06-08-2014، 10:03
عدنان / سمفونی گربه ها / وصیت نامه
ورس 1
دوباره آروم آروم ، تنهام زیر نور ماهُ
ستاره ها خوش رنگ ، ولی بهتره بوی بارون
کی گایید گوره مارو ، با اسم و رسم قانون
که دادیم کلی تاوون ، نهایت شدیم نابود
بزن تو جبرئیل ، خیلی وقتِ زنده ایم
بَـرده ایم و خسته ایم و کلی دل شکسته ایم
شدیم شبیه سنگر ، تیر خورده شد کمین
که قلب مارو ندید ، حرف مارو کس نفهمید
هیپ هاپ زندگی ، با سیگارو دوده بعد
نهایت سکته ای که پاک کردش این بدن
آب دریا شور بود و ماهیاشم مثل زهر
تو فال مثل قبر ، محالِ جنده شن
محالِ نصف شب ، یه حرفی بت بگم
رک و منطقی که بعده من هم زندگی
ادامه داره فرقی داره مگه باشه عشق؟
بکارت ؟ طهارت ؟ مرده داشِ ت عین زیدش ابرو داره
داشی حیف قصه هامون نفله بشه
چی میشه یک شب نیوفتم یاد قرضم ، یاد شهرم یادی از من
منم که یاد ندارم 25 سال تخماتیکی جز یه حسرت
ورس 2
من از این دنیا نیستم آدمِ تاریکی هام ، من توی رویا دیدم دستم باشه دستِ یک یار
ندیدم روز خوش روی سنگُ قبر خشکم ، بنویس با مداد ضربه خوردم
من یه مرد مُردم من یه سنگ خفته ام من یه درده مبهم ، من یه ترکش خورده ام ااااه
شهیدم ، شهیده مرگ مغزی ، هیپ هاپ و درده قلبیم
بیدار با زنگ تفریح ، بیمار از عمری تاخیر ، بیزار از جنگِ فرضی
ندیدم ، ندیدم مردی باشه گیره دستی
وصیت ، نصیحت من نباشم شکر ، ها! تفسیرم بُکنند
بزار آب زندگی بپاشه توی مغزم حامل شه ؛ عامل شه ، فکر ده تا مثل من کامل شه
بدونه پای صندوق نباختیم ما ، پای سند باختیم این زندگیمون
من پای بردگی نرفتم ، ولی تو بمون هنوز و زندگی کن
دوباره آروم آروم ، تنهام زیر نور ماهُ
ستاره ها خوش رنگ ، ولی بهتره بوی بارون
کی گایید گوره مارو ، با اسم و رسم قانون
که دادیم کلی تاوون ، نهایت شدیم نابود
بزن تو جبرئیل ، خیلی وقتِ زنده ایم
بَـرده ایم و خسته ایم و کلی دل شکسته ایم
شدیم شبیه سنگر ، تیر خورده شد کمین
که قلب مارو ندید ، حرف مارو کس نفهمید
هیپ هاپ زندگی ، با سیگارو دوده بعد
نهایت سکته ای که پاک کردش این بدن
آب دریا شور بود و ماهیاشم مثل زهر
تو فال مثل قبر ، محالِ جنده شن
محالِ نصف شب ، یه حرفی بت بگم
رک و منطقی که بعده من هم زندگی
ادامه داره فرقی داره مگه باشه عشق؟
بکارت ؟ طهارت ؟ مرده داشِ ت عین زیدش ابرو داره
داشی حیف قصه هامون نفله بشه
چی میشه یک شب نیوفتم یاد قرضم ، یاد شهرم یادی از من
منم که یاد ندارم 25 سال تخماتیکی جز یه حسرت
ورس 2
من از این دنیا نیستم آدمِ تاریکی هام ، من توی رویا دیدم دستم باشه دستِ یک یار
ندیدم روز خوش روی سنگُ قبر خشکم ، بنویس با مداد ضربه خوردم
من یه مرد مُردم من یه سنگ خفته ام من یه درده مبهم ، من یه ترکش خورده ام ااااه
شهیدم ، شهیده مرگ مغزی ، هیپ هاپ و درده قلبیم
بیدار با زنگ تفریح ، بیمار از عمری تاخیر ، بیزار از جنگِ فرضی
ندیدم ، ندیدم مردی باشه گیره دستی
وصیت ، نصیحت من نباشم شکر ، ها! تفسیرم بُکنند
بزار آب زندگی بپاشه توی مغزم حامل شه ؛ عامل شه ، فکر ده تا مثل من کامل شه
بدونه پای صندوق نباختیم ما ، پای سند باختیم این زندگیمون
من پای بردگی نرفتم ، ولی تو بمون هنوز و زندگی کن