08-08-2014، 23:00
دلـ ـم گرفـ ـته از آدمـ ـای کـ ـه میـ ـگن دوسـ ـت دارم
ولـ ـی معنـ ـیش رو نمـیـ ـدونن
از آدمـ ـای کـ ـه میـ ـخوان مـ ـال اونـ ـا باشـ ـی
ولـ ـی خودشـ ـون مـ ـاله تـ ـو نیسـ ـتن
از آدمـ ـای کـ ـه زیـ ـر بـ ـارون بـ ـرات میـ ـمیرن
ولـ ـی وقتـ ـی آفتـ ـاب بـ ـشه همـ ـه چیـ ـز یـ ـادشون میـ ـره
امــیدوارم توىِ "زندگــــــــيت" جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باشی که :
اگه یکی از پُشت چشماتو گرفت ،
فقط يه نفر تو ذهـــنت بیاد ، نه چند نفر!!!
الهی شهر عشق آتش بگیرد
جدایی دق کند ماتم بگیرد
الهی تا زمین هست و زمان هست
کسی عشق تو را از من نگیرد
.... آمین!
فـصل امـتحـان
مـن جـز مـرور رنگ چشـمانت
و خط کشیـدن زیر دلتنگی هایم
هــیچ درسی نـدارم...
میخام اینو تقدیم کنم به عشق خودم امیدوارم خوشش بیاد:
دلم یک جای دنج میخواهد
آرام و بی تَنِش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد
مثلا آغوش تو
غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !
نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست ، گلها همه به نام تو مشهورند
آیینه های از انعکاس نام تو می خندند و من تنها برای تو می گویم ، زندگی کن تا زنده بمانم . . .
اندیشه ات را با که میپرورانی ؟
خوش به حالش …
اما مرا همین بس که
“دوستت دارم”
چرا ساکت نمی شوی؟
صدای نفس هایت در آغوش او
از این راه دور هم مرا آزار میدهد
لعنتی آرامتر نفس بزن
ولـ ـی معنـ ـیش رو نمـیـ ـدونن
از آدمـ ـای کـ ـه میـ ـخوان مـ ـال اونـ ـا باشـ ـی
ولـ ـی خودشـ ـون مـ ـاله تـ ـو نیسـ ـتن
از آدمـ ـای کـ ـه زیـ ـر بـ ـارون بـ ـرات میـ ـمیرن
ولـ ـی وقتـ ـی آفتـ ـاب بـ ـشه همـ ـه چیـ ـز یـ ـادشون میـ ـره
امــیدوارم توىِ "زندگــــــــيت" جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باشی که :
اگه یکی از پُشت چشماتو گرفت ،
فقط يه نفر تو ذهـــنت بیاد ، نه چند نفر!!!
الهی شهر عشق آتش بگیرد
جدایی دق کند ماتم بگیرد
الهی تا زمین هست و زمان هست
کسی عشق تو را از من نگیرد
.... آمین!
فـصل امـتحـان
مـن جـز مـرور رنگ چشـمانت
و خط کشیـدن زیر دلتنگی هایم
هــیچ درسی نـدارم...
میخام اینو تقدیم کنم به عشق خودم امیدوارم خوشش بیاد:
دلم یک جای دنج میخواهد
آرام و بی تَنِش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد
مثلا آغوش تو
غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !
نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست ، گلها همه به نام تو مشهورند
آیینه های از انعکاس نام تو می خندند و من تنها برای تو می گویم ، زندگی کن تا زنده بمانم . . .
اندیشه ات را با که میپرورانی ؟
خوش به حالش …
اما مرا همین بس که
“دوستت دارم”
چرا ساکت نمی شوی؟
صدای نفس هایت در آغوش او
از این راه دور هم مرا آزار میدهد
لعنتی آرامتر نفس بزن