امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 11

#1
یکی از فانتزیام اینه که فوتبالم رو ادامه بدم بعد ملیت انگلیسی یا برزیلی بگیرم بعد دروازه بان اونا بشم. بعله همچین ادم تخیلیم من.


در فانتزیهای معکوس
یکی از فانتزیام اینه که شنبه که غذا میخورم دیگه تا اخر هفته لازم نباشه چیزی بخورم!خو وقت آدم تلف (طلف)میشه سر این غذا خوردن یه همچین آدم وقت شناس ،وقت دان ،وقت دوست دان...هستم من ....بعععله


ی از فانتزیام اینه برم با اسلحه تو یه بانک چندتا تیر هوایی بزنم بعد و بگم همه بخوابین رو زمین و یه کیسه بدم به متصدی بانک و بگم پرش کن اونم یهو وسوسه بشه بخاد دکمه دزدگیر رو بزنه بعد متوجه شم و یه تیر بزنمش اونم در حالیکه داره جون میده یهو دکمه رو بزنه بعد پلیسا متوجه شن و بریزن محاصرم کنن و رئیس پلیسا با یه بلندگو داد بزنه بگه اینجا محاصره شدی هیچ راه فراری نداری خودتو تسلیم کن بعد منم بگم اگه تا 30 دیقه دیگه یه هلیکوپتر برام نفرسین یکی یکی گروگانارو میکشم بعد پلیسا هم قبول کنن و یه هلیکوپتر بفرستن و من در حالیکه یه کیف پر از پول و با یه گروگان به سمت هلیکوپتر میرم یهو از پشت با تیر بزنن منو بعد ساک پر از پول پخش بشه تو هوا و مردم تمام پولارو وردارن و شلوغ پلوغ بشه اوضاع بعد منم با حالت دراز کش خودمو سمت هلیکوپتر برسونم و برم تو افق محو شم Smile))



یكی از فانتزی هام اینه كه یه روز تو یكی از مسابقه های پیامكی ایرانسل 100 میلیون تومن برنده بشم؛ بعد از طرف تلویزیون بیان باهام مصاحبه كنن بگن "حالا میخواین با این پول چیكار كنین؟" منم خیلی جدی رو به دوربین بگم: "میخوام با شركت ایرانسل یه قراردادی ببندم كه دیگه برای من اس ام اس نفرسته!!"


یکی از فانتزیای منگل سه بعدی زندگیم 
اینه که توی مراسم American Music Awards بین جمعیت نشسته باشم بغل Psy (همونی کُره ایه که گانگنام استایلو خونده)
برگرده بهم بگه: داش پدرام... خداییش کارت خیلی درسته... هلاکتم به مولا.
منم سوئیچ پرایدمو پرت کنم تو صورتش بگم: بیا بدبخت پاچه مال!!... فقط یادت باشه زیر صندلی راننده یه خورده پوست پسته ریخته اونارم تمیز کنی!!
بعدش رومو بکنم سمت Eminem و بگم: میبینی داداش... یه مشت لاشخور دور مارو گرفتن، هععععییییی. 
از اونورم مدونا در حالی که روی صحنه داره با اصغر فرهادی دست میده و روبوسی میکه اعلام کنه: جایزه بهترین آلبوم سال... جاستین بیبر
جاستینم سریع بیاد روی صحنه و بگه چه آهنگی براتون بخونم؟ منم از لابلای جمعیت داد بزنم: آهوی دارم خوشگله رو بخون...
یهو سالن بره هوا و درعین نا باوری جاستین بیبر از تو جیبش یه قمه در بیاره این هوا (دقیقا این هوا)
Eminem داد بزنه بگه: پــــــــــــدرام... این پسره ی ##### قـــــــمه داره ( ببخشید اون علامتا فحشه که من سانسورش کردم)
منم که دستم خالیه با گوشیم آهنگ "قیصر" مسعود کیمیایی رو میذارم و به جاستین میگم: گوش کن جـَـوون... نامرد باید از بازوی آدم بترسه، نه از چاقوش
اونم که تحت تاثیر قرار گرفته و توی چشماش اشک مثلث زده میاد و بهم میگه: من میخوام تو رکاب شما باشم... منم با بغض بگم: اول باید مـــــرد بشی. و رومو برگردونم 
اونم قمه رو بکنه تو قلبمو فرار کنه. در اون لحظه همه بیان بالا سرم من بگم: یه نخ سیگار بهم بدین!! 50cent میاد و بهم سیگار میده منم یه نیگا بهش میندازم و میگم: یادم نبود.... تو ترکم.
Eminem هم بگه: مرتیکه ی ###### ، مارو اسکل کردی؟؟
منم یه لبخند نرم بزنم و عینک سه بعدی بذارم رو چشمام و یه سلام نظامی بدم و بمیرم. تو اون کش و قوس محمد اصفهانی از لای جمعیت میاد بالا سرمو میخونه: "دنیارو با همه ی خوب و بدش... با همه زندونی های ابدش... پشت سر گذاشتن و رها شدن... رفتن و سری توی سرا شدن"
تو همون حین هم زوم دوربین آروم آروم کم میشه و همه خانوادگی تو افق محو میشن ...
سوالی نیست؟؟؟........ ممنونم


یکی از فانتزیام اینه که..
.یه روز،فقط یه روز مامان و بابام با هم دوا نکنن.
عیدمونم خراب شد
Sad



یکی از فانتزیام اینه که وقتی میرم خونه ی مخاطب خاصم برا عید دیدنی(حالا فهمیدین که مخاطب خاصم یکی از اشناهامون هست) وقتی میرم داخل مخاطب خاصم چشم ازم برنداره طوری که همه بفهمن منو اون با هم دوستیم...


لایک=خیلی رو داری تو


از فانتزیای مـــــعـــــکـــــوســـــمـــــ اینه کهSadبه تو چه؟از داداش عباسم اجازه گرفتم)!!!!!!!!!!!
به زور هزار تا عمل زیبایی بشم"شاه داف تهرون"بعد کل پسرای ایران دنبالم باشن(حتی Justin Bieber به Selena خیانت کنه و بیاد پِی من)
ولی من به هیچکس پا ندم تا اینکه یه روز عباس و پرایدشو ببینم و یه دل نه صد دل عاشقش بشم(عاشق پرایدش)
عباسم بیاد خواستگاریمُ منم قبول کنم
حالا مکالمه چندتا از همسایه های حسودمون:
-وای اقدس خانوم جون چرا دختر به این خوشگلی رفت زن این کچل شد؟؟
-نمی دونم زری جون!!نگا سرش چه برقی میزنه کثافت؟
-نمیدونم نداره،بخاطر پولش دیگه پسره ماشینش گذر موقته
-خدا شانس بده....ایـــــشـــــ چه پزی میده دختره
آخرشم عباس ورشکست بشه و منم به صورت دائم تقدیمش کنم به افق

*داداش حالا خواستی بیای خواستگاری خجالت نکشیا تو پست بعدی آدرس خونه مونو بهت میدم+شمام مدل پرایدتو بگو که مام قیمت دستمون بیاد




فانتزی من اینه که دست رو یه چیزی بزارم یا یه چیزی داشته باشم که از ارزشش کاسته نشه.این روزا خیلی دپرسم آخه میگن پراید ارزون شده.دیگه نمیتونیم کلاس بزاریم دوباره توی اس ام اسا به جا اینکه با افتخار بگیم پرایدم باید با گوشه کنایه بگیم ماشینم...هییییی روزگار...آخه همین اواخر یه سکه هم خریده بودم...دارم به این فکر میکنم دلار بخرم..شاید ارزون شه اما باور کنید فداکاری بزرگیه.


یکی از فانتزیام اینه که با پرایدم تو بزرگراه باسرعت 270 کیلومتر بر ساعت پشت سر هم بین ماشینا لایی بکشم بعد پلیس راه بیافته دنبالم اونم که ماشینش زانتیاست به من نمیرسه خلاصه نیرو درخواست میکنن اونا هم به بوگاتی بیافتن دنبالم درحالی که دارم میرم تو افق که محو بشم یهو جاخالی بدمو ماشین پلیس به جام بره تو افق و محو بشه منم با خیال راحت برم خونه


یکی فانتزی های فرهنگیم اینه که دوست دارم یه فیلم بسازم که توش کاپیتان با صدایى آروم و به غایت مودبانه به ملواناش میگه لطفا لنگرها رو بکشید !


یکی از فانتزیام اینه که با دو برم سمت افق یه هو افق جا خالی بده منم با سر برم تو دیوار بعد کم کم دنیا جلوی چشمام محو بشه!


یکی از فانتزیام اینه که پلیس بشم یه کاری کنم همه باندا,خلاف کارا ازم بترسن دیگه خلاف نکنن. نخند بالاخره این کارو میکنم.


*ـ*ـ*ـ*ـ* یادش بخیر!
من بودم و پیتر(رفیقم) بود و آدولف جون (هیتلر) هم بود!
من به آدولف گفتم خاک بر سرت یه مشت کشور عقب افتاده تو رو شکست دادن!!
الان هم تو این سرما با سربازات موندی تو این روسیه چه غلطی داری بکنی !
پیتر هم فقط حرفامو تایید میکرد!
آدولف اسکول شد که خودکشی کنه !
تفنگش رو آورد گذاشت رو شقیقه اش اومد ماشه رو بکشه ! 
تفنگ رو ازش گرفتم و گفتــم: 
الاغ!! با تفنگ آدم خودکشی نمیکنه که!
آدولف آمپول رو پر از هوا کرد ! تا اومد فرو کنه تو بدنش پیتر آمپول رو ازش گرفت گفت:
آخه شاسکول!! آدمی ، به عظمت تو(زِرِشک) خودش رو با آمپول نمیکشه!
تاریخ نویسا میگن آدولف خودش رو با اینا کشته!
خبر ندارن من با شیلنگ قلیون خَفَش کردم !
البته شما به این تاریخ نویسا چیزی نگید ! یه وقت واسه ما شر میشن!!
این بود فانتزی من!!




ـ*ـ*ـ*ـ*ـ* یادش بخیر !
تو جنگ با آلمان ها بودیم! من و رفیقم (رفیقم دیگه! اسمش پیتره) که یه دفعه گفتم پیتر! بزن بریم ! اینا آدم نیستن!
هیچی رفتیم!
پول های عیدی مون رو ، رو هم گذاشتیم رفتیم دریا گردی ! یه مُستخدم هم گرفتیم .
علی علی! زدیم به دل دریا! اون موقع ها بهش میگفتن اقیانوس یانکی ها الان شده اقیانوس آرام...
یه چند وقتی رو آب بودیم. که رسیدیم به یه جزیره! 
گفتیم اسم این جزیره بی صاحاب رو بزاریم "گا گا لی لی" البته پیشنهاد پیتر بود!
دو روز موندیم تو اون جزیرهه.
داشتیم بر میگشتیم!دیدیم مستخدم ما ناراحته! پیتر بهش گفت چته داداش؟
گفت هیچی بابا!
من به پیتر گفتم : داداش! بیا این جزیرهه که پیدا کردیم رو بدیم به این خوشحال شه!
بهش گفتیم داداش! بیا این جزیره واسه تو!
واین شد که قاره آمریکا کشف شد!
نامردا اسمش رو زدن به نام مِستخدمه ما ! آها بابا کریستف کلمپ !!! 
این بود فانتزی من!!


یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه ….

[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم و دخترا که
دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن!!!
و بعد از اینکه یِکَم نشستم، پاشم حرکت کنم به سمت افق ….
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم ….
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی دیگه از فانتزیام اینه:
سوار یه پیکان تاکسی بشم، یه تراول 50 تومنی تا نخورده رو بدم به راننده….
راننده بگه آقا یه نفرید؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم: خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم!
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون!!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم ….
[/font][/size][/color]
[color][size][font]
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم:
داماد چقدر انتره، عروس ازاون بدتره.[/font][/size][/color]


اینجا همه میگن از فانتزیای عجیب و غریب یا محو شدن تو افق...
فانتزی من برگشتنشه...
فانتزی من گرفتن دوباره دستاشه...
فانتزی من شنیدن دوباره ی دوست دارم از زبونشه...
فانتزیم محو شدن از دید همست وقتی بازومو محکم گرفته تو بغلش...
فانتزی من خنده دار نیست...


یکی از فانتزیای من اینه که بتونم مزه قهوه ترک رو از فرانسه تشخیص بدم!!!لامصب خیلی باکلاسه ولی فعلا فقط فرق شیرکاکاءو با قهوه رو میدونم


یکی از فانتزیام اینه که برم داور بشم بعد از بازنشستگیم برم تو برنامه 90 فقط حال عادل روو بگیرم
عدد سخت بدم واسه قرعه کشی
هرچی خطا بود و اشتبا بگم
انقد حال میده بعد حی بهم زنگ میزنن و اسمم تو روزنامه هاست


یــــکی از فانتزیام اینه که یه فوتبالیست محبوب بشم وسطای بازی بزنم یکـی از بازیکنای حریفو کتلـــت کنم بعد داور بیاد طرفم که بهم کارت قرمز بده کارتش گیر کنه در نیاد منم همش بهش بگم جــــان من اگه بذارم حســـاب کنی به خدا ناراحت میشم بعد داورم خجالت زده بشه یه مشت پسته از جیبش در بیاره بده من تا بخورم یکم جون بگیرم بزنم یازده تای باقی مونده رو کتلت کنم
تا دیروز ما رو می دیدی مِن مِن می کردی
الان شاخ شدی مَن مَن می کنی !
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یکی از فانتزیام اینه که ... !!!!!!!!! خیلی خیلی باحاله
  یکی‌ از فانتزیام اینه که...
  یه موضوع خیلی جالب = طنز ( از دست ندید)
  موضوع انشا«ازدواج را توصیف کنید»
Rainbow یکی از فانتزیام اینه...............بخونی میمیری از خنده........
  چشم چشم که میگن اینه هااااا!!!!!
  عکس نوشته های بسیار طنز با موضوع دوست دارم
  اولین موضوع منه نامردی نیایی تو و خیلی بدی اگه سپاس ندی
Heart بچه ها یه موضوع. باحال
  موضوع انشا«ازدواج را توصیف کنید»

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان