07-08-2014، 14:47
نقل قول:
غم اگه نوشتنی بود
اگه غصه گفتنی بود
من هزار تا قصه داشتم !
::
::
روزی اگر نبودم تنها آرزوی ساده ام این است که زیر لب بگویی : “یادش بخیر”
::
::
نمیدانی چه رنجیست ماندن وقتی همه برای رفتنت دعا میکنند !
::
::
زندگی تمامش خطای دید است ، من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی !
::
::
تنها یک خداحافظی بی دلیل ، دل تمام سلام هایم را شکست !
::
::
باران مرا یاد چتر می اندازد و چتر مرا یاد قرارمان …
قرارمان که یادت هست ؟ اینکه آغوشت را چتر کنی تا چشمهایم بیش از این خیس نشوند !
غصه مرا خورد وقتی دیدم دست به سینه ایستاده ای ، تمام راه را برای آغوشت دویده بودم !
::
::
خواب دیدم دوباره با همیم ، از خنده بیدار شدم و دیوانه وار به اطراف نگریستم ؛ چشمانم پر از اشک شد !
::
::
کاش حداقل جوانمردی میکردی و مهربانی ام را بهانه ی رفتنت نمیکردی تا من مجبور نشوم هر روز سنگ را نشان دلم بدهم و بگویم اگر مثل این بودی او نمیرفت !
::
::
اولین روز بارانی را به خاطر داری ؟
غافلگیر شدیم ، چتر نداشتیم ، خندیدیم ، دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم !
دومین روز بارانی چطور ؟
پیش بینی اش را کرده بودی ، چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم ؛ سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود !
و سومین روز چطور ؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری ، چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد !
و چند روز پیش را چطور ؟
به خاطر داری که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم !
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو …
::
::
تنها یک برگ مانده بود ، درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …
::
::
دلم برای خودم سوخت وقتی شما صدایم کردی !
::
::
کاش به جای اینکه دستی بالای دست بود ، دستی توی دست بود …
::
وقتى مى شکنم خوب تماشا کن ، شاید روزى به دنبال تیکه هایم بگردى !
::
::
خنک شدى ؟
اما من هنوز داغم از رفتنت در این سرماى بى رحم !
::
::
ساعت ها دیگر برایم معنا ندارند ، من بی تو با سال نوری لحظه هایم را می گذرانم !
::
::
درخت با برگ های خشک و شاخه های شکسته هم هنوز درخت است …
آدم اما “دلش که بشکند” ، دیگر آدم نمی شود !
::
::
یه سری از حرفها هستند که امکان نداره بشه به گفتار تبدیلشون کرد ؛ این حرفا معمولا به اشک تبدیل میشن …
::
اس ام اس دپرس
::
به یک معتاد نیازمندم جهت کشیدن دردهایم !
::
::
خسته که می شوم ، سرم را میان دستهایم می گیرم و آنقدر تکرارت می کنم که بالا بیاورم !
من انتقام زجرِ تمام لحظه های بی تو بودن را بالاخره از “خودم” خواهم گرفت …
::
خدایا برم نمی گردانی ؟
یک طرفم سرخ شد !
::
::
هر روز نبودنت را بر روی دیوار خط میکشم ، ببین این دیوار دیگر جایی برای خط زدن ندارد !
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی و یک خط کشیدی تنها ،آن هم روی من …
::
::
سیب از درخت افتاد
ستاره از آسمان
تو از چشم من
گاهی فرقی نمیکند از کجا ؟
سرنوشت مشترکی است سقوط …
::
::
ای چشم ها ، به کسی نگویید چیزی از درونم !