين كدها براي بهينه سازي سيستم و رفع نقص ها ضروري بود.جنرال ديناميك مايل به فروش آن نرم افزار بود و نمي توانست فن آوري آن را منتقل كند. در نتيجه ژاپن وادار شد تا خود ،كدهاي ماخذ را براي نرم افزار هدايت سيستم هدايت پرواز تكميلي خود با استفاده از تجربيات حاصل از برنامه ي T-2 CCV،از نو بنويسد. دليل ديگر، به حالت تعليق درآمدن فعاليت هاي شركت صنايع الكترونيك هوايي ژاپن به دليل صادرات غير قانوني اقلام نظامي به يك كشور خاورميانه اي بود.
سيستم پيشرفته ي هدايت
دربهار سال ۱۹۹۲ برنامه ي FS-X با تامين منابع مالي جديد دوباره جان گرفت. در اين حين بالچه هاي تقريبا عمودي زير ورودي هوا (جزئي از سيستم CCV) به منظور كاستن از وزن،هزينه و احتمالا سطح مقطع راداري حذف گشت كه اين به معناي از دست رفتن برخي جنبه هاي كنترلي CCVدر FS.X بود. جنبه هاي باقي مانده در اين هواپيما هفت حالت مختلف را شامل مي شوند:
۱.حالت افزايش كنترل پذيري (CA):در هر ارتفاع يا سرعت هوايي براي يك نيروي مشخص اعمال شده روي دسته ي هدايت،به ميزان ثابت(نسبت به زمان) نيروي g توليد مي كند.
۲.حالت پايداري تعديل شده ي استاتيك (RSS):براي بهبود مانورپذيري با استفاده از نيروي حاصل از براي حاصل از بال ها و سطوح دم و همچنين كاستن از ناپايداري ذاتي هواپيما در مانور تاب كاربرد دارد.
۳ـ حالت كنترل بار مانور (MLC): نسبت برا به پسا را با استفاده از برنامه ريزي خودكار فلپ هاي حمله و لبه ي فرار بهبود مي بخشد.
۴ـ حالت تغيير سمت عمودي با اينرسي خنثي شده (DY):امكان گردش هواپيما را بدون غلت زدن به پهلو (bank) فراهم مي آورد.
۵ـ حالت حالت كنترل مستقيم نيروي جانبي (DSC): به خلبان امكان مي دهد تا دماغه ي هواپيما را به وسيله ي حركت دادن تفاضلي فلپ ها ، از راستاي محور مركزي هواپيما و مسير پرواز منحرف كرده و به جانب ها متوجه نمايد.
۶ـحالت بهبود مانور (ME): به بهبود پاسخ دهي هواپيما به فرامين تاب كمك مي كند.
۷ـ حالت كنترل مستقيم برا (DLC): باعث مي شود كه هواپيما بدون تغيير دادن وضعيت خود، به كمك استفاده ي هماهنگ از فلپ هاي لبه ي فرار و سطوح دم اوجگيري كرده يا از سرعت خود بكاهد.
كابين
ژاپني ها همواره در نظر بودند تا كابين FS-X به صورت سرآمد و لبه ي تيز فناوري پيشرفته ي معاصر طراحي گردد.مي توان گفت كه اين كابين نخستين نمونه ي نسل نوين كابين هاي هواپيماهاي جنگنده است. در حالي كه F/A18 و جنگنده هاي بهبود يافته ي گوناگون ديگر از دو يا سه صفحه ي نمايشگر چند منظوره ي تلويزيوني(CRT MFD) استفاده مي كنند، همگي آنها همچنان آلات دقيق پشتيبان (back up) آنالوگ متعارفي خود را حفظ كرده اند .ولي صفحه ي آلات دقيق FS-X به طور كامل عاري از چنين آلات دقيق آنالوگ است!در عوض، خلبان در برابر خود يك صفحه ي بزرگ كنترل كننده ي نمايشگر سرـپايين بسيار بزرگ در زير آن دارد. در كابين FS-X همچنين دو نمايشگر چند منظوره ي متعارفي در زير سايه بان لبه صفحه آلات دقيق نصب شده تا امكان نگاه كردن خلبان به آنها بدون نياز به خم كردن سر خود به درون كابين وجود داشته باشد.
غيبت آلات دقيق متعارفي پروازي و كنترل موتور روي صفحه ي اصلي در عين انقلابي بودن ، كاملا منطقي نيز مي باشد. تمامي نمايشگرهاي تلويزيوني، كريستال مايع و آنالوگ و عقربه اي به نيروي برق وابسته اند،بنابراين هركدام از آنها به اندازه ي ديگري مي تواند نقش پشتيبان را ايفا نمايد ، با اين تفاوت كه نمايشگرهاي CRT وLCD بدون اجزاي متحرك بوده و در نتيجه قابل اطمينان تر مي باشند.در آن دسته از جنگنده هاي كنوني كه از آلات دقيق آنالوگ پشتيبان استفاده مي كنند ، خلبان در واقع به آلات دقيق پشتيبان و جايگزيني مجهز است كه از قابليت اطمينان چندين برابر كمتري نسبت به آلات دقيق اصلي برخوردارند!
خلبان هواپيماي پيشرفته اي همچون F/A-18 به آساني به كابين F-2 عادت مي كند، ولي براي خلبانان جنگنده هاي F-1 ، F-4EJكاي و F-15J،عادت كردن به آن دشوار است. تفاوت كاناپي F-2 با F-16 در دو تكه بودن آن است كه اين ويژگي، به دليل ضخيمتر بودن و مستحكمتر ساخته شدن بخش جلويي (windscreen) آن براي مقاومت بيش تر در برابر برخورد پرنده هنگام پرواز بر فراز مناطق ساحلي و دريا در نظر گرفته شده است.
غيبت آلات دقيق متعارفي پروازي و كنترل موتور روي صفحه ي اصلي در عين انقلابي بودن ، كاملا منطقي نيز مي باشد. تمامي نمايشگرهاي تلويزيوني، كريستال مايع و آنالوگ و عقربه اي به نيروي برق وابسته اند،بنابراين هركدام از آنها به اندازه ي ديگري مي تواند نقش پشتيبان را ايفا نمايد ، با اين تفاوت كه نمايشگرهاي CRT وLCD بدون اجزاي متحرك بوده و در نتيجه قابل اطمينان تر مي باشند.در آن دسته از جنگنده هاي كنوني كه از آلات دقيق آنالوگ پشتيبان استفاده مي كنند ، خلبان در واقع به آلات دقيق پشتيبان و جايگزيني مجهز است كه از قابليت اطمينان چندين برابر كمتري نسبت به آلات دقيق اصلي برخوردارند!
خلبان هواپيماي پيشرفته اي همچون F/A-18 به آساني به كابين F-2 عادت مي كند، ولي براي خلبانان جنگنده هاي F-1 ، F-4EJكاي و F-15J،عادت كردن به آن دشوار است. تفاوت كاناپي F-2 با F-16 در دو تكه بودن آن است كه اين ويژگي، به دليل ضخيمتر بودن و مستحكمتر ساخته شدن بخش جلويي (windscreen) آن براي مقاومت بيش تر در برابر برخورد پرنده هنگام پرواز بر فراز مناطق ساحلي و دريا در نظر گرفته شده است.
جنگ افزار
جنگنده ي F-1 براي بيشتر طول عمر خود اغلب از جنگ افزارهاي ساخت امريكا(يا گاهي انواع ژاپني جنگ افزارهاي هاي امريكايي) استفاده مي كرد; بجز موشك ضد كشتي بوميASM-1. كارايي اين موشك كه تاحد زيادي مشابه اگزوسه يا كورموران است ،به يك موتور راكتي سوخت جامد و سيستم هدايت اينرسايي و آشيانه يابي نهايي راداري فعال مجهز است و حدود ۵۰ كيلومتر برد دارد. F-2 هم از بسياري جنگ افزارهاي F-1 استفاده مي كند، از جمله بمب ۳۴۰ كيلوگرمي(۷۵۰ پاوندي)JM117 و بمب هاي ۵۰۰ پاوندي،غلاف هاي شليك راكت RL-4(چهار راكت ۱۲۷ ميليمتري)،JLAU-3/A(با نوزده راكت ۷۰ ميليمتري)و RL-7(با هفت راكت ۷۰ ميليمتري)، و بمب خوشه اي CBU-87. همچنين اين هواپيما از موشك ASM-1 تايپ ۸۰ براي ايفاي نقش اصلي خود(ضد قايق هاي نفربر) خود استفاده مي كند ،همچنين F-2 نوع پيشرفته تر و دوربردتر ASM-1 يعني ASM-2 تايپ ۸۸ با سيستم هدايت نهايي جستجوگر تصوير ساز فروسرخ و برد حدود ۱۵۰ كيلومتر استفاده مي كند .
به نظر مي رسد كه موشك ASM-1 از قابليت پنهانكاري راداري برخوردار است.ميتسوبيشي از سال ۱۹۸۳ فعاليت هايي را براي كاهش سطح مقطع راداري اين موشك شروع نمود كه ظاهرا شامل جايگزيني بالچه هاي فلزي آن با نوع پلاستيكي و استفاده از مواد جاذب امواج بود. اين تدابير،كشف موشك را به وسيله ي رادار كشتيها به تاخير انداخته و زمان در دسترس براي واكنش نشان دادن آنها را كاهش داده است.
جنگنده ي F-2 همچنين از ديگر انواع جنگ افزارهاي هوابه زمين ساخت ژاپن استفاده مي كند. صنايع ميتسوبيشي نوعي واحد هدايت كننده ي اپتيكي با نام GCS-1 را روي بمب هاي سقوط آزاد معمولي نصب كرده اند كه مي توان آنها را در ماموريت هاي ضد كشتي به كار گرفت . اين سر جستجوگر ، كه روي تصوير هدف قفل مي شود، برخلاف بمبهاي هدايت شونده_ ي ليزري متعارفي،امكان تغيير مسير هواپيماي پرتاب كننده و ترك موقعيت را فراهم آورده است.GCS-1 مدل ۱ براي نصب روي دماغه ي بمب ۲۲۷كيلوگرمي(۵۰۰ پاوندي)Mk82 و نوع ۲ براي نصب روي بمب M117 طراحي شده است.
جنگنده ي هوا به هوا
ميتسوبيشي F-2 به عنوان هواپيمايي كه از F-16 برگرفته شده،همراه با بالهاي بزرگتر،سيستم كنترل پروازـباـسيم ديجيتالي پيشرفته و يكي از نيرومندترين انواع موتورهاي قابل نصب روي F-16، از توانايي بالقوه ي بسياري به عنوان يك جنگنده ي رزم هوايي برخوردار مي باشد. اين توانايي با نصب رادار مجهز به آنتن مركب فعال ،كامپيوترماموريتي كه دو سوم كوچكتر و چهار پنجم سبك تر ازF-15J مي باشد و ديگر سيستم هاي الكترونيك پروازي پيشرفته دوچندان است.با وجود اين، از اين هواپيما براي انجام ماموريت هاي هوا به هوا به عنوان نقش اصلي آن استفاده نميشود؛نقشي كه همچنان در انحصار F-15 و نوع بهينه سازي شده ي F-4EJكاي،مجهز به رادار APG-66،باقي است .اگرچه F-2 براي نقش ضد كشتي در نظر گرفته شده، ولي توانايي ممتازي نيز براي دفاع از خود،با برخورداربودن از طيف مفيدي از جنگ افزارهاي پرتابي،علاوه بر تيربار كارآمد ۲۰ ميليمتري شش لوله ي M61A1 خود،دارد.براي درگيريهاي كوتاه برد،F-2 مي تواند موشك تايپ ۹۰ (AAM-3)،نوع پيشرفته ي بومي برگرفته ي شده از سايدوايندر،ونيز انواع گوناگون AIM-9سايدوايندر شامل AIM-9E(ساخته شده در داخل با نام AAM-1) و AIM-9L را حمل نمايد. جستجوگر تايپ ۹۰ (AAM-3) از زاويه ي «ديد»گسترده تري نسبت به AIM-9L برخوردار است،در حالي كه سرجنگي آن موثرتر،موتور راكتي آن بهتر و چابكي آن نيز بيشتر است. اين موشك را مي توان به كمك دندانه ي غيرمعمول روي لبه هاي حمله سكانهاي هدايت جلويي آن از سايدوايندر بازشناخت.
هواپيماي F-2 برخلاف ديگر انواع اختصاصي جنگنده بمب افكن،از توانايي واقعي شليك و هدايت موشك به فراتر از ميدان ديد(BVR) نيز برخوردار است. اين توانايي،F-2 را در رده ي برابر با (F/A.18 يك هواپيماي چندمنظوره ي با توانايي اجراي عمليات بدون اسكورت جنگنده ) قرار مي دهد F-2 با موشكهاي ميان برد آشيانه ياب راداري نيمه فعال AIM-7F/M اسپارو(ساخته شده تحت امتياز در ژاپن)منطبق شده است ، همچنين،موشك AAM-4 جز اين تسليحات است. اين موشك راداري فعال كه به AIM-120 امرام امريكايي شبيه است،به وسيله ي ميتسوبيشي تكميل شده است و نخستين نمونه هاي آن در اكتبر سال ۱۹۹۵ شليك گشت.
جنگنده ي F-2 براي حمل چنين طيف گسترده اي از جنگ افزار،به ۱۳ جايگاه خارجي(دو جايگاه بيش تر از F-16)مجهز شده ،به طوري كه F-2 مي تواند تا هشت موشك هوا به هوا(تركيبي از انواع گرماياب وراداري)را با خود حمل كند.F-2 همچنين مي تواند به مخازن سوخت ۲۲۷۱ يا ۱۱۳۶ ليتري مجهز شود.
هواپيماي F-2 برخلاف ديگر انواع اختصاصي جنگنده بمب افكن،از توانايي واقعي شليك و هدايت موشك به فراتر از ميدان ديد(BVR) نيز برخوردار است. اين توانايي،F-2 را در رده ي برابر با (F/A.18 يك هواپيماي چندمنظوره ي با توانايي اجراي عمليات بدون اسكورت جنگنده ) قرار مي دهد F-2 با موشكهاي ميان برد آشيانه ياب راداري نيمه فعال AIM-7F/M اسپارو(ساخته شده تحت امتياز در ژاپن)منطبق شده است ، همچنين،موشك AAM-4 جز اين تسليحات است. اين موشك راداري فعال كه به AIM-120 امرام امريكايي شبيه است،به وسيله ي ميتسوبيشي تكميل شده است و نخستين نمونه هاي آن در اكتبر سال ۱۹۹۵ شليك گشت.
جنگنده ي F-2 براي حمل چنين طيف گسترده اي از جنگ افزار،به ۱۳ جايگاه خارجي(دو جايگاه بيش تر از F-16)مجهز شده ،به طوري كه F-2 مي تواند تا هشت موشك هوا به هوا(تركيبي از انواع گرماياب وراداري)را با خود حمل كند.F-2 همچنين مي تواند به مخازن سوخت ۲۲۷۱ يا ۱۱۳۶ ليتري مجهز شود.
انتقال فناوري
شباهت خارجي ميان F-2 و F-16 روي اين حقيقت را مي پوشاند كه انتقال فن آوري در اين برنامه دوطرفه بوده است.بدين ترتيب كه در چارچوب آن شركت هاي امريكايي نيز به برخي از فن آوريهاي پيشرفته ي توسعه يافته در ژاپن،شامل رادار و فرايند جديد ساخت بال،كامپيوتر ماموريت،سيستم جنگ الكترونيكي يكپارچه،مواد جاذب امواج رادار و سيستم ناوبري اينرسيايي F-2،دست يافتند.
پرده برداري
مرحله ي اوليه ي مهندسي پروژه ي FS-X در ژوئن ۱۹۹۲ تكميل گرديد و مونتاژ نخستين نمونه ي اوليه در اوايل ۱۹۹۴ آغاز شد.از نخستين نمونه ي اوليه FS-X ياXF-2A در ۱۲ ژانويه ي ۱۹۹۵ پرده برداري شد.اين نمونه ،بجز بسياري از سيستم هاي داخلي،به طور كامل در ژاپن ساخته شده بود ولي شركت لاكهيد مارتين سهم بيشتري در ساخت انواع توليدي داردفرون كه عبارتند از بخش عقب بدنه،بخش هايي از بال،فلپ هاي لبه ي حمله و سيستمهاي مديريت جايگاهها(محموله).
نيروي هوايي دفاعي ژاپن در ابتدا در نظر داشت كه 141 فروندF-2 را دريافت نمايد،كه برنامه ها موجب شد تا اين تعداد به ۱۳۰ فروند كاهش يابد.از اين تعداد ۸۳ فروند از نوع يك نفره ي F-2A و ۴۷ فروند نوع دونفره ي عملياتي ـ آموزشي F-2B است
نخستين پرواز
نيروي هوايي دفاعي ژاپن در ابتدا در نظر داشت كه 141 فروندF-2 را دريافت نمايد،كه برنامه ها موجب شد تا اين تعداد به ۱۳۰ فروند كاهش يابد.از اين تعداد ۸۳ فروند از نوع يك نفره ي F-2A و ۴۷ فروند نوع دونفره ي عملياتي ـ آموزشي F-2B است
نخستين پرواز
پس از صدور تاييديه ي توليد،نام پروژه ي FS-X در دسامبر ۱۹۹۵ به F-2 تغيير يافت. نمونه ي اوليه ي XF-2A نخستين پرواز خود را در روز هفتم اكتبر ۱۹۹۵ آغاز نمود و خلبان آزمايشگر آن از مانورپذيري خوب تا سرعت ۴۶۳ كيلومتر در ساعت و ارتفاع ۱۵۰۰۰ پايي خبر داد.
دومين F-2 نيز نخستين پرواز خود را در ۱۳ دسامب همان سال به انجام رساند و آن دو تا فوريه ي سال بعد پانزده پرواز آزمايشي را تكميل نمودند.
ساخت این هواپیما در سال 1996 شروع شد و اولین سری آن در سال 2000 وارد نیروی هوایی ژاپن شد. تا به حال از مجموع 130 فروندی که قرارداد آن بسته شده است 94 فروند آن ساخته و تحویل شده است.
دومين F-2 نيز نخستين پرواز خود را در ۱۳ دسامب همان سال به انجام رساند و آن دو تا فوريه ي سال بعد پانزده پرواز آزمايشي را تكميل نمودند.
ساخت این هواپیما در سال 1996 شروع شد و اولین سری آن در سال 2000 وارد نیروی هوایی ژاپن شد. تا به حال از مجموع 130 فروندی که قرارداد آن بسته شده است 94 فروند آن ساخته و تحویل شده است.
برخی تغییرات F-2 نسبت به F-16 :
1- 25 % عرض بال پهن تر
2- استفاده از مواد کامپوزیتی برای سبک تر شدن و کاهش دید راداری
3- دماغه بزرگتر و پهن تر که رادار پیشرفته تری را در خود جای داده است
4- دم عمودی بلندتر
5- ورودی هوای بزرگتر
6- شیشه کابین سه تکه
7- قابلیت حمل 4 موشک ضدکشتی یا هوا به هوا بیشتر نسبت به F-16 و همین طور سوخت اضافی تر.
8- تجهیز به چتر سرعت گیر در هنگام فرود
2- استفاده از مواد کامپوزیتی برای سبک تر شدن و کاهش دید راداری
3- دماغه بزرگتر و پهن تر که رادار پیشرفته تری را در خود جای داده است
4- دم عمودی بلندتر
5- ورودی هوای بزرگتر
6- شیشه کابین سه تکه
7- قابلیت حمل 4 موشک ضدکشتی یا هوا به هوا بیشتر نسبت به F-16 و همین طور سوخت اضافی تر.
8- تجهیز به چتر سرعت گیر در هنگام فرود
تسلیحات :
یک توپ 20 میلیمتری به علاوه 8 تن مهمات شامل :
موشک های هوا به هوای سایدوایندر ، اسپرو ، Mitsubishi AAM-3 و Mitsubishi AAM-4
موشک های ضدکشتی ASM-1 و ASM-2
بمب های هوشمند GCS-1
موشک های هوا به هوای سایدوایندر ، اسپرو ، Mitsubishi AAM-3 و Mitsubishi AAM-4
موشک های ضدکشتی ASM-1 و ASM-2
بمب های هوشمند GCS-1
جنگنده های مشابه :
1- Rafael
2- HAL تجاس (ساخت هند)
3- Mig-29
4- J-10 (ساخت چین)
5- Euro Fighter
2- HAL تجاس (ساخت هند)
3- Mig-29
4- J-10 (ساخت چین)
5- Euro Fighter
مشخصات (F-2A) :
خدمه: یک نفر (در F-2B دو نفر)
طول: 15.52 متر
فاصله نوک دو بال: 11.31 متر
ارتفاع: 4.69 متر
مساحت بالها: 34.84 متر مربع
وزن خالی: 9.5 تن
وزن با بار: 15 تن
حداکثر وزن در هنگام برخاست: 22.1 تن
پیشرانه: یک موتور F-110 توربوفن ، ساخت جنرال الکتریک
نیروی پیشران: 76 کیلو نیوتن (با پس سوز : 131 کیلو نیوتن)
حداکثر سرعت: 2 ماخ
برد عملیاتی: 834 کیلومتر
سقف پرواز: 18000 متر
طول: 15.52 متر
فاصله نوک دو بال: 11.31 متر
ارتفاع: 4.69 متر
مساحت بالها: 34.84 متر مربع
وزن خالی: 9.5 تن
وزن با بار: 15 تن
حداکثر وزن در هنگام برخاست: 22.1 تن
پیشرانه: یک موتور F-110 توربوفن ، ساخت جنرال الکتریک
نیروی پیشران: 76 کیلو نیوتن (با پس سوز : 131 کیلو نیوتن)
حداکثر سرعت: 2 ماخ
برد عملیاتی: 834 کیلومتر
سقف پرواز: 18000 متر