24-07-2014، 19:54
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیام اینه که دارم با یه پراید هاچ بک گوجه ای از افق میام خونه و دستم تو دماغمه و بینیمو در میارم گیلی گیلی میکنم و میندازمش تو خیابون بعد یهو گوشیم زنگ میخوره منم تبلت جدید اپلمو از تو جیب شلوار کردیم که 1600 تا پیلیسه داره در میارم و میگم بنال
فانتزیام اینه که دارم با یه پراید هاچ بک گوجه ای از افق میام خونه و دستم تو دماغمه و بینیمو در میارم گیلی گیلی میکنم و میندازمش تو خیابون بعد یهو گوشیم زنگ میخوره منم تبلت جدید اپلمو از تو جیب شلوار کردیم که 1600 تا پیلیسه داره در میارم و میگم بنال
بعد اون یارو میگه بهتره خودتو از این بازی بکشی بیرون
میگم کدوم بازی کصااافططط
میگه همون بازی کثیف
بعد من متوجه میشم وارد یه بازی کثیف شدم و سریع گوشیمو قط میکنم و میرم تو یه حموم عمومی خوب خودمو میشورم که از این بازی کثیف بیام بیرون
بعد دوباره یارو زنگ میزنه ازم تشکر میکنه و میگه ولی خداییش گوشیت خیلی زاقارته بهتره یه گوشی جی ال ایکس بگیری بعد من یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش میکنم و میگم داداش شلوار کردی مال همچین موقعیتاییه دیگه
خداییش اون صبر و حوصلتون تو حلقم ینی بازم میخواین ادامه بدم..
یکی از فانتزی هام اینه که
.
برم سره کلاس هندسه
.
بگم این درسا بسه...کاشکی این زنگ بخور دل به دلدار برسه
بعد استاد حذفم کنه من پاشم نگامو بندازم توو نگاش.درحالی که میرم تو افق بگم خوب دستِ منو خوندی منو بدجوری سوزوندی .منو مثه یه برده کجا ها که نکشوندی
خخخخخ
یکی از فانتزیام اینه که مثلا دارم تو خیابون قدم میزنم و دست تو موهام میکشم و تو باد پریشونشون میکنم بعد یهو یه دخدری از این سیبیل در رفته ها بم بگه جوون جیگرتو
بعد من سریع برگردم طرفش و با گردنم یه موج مکزیکی برم و یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بندازم و بگم کککصااففط من زن دارم
دوباره برگردم به سمت افق و یه قری بدم و به حرکتم ادامه بدم
کلا دارم از دست میرم من
یکی از فانتزی هام اینه که وقتی یکی یه خوراکی بهم تعارف میکنه خیلی ریلکس بهش بگم مرسی نمیخورم. لامصب خیلی باکلاسه این حرف. ولی نمیدونم چرا همیشه مثل گرگ حمله میکنم به خوراکیه. یا مثل گربه شرک اینقد خودمو مظلوم میگیرم که طرف دلش واسم میسوزه و از خوراکیش بهم بده
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزی هام اینه که یه ماشین " لیـفـان " بخرم و توی اتوبان خراب بشه ، بعدش مردم بیام منو مذمت کنن که چرا میری ماشین چینی میخری؟ پراید به این خوبی؟ منم نادم از این اقدامم سرمو بندازم پایـیـن و بگم : میـدونم... من یه خیانتـکارم ... همین الآن اوراقش میکنم و میرم یه پراید میخرم!
فانتزی هام اینه که یه ماشین " لیـفـان " بخرم و توی اتوبان خراب بشه ، بعدش مردم بیام منو مذمت کنن که چرا میری ماشین چینی میخری؟ پراید به این خوبی؟ منم نادم از این اقدامم سرمو بندازم پایـیـن و بگم : میـدونم... من یه خیانتـکارم ... همین الآن اوراقش میکنم و میرم یه پراید میخرم!
بعدش مردم ماشینمو هل بدن من بذارم دنده 2 و نیم کلاج کنم و اونا واسم بای بای کنن و منم برم سمت نمایندگی سایپا محو بشم
یکی از فانتزیای مامانم اینه که با بابام وقتی دزدکی رفته سره قابلمه و اولین لقمه نون رو بادست میبره سمت دهنش، چشم تو چشم بشن بعد یه سری به نشانه افسوس تکون بده و بره تو افق محو شه!
یکی از فانتزیام اینه که بیش ترین لایک رو داشته باشم
نذارین عقده ای شم،عقده ای شم مریض میشم،مریض بشم میمیرم
پس ندارین عقده ای شم که میمیرم حالا بزن لایک رو
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیام اینه که در تولید فیلم و سریال قشنگ توانا شیم بعد خود کفا ...
فانتزیام اینه که در تولید فیلم و سریال قشنگ توانا شیم بعد خود کفا ...
نه خود کفا بعد توانا ..
فک کن قشنگ!
مثلا بتونیم فرار از زندان 2 رو بدیم بسازن !!
دیگه نیازی به سانسور و زیر نویس نباشه !
والــــا به خدا !
یکی از فانتزیام اینه ک یه مخاطب خاص داشته باشم بعد با یکی دیگه ببینمش ! برم رو بروش بعد با چاقو رگم رو بزنم ، بمیرم !
بعدش جنازم رو برنن تو افق محو شم!!
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیام اینه که وقتی از مامانم میپرسم: سر و وضعم چطوره؟
فانتزیام اینه که وقتی از مامانم میپرسم: سر و وضعم چطوره؟
واسه یه بارم که شده نگه: عالیه!! خو مادر من لاقل یه نیگا قبلش بنداز بعدش تعریف کن!!
به افتخار تموم مامانای گل!
یکی از فانتزی های دانشگاهیم اینه که با بچه ها یه برنامه بزاریم نمره ها که اومد بریم تو افق محو بشیم !
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیای معکوسم اینه که بعد از 20 سال از اسپانیا برگردم طوری که زبون مادریمو دست و پا شکسته حرف بزنم (لامصب آخره کلاسه) بعد همه هی ازم بپرسن آقا عباس چی شد که بعد 20سال برگشتی ؟ منم بگم همه جمعه شب واسه شام بیاین خونمون میخوام دلیل برگشتمو بگم بعدش جمعه شب سر شام یهو بلند شم و بگم متاسفانه من چند وقت دیگه بیشتر زنده نیستم زیاد فرصت ندارم اومدم روزای آخرمو کنارتون باشم بعدش جواب آزمایشامو پرت کنم بیوفته رو دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خورشت قرمه سبزی و برم تو حیاط به افق خیره بشم و قلیون بکشم....
فانتزیای معکوسم اینه که بعد از 20 سال از اسپانیا برگردم طوری که زبون مادریمو دست و پا شکسته حرف بزنم (لامصب آخره کلاسه) بعد همه هی ازم بپرسن آقا عباس چی شد که بعد 20سال برگشتی ؟ منم بگم همه جمعه شب واسه شام بیاین خونمون میخوام دلیل برگشتمو بگم بعدش جمعه شب سر شام یهو بلند شم و بگم متاسفانه من چند وقت دیگه بیشتر زنده نیستم زیاد فرصت ندارم اومدم روزای آخرمو کنارتون باشم بعدش جواب آزمایشامو پرت کنم بیوفته رو دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خورشت قرمه سبزی و برم تو حیاط به افق خیره بشم و قلیون بکشم....
دوستان پرسیدن چرا این دفعه نمردی آقا عباس؟
بعله سوال جالبیه,چشم قلیونم رو کشیدم حتما می میرم,حیفه آخه دوسیب هنوز تنباکوش نسوخته!!!هههی روزگار عجب آدم نازنینی رو از دست دادید!
یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس
استاد موقعی که داره حضور غیاب میکنه
اسمِ منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: “حاضر”
بعد استاد بگه آقا شما 10 جلسه غیبت داشتی
حذفی این درس و ایشاا… ترم بعد،
بعد بلند شم و استاد و نگاه کنم همینجوری که کلاس رفته تو سکوت
آروم آروم برم سمت استاد …
بعد که رسیدم جلوی استاد بگم:
ببین! منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد محکم بکوبم رو میز داد بزنم دِ لعنتی حرف بزن…
منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد بچه ها میان جدام کنن منو از استاد دور کنن
همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم :
برو از خدا بترس …
من چیزی واسه از دست دادن ندارم …
من زندگیم و باختم لعنتی …
بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلّه محکم میکوبم به در
بعدش در خورد میشه بعد من خـــونی و مـــالـی از کلاس میرم بیرون
بعد اصغر فرهادی میگه کــــات … آفرین پسر آفرین
بعد میـــاد جلو صورتم و میبوسه من میگم مخلصیم عمو اصغر…
کاری بود که بر میومد دیگه همه تشویق ســـوت اصن یه حــالی ))
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
یه حموم داشته باشه که سقفش از شیشه باشه،
تازه برف پاک کن هم داشته باشه !
منم وقتی برف میاد برم زیر دوش دراز بکشم !
بعد چندتا قورباغه ، از این سبزا ، از اون بالا منو نیگا کنن !
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق
تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو.. !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!
والاااااا
یکی از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فانتزیام اینه که قبل از این که معلم بخواد منو از کلاسش پرت کنه بیرون یه پس گردنی بش بزنم و سریعا تو افق محو بشم!!!!
فانتزیام اینه که قبل از این که معلم بخواد منو از کلاسش پرت کنه بیرون یه پس گردنی بش بزنم و سریعا تو افق محو بشم!!!!
یکی از فانتزیام اینه که وقتی دارم با داداشم پفک میخورم آخرین پفک به من برسه!!!! لا مصب هر چقدرم برنامه میریزم بازم نمیشه که نمیشه!!
یکی از فانتزیام اینه ک دکتر شم بعد از اتاق عمل بیام بیرون کلاهم و از سرم بردارم بگم متاسفم ما هر کاری ک تونستیم کردیم...
حس قاتل بودن ب ادم دست میده نه؟
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …